تجربه یک انسان عاشق از یک زندگی خوب

در اوج نوجوانی در یکی از روستاهای این دنیا بنام ابرسج یکی عاشق شد عاشق خداوند و در جستجوی ایشان به آب و آتش زد تن به ریاضتهای سخت و جان شکار عرفانی داد 

سعی و تلاش فعالیت و فداکاری را به اوج رساند  

با ازخود گذشتن کار خودش را شروع کرد و در زمینه فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه شروع به کار کرد با کمترین امکانات در بدترین شرایط و سختترین و دشوارترین کار ممکن این چراغ صخا را روشن نمود و سعی و تلاش کرد تقویت و پرنورش نماید  

لذت رسیدن به خداوند هرسختی را آسان می نماید سختی هائی که تحملش کار هرکسی نیست و فقط کسانی از عهده اش برمی آیند که شوق و ذوق رسیدن به خداوند آنها را مجنون سازد   

این تجربه مفید و ارزشمند باید داستانش با شرح و بیان عالی توسط انسانهای باسواد و بافرهنگ مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد تا الگوی تک تک عاشقان در روستاهای مختلف بشود کارهای بسیار جدید و نو و تازه ایده های ارزشمند و مفید و تازه که علاج همه دردهای یک روستاست دوای دردمندان و تسکین آنهاست ارزش و ثواب فراوانی دارد   

و بسیاری از این قبیل حرفهای خوب و قشنگ صحبتهای عالی و ارزشمند ابرسج با صخا زیباتر و بهتر هم می شود  صخا یک مکان خوب برای جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هاست تا بوسیله آن عزیزان تقویت و پرنور گردد و هیچ کس در روستاها احساس غربت نکند 

این فرهنگ زیبا ارزش دیدن و نگاه ویژه بندگان توانای خداوند را دارد کاش دعا و آرزوهای تائب مستجاب و برآورده بشود و صخا مورد حمایت و عنایت و همکاری بندگان دانا و توانای خداوند از سراسر دنیا قرار بگیرد و لذت علم و عرفات تائب در ابرسج پس از سالها عشق و عاشقی هزاران برابر گردد و این لذت و بهره ها به دیگران هم چشانده بشود    

مردم خدا را دوست دارند پس مشکل کجاست

تک تک بندگان خدا را از جان بیشتر دوست دارند پس مشکل کجاست این همه دوری از خدا این همه فاصله ها من فهمیده ام و پی برده ام با یک ایده ناب و ارزشمند که سالها برروی آن کار می کنم هرروستا یک انسان عاشق و از خودگشته مثل تائب می خواهد و یک مجموعه ناب و ارزشمند بنام صخا که دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها را جذب و جلب کند و با حمایت و عنایت و همکاریشان این مجموعه را تقویت کند و همه دردهای یک روستا را درمان نماید آنوقت نزدیکی مردم را با خداوند بوضوح خواهیم دید عشق و علاقه شدید مردم را به خداوند خواهیم دید 

صلح و دوستی و محبت و فرهنگ بسیار زیبا و بالا را خواهیم دید همان چیزی را که تمام بندگان بسیار شایسته خداوند میلیونها سال بدنبالش هستند تائب این عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری براحتی بدان رسیده است و در یک چشم به هم زدن می تواند دعاها و آرزوهای تمام پیامبران الهی را مستجاب و برآورده نماید اما اما همکاری با این فداکار شرط این مهم است 

من از خودم شروع کردم و به اوج رسانده ام از خانواده ام شروع کرده ام به اوج رسانده ام و اکنون سالهاست در روستایم تلاش می کنم تا به نتیجه برسم هرچند همکاریها ضعیف و یا اصلا نیست اما من محکم و قوی ایستاده ام تا این فرهنگ زیبا را جا بیندازم 

من از خداوند طلب صبر و شکر جمیل نموده ام تا بتوانم موفق و پیروز بشوم من عاشق مردم روستایم هستم و می خواهم دین خودم را خوب و قشنگ ادا کنم پس از نثار جان و مال و دارو ندارم دریغ نمی ورزم من خداوند را عاشقم و دوستش دارم من می خواهم خدا را یاری کنم تا توانسته باشم شکر نعمتهایش را به جا آورده باشم و همه را در روستایم در این شکرگزاری جمیل شریک خودم گردانم 

من می خواهم مردم را که از خداوند بخاطر ضدهمکاری ها و عدم حمایت و عنایت و همکاریهای یاران شیطان این بخیلان و هوسبازانی که بین مردم و خدا فاصله های زیادی انداخته اند بیدار و هوشیار کنم من می خواهم با جذب و جلب ستاره های محبوب پروردگار از سراسر جهان به روستایم لذت خداوند را به تک تک این عزیزان در روستایم بچشانم چرا ما از خداوند با این همه عظمت و بزرگی لذت و بهره نمی بریم بخاطر بندگان مغرض و مغرورو منفوری که ناجوانمردانه در حق خداوند ظلم و ستم روا می دارند و مردم را از خداوند که از رگ گردن نزدیکتر است دور می سازند بطوری مردم را کرو کور و لال نموده اند که خدا را در بغل خودشان احساس نمی کنند بوی خداوند را استشمام نمی کنند الطاف بی کران و بی انتهای خداوند را نمی بینند 

من می خواهم لذت عشق و مستی و راستی را به تک تک مردم روستایم بچشانم   

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

نفرین شده ها

خداوند را شکر می گویم که دشمنانی از جنس بخیلان و هوسبازان داشتم و دارم آنهائی که خودش نفرینشان کرده است همان کسانی که از دیدن و شنیدن و گفتن حق و حقیقت کرولال و کورند و من دشمنانی از این جنس دارم 

کسانی که آنقدر پست و بی مقدار هستند که در بی شرافتی از پایمال کردن حق و حقوق زیردستشان باکی نداشته و ندارند و در این عمل چنان بی پروا و بی حیا بودند و هستند که حتی به توصیه و سفارش بزرگترها و ریش سفیدان هم ارزش قائل نیستند 

کسانی که سزای خوبی را به بدترین نحو ممکن می دهند آنهائی که خداوند نفرینشان کرده است و از چشم و دل انسانهای دانا و توانا در دنیا و آخرت افتاده اند همان کسانی که مزد کارگرشان را آشکارا پایمال می کنند و به یک کارگر مظلوم تجاوز می کنند 

به خانواده این کارگر و زیردست مظلوم و معصوم تجاوز می کنند و خودشان را در چشم دوستان و اقوام عزیز و بزرگوار اینها خوار و زبون می سازند و یک عمر نزد خداوند بی اعتبار و بی آبرو زندگی می کنند هرچند که خداوند بزرگ است و فرصت و مهلتشان می دهد تا شاید باز گردند اما مرگ هم چاره اینها نیست همینهائی که سردسته اشان را خداوند به بدترین وضع ممکن یقه اش را می گیرد و پشتش را به خاک مذلت می نشاند اما هرگز شرم و حیا نمی کنند تا اینکه باز نوبت به خودشان می رسد  

من خدا را شکر می کنم که از همان اوج جوانی دشمنانی نفرین شده داشتم که به قهر و غضب خداوند گرفتار و مبتلایند کسانی که سالها نقش برادران یوسف را در زندگی من بازی کردند و خیر هم ندیدند و قرار است که خداوند کم کم به گدائیشان بیندازد 

چرا آیا نان بریدن و به زیردست مظلوم ستم کردن و مزد کار گر را پایمال کردن و تجاوز کردن به خانواده ای معصوم و بی گناه ارزش دارد چرا انسان خودش را مدیون چشمانی پاک و معصوم کند و بلا و مصیبت را برخودش و خانواده اش بباراند هیچ دیوانه ای حاضر به چنین ریسکی نیست اما من دشمنانی داشتم و دارم که چنین ریسک خطرناکی با وجود آیات واضح و روشن پروردگار در داستان یوسف مرتکب شدند 

نفرین شده هائی که بخل و کینه و کدورت از سرورویشان می بارد و انسان از دیدن آنها منزجر و متاثر و متاسف می شود  کسانی که سدراه پیشرفت و رشد و شکوفائی حتی یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری می شوند اینها چه فکری می کنند بگذاریم به حساب همان برادران یوسف که آخر هم به گدائی و خفت و خواری افتادند و از کرده های خودشان پشیمان و خجل گردیدند و آب شدند رسوای عالم گردیدند 

و امثال تائب با چنین دشمنانی به اوج عقل و هوش ودانائی و توانائی می رسند و در سطح جهانی به شهرت و محبوبیت می رسند و موفق و سربلند می شوند تا معصومان و مظلومان فراوانی را خوشحال کنند و بهره مند سازند   

از خداوند زیادی بخواه

تائب چه باشد مشکلت زانوی غم داری بغل    ولله و خیروالماکرین افسرده و غمگین چرا     

ما را دفن کردند غافل از اینکه ما بذر بودیم 

هرچه می خواهی از خدا بخواه اما این را بدان سعی و تلاش کن از خداوند زیادی بخواهی مال و ثروت و قدرت و عظمت دنیا خوب است اما ماندنی نیست و آن چیزی که می ماند و جاویدان است عقل و دانش است که ماندنی است 

پس از خداوند بخواهیم که به ما عقل و دانشی عطا نماید که در سایه آن همه را بهره مند گردانیم و تا ابد جاوید بمانیم خداوند می تواند به ما قدرت و عظمتی بدهد که برای همه مفید و ارزشمند باشد پس آن را از خداوند بخواهیم و در کنار آن خودمان هم از زندگی بهره مند بشویم 

پس به همه فکر کنیم و آن کاری که می توانیم برای همه انجام بدهیم صاحب عقل و هوشی بشویم که برای همه ارزشمند باشد انسانهای بزرگ اینچنین هستند برای همین خداوند بوسیله آنها گره های فراوانی را در سراسر دنیا باز می نماید 

آن چیزی را از خداوند بخواهیم که انسانهای بسیار بزرگ و دانشمند از خداوند خواستند و به آن رسیدند وقتی که آنها رسیده اند پس ما هم خواهیم رسید به شرط اینکه به درجه ای خودمان را برسانیم که بتوانیم از خداوند چیزهای باارزشی بخواهیم که برای همه مفید و موثر باشد دوست و دشمن از آن بهره ببرند این مهم را از خدا بخواهیم همان چیزی را که یوسف صدیق از خداوند خواست پادشاهی برتمام جهان تا خیر و بهره اش به همه برسد و این با صداقت و ایمان و فداکاری اتفاق می افتد پس در این زمینه باید به اوج برسیم با صبر و شکر جمیل بربلاها و مصیبت ها و سختی ها به این مقام نائل می شویم پس از خداوند صبر و شکر و استقامتی زیبا بخواهیم تا به این مرحله برسیم و برای همه مفید و موثر باشیم 

من از خداوند مال و ثروت و قدرت و عظمت نخواستم جز اینکه بتوانم به فریاد همه فداکاران مظلوم و عاشق در روستاهای دنیا برسم و روستاها را گلستان کنم تا جهانی زیبا و گلستان در نهایت صلح و دوستی داشته باشم و شاهد باشم 

امیدوارم داستان من به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر رسیده باشد همان کسانی که نزد خداوند محبوب هستند و قرار است خدا بوسیله آن عزیزان مرا تقویت و پرنور بگرداند من منتظر قدمهای پرخیر و برکتشان هستم تا خاک پایشان را سرمه چشمانم کنم همانها که وسیله استجابت دعاهایم و برآورده شدن آرزوهای بزرگ و انساندوستانه ام می باشند  

من ایده ای را از خداوند بعنوان هدیه گرفته ام که علاج همه دردهای یک روستاست و می تواند در صورت حمایت و عنایت و توجه دیگران مخصوصا دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار در یک چشم به هم زدن یک روستا را گلستان نماید  

من از خدا چیزهای بسیار ارزشمندی خواستم خدا هم مرا متفاوت از دیگران قرار داد متفاوت از دیگران صبر و شکر جمیل کردم فعالیت و فداکاری کردم خداوند مرا نویسنده قرار داد تا بتوانم پیام خودم را به سرتاسر جهان خیلی راحت برسانم و مورد عنایت و توجه جهانی قرار بگیرم و دستهای پرتوانی را جذب و جلب خودم و ایده ام گردانم تا تقویت و پرنور شوم تا سربلند و سرافراز بشوم و همه را خشنود سازم من از خدا زیادی خواستم چون بزرگی خداوند را بعد از سالها ریاضتهای سخت و جان شکار عرفانی و روحانی بوضوح مشاهده نمودم من تشنه و شیفته نان رسانی و گره گشائی و مشکل گشائی شدم و این کم نیست کم دعا و کم آرزوئی نیست و فقط خداوند می تواند از عهده استجابت و برآورده شدنش بربیاید  

برای همین دست بدامان پروردگار انداخته ام و صمیمانه و صبورانه در انتظار لطف و عنایت پروردگار همچون یوسف صدیق لحظه شماری کردم و می کنم من عطر دل انگیز نام و یاد یوسف صدیق را به خودم زده ام تا به آن مقام ارزشمند برسم برای همین از دنیا و آخرت دل کندم و شعار خودم را فقط خدا قرار دادم و سالهاست با این شعار بسیار زیبا زندگی می کنم و عمر می گذرانم 

همان کسی که در همه زمینه ها بهترین است  من به دامان بهترین چنگ انداخته ام من به کمتر از خدا راضی نشدم برای همین به آب و آتش زدم و هرگز آرام و قرار نداشتم من برای رسیدن به خدا سختیهای فراوانی را متحمل شدم و از گذرگاههای خطرناکی عبور کردم تا رسیدم و اکنون خداوند بدستم قلم داده است و زبانی گرم و گیرا تا در سطح جهانی بدرخشم  و بندگان بزرگش را به زیبائی هرچه تمامتر عاشق و شیفته پندار و گفتار و کردار نیک خودم گردانم  من به کمتر از بندگان بسیار عزیز پروردگار راضی نخواهم شد مثل یوسف صدیق که عزیز مصر را مات و مبهوت خودش نمود من هم اینکار را خواهم کرد هیچ چیزی برای خداوند غیر ممکن نیست و من به خداوند تکیه کرده ام که بهترین پناهگاه و تکیه گاه است و برتر و بالاتر از همه قرار گرفته است همان خدائی که عزیز مصر را در اوج قدرت و ثروت و عظمت مات و مبهوت یوسف صدیقش نمود این خاصیت عشق به خداست یک عشق پاک و ناب و بسیار خالص 

تائب چه باشد مشکلت زانوی غم داری بغل    ولله و خیروالماکرین افسرده و غمگین چرا  

  

من یک چنین فرکانسی فرستاده ام و از خداوند توقع و انتظار بسیار بالائی دارم من از همه بندگان خداوند دردنیای کنونی پا را فراتر گذاشته ام تا خداوند بیشتر به من لطف و عنایت و توجه کند من از همه بیشتر و بهتر به خداوند متوسل شده ام این فرکانس من است من از خداوند دوستان بسیار دانشمند و ثروتمند و ستاره های بزرگ دنیا را خواسته ام این فرکانس من است متفاوت از دیگران از خداوند دعا و آرزو داشته ام و هیچ کس نداشته است چون من از همه جدا شده ام و به خداوند پیوسته ام من از دنیا و آخرت من از همه نگرانیها و دلواپسیهای زندگی مادی از دغدغه های موجود به سختی هرچه تمامتر گذشتم و اینچنین با سختی خودم را به خدا رسانده ام کاری که واقعا انجامش برای یک فرد عادی مشکل است پس باید غیرعادی بود تا به خدا رسید و من دراوج جوانی متفاوت و غیر عادی شدم و به همه نشان دادم یک نمایش بسیار محبوب و دوست داشتنی  را در بدترین شرایط موجود علیرغم فشار بخیلان و هوسبازانی بسیار پست فطرت و با کمترین امکاناتی که بخاطر همان بخیلان و هوسبازان سالها محروم و ممنوع بودیم اما شد و باید می شد چون وقتی به خداوند پیوستی غیر ممکن ها ممکن می شود به کوری چشم مغرضان و مغروران و منفوران پس و کوردل و بی شرافت 

تو هم می توانی همین حالا از خدا بخواه زیاد هم بخواه خدا بسیار بسیار بزرگ است بزرگتر از آنچه که تمام دنیا فکرش را می کنند  فکرش را بکن خدا از آن بالا ما را با همه بزرگی و با همه توانمندانمان یک سرسوزن می بیند بسیار کوچک و کوچک و کوچک آری خداوند به این بزرگیست اگر دوست داریم خداوند ما را بزرگ ببیند ساده است فعال و فداکار باشیم و حامی و پشتیبان بسیار خوبی از برای فداکاران باشیم تا بزرگ دیده بشویم درغیر اینصورت ذره ای بیش نیستیم و به زودی گم و گور و فراموش می شویم و این خیلی بد و زشت است و در شان و حد و اندازه ما نیست  

 ما را دفن کردند غافل از اینکه ما بذر بودیم 

ما را از خودشان طرد کردند و به قیمت ارزانی فروختند غافل از اینکه ما لایق و شایسته آنها نبودیم و در دامان دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های بزرگی انداختند که به قیمت بالائی خریدار ما شدند  در دامان پرمهر و محبت عزیز مصر تا برجهانی حکومت کنیم و خیر و بهره ما به همه دنیا برسد  

نیمه شب بارانی

از دو سه شب گذشته شاهد بارش باران در روستای ابرسج هستیم امروز بارشها به اوج خودش رسیده است و شاهد بارش تگرگ هم بودیم سیل شدیدی هم در این روستا جاری گردید  بارشها تا همین ساعات هم ادامه داشته است 

من هم از این فرصت استفاده کردم و توانستم در زیر باران ساعاتی را با خداوند درددل نمایم می گویند دعا و آرزو در زیر باران مستجاب و برآورده می شود من برای تقویت و پرنور شدن صخا این مجموعه ارزشمند که علاج همه دردهای روستایم می تواند باشد دعا کردم 

دردهای روستای من با جذب و جلب انسانهای بسیار توانا شدنیست کسانی که می توانند از طریق صخا به این روستا بیایند و از مناظر زیبای طبیعیش استفاده نمایند مهمانان طبیعت دوستی که با صخا احساس غربت نخواهند کرد و ما صمیمانه پذیرا و راهنمایشان بوده و هستیم 

خانه کوهنوردان ابرسج را در نزدیکی آبشار ابرسج به همین منظور افتتاح کردیم و روزهای جمعه در خدمت همه عزیزان بودیم و هستیم تابتوانیم کم کم امکانات و شرایط لازم را فراهم نمائیم 

به همین منظور سعی و تلاش در تقویت و پرنور شدن صخا داریم تا بتوانیم امکانات و وسایل لازم را برای پذیرائی و راهنمائی گردشگران هرچه بیشتر و بهتر فراهم نمائیم و در ماههای آینده هرچه بهتر به استقبال گردشگران برویم 

صدای باران در این لحظه می آید و باز دوباره باران پس از توقف یکساعته  شروع به باریدن کرده است هرچند امسال درختان میوه را صددرصد سرما زده است اما میزان بارندگی عالی بوده است و کوهها و طبیعت ابرسج از همه این سالها سرسبز تر و مطلوب تر می باشد 

و بهترین زمان برای تفریح عاشقان طبیعت شده است بی نهایت هوا پاک و صاف است و بی نهایت قشنگ و زیباست این بارش ها بسیار بی سابقه بوده است هرچند احتمال خطراتی هم می رود اما چاره ای نیست باید دید تا کی این بارش ها ادامه دارد هم اکنون بارش باران بسیار شدید شده است و هرلحظه هم شدید تر می شود و این نگرانی باعث بی خوابی ما گردیده است و واقعا هم خطرناک است 

از آنجا که در سالهای گذشته سد رودخانه ابرسج آسیب دیده بود این احتمال وجود دارد که خانه های کنار رودخانه آسیب ببینند 

خداوندا به ما ایمان و همت و قدرت لازم را عطا بنما تا سربلند و سرافراز شویم و همه را خشنود سازیم و ما را از خطرات و بلاها در امان و محفوظ بدار که توئی بخشنده و مهربان و توئی بهترین روزی رسان  

اوج سواد و فرهنگ یک انسان کجاست

وقتی که انسان در حال زندگی می کنه یعنی اینکه نه افسوس و غصه گذشته را می خورد و نه در اندیشه آینده خودش را ضعیف و ذلیل می کند این انسان حتما به اوج سواد و فرهنگ رسیده است کسی که در حال بهترین نوع صبر و شکر جمیل را از خودش به یادگار می گذارد 

و روزش را با نام و یاد خداوند شروع می کند با سجده شکر شروع می کند و با سجده شکر هم به پایان می برد و به خواب می رود و در این مدت بی نهایت تلاش می کند تا گذشته ای از خودش به جا نگذارد که پشیمانی داشته باشد و آینده ای که خرابش کند 

بهترین زندگی را در سایه فرهنگ و ورزش در زمان حال دارد و خوشحال و خندان برمشکلات و نقاط ضعف زندگی می جنگد و البته پیروز هم هست و در صدد نقاط قوت هم بی نهایت تلاش می  کند تا تقویت بشوند و دیگران را هم از خودش راضی و خشنود می گرداند چون می داند که با کمک دیگران و با مشورت دیگران راحت تر می شود زندگی کرد 

و سعی می کند با دوستان دانا و توانا برخورد داشته باشد که موفق تر هم باشد 

کسانی که انرژی مثبت وارد زندگی انسان می کنند و هرگز منفی نیستند چون خودشان را از جنس خدا می دانند و به خودشان حق نمی دهند که منفی فکر کنند و به بزرگی و عظمت خداوند بی نهایت ایمان دارند  

عاشق همه پیامبران الهی هستند و بین هیچکدمشان فرقی نمی گذارند و عاشق صلح و دوستی جهانی می باشند و در این راه در حد امکان قدمهائی هم برمی دارند تا در سطح جهانی محبوب و معروف و مشهور بشوند 

وقتی انسان به جهانی زیبا و در آرامش کامل فکر کند حتما سربلند و سرافراز می گردد و همه را خوشحال خواهد نمود  

مهر نماز من از خاک پای توست ای کار آفرین (تائب)

درود خدا برجسم و روح پاک یک کار آفرین             خداوندا این عزیزان را سرافراز کن آمین 

آفرینی جاودانه برچنین انسانهائیست                  هزاران آفرین براین فرهنگ و این دین  

نان رسان و گره گشا و مشکل گشا هستند         بهشت برین حلالشان که می باشند اینچنین 

خوش به حال تائب که عاشق چنین انسانهائیست   براینهمه مطالعات و بررسی ها آفرین 

هرگز به جز هدفشان به چیزی نمی اندیشند         صبر و شکر می کنند بریک دنیا بالا و پائین 

داستان تحملشان برمشکلات عجیب است            فرق آنها با دیگران توکل برخداست همین 

دستهای پرخیرت را فرشته ها بوسه می زنند        مهر نماز من از خاک پای توست ای کار آفرین 

ضدهمکاری و یا عدم حمایت و همکاری               به پروردگار قسم می خورم که حق تو نیست این 

 هرکجا که هستی خداوند پشت و پناه توست      و اما شیطان از نفسهایت بی نهایت غمگین 

کارآفرین ، زندگی آفرین است ، پس آفرینی جاودانه بر او .  حکیم ارد بزرگ

کدامین خدا را می پرستم

وقتی که نسبت به همه چیز بی تفاوت هستم و بی توجه به همه کس و همه چیزم و برایم فرقی ندارد و یا اصلا فکر نمی کنم به مشکلات و گرفتاریهای دیگران کاری هم طبیعتا از دستم برنمی آید چون نخواستم که به فکر دیگران باشم و سالها زندگی کردم و فقط به فکر خودم بودم هوا و هوسباز پیرو هواهای نفسانی خودم بودم به فکر خوشگذرانی و تفریح و عشق و حال بودم غافل از اینکه پول تفریحات من می توانست گره از کار انسانهای دردمند اطرافم باز کند اما چشمهایم بروی همه اینها بسته بود و فقط بروی عشق و حال باز بود بروی هوا و هوس های زود گذرم باز بود 

با این تفاسیر من پیرو کدامین دین و کدامین خدا هستم آیا اینها آن چیزهائیست که خدا از ما می خواهد 

تائب سالها در روستای خودش در بین چنین جماعتی زندگی کرد و دست و پا زد از همان دوران نوجوانی با یک تیم فوتبال به نام ظفر پا به میدان بیداری و هوشیاری گذاشتم اسپانسر تیم بودم علیرغم اینکه دستم خالی بود و بچه ای بیشتر نبودم باز با همان پولهای توجیبی که مادربزرگهایم به من می دادند آنها را خرج تیم می کردم کفش و لباس می خریدم این طرز فکر من بود این فرهنگ و دین من بود متفاوت از دیگران با این دین و فرهنگ بزرگ شدم مجموعه صخا را افتتاح کردم و در قالب فرهنگ و ورزش به فعالیت و فداکاری پرداختم این بار بهتر و بیشتر از تیم فوتبال ظفر بودم 

یک کارآفرین شده بودم پولهایم را در یک مجموعه قرض الحسنه و خیریه بنام صخا جمع کردم و شروع کردم به گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی و استارت کار آفرین شدن من از اینجا خورد 

با صخا درهای جدیدی بروی من باز شد با انسانهای زیادی آشنا و رفیق شدم به سمت و سوی دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها متمایل شدم مطالعات و بررسی های من در رداستان زندگی کار آفرینان فراگیر شد و حاصل این مطالعات را در مقالات مختلف به سمع و نظرتان رساندم من برای روستایم فعالیت و فداکاری زیادی کردم تا روستایم را با یک چنین تلاشی به مردمان در سراسر دنیا معرفی کنم تا با جذب و جلب توانمندان نقاط قوت روستایم را تقویت کنم و نقاط ضعفش را از بین ببرم تا نور را زیاد کنم و تاریکیهای غیر قابل تحمل را از بین ببرم این دین من است این فرهنگ من است تا سربلند و سرافراز بشوم و همه را خوشحال کنم مخصوصا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را شاد کنم من پیرو این دین و این فرهنگ و این خدا هستم که به ما قدرت و ثروت و عظمت و عزت می دهد اگر فعال و فداکار باشیم اگر گره گشا و نان رسان و مشکل گشا باشیم اگر بربلاها و مصیبت ها صابر و شاکر باشیم من این خداوند را می پرستم و دوستش دارم و البته برآزمایشات و امتحاناتش بی نهایت به بوی یوسف صدیق صبر و شکر جمیل می کنم تا وقت یاریش برسد  

تا الگوی همه روستاهای دنیا باشم من یک ایده دارم یک چراغ روشن کردم و از خداوند می خواهم تقویت و پرنورش کند تا الگوی همه فداکاران در روستاهای دنیا بشوم امیدوارم هرچه زودتر مستجاب شوم و آرزوهایم برآوده بشوند تا راحت و آسان خدمت کنم دین من دین خدمت است دین حرکت و استقامت است خدای من همان خدائیست که عاشق کار آفرینان و نان رسانان است عاشق انسانهای بنده نواز و دلسوز و غمخوار است و دشمن ظاهرپرستان و بخیلان و هوسبازان پست فطرت است  و البته یک روز پس از سالها فرصت و مهلت خوار و سرشکسته و زبونشان می سازد  

آنهائی که نان دیگران را بریده و بی رحم و بی حیا و بی غیرت هستند و حاضر به توبه و تلافی هم نیستند حتی در لحظه جان دادن باز دست از غرورشان برنمی دارند 

آری من از کسانی که پیروی از هوا و هوسهای زودگذر می کنند و در ظاهر به خدا و در باطن و در رفتارشان به شیطان ارادت دارند جدا شدم و در اوج جوانی به آئین ابراهیم خلیل و یعقوب و اسحاق و یوسف صدیق روی آوردم و برای همین عاشق و عارف و شاعر و نویسنده شدم تا پیامم را به گوش همه دنیا برسانم و جوانمردان را به سمت و سوی خودم جذب و جلب نمایم همان دلهای دریا و قلبهای شیر را که من پیرو چنین آئین محکمی هستم شعار من گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائیست این فرهنگ من است من به غیر از خدای ابراهیم خلیل هیچ خدائی را نمی پرستم و دوستش نخواهم داشت من عاشق خدای یوسف صدیق هستم که به او حتی در چاه و زندان با اینکه بی گناه بود و تحملش سخت و  یا غیر قابل تحمل بود باز قدرت صبر و شکر جمیلش داد تا الگوی همه بی گناهان و مظلومان دنیا باشد   همان خدائی که به وعده اش درباره یوسف مظلوم و بی گناه عمل کرد و سرافرازش کرد و دشمنان بخیل و هوسبازش را هم رسوا و خوار نمود تا عبرت همه بخیلان و هوسبازان عالم باشند  

تعجب می کنم با وجود یک دنیا فداکاری

بدین شعر ترو شیرین زشاهنشه عجب دارم   که سرتاپای حافظ را چرا در زر نمی گیرد  

نه تنها صخا نه تنها تائب فداکار همه فداکاران در روستاهای مختلف باید تقویت و پرنور بشوند تائب با صخا یک الگوی خوب و خوش است 

وقتی که از فعالیت و فداکاری یک انسان عاشق آنهم در اوج صداقت و ایمان تقدیر و تشکر نمی شود که هیچ بلکه ضدهمکاری و یا عدم همکاری ها هم زیاد هستند واقعا جای تعجب دارد اگر یک فداکار به نحو احسن تقویت شود یعنی کسانی در بین توانمندان باشند که کارشان فقط تقویت و پرنورکردن فداکاران باشد این فرهنگ زیبائیست و الگو می شود و همه فداکاران سعی وتلاششان را بیشتر می کنند و اینگونه نقاط قوت تقویت می شوند  

پس هرکجا که یک فعال و فداکار داریم تقویت و پرنورش نمائیم چه در خانواده و چه در روستاها و چه در شهرهایمان این فرهنگ زیبا را جا بیندازیم وقتی یک نفر برای ارائه خدمات راحت و آسان به دیگران فداکاری می کند طبیعتا انرژی زیادی مصرف می کند پس ما باید با قلم و قدم و نفس و جان و مال خودمان این نیرو و انرژیش را زیاد گردانیم تا سربلند بشود و همه را خوشحال کند  

و بدون حمایت و عنایت و همکاری چنین شخصی طبیعتا ضعیف و کم نور می شود و مسلم است که بازدهی خوبی نخواهد داشت 

و اگر یک انسان فعال و فداکار رشد نکند به ضرر همه است جامعه رشد نخواهد کرد اگر تلاشهای یک انسان فداکار ایده هایش به ثمر ننشینند و نتایج مطلوبی نداشته باشند طبیعتا جای تاثر و تالم دارد 

باید نتایج زحمات یک فداکار را همه به خوبی و خیلی عالی مشاهده کنند در غیر اینصورت ضررهای زیادی به جامعه تحمیل می شود 

من سالها با ایده ناب خودم در روستایم تلاش می کنم تا فرهنگهای خوب را احیا کنم کوهنوردی و جذب و جلب گردشگران دانا و توانا را احیا و زنده کنم پذیرائی و راهنمائی از عاشقان طبیعت را احیا و زنده کنم و این فرهنگ را درروستایم با صخا جا بیندازم 

که درهای امید بروی مردمان روستایم گشوده شود وقتی که عاشقان طبیعت زیادی به این روستا از طریق صخا جذب و جلب بشوند براقتصاد و فرهنگ و رفاه و اشتغال ما موثر و مفید خواهد شد  زمینه های ازدواج بهتر جوانان ما فراهم می شود با انسانهای تازه و توانا به نتایج مطلوب و درخشان خواهیم رسید و همه اینها عالیست که صخا در حال انجامش هست  و اما حمایت و عنایت و توجه می خواهد تا زودتر و بهتر به نتیجه برسد 

نه تنها صخا نه تنها تائب فداکار همه فداکاران در روستاهای مختلف باید تقویت و پرنور بشوند تائب با صخا یک الگوی خوب و خوش است 

من یک فداکار نویسنده و شاعرم پس وظیفه دارم زبانحال همه فداکاران را در روستاهای مختلف شرح بدهم و دردلهایشان را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانم تا شاید یک گشایشی حاصل شود و فداکاران غریبانه و با سختیهای فراوان به کارشان ادامه ندهند بلکه آنها را دریابند  

خدا را می بوسم

روزهای اول که در راه عاشقی قرار گرفتم در اوج جوانی با خودم می گفتم کاش می شد خدا را بوسید و بوئید کم کم که در این راه پخته و پخته تر شدم دیدم این کار شدنی است می شود خدا را بوسید و بوئید اما شرط دارد 

در اوج سحرگاهان وقتی که همه در خواب ناز هستند می شود خیلی راحت و بدور از چشمان همه خدا را بوسید و بوئید این کار شدنیست در دل کوه و صحرا و در خلوتهای دلنواز می شود خدا را بوسید می شود عاشق گلها و گیاهان شد و بوسه های شیرین برخداوند زد 

می شود عاشق آواز بلبلان و قناریها شد عاشق بوی گل و گیاهان صحرائی شد عاشق طبیعت بکر و دست نخورده و خیلی راحت خدا را بوسید و درد دل کرد و از همه مشکلات به خداوند پناه برد و غمها را خالی کرد و شاد و سرمست برگردی و به زندگی ادامه بدهی اینها معجزه رسیدن به بوسه و بوی خداست 

پس می شود خدا را بوسید ای خدای بزرگ من تو را می بوسم و می بویم تا تقدست در من جاری گردد من هم به بوی تو و از برکت بوسه تو دانا و توانا می شوم و در دلها جای می گیرم از برکت همین بوسه ها عاشق و شاعر و نویسنده و عارف می شوم فعال و فداکار می شوم سحرخیز و عاشق طبیعت و کوهنورد می شوم اینها همه از برکت همان بوسه هائی است که برخدا زده ام و بوی خداوند را به جسم و روح خودم مزین کرده ام 

من مزین به بوی خداوند می شوم وقتی که عاشق می گردم و اینچنین زیبا در جستجوی خداوند به آب و آتش می زنم و من همه بندگان توانای خداوند را از سراسر دنیا مجذوب خودم می کنم و اینها از برکت همان بوسه هائیست که گفتم چگونه می توانیم خدا را ببوسیم و شرح دادم و به سمع و نظرتان رساندم پس شما هم می توانید خدا را ببوئید و ببوسید به شرط اینکه با عاشقان هم پیمان بشوید همراه و یار گردید  

رمز و راز عاشقی همین است از خودگذشتن است و رسیدن نزدیک و راحت و آسان است وقتی که از برکت همین بوسه های گرم و آتشین محبوب و معروف و مشهور می گردی این یعنی اینکه بوسه ها و بوئیدنهایت موثر و مفید بوده است پس آفرین به تو و مرحبا به رحم و غیرت و خجالت تو که به این مقام والا و ارزشمند رسیدی و دیگران را هم می رسانی درود برتو و هزاران آفرین برتو و جسم و روح پاکت 

که همین حالا خدا را عاشقانه می بوسی و می بوئی در کنج یک روستای زیبا و قشنگ ازاین جهان با عظمت و بزرگ یعنی ابرسج در دل یک مجموعه باارزش یک ایده قشنگ در قالب فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه متفاوت از همه کس بنام صخا و به اسم تائب احسنت برتو و به کوری چشم بخیلان و هوسبازان تو به مقام والا و ارزشمندی رسیده ای آنها که چشم دیدنت را نداشتند و در تحقیر و تخریب و تضعیفت سعی کردند و شریک شدند و سالها کوشش  و تلاش کردند که بی فایده بود چون خداوند دشمن بخیلان و هوسبازان است و خودشان را هم از بوسه های آتشین خداوند محروم کردند نه تنها تو خدا را می بوسی که خدا هم در این ساعات تو را به همراه فرشتگانش می بوسد و می بوید و دیگران را از بین بندگان توانایش از سراسر جهان وادار و مجبور می کند که تو را ببوسندو ببویند حالا می بینند آنهائی که به قصد جوروجفا برتو زندگی کردند و دست دردست هم دادند خداوند دستهایشان را باز و رو می کند