به امید خدائی که دلها را متوجه نیکوکاران می کند
سالهاست در یک روستائی بدور از چشم روشن نیکوکاران بزرگ و بندگان محبوب و توانای خداوند فعالیت و فداکاری کرده ام به امید آن خداوندی که کلید دلها بدست اوست تا در یک فرصت مناسب و به وقت معین به نفع این عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری باز بشود
این کشف حال من برای خودنمائی نیست و هرگز هم نمی باشد بلکه فریاد این عاشق در دفاع از انسانهائیست که در اوج غربت و تنهائی مظلومانه در کنج روستاهای دنیا به امید همان خدائی که عرض کردم فعالیت و فداکاری می کنند و اصلا به چشم نمی آیند چون یک نفر نیست که به فریاد فداکاران مظلوم برسد اینهمه دانشمند و ثروتمند و ستاره های محبوب و دانا و توانا در جهان داریم اما یکی از آنها یک چنین ایده ای را که تائب سالهاست در ابرسج ارائه نموده است ارائه نکرده و نمی کند حمایت و همکاری و عنایت با یک فداکار در هرروستائی یک ایده و یک فرهنگ زیباست که می تواند در یک چشم به هم زدن آن روستا را گلستان نماید وقتی که یک فداکار در روستائی عاشقانه به مردم خدمت می کند و مظلومانه و غریبانه تحقیر و تخریب و تضعیف می شود باید به نحوی توجه و عنایت ببیند تا نور زیاد شود و تاریکی ها از بین بروند تا سربلند و سرافراز بشود و دلهای فراوانی را با پندار و گفتار و کردار نیک خودش شاد و خرسند نماید در هرروستائی باید کودکان معصوم و سالخوردگان مظلومش دستهای گرم و توانای خداوند را به وسیله یک عاشق لمس کنند و احساس نمایند
و این دستهای گرم باید تقویت و پرنور بشوند که نور و گرمای زیادی داشته باشند و در عمل نشان بدهند
نمی شود سالها در انتظار تقویت و پرنور شدن این دستها انتظار کشید پس راه چاره چیست باید داستان چنین افرادی را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر رساند تا به نتایج مطلوب رسید برای از بین رفتن یک دنیا سوء تفاهم و سوء ظن هائی که سالها بریک عاشق بی گناه تحمیل می شود نیاز مبرم به توجه و عنایت پروردگار است همان خدائی که امثال تائب عاشق در اوج فعالیت و فداکاری به نام و به یادش قلم می زنند و نفس می کشند و قدم برمی دارند تا به نتیجه برسند تا دردمندان از نتیجه زحمتهایشان میوه های شیرینی را تناول نمایند
همان خدائی که وعده کمک و پشتیبانی به نیکوکاران داده است و دستهای غیبش را یعقوب نبی و یوسف صدیق همانطور که قولش را داده بودند به مردمان آن زمان نشان دادند همان دستهای غیبی را که موسی علیه السلام همانطور که قولش را داده بود به مردم نشان داد هرچند مردمان با ناسپاسی و عذر و بهانه های پوچ و بی ارزش کفران نعمت کردند اما در هر صورت به نمایش گذاشت تا همه ببینند و درس عبرتی برای آیندگان باشد
و من به تقلید از آن بندگان دانا و توانای خداوند سالها در راه جذب و جلب نظر پروردگار در راه قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش قدم برداشته ام و برهمه مشکلات و نقاط ضعف هم سالها صبر و شکر جمیل نمودم و قول و وعده های خیر و برکت روز افزون به تک تک عزیزان داده ام و منتظر دستهای غیب خداوند هستم تا به مردمانم بگویم که مشاهده کردید دستهای غیب را این شما و این شکر نعمتی که لایق و شایسته دستهای غیب هستند
پس خداوندا هرچه زودتر دعا و آرزوهای مرا در این روستا به اجابت برسان و از غیب خیر و برکتی عظیم برما عطا کن تا شکرت را به جا بیاوریم و سرافراز شویم و مردم را خوشحال کنیم خداوندا برای اینکه به قولهای خودمان مبنی برشکر نعمتت عمل نمائیم خیر و برکت عظیم می خواهیم پس به ما ایمان و همت و قدرت لازم را هرچه زودتر عطا بنما تا یار و یاور همه فداکاران در روستاهای دیگر هم باشیم
خداوندا برشکر نعمتی که به ما عطا می کنی این قول را می دهیم که هرفداکاری را در هرروستائی تقویت و پرنور نمائیم نیت و هدف ما اشتغالزائیست و این صددرصد خداپسندانه و مردم پسند می باشد و لایق و شایسته توجه و عنایت خودمان را کرده ایم وصبر و شکر جمیلی را هم نشان داده ایم همانطور که خودت فرموده ای از ما حرکت و از شما هم برکت لازمه کار می باشد توئی مولای ما در هردوجهان به ما خیر و برکت عطا بنما و ما را صالح و شایسته بمیران و با صالحان محشورمان بنما آمین یا رب العالمین