چگونه سرافراز شدیم

تا مظلومان و معصومان بدانند و بوضوح ببینند که چگونه فداکاران چه سختیهای دردناکی را تحمل می کنند تا چراغی برای آنها روشن بشود و نورو گرمایشان  ببخشند و از دیوار و از سد چه مغرضان و مغروران و منفورانی می گذرند که این چراغها تقویت و پرنور بشوند   

بی گناهان سختی های فراوانی را مظلومانه و معصومانه پشت سرگذاشتند تا روزی که سربلند شدند ببینیم نمونه بارز آن را در داستان یوسف صدیق که چطور با یک دنیا مظلومیت و معصومیت دچار برادران بخیل و مغرض و مغرورش شد و در چاه افتاد 

ببینیم در مرحله بعد چگونه با آنهمه فداکاری که در داستان هوسبازان داشت بی گناه یک بار دیگر به زندان افتاد و هرچند که قابل تحمل نبود اما تسلیم تقدیر و سرنوشت شد چون به خوبی آگاه بود و به روشنی تربیت شده بود که باید خواست خداوند را برای سربلندی و یک نمایش قابل قبول در سطح جهانی بپذیرد همه اینها در راه یاری رساندن خداوند برایش راحت و آسان بود وگرنه هرگز نمی شود صبر و شکر کرد 

در برابر آنهمه بی گناهی و بعد از آن در برابر یک دنیا سرزنش و گلایه ها و سوء تفاهم ها و سوء ظنهای موجود تحملش سخت و دشوار بود اما نام و یاد خداوند برای هرانسانی که عاشقش باشد معجزه کرده است و می کند و خواهد کرد 

اکنون هم در گوشه و کنار روستاهای دنیا داریم که انسانهائی بسیار عاشق به آب و آتش می زنند تا در راه سربلندی و سرافرازی جانانه استقامت کنند و در سطح جهانی نمایش قابل قبولی را ارائه بدهند 

به همین منظور و با این نیت پاک سعی می کنند هرطور شده است چشمها و گوشهایشان را برجوروجفای بی حدو اندازه یاران شیطان ببندند که عاقبت مثل یوسف صدیق موفق بشوند و همه را روشن و هوشیار و بیدار نمایند توجه و عنایت و حمایت و همکاری همه را از سراسر دنیا جذب و جلب نمایند  

و اینجا تائب سرپرست یک مجموعه ارزشمند در قالب فرهنگ و ورزش سالهاست خداپسندانه تلاش می کند تا نمایش قابل قبولی ارائه بدهد و اگر بعد از اینهمه سال خدمتگزاری ارزشمند خداوند تنها یک دانشمند و یا یک ثروتمند معروف و محبوب و مشهور را متوجه این انسان فوق العاده فداکار نماید دستهای ستاره های محبوبی از آستین بیرون می آیند و یک ایده ناب و ارزشمند که علاج همه دردهای یک روستا می تواند باشد یک اتفاق عالی رقم می خورد و همه مخصوصا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم بهره مند خواهند شد یک غیرت و رحم و خجالت بی نظیر و فوق العاده که داستانش باعث تحریک و تشویق و ترغیب همه بندگان دانا و توانای خداوند در سراسر دنیا خواهد بود  

ما در گذشته به سختی هرچه تمامتر سربلند و سرافراز شده ایم ما عاشقان و فداکاران در طول دورانهای گذشته داستانهای شیرینی را رقم زده ایم ما از خودمان صبرو شکر جمیل را به جا و به یادگار گذاشته ایم و اکنون هم تائب این نمایش را و این داستان را به خوبی تفسیر کرده است مخصوصا داستان یوسف صدیق را خوب در طول این سی سال گذشته به تفسیر و توضیح گذاشته است و فقط جای نویسندگان بزرگ و اهل قلم و از همه مهمتر مفسران توانمند آیات و روایات پروردگار در اینجا در ابرسج واقعا خالیست تا انصافا به همه دنیا نشان بدهند که بهترین تفسیر داستان یوسف صدیق در زندگی تائب در حال حاضر یافت می شود اما افسوس که تک تک این عزیزان چنین لطف و محبتی ارزشمند را نه تنها در حق تائب دریغ می ورزند که در حق همه مظلومان و معصومان و عاشقان و فداکاران در روستاهای مختلف دنیا دریغ می ورزند و من فقط از خداوند یاری می خواهم و به بهترین فریاد رس عالم یعنی پروردگار پناه می برم تا به نتایج مطلوب برسم و دیگران را بهره مند گردانم همانطور که مردم از وجود یوسف بعد از سالها استقامت زیبا در اوج بی گناهی و مظلومیت و معصومیت بهره مند شدند تائب هم دعا می کند و آرزو دارد که صبر و شکر جمیلش برجوروجفای بخیلان و هوسباران نتیجه بدهد و زن و مرد و پیر و جوان به فیض برسند و بهرهای فراوانی ببرند من به عشق همه مخصوصا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم بی نهایت استقامت کردم بی نهایت فعالیت و فداکاری کردم تا محکم و استوار دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار را متوجه عشق و از خودگذشتگی و بی گناهی و اهداف ارزشمند و ایده ناب و بی نظیر خودم بنمایم امیدوارم هرچه زودتر مستجاب و برآورده به خیر و شادی بشوم آمین یا رب العالمین 

من درود می فرستم به بندگان توانا و دانای خداوند در سراسر دنیا و آنها را دعوت به حمایت و همکاری می کنم دعوت به دیدن یک منظره فوق العاده شگفت انگیز می کنم اینجا در ابرسج با تائب در صخا امیدوارم دعوتم از سوی بزرگترین بندگان خداوند در سراسر دنیا به اجابت برسد 

تا مردم معجزه و کرامتهای خداوند را نه تنها در کتابهای آسمانی و در داستان پیامبران عزیزی همچون یوسف صدیق که اینجا و در حال حاضر با عاشقی فوق العاده فعال و فداکار و جان سخت همچون تائب بینند و بشنوند و فیض و بهره ببرند لذت ببرند   

ما در گذشته به سختی هرچه تمامتر سربلند و سرافراز شدیم اکنون هم همان سختی ها با همان کیفیت در داستان زندگی تائب بوده و هست که باید به سمع و نظر همه مردم در سراسر دنیا مخصوصا روستائیان مظلوم و معصوم برسد   

تا مظلومان و معصومان بدانند و بوضوح ببینند که چگونه فداکاران چه سختیهای دردناکی را تحمل می کنند تا چراغی برای آنها روشن بشود و نورو گرمایشان  ببخشند و از دیوار و از سد چه مغرضان و مغروران و منفورانی می گذرند که این چراغها تقویت و پرنور بشوند   

و چه ضدهمکاریهائی و چه عدم حمایت و عنایت و همکاریهائی را امثال تائب در دوران گذشته و حال و آینده پشت سرمی گذارند باید از نزدیک آمد و دید و شنید و تعریف کرد و این وظیفه برعهده بندگان دانا و توانای خدا در سراسر دنیاست 

داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) 

و این تلاشهای بی نظیر در این ساعات سحرگاهان همان اشاره ها و ترفندهای خداست تا تائب و امثال تائب ستاره های بزرگ پروردگار را متوجه و هوشیار و بیدار به سمت و سوی خودشان نمایند و این توفیق را در این ساعات خدا به چنین عاشقان و فداکارانی همچون تائب در یک روستا از این جهان پهناور می دهد تا همه دنیا عظمت خدا را به همین راحتی ببینند و بشنوند  

تائب و شیطان

تائب به مبارزه با شیطانی برخواست که تجربه های فراوانی در دشمنی با فداکاران بزرگ داشته و دارد همان شیطانی که یوسف را ایوب را نوح را و تک تک پیامبران را به رنج و سختی انداخته است آری تائب با این شیطان به مبارزه پرداخته است 

در یکی از روستاهای جهان صداقت و ایمان و فداکاریش را در قالب فرهنگ و ورزش به نمایش گذاشته است تا کم کم شیطان را از پا در آورد کم کم خداوند را از صبر و شکر جمیل خودش خشنود سازد سالهاست هرچه شیطان تیر خشم و کینه و نفرت را بوسیله یاران بخیل و هوسبازش بسود تائب مظلوم انداخت تائب سپر انداخت و تیرهای پرتابی شیطان به این سپر پولادین برخورد کرد و به زمین افتاد 

همان شیطانی که نتوانست ایوب را با همه مکرهایش از پا در آورد همان شیطانی که نتوانست یوسف را مغلوب کند و برعکس تک تک آن پیامبران عزیز و گرامی سربلند و سرافراز عالم شدند و دستهای یاران شیطان هم روشد و خجل و شرمنده اعتراف کردند که بدجوری گول و فریب شیطان را خورده اند مخصوصا برادران یوسف که سردسته پشیمانها و شرمسارها بودند 

تائب هم توانست بربخل و کینه های یاران شیطان سالها با همت و کوشش فراوان در راه سحرخیزی و کوهنوردی شیطان و یارانش را خوار کند و آنقدر خودش را با این روش محکم و قوی کرد که برهمه این مکرها مقاومت نمود و صبر و شکر جمیلش به اوج تحسین و تعریف و تمجید رسید آفرین به عاشق آفرین به عاشقان آفرین به فداکار و فداکاران عالم که هرگز با وجود یک دنیا فشار و درد از کوره درنرفتند ایستادند تا پیروز بشوند و خداوند سربلندشان نمود 

کسانی که در راه خداوند ماموریت دارند تا دستهای کثیف یاران شیطان را بخیلان و هوسبازان را بروشنی و خوبی هرچه تمامتر رو کنند  

و در راه یاری کردن خداوند مقاومت جانانه ای را به نمایش جهانی می گذارند  تا نویسندگان و دانشمندان و سخندانان برجسته و توانا از داستان صبر و شکر جمیل امثال تائب عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری بهترین اثرات خودشان را به جا و به یادگار بگذارند مخصوصا فیلمنامه نویسانه تشنه و مشتاق داستان زندگی امثال تائب بهترین داستان می شود بهترین فیلم و سریال می شود و سودمندترین کار و اشتغال دنیا را رقم می زند این معجزه یک عاشق بوده و هست این کرامت یک فداکار بوده و هست تائب و شیطان در نبردی نابرابر عاقبت این تائب است که پیروز است چون تائب خداوند را که بسیار بردبار و دانا و تواناست دارد یاد و نام یوسف صدیق را در چنته دارد اما شیطان یارانی بخیل و هوسباز و بی اعتبار و بی آبرو دارد که همه دنیا لعن و نفرینشان می کنند همه دنیا بیزار می باشند و تائب نام و یاد یوسف صدیقی را در چنته دارد که همه دنیا عاشقش هستند همه دنیا تعظمیم و تکریمش می کنند این معجزه صداقت و ایمان و فداکاری نه تنها با تائب که بعد از تائب هم با چنین انسانهائی خواهد بود 

تا نوجوانان و جوانان خام پخته و بیدار و هوشیار بشوند و مفید و موثر باشند برای خانواده ها و  روستاها و شهرهای خودشان که با این بیداری و هوشیاری زمینه های سعادت و خوشبختی دیگران را فراهم نمایند آفرین بریک عاشق آفرین بریک فداکار که دلخوش به قدرت و عظمت پروردگار تمام رنجها و مشکلات را یکی پس از دیگری با سربلندی و سرافرازی پشت سرگذاشته و می گذارند تا عبرت همه مردم دنیا بشوند  تا افتخار همه نوجوانان و جوانان جویای نام و شهرت باشند   

لذت فعالیت و فداکاری

صخا یک ایده ناب و ارزشمند پس در این باره بیشتر کنجکاو باشیم علاج همه دردهای یک روستاست  

وقتی که انسان در راه فرهنگ و ورزش بی نهایت تلاش می کند و خودش را به آب و آتش می زند تا به نتایج درخشانی برسد و البته می رسد لذت فعالیتش لذت فداکاریش هزاران برابر می شود 

انسانهائی مثل تائب با ایده ای مثل صخا که برای دردهای یک روستا علاج می باشند وقتی که می بینند با توجه و عنایت دیگران تقویت و پرنور می شوند و می توانند با کمک دیگران نور و گرمای بیشتری به اطرافیان که کودکان معصوم و سالخوردگان مظلوم هستند  بدهند طبیعتا خوشحال می شوند 

لذت فعالیت و فداکاریش زیاد می شود و با شور و اشتیاق بیشتری به کارش ادامه می دهد 

در این میان دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار می توانند لذت کار لذت زندگی را در امثال تائب در گوشه و کنار روستاهای جهان زیاد کنند 

پس داستان چنین فعالیتها و فداکاریهائی را به گوش بندگان توانای خدا برسانیم 

تائب به جائی رسیده است که علیرغم همه مشکلات فقط به فرهنگ و ورزش فکر می کند و در این زمینه سخت تلاش می نماید خانواده اش را مجبور به چنین تفکری کرده است و بسیار زیبا و خداپسندانه و البته باارزش می باشد  

حمایت و عنایت و همکاری با چنین انسانی آنهم در یک روستا در بدترین شرایط با کمترین امکانات و درصدی از بخیلان و هوسبازان که شیر را از پای در می آورند  بسیار ارزش و قیمت دارد و فعالیت و فداکاری را به اوج می رساند 

از همه عزیزان دعوت می کنم به ابرسج برای دیدن مناظر طبیعیش تشریف بیاورند با صخا هیچ کس در این روستا احساس غربت نخواهد کرد   

دربرابر مشکلات از خدا قدرت بخواهیم

مشکل همیشه هست از خداوند قدرت بخواهیم تا بتوانیم در برابر مشکلات پیروز بشویم و این قدرت از سحرخیزی و کوهنوردی شروع می شود اینگونه خداوند درهائی را بروی ما باز می کند و به ما قدرت و عزت و ثروت عطا می کند تا در برابر مشکلات سربلند و سرافراز بشویم 

سلامتی جسم و روح می تواند ما را در برابر مشکلات پیروز بگرداند پس همیشه و در همه حال به فکر سلامت جسم و روح خودمان باشیم درهائی را که بروی ما بخیلان و هوسبازان می بندند بجایشان خداوند درهای جدید و تازه ای را باز می کند که در آنها خیر و برکت وجود خواهد داشت 

وقتی که برادران یوسف و آن هوسبازان درها را بروی یوسف مغرضانه بستند هرچند که سالها صبر و شکر جمیل کرد اما دروازه ای را برویش گشود که همه بهره مند شدند دیدیم چگونه در چاه و زندان استقامت کرد تا این دروازه بزرگ الهی برویش گشوده شد 

و بخل و کینه و حسادت و مکر آنان را خداوند با بندگان دانا و توانائی همچون عزیز مصر یکجا جبران و تلافی کرد پس در فکر درهائی که بروی ما می بندند نباشیم به دروازه های رحمت و برکت الهی بیندیشیم که روزی باز خواهند شد  و آنروز دور نیست هرچند برای ما بسیار است برای ما سخت و دردناک است اما چاره ای نیست چون خداوند در پشت پرده بازیهائی دارد که باید سربلند از این امتحانات و آزمایشات بیرون بشویم 

وقتی که زیبا و قشنگ و در قالب فرهنگ و ورزش صبر و شکر کردیم خداوند هم کم کم با کمک بندگان دانشمند و ثروتمند و ستاره های محبوبش یاریمان خواهد کرد و این وعده های خدا محقق و حتمی هستند 

ما از خدا می گوئیم و از خدا حرف می زنیم و برای او صبر و شکر می کنیم خودش گره ها را باز می کند خودش مشکلات را حل می کند و از جاهائیکه فکرش را نمی کنیم به ما روزی خواهد بخشید و ما را وسیله روزی دیگران قرار می دهد  

این سی سال گذشته که تائب در اوج بحرانها و سختیها چراغی بنام صخا روشن کرد و به فکر گلستان شدن روستایش بی نهایت زحمت کشید فعالیت و فداکاری کرد هرگز از چشمان قشنگ بندگان بسیار بزرگ و توانای خداوند دور نبوده و نیست 

و انها می دانند که چه باید بکنند و وظیفه اشان را در راه تقویت و پرنور شدن این انسان عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری فراموش نمی کنند و فقط مدت و زمانش بدست خداست وقتی که زمانش برسد در یک چشم به هم زدن همه چیز درست و جبران می شود 

که یک کرشمه تلافی صد جوروجفا بکند  

خیر و بهره اش را دیده ایم پس چرا

درداستان عباس برزگر بوضوح دیده و شنیده ایم که چگونه با حمایت و همکاری و عنایت چند نفر آلمانی ایشان امروز توانسته است شاهکار کند و یکی از روستاهای ایران را گلستان کند منطقه ای در ایران را به اوج اشتغالزائی برساند آیا این مهم نمی تواند برای دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب ما در ایران انگیزه باشد تا از فداکارانی با این کیفیت طرفداری کنند و ارزش ها و بهره هایش در آینده ای نزدیک نصیب و روزی همگان مخصوصا اموات تک تک این عزیزان بشود پس بیائیم از امثال تائب که سالها تجربه فعالیت و فداکاری در روستای خودشان را دارند و می توانند با نمی باران لطف و محبت بندگان توانای خدا از هرکجای این مرزو بوم از آنجا که زمینه هایش را سالها فراهم نموده اند  در یک چشم به هم زدن گلستان کنند و همه را خوشحال نمایند طرفداری کنیم 

که این طرفداری باعث تقویت و پرنورشدنشان بشود و لبخندهای زیبائی را برلبان مظلومان و معصومان ببینیم 

همانطور که امروز در اطراف عباس برزگر شاهد این مهم هستیم بیائیم کم کم از روستاها استارت بزنیم و در هرروستا یک انسان جویای نام و طالب شهرت را به اوج برسانیم و در این ارزش والا شریکان خوبی باشیم و لذتها ببریم 

و اینبار در روستای ابرسج و تائب را با مجموعه صخا که در زمینه فرهنگ و ورزش شبانه روز در تلاش است تقویت کنیم و داستانش را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر در سطح ایران و جهان برسانیم و بعد از او دیگری و دیگری و دیگری را در روستاهای مختلف با کمک هم تقویت و پررنگ کنیم این یک ایده ناب و سودمند خواهد بود یک اتفاق بسیار عالی تابان و درخشان خواهد شد 

بلاها و مصیبت های فراوانی در این قبیل حمایت و همکاریها دور می شوند و هرکس خدا را یاری کند خدا هم یاریش می کند و البته خیر و برکتش را هم هزاران برابر می گرداند یک انسان جویای نام و طالب شهرت نباید در عدم همکاری فعالیت وفداکاری کند کسی که مثل تائب با قلم و زبان خودش برای یک کار ارزشمند که نیت و قصدش پیشرفت و رشد و شکوفائیست بی نهایت تلاش می کند لایق و شایسته بهترینهاست بیائیم این بهترین توجهات را دریغ نورزیم که الگوئی برای همه روستاها بشود و در هرروستائی یک فداکار قد علم کند و بپا خیزد تا همه بهره مند شوند وجود یک انسان فداکار در یک روستا که بتواند با جذب و جلب بندگان توانای خداونداز هرسو مایه خیر و برکت بشود مایه آرامش گردد و علاج دردهای یک روستا باشد  واجب و الزامیست 

و واجبتر و الزامی تر همان حمایت و عنایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هاست همه می دانیم سربلندی و سرافرازی یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری در یک روستا چه اندازه قیمت و ارزش پیدا می کند و نزد خداوند بالاترین عبادت محسوب می شود که همه راحت و آسان از خدماتش از ایده اش بهره مند بشوند اینگونه جهان هم گلستان می شود یک فرهنگ زیباست که اگر هرچه زودتر جا بیفتد بهتر است پس بیائیم در این امتحان ارزشمند نمرات عالی بگیریم و در یک ثواب بی نهایت شریکان خوبی بشویم و خودمان را به همین راحتی در سطح جهانی مشهور کنیم و کمکهای انساندوستانه و خیرخواهانه را با همین روش زیبا و خداپسندانه جذب و جلب نمائیم مطمئن باشیم هستند در سطح جهانی که از این قبیل ایده ها حمایت می کنند و این به نفع هرروستا و شهر و کشوریست اسطوره ها را تقویت و پرنور و پررنگ نمائیم  

فقط باید دست بدست هم بدهیم و چنین کسانی را با این کیفیت و انگیزه بالا و بالاتر ببریم کسانی که شادی و نشاط زندگی خودشان را به پای صلح و دوستی سالهاست ریخته اند ومنتظر قدمهای پرخیر و برکتی هستند که به اوج برسند و به همین منظور بی نهایت می کوشند تا به اهداف خوب خودشان در زمینه خشنود کردن دیگران و اشتغالزائی برسند و سالها یک خواب راحت را برخودشان حرام کرده اند تا دیگران را به رفاه و راحتی برسانند در اصل قربانی آسایش دیگران هستند و این را بندگان  دانا و توانای خداوند خوب می فهمند به شرط اینکه کسانی باشند که داستان این فعالیتها و فداکاریها را به گوش بزرگان در سراسر ایران و جهان بی ریا و بی بهانه و فقط بخاطر خدا برسانند 

کار امثال تائب ستودنیست که یک فرهنگ زیبا را می خواهند جا بیندازند یک کار ارزشمند و یک ایده مناسب را که با خودش هزاران خیر و برکت به همراه دارد  کار و ایده ای که گرد و خاکهایش خورده شده است سختی ها و رنجهایش هم کشیده شده است و یک خانواده فداکار در این روستا سالها بدور از چشمان زیبای توانمندان این چراغ را با سختی هرچه تمامتر روشن نگه داشته اند که باید صفحه به صفحه داستان این سختیها در طول این سالها به سمع و نظر توانمندان برسد که واقعا بی نظیر و شگفت زده است خانواده ای که جانشان به لب رسید و چشمهایشان از کاسه پرید تا این چراغ را با وجود یک دنیا ضدهمکاری و عدم حمایت و همکاریهائی که طبیعی هم هستند توانستند روشن و منور نگه دارند و در این امتحان و آزمون بسیار سخت مخلصانه ایستادند تا برای همه روستاها و همه فداکاران در روستاهای مختلف به نتیجه های مطلوبش برسانند  

به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود   آنهمه گریه که من پیش تو کافر کردم 

جناب مهندس اتحادیان مدیر کل بازنشسته آموزش و پرورش مشهد از باسوادان و بافرهنگهای بزرگواری که حاصل دعا و آرزوهای تائب بود و هست به همراه استاد گرامی فیض بخش که دوست همکار ایشان می باشد مهمان ما در ابرسج بود و از مناظر زیبای این روستا دیدن فرمودند و از نزدیک داستان فعالیت و فداکاری مرا با صخا دیدند و شنیدند و دقایقی را در این باره صحبتهای شیرینی داشتند که به سمع و نظرتان می رسانم و این ضبط شد و در روستا پخش گردید 

ببینید شما باید شرح زندگی یک آقای زحمتکشی مثل ابوالفضل ابراهیمی را که عمرش رو و خانواده اش را و شادیش را نشاط زندگیش را فدای آبادی این روستا کرده اینرو روزنامه ای کنید رسانه ای کنید بفرستید به شصت روزنامه کشور تا این روزنامه ها که دارای نویسندگان برجسته تحلیلگران برجسته جامعه شناسان برجسته و مردم دوستان برجسته دارن بیان اینجا با این آقا ابوالفضل ابراهیمی مصاحبه کنند و بگویند آقا چی باعث شد که تو زندگیت را فدا کردی در این روستا چرا بچه هاتو فدا کردی چرا زنتو فدا کردی اونها وقتی بیان چون اطلاعات دارن سوالات زیبا و شیرین می پرسن می فهمن که این سوخته مردمش هست این عاشق مردم روستایش است چون عاشق و سوخته این مردم است خودشو زن و بچه هاشو فداکرده بجای اینکه بچه هاش دکتر و مهندس بشن خانمش کارمند بشه خودش کارمند اداره بشه همه را آورده در خدمت روستا که یک صندوق تعاونی درست بکنه و مردم را بیدار و هوشیار بکنه که آقا بیشتر کار بکنید بیشتر تولید بکنید نگذارید بچه هاتون برن دانشگاه بگذارید بچه هاتون کار کنن توی همین روستا گاوداری کنین دامداری کنین مرغداری کنین قالی بافی کنین مردم را تحریک کنین مصرف کننده شهر بیاد لبنیات سالم گوشت و مرغ و کره و پنیر سالم کشک سالم بخرن همه چیز رو بصورت اورگانیک دسته اول کره شیر ماست پنیر خامه وقتی مردم در شهر بدونن یک روستائی مثل ابرسج هست که محصولات طبیعی تولید می کنه و این محصولات سالم هستن مردم میان اینجا درنتیجه مردم روستا از فقر و بدبختی نجات پیدا می کنن اونیکه گاو نداره یک گاو می خره اونیکه دو تا گاو داره چهارتا می خره چهارتا برادرن می رن یک تعاونی گاوداری و مرغداری درست می کنن و این باعث رشد روستا می شه یکدفعه ای هم نمی شه آقای روزنامه آقای نویسنده آقای روزنامه کیهان آقای مدیر رونامه ایران آقای مدیر روزنامه همشهری آقای روزنامه خراسان آقای روزنامه قدس بداد برسید بداد این مردم برسید ولله ابوالفضل ابراهیمی می خواد مردم را از فقر نجات بده مردم را پولدار کنه نگذاره مردم مهاجرت کنن روستا تخلیه بشه و اینها برن تو شهر حاشیه نشین بشن تاکسی تلفنی و یا کلفت و نوکر خانه ثروتمندان بشن آرزوی من یک آرزوی ملی و مذهبیست روزنامه نگاران صاحبان جراید شما که قلم دارین شما که توان دارین بیائید بداد ما برسین 

بندگان باارزش خداوند

کار آفرینان بندگان بسیار باارزشی هستند و قیمت و بهایشان بسیار بالاست بطوری که فقط خداوند خریدارشان می تواند باشد 

پندار و گفتار و کردارشان ارزش و قیمت دارد بسیار گرانقیمت هم هستند یک امضاء آنان میلیاردها دلار می ارزد 

تمام پولهای دنیا نمی تواند قیمت یک کتاب آنها بشود 

اینها راحت و آسان به این مقام والا نرسیده اند امتحانات و آزمونهای سخت و جان شکاری داده اند 

ترفندهای زیادی را به جان خریده اند بدترین نوع بخل و کینه ها و حسادتها و بدترین دشمنان از جنس دلهای سیاه و چشمهای شور چنین عزیزانی را اذیت و آزار رسانده اند داستانهایشان عبرت جهانیان می باشد  

از روستاها شروع کنیم کسی و یا کسانی هستند که خداوند با همین ترفندها به شهرتشان می رساند محبوبشان می کند یکی از اینها تائب سرپرست ایده و مجموعه صخاست که علاج همه دردهاست کاری سخت و دشوار که با زحمتهای فراوانی روشن گردید و روشن ماند گردو خاکهای زیادی را تائب خورد و نوش جان کرد که همه آنها ترفندهای خدا برای شهرت تائب بود و تائب به خوبی و با استقامت بسیار زیبا تحملشان کرد و کم کم ادامه داد  

تائب تنها کسیست که عاشق طوفان است عاشق سختی و محنت و درد و رنج است خودش را به دامان بلا و مصیبت انداخت خودش را دردامان بخیلان و هوسبازان به رشد و تعالی رساند و اینها همان ترفندهای خداوند بودند تا یک دوست و حبیب پروردگار پیشرفت و رشد و شکوفائی داشته باشد ارزشمند بشود و برای مردم میوه های شیرین بدهد  

داستان چنین بندگان باارزشی را در گوشه و کنار این روستاهای دنیا باید به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر رساند تا ببینند که سختی و محنت آنهم در اوج بی گناهی و صداقت و ایمان چگونه است و چگونه عملی می شود و چگونه امکانپذیر می باشد  

تا از توجه و عنایتشان این انسانها تقویت و پرنور بشوند و برای روستاهایشان مفید و موثر بشوند  

داستان تائب را با صخا این ایده ناب که علاج دردهای روستاهاست به گوش بندگان بسیار باارزش خداوند برسانیم تا تقویت و پرنور گردد و راحت و آسان خدمت کند تائب عاشق خدمت به مردمش است و در این راه از دل و جان مایه گذاشته است تا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را شاد نماید   

نمک زندگی دیگران باشیم

نمک زندگی دیگران باشیم مخصوصا نمک زندگی عاشقانی که در اوج صداقت و ایمان می باشند کسانی که خیرخواه و نان رسان و گره گشا و مشکل گشا می باشند اینها باید حمایت و همکاری ببینند تا راحت و آسان خدمت کنند کسانی که نمک پاش برای این عزیزان می شوند وبرزخمهایشان نمک می پاشند حواسشان باشد ضدهمکاری و عدم همکاری با فداکاران همان نمکدانیست که برزخمها نمک می پاشد پس مرهم باشیم برای چنین کسانی با تشویق و ترغیب و حمایت و عنایت و همکاری ارزشمند اینها باید قدر و ارزششان دانسته شود اینها بالاترین نعمتهای پروردگارند  

نمک زندگی دیگران باشیم اما نمک پاش زخم هایشان هرگز!!!
عجیب است که برخی از ما هنوز همدلی کردن را نیاموختیم!
شاید ایراد در گفتارمان باشد، شاید در ژن مان و شاید اصلاً شخصیتمان اینجور شکل گرفته که بجای اینکه از درد کسی بکاهیم بر درد او می افزاییم!!!
گاهی سکوت کردن و فقط گوش دادن بزرگترین همدلی و همدردی است! نیازی نیست که چیزی بگوییم! همینکه دستش را بگیری و فقط یک شنونده برایش باشی کافیست...
برایش از زندگی معادله نساز و از راهکارهای نشدنی برایش نگو. گره کور زندگی را برایش کورتر نکن...
سوالات اضافه نپرس و بر افسوسها و غم هایش نیفزا...
بگذار آنقدر بگوید که خالی شود...
بعضی آدمها وجودشان نعمت است و بعضی آدمها نبودنشان!
بعضی آدمها حکم فرشته نجات را دارند. درست همانجا که از همه کس و همه جا بریده ایی، کنارت هستند... 
برای همه تون از این بعضی ها آرزو میکنم
آنان سرمایه های زندگی هستند...
اگر از این بعضی ها دارید مراقبشان باشید...حیف است که نباشند..

زندگی ذره کاهیست ، که کوهش کردیم
زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار ،
زندگی نیست بجز دیدن یار ،
زندگی نیست بجز عشق ،
بجز حرف محبت به کسی ،
ورنه هر خار و خسی ،
زندگی کرده بسی ،
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد ، 
دو سه تا کوچه و پس کوچه و 
اندازه ی یک عمر بیابان دارد .
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد 
در این فرصت کم ؟!

ترفندهای خدا برای پیدا کردن بندگان باارزشش

حمایت و همکاری و عنایت با فعال و فداکاری مثل تائب هم ترفند خداست تا دلهای دریا و قلبهای شیر مشخص و معلوم بشوند  تادستهای کثیف بخیلان و هوسبازان پست فطرت در گوشه و کنار روستاهای دنیا رو بشود و مردم به سعادت و خوشبختی برسند  

تائب سرپرست صخا در اوج صداقت و ایمان و فداکاری این چراغ را روشن کرد تا علاج دردهای روستایش و الگوئی برای همه روستاهای دنیا بشود چنین بنده باارزشی آنهم در گوشه یکی از روستاهای دنیا بدور از چشمان نازنین بندگان دانا و توانای خداوند چگونه پیدا می شود چگونه رو می شود ظاهر می شود و داستانش به سمع و نظر دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار در سراسر دنیا می رسد 

خداوند ترفندهائی دارد که برای یوسف صدیق زد و اکنون برای تائب هم سالها زده است برادران یوسف در اوج بخل وکینه و هوا و هوسبازی یوسف را به چاه انداختند و آن هوسبازان دیگر یوسف را به زندان بی گناه انداختند اینها ترفندهائی بود که خداوندبرای عزت و بزرگی و جاه و جلال یک بنده بی گناه و اما دانشمندش زد  تا سردسته دانشمندان و خردمندان جهان بشود  

کسانی که در زندگی تائب سالهاست نقش برادران یوسف را بازی کردند سالهاست نقش بخیلان و هوسبازان را بازی کردند و بی گناه علیرغم التماسها و خواهش های مظلومانه و معصومانه جوروجفایش کردند بدانند تحت تاثیر ترفندهای خدا قرار گرفتند و از فرط بخل و کینه و دل سیاهی خودشان و چشمان شور خودشان نفهمیدند و زمینه های پیشرفت و رشد و شکوفائی تائب را فراهم کردند  

آنها باید می فهمیدند که ظلم و ستم به یک بی گناه ترفند خداست اما نفهمیدند ترفند خداست تا دلهای سیاه و چشمهای شورشان به همه دنیا ثابت شود و خداوند رسوا و خوار کننده بخیلان و هوسبازان پست فطرت است 

وقتی امضاء یک انسان با شرافت و دانشمند و دانا و توانا میلیاردها دلار می ارزد وقتی آدامس جویده یک انسان دانا و توانا و فعال و فداکار میلیاردها دلار می ارزد چگونه ما قدر و ارزش خودمان را ندانیم و برجوروجفاها و سختی ها  و مشکلات صبر و شکر جمیل نکنیم چگونه دشمنی ها و کینه ها را با قدم گذاشتن در راه فرهنگ و ورزش جواب و پاسخ ندهیم خدا بزرگ است پس ما هم باید بزرگ بیندیشیم و حرف بزنیم و عمل کنیم 

تائب اینگونه است که با شادی و شوروشعف در اوج بحرانها و مشکلات صبر و شکر جمیل کرد استقامت کرد وقتی بزرگی خداوند را دید و فهمید وقتی چشمانش و گوشهایش بروی بندگان فعال و فداکار و بزرگ خداوند در سطح جهانی باز و بیناگردید فعالیت و فداکاری روز افزون و استقامت بسیار زیبا را برخودش واجب و حتمی کرد و سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابید تا رضایت خداوند را جذب و جلب کند و به شهرت برسد تا لبخند خدا بشود برلبان سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم روستایش تا باعث و بانی گلستان شدن روستایش بشود و الگوئی برای همه روستاهای ایران و جهان باشد  

این بی خوابیهای تائب این زحمتها و شکنجه ها و زجرهای بی حد و اندازه تائب همه و همه ترفندهای خداوند بود و هست برای پیشرفت و رشد و شکوفائی این انسان بی گناه و مظلوم و معصوم و البته دانا و توانا از برکت اشعار شاعران بزرگ مخصوصا حافظ و سخنان بزرگان دنیا مخصوصا کار آفرینان برتر دنیا و آیات و روایات حقتعالی خداوند اجر هیچ نیکوکاری را ضایع نکرده است که تائب دومی اش باشد خداوند همیشه یار و یاور نیکوکاران بوده و هست و خواهد بود و تائب هم در این رده قرار دارد تا از ثمراتش از میوه هایش همه استفاده کنند پس خدای به این بزرگی حیف است انسان مخصوصا یکی مثل تائب به چیزی یا کسی دیگر بیندیشد برای همین شعارش فقط خداست تا با این شعار زیبا به بندگان بسیار دانا و توانای خدا در سراسر جهان معرفی بشود این هم ترفندهای خداست این مقالات بی شمار این اشعار و ابیات و زحمتهای تائب در طول این سالها همه ترفندهای خداست  

حمایت و همکاری و عنایت با فداکاری مثل تائب هم ترفند خداست تا دلهای دریا و قلبهای شیر مشخص و معلوم بشوند  

صخااز معجزات علم و عرفان  صخا لطف و عنایتهای یزدان  

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید  

 

قوی تر از تو ندیده ایم

قدرت استقامت یک انسان بی گناه و قدرت صبر و شکر جمیل یک مظلوم مثل تائب در برابر تعداد بی شمار بخیلان و هوسبازان بدون شک قدرت و عظمت خدا را نشان می دهد قدرت صبر و شکر جمیل چنین انسانی در طول سالهای زیاد ضدهمکاری و یا عدم حمایت و عنایت و همکاری برفعالیت و فداکاری کردن آنهم در اوج صداقت و ایمان و عشق و علاقه قدرت خدا را نشان می دهد و دستهای غیب را به نمایش می گذارد   

همچو یوسف سعی کردم در اوج بی گناهی در برابر همه کسانی که سالها به تقلید از برادران یوسف در زندگیم نقش بازی کردند و مرا بی گناه دچار سختی ها و مشکلاتی کردند که خواست خداوند بود تا من از گوشه یک روستای کوچک در این جهان بزرگ صاحب یک ایده بزرگ برای تمام روستاها بشوم استقامت کنم صبر و شکر جمیل کنم تا داستان و تا فریاد این سالها صبر و شکر جمیلم گوش فلک را هم کر نماید   

پس داستان مرا باید به گوش دانشمندان و ثروتمندان وستاره های بزرگ و محبوب و سربلند و سرافراز و پیروز رساند و البته دانا و توانا آنها باید بشنوند و بیایند از نزدیک ببینند که چگونه یک روستائی عاجز و ناتوان از تک تک آنها قوی تر است و آنها متوجه نشدند 

کسی که در بدترین شرایط با کمترین امکانات چراغی ارزشمند روشن کرد و سالها در اوج سختی های ناجوانمردانه و شرم آور و بی انصافانه این چراغ را بدور از چشمان حداقل یک دانشمند و یا یک ثروتمند معجزه وار روشن نگه داشت 

پس چه اندازه می تواند این انسان عاجز و ناتوان و گمنام و البته جویای نام و شهرت قوی و محکم باشد این داستان باید به گوش نویسندگان و هنرمندان و فیلمنامه نویسان برتر دنیا برسد تا آنها با تفاسیر زیبائی که می توانند از داستان زندگی تائب در ابرسج داشته باشند 

بهترین داستان و فیلم را در طول تاریخ رقم بزنند داستانی که بهترین تفسیر برای داستان یوسف خواهد بود یک تفسیر که از داستان یوسف هم واقعی تر

می باشد قوی تر از این تفسیر برداستان یوسف نیست به شرط اینکه نویسندگان برتر با سوالات شیرین و ارزشمند خودشان به دیدن این انسان عاشق و عارف بیایند و از نزدیک قوی و محکم بودنش را ببینند و به سمع و نظر همه در سطح جهانی برسانند  

یک معجزه که می تواند علاج تمام دردهای روستاهای ایران و جهان باشد  

یک کرامت انسانی که می تواند باعث خیر و برکت هرچه بهتر و بیشتر در تمام روستاهای دنیا باشد 

قوی تر از چنین انسانهائی وجود نداشته و ندارد اینها معجزه علم و عرفان هستند اینها لطف و عنایت یزدان هستند اینها بهترین ثمرات و میوه ها را به انسانها می دهند چون از همه بیشتر متحمل درد و رنجهای ناعادلانه و شرم آور می شوند 

اینها مورد توجه و عنایت بندگان بسیار دانا و توانا هستند و قرار می گیرند  

صخااز معجزات علم و عرفان  صخا لطف و عنایتهای یزدان  

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید   

تائب از بخیلان و هوسبازان هرگز سستی به خود راه نداد هرچند تعدادشان بسیار بود هرچند فشار و دردشان زیاد بود  هرچند مدت جوروجفاهایشان بسیار طولانی شد اما بازهم استقامت تائب بیشتر و بهتر از آنها بود و هست و خواهد بود   

تا علم و عرفان تا یک عاشق و عارف قدرت و معجزه اشعار شاعران بزرگ و سخنان بزرگان و تاثیر آیات و روایات پروردگار را بوضوح نشان بدهد در سطح جهانی به نمایش بگذارد   تا همه معجزه عشق و صداقت و ایمان را ببینند و بشنوند  تا همه پی به پستی و بی رحمی و بی غیرتی و بی حیائی بخیلان و هوسبازان ببرند 

قدرت استقامت یک انسان بی گناه و قدرت صبر و شکر جمیل یک مظلوم مثل تائب در برابر تعداد بی شمار بخیلان و هوسبازان بدون شک قدرت و عظمت خدا را نشان می دهد  

کسی که امیدش به خداست

صخا و یک دنیا حرف برای گفتن از برکت قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش و از برکت پندار و گفتار و کردار نیک (تائب) 

تائب سرپرست ایده ناب صخا که علاج همه دردهای یک روستاست وقتی که استارت علم و عرفانش را زد استارت عشق و صداقت و ایمانش را زد به امید خداوند شروع کرد و با نام و یاد خداوند شروع کرد و ادامه داد  چراغی روشن کرد و به همراه خانواده و دوستان و اقوامش بالاتر از توانش همت و فعالیت و فداکاری کرد در زمینه قر ضالحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش مخصوصا کوهنوردی و جذب و جلب عاشقان طبیعت بی نهایت تلاش کرد هزینه کرد تاوان داد سختی های فراوانی را متحمل شد طعنه ها و سرزنش ها و غیبت ها و تهمت های فراوانی را متحمل شد و با نثار اعتبار و آبرویش سعی در تقویت و پرنور شدن این چراغ روشن کرد تا به مردمانش نور و گرما ببخشد هرچند که تا زمان رسیدن به آرزوهایش و مستجاب شدن دعاهایش راه درازی را در پیش دارد اما یک لحظه ناامید نشد اگر در خانواده و روستایش نامهربانی ها و بی تفاوتی هائی دید اگر عدم همکاری و ضدهمکاری دید پا را فراتر گذاشت و در سطح ایران و جهان با قدرت اشعار و مقالاتش به امید خداوند حرکت و تلاش کرد 

چون کار از برای رضای خدا و نیت گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی بود هرگز ناامید نبود و با سحرخیزی و کوهنوردی سعی کرد خستگیهایش را از جسم و روح بیرون کند تا بتواند قوی و محکم ادامه بدهد 

در جستجوی بندگان دانا و توانای خداوند به هردری زده است تا داستانش به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد 

کسی که امیدش به خداست از مشکلات بین راه نمی هراسد و دلگیر و ناامید نمی شود چون به وعده های خدا امیدوار است پس هرگز تا لحظه رسیدن به موفقیت و سربلندی دست از کوشش و فعالیت و فداکاری برنمی دارد تا میوه های بیشتر بدهد از هرس شدنش نمی ترسد چون می داند برای بیشتر میوه دادن است برای بهتر میوه دادن هرس می شود پس تحمل می کند تا زخمهایش خوب بشوند 

کسی که امیدش به خداست به یوسف صدیق در چاه و زندان نگاه می کند به سالها بی گناهی یوسف صدیق و مظلومیتش می اندیشد تا به نتیجه برسد به کلبه احزان یعقوب نبی فکر می کند به صبر ایوب می اندیشد اینها باعث آرامش جسم و روحش می شوند  

کسی که امیدش به خداست فعالیت و فداکاریش از همه بیشتر است و در سطح جهانی به نمایش گذاشته می شود این معجزه امید به خداست 

تائب سرپرست صخا یک عاشق است برای یک روستای خودش ایده بیرون نداده است برای همه دنیاست برای همه روستاهای دنیا ایده دارد فقط می خواهد این آزمایش و امتحان را در روستای خودش سربلند و سرافراز به نتیجه برساند بعد دیگر روستاها الگو بگیرند برای همین از همه توانمندان دنیا حمایت و همکاری می خواهد تا هرچه زودتر تقویت و پرنور بشود و دردهای روستایش را علاج بشود که همه دنیا ببینند  

کسی که امیدش به خداست فقط به فکر و در اندیشه فعالیت و فداکاریست چون خوب می داند زمانش بدست خداست و خداوند دانا و تواناست دعا می کند اصرار می کند فعالیت و فداکاریش را همه در اوج می بینند اما منتظر لطف و عنایت خداست و هرگز ناامید نمی شود هرگز قهر نمی کند هرگز از خدا ناراحت و دلگیر نمی شود  چون خوب می داند خداوند بهترین است درهمه زمینه ها فقط زمانش مهم است که باید برسد و خدا از همه بهتر و بیشتر می داند  حتی روزبروز بیشتر و بهتر عاشق خداوند می شود روزبروز به خدا نزدیک تر می شود چون به خدا اعتماد دارد