صخا و یک دنیا حرف برای گفتن از تائب در ابرسج

صخا و یک دنیا حرف برای گفتن از برکت قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش و از برکت پندار و گفتار و کردار نیک (تائب) 

به تصویری که میبینی نداری حق تفسیری!
به تزویری که میدانی نداری حق تکثیری!

حقیقت را نمیدانی شریعت انچه ماجوییم!
مصیبت رانمیفهمی طریقت انچه ما گوییم!

شکست به سادگى فرصتى ست تا از 
نو شروع کنى، این بار هوشمندانه تر .

روزی گرگی با الاغی بر سر رنگ علف بحث می کردند، الاغ مدعی بود که رنگ علف آبی است و گرگ اصرار داشت که به الاغ ثابت کند که رنگ علف سبز است؛ عاقبت هیچیک متقاعد نشدند و داوری پیش شیر بردند، شیر دستور داد تا گرگ را به زندان بیاندازند؛ گرگ گفت چرا؟ مگر رنگ علف سبز نیست؟! شیر گفت رنگ علف سبز است، اما من تو را به جرم بحث بیهوده کردن با یک خر مجازات می کنم.

به روز گذرکردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس

نفس و شیطان هر دو یک تن بوده‌اند
در دو صورت خویش را بنموده‌اند

چون فرشته و عقل کایشان یک بدند
بهر حکمتهاش دو صورت شدند

سرشار شو از وجد، پر سرور، نغمه خوان، پایکوبان و سرخوش.
بگذار خداوند در وجود تو شاد باشد،
بگذار شادی تنها نیایش تو باشد،
بگذار لذت بردن از زندگی تنها ستایش تو باشد.

‍ خداوندا

تو می دانی چه به صلاح ماست و ما خود نمی دانیم !!!
تــو خود از احـــوال نهان و آشــکارمان خبر داری....!‏ نجاتمان بده‎ . . . ‎

ای آن که بی آن که بگوییم شنیده ای...
اجابت کن دعــای 

خسته دلان، در راه ماندگان، دردمندان، بیماران، بدهکاران، اسیران، ضعیفان، مظلومان، ناچاران...

وهمه ی آن کسانی که هم اینک دست دعا به درگاهت دراز کرده اند..

ای رب رحیـــــم؛
بند غم از قلوب پردردشان بگشا و
دعایشان به آمیــــنی اجابت نما.....!

آمیــــــن

تو آبی و ما جمله گیاهیم همه
تو شاهی و ما جمله گدائیم همه

گوینده توئی و ما صدائیم همه
جوینده توئی چرا نیائیم همه

خدا خواهی باید عشق و علاقه‌ی سوزان روح شود، و نه فقط یک سرگرمی. 
تنها یک کوشش با پشتکار – و حرکتی یکسویه و یک دله – برای رسیدن به حقیقت الهی و نور و صوت خداوند به پیروزی خواهد رسید. 
شما باید به همان اندازه که یک فرد در حال غرق شدن هوا را می‌خواهد، به دنبال آموختن راه‌های روح الهی باشد. 
همچنین این باید یک انگیزه‌ی درونی باشد که به زندگی بیرونی هدف و تعادل می‌دهد. 
از سخت‌گیری و ریاضت پرهیز کنید و به روح خدا در درون خود عشق بورزید.

دعا تقاضا نیست
بلکه تسلیم نفس است
دعا عبادت و ستایش نیست
دعا حالتی بسیار عمیق از احساس قدردانی است
دعا سخن گفتن نیست
سکوت است...
وقف کردن خود به بینهایت است
دعا کلمه نیست
موسیقی بینهایت است
اما آن موسیقی هنگامی نواخته میشود که موسیقی های دیگر پایان یافته باشد
دعا پرستش نیست
هیچ عبادتگاهی برای دعا وجود ندارد. 
دعا هیچ کاری با دنیای بیرون ندارد
آن، بیداری درونی خویشتن است
دعا عمل نیست
آگاهی است
انجام دادن نیست
بودن است 
فقط یک چیز برای دعا نیاز است
و آن "عشق" است.

آنچه که می آید و می رود را باید فقط مشاهده کرد.
با هیچ چیز نباید هم هویت شد.

این نیز بگذرد ...

همیشه کسانی هستند که ...

صخا و یک دنیا حرف برای گفتن از برکت قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش و از برکت پندار و گفتار و کردار نیک (تائب) 

شاخه هائی که میوه نیکو ندهند بریده خواهند شد و شاخه هائی که ثمر می دهند هرس می شوند تا میوه بیشتری بدهند  این رمز و راز محنت ها و سختی هائیست که انسانهای فعال و فداکار متحمل می شوند در ظاهر ما می بینیم که انسانهای عاشق و خیرخواه و بشر دوست در محنت و رنجهای فراوانی هستند اما در باطن خداوند آنها را هرس می کند تا مثل یوسف صدیق که سالها سختی های چاه و زندان را بی گناه کشید عزیز مصر بشود به اوج برسد تا اینکه همه را بهره مند نماید و میوه های بیشتری به بندگان ناتوان خدوند برساند 

پس انسانهای خوب خداوند در هرکجا که هستند از سختی ها نمی هراسند بلکه صبر و شکر جمیل دارند چون می دانند که خداوند آنها را قوی و محکم می کند تا بیشتر و بهتر بهره و میوه بدهند  

تائب سرپرست مجموعه صخا هم سالها سختی و رنج کشید اما همیشه امیدوار بود و هست که خداوند بدینوسیله می خواهد این ایده نابش را یعنی مجموعه صخا را که علاج همه دردهای یک روستا می تواند باشد تقویت و پرنورش می گرداند تا نه تنها روستای خودش را بلکه همه روستاها را الگو بشود و فداکاران در هرروستائی از این داستان درس بگیرند و امیدشان به خداوند باشد تا با دستهای این بندگان گره های فراوانی را خداوند وا کند  مشکلات زیادی را حل کند نان رسان بشوند اینها همان کسانی هستند که یاری کننده خدا هستند امید دل ناامیدان می باشند  

چشمهای زیادی به دستهای پرمهر و محبت نیکوکاران در هرخانواده و روستائی دوخته شده است  اینها با اعتبار و آبروئی که دارند می توانند واسطه های خوبی بین بندگان توانا و ناتوان خداوند باشند  چون شهرت و محبوبیت چنین کسانی باعث نزول خیرات و برکات می باشد  

ما دیده و شنیده ایم که چنین انسانهائی در هرروستا و شهری توانسته اند باعث اشتغالزائی و جذب و جلب توانمندان بشوند و نامی نیکو تا ابد از خودشان به یادگار بگذارند پس وظیفه داریم توجه و عنایت و همکاری خودمان را به این انسانها بیشتر و بهتر نمائیم 

و داستان این انسانها را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم که هرچه قوی تر و محکم تر باشند اثرات بیشتری به جا می گذارند  و اینجا هم در ابرسج می توانیم به تائب با صخا توجه کنیم که با تقویت و پرنور شدنش همه تقویت می شوند و یک روستا طعم گلستان شدن را می چشد  

همیشه کسانی هستند که گوی سبقت را از دیگران ربوده اند و پیشتاز و یکه تاز بودند و مظلومان و معصومان را خوشحال نموده اند و زحمتهایشان ورد زبان دیگران بوده است و بعدها بیشتر و بهتر قدرشان را دانسته اند  و کاش همین حالا و در زمان اوجشان قدردانشان باشیم و این فرهنگ حمایت و همکاری از فداکاران را بی نهایت تقویت و پرنور بگردانیم   

غم و‌افسوس به انسان فرصت اندیشیدن نمیدهد. بنابرین برای نادان نگه داشتن انسان باید اندوهگینش کرد.

از خدا پرسیدم:

چرا وقتی شادم ، همه با من میخندند!

ولی وقتی ناراحتم کسی بامن نمیگرید؟

جواب داد:

شادیهارابرای جمع کردن دوست آفریده ام

ولی غم رابرای انتخاب بهترین دوست

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﺪ
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ...
ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ،
ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﺩﯾﺪﻥ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ،
ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺑﺪﻩ ...
ﮐﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺒﺮﺩ ...

به همین راحتی می شود به سعادت رسید

صخا و یک دنیا حرف برای گفتن از برکت قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش و از برکت پندار و گفتار و کردار نیک (تائب) 

روزی دو سه ساعت به پیاده روی و کوهنوردی پرداختم این دو سه ساعت با درددل به پروردگار بخشنده و مهربانم نیز همراه بود این دو سه ساعت به تفسیر اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات و روایات پروردگار در من می گذشت 

و استراحتی بود بر بی خوابی های من و زحمتهایم در راه مطالعه و بررسی های فراوانم در زندگی کار آفرینان به همین راحتی چراغ روشن کردم و در قالب قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش مشغول به خدمت شدم 

و ساعتها خیلی راحت در کوه برغم و غصه های بیهوده ای که گریبان مردم را گرفته است و با دو سه ساعت ورزش و پیاده روی حل شدنیست اشک ریختم خیلی راحت هم اشکهایم سرازیر می شدند   

ساعتها بربخیلان و هوسبازانی اشک ریختم که خیلی راحت و در پیش چشم همه به امثال من در اوج صداقت و ایمان و فداکاری جوروجفا کردند مثل برادران یوسف به تقلید از برادران یوسف و من متعجب و شگفت زده و حیران ساعتها اشک می ریختم که یعنی چه چرا آنهم نه یکسال نه دو سه سال نزدیک به بیست و دو سه سال بر ظلم و ستم خودشان ادامه دادند و من حتی تحت تاثیر علم و عرفان نتوانستم از پس نامردیهای روزگار بربیایم اما بازهم صبر و شکر جمیل کردم تا خداوند خودش با دستهای غیبش اصلاح و درست کندو فقط دعا و آرزو کردم تا با جذب ستاره های محبوب و توانای خداوند به هدفم برسم   

به همین راحتی و با همین روش دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هائی را عاشق و مجذوب خودم کردم 

به همین سادگی در دل انسانهای خوب و مظلوم و معصوم جا گرفتم از اطرافیانم این مهم را خواستم تا عملی کنند چون به همین راحتی می شود دردهای روح و جسم را تسکین داد این فرهنگ را در روستای خودم زنده و احیا می خواهم 

اما ظاهرا همه نمی خواهند به همین راحتی به سعادت و خوشبختی و خوشحالی برسند و همه می دانیم یک دست هم صدا ندارد با یک گل هم بهار نمی شود برای همین از همه کسانی که اهل فرهنگ و ورزش هستند به من توجه و عنایت کنند تا بتوانم این فرهنگ را در روستایم جا بیندازم و الگوی همه روستاها بشوم یک عادت خوب و ارزشمند برای تک تک مردم روستاها  

من با همین عادت خوب سخترین ریاضتها ر تحمل کردم بدترین بخیلان و هوسبازان روزگار را تحملشان کردم  

این فرهنگ زیبائیست اوج فداکاریست و حمایت و عنایت و همکاری می خواهد داستان مرا به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانید تا مورد عنایت و توجه هرچه بیشتر و بهتر قرار بگیرم که این فرهنگ را در روستایم به نحو احسن و زیبا جا بیندازم در این راه سرافراز بشوم و همه را خشنود سازم 

به همین راحتی به سعادت می رسیم همه با هم به شرط حمایت و همکاری با تائب فعال و فداکار و بسیار با تجربه و با سابقه طولانی و درخشان در سحرخیزی و کوهنوردی و فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه یک الگوی مناسب برای همه روستاها و این وظیفه بندگان بسیار دانا و توانای خداست که به تائب هرچه بیشتر و بهتر توجه کنند تا نقاط قوتش را آسان تقویت نماید و پررنگ بشود 

به همین راحتی نظر مهمانان و طبیعت دوستان را در ابرسج در یکسال گذشته با پذیرائی ها و راهنمائیهای خودم جلب کردم من صاحب ایده های ناب و ارزشمند هستم به همین راحتی من از توانمندان توجه و همکاری می خواهم تا در این راه تقویت و پرنور بشوم و روستایم را در یک چشم به هم زدن گلستان کنم به همین راحتی توانستم با عباس برزگرها ارتباط برقرار کنم و از داستان زندگیشان تجربه های ارزشمندی بیاموزم به همین راحتی و در روستایم در پیشرفت ور شد و شکوفائیم بکار بگیرم  

به همین راحتی می شود به همدیگر کمک کرد حتی اگر آنطرف دنیا باشیم کافیست عاشق و دوستدار انسانهای ساده و بی ریا و فعال و فداکار باشیم و تشنه دیدار چنین انسانهائی آنهم در گوشه روستاها که غریبانه و مظلومانه استقامت می کنند به امید فقط خدا مثل تائب با صخا در ابرسج که یک دل بسیار پر از ناجوانمردان روزگار دارد که دعا می کند بتواند با ستاره های بزرگ خدا درددل کند و دلش را خالی کند آنها که خیلی راحت و فقط با آمدنشان در کنار تائب می توانند جوروجفاهای زیادی را از بین ببرند به همین راحتی فقط باشند همین نبودنشان ظلم و ستم های زیادی را بی گناه به همراه دارد  

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﺪ
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ...
ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ،
ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﺩﯾﺪﻥ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ،
ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺑﺪﻩ ...
ﮐﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺒﺮﺩ ...

غم و‌افسوس به انسان فرصت اندیشیدن نمیدهد. بنابرین برای نادان نگه داشتن انسان باید اندوهگینش کرد.

حکیم ارد بزرگ و آرزوهای تائب از برکت ایشان

وقتی که از برکت سخنان گهربار این مرد بزرگ با شیروان و شیروانیها آشنا شدم و به مطالعه و بررسی در داستان این انسان بسیار عزیز و شریف و شیروانی های عزیز پرداختم تجربیات فراوانی نصیب و روزیم شد یک دنیا شوروشعف و تعریفها و تمجیدها و پیامهای گوناگون و متنهای بسیار زیبا و توجهات و عنایات فراوان از گوشه و کنار ایران و جهان مرا تشویق و ترغیب به فعالیت و فداکاری هرچه بیشتر نمود تا با ذوق و شوق بیشتری فعالیت هایم را در زمینه قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش مخصوصا کوهنوردی و جذب و جلب گردشگران و عاشقان علم و عرفان و طبیعت هزاران برابر گردانم 

وقتی می دیدم که شهرت یک انسان در روستا و یا شهرش چه اندازه می تواند مفید و موثر باشد من هم جویای نام شهرت شدم تا بتوانم روستایم را سربلند و سرافراز گردانم و در این راه به آب و آتش زدم و به هردری زدم تا ستاره های محبوب پروردگار را در سراسر ایران و جهان مجذوب خودم کنم 

و آن عزیزان را عاشق خودم نمایم عاشق تلاشهای بی نظیر خودم مردم را عاشق حمایت و همکاری از فعالیت و فداکاریم نمایم تا طعم سعادت و خوشبختی را بچشند  

کاری که در داستان ارد بزرگ بوضوح می دیدم سخنان زیبایش همه را شیفته و عاشق کرده بود تعریفها از ایشان و توجه و عنایات بسیار به ایشان سیل گردشگران و ماجراجویان را به سمت و سوی شیروان روانه می کرد و من هم تشویق می شدم تا بتوانم مردم را به تقلید از ایشان و طرفداران با ذوق و شوقش جذب و جلب ابرسج کنم و این فرهنگ زیبا و دوست داشتنی را در روستای ابرسج جا بیندازم 

اشعار و مقالات خودم را در سطح جهانی به سمع و نظر همه عزیزان رساندم تا توجه بزرگان را به سمت و سوی خودم جلب نمایم 

واین شهرت طبیعتا امکانات و شرایط را برای پیشرفت ور شد و شکوفائی روستایم زیاد و پررنگ می گرداند دستهای توانائی را برای حمایت و همکاری با این اوج فعالیت و فداکاری به ارمغان خواهد اورد  و شاهد خواهیم بود 

و من این شهرت را مدیون کسانی هستم که سالها در کنارم مخصوصا در روزهای تعطیل در خانه کوهنوردان ابرسج از دل و جان مایه گذاشتند و در سرما و گرما به همراه هم پذیرا و راهنمای گردشگران و البته از همه مهمتر قوت قلب مهمانان عزیز بودیم و هستیم تا احساس غربت نکنند  

ما خودمان را به عشق مهمانان عزیز با صخا به شهرت رساندیم و مطرح کردیم امیدوارم لذت همکاری هرچه بیشتر تک تک عزیزان را به خوبی بچشیم که برای اهداف خداپسندانه خودمان راحت و آسان گام برداریم 

برای ما مهم خشنودی قلب و قوت قلب مهمانانی هستند که وقتی وارد روستا می شوند عاشق مهمانوازی و گرمی ما هستند و بزبان می آورند  و تحسین و تبلیغ و تشویق می کنند و من از تک تک آن عزیزان سپاسگزارم امیدوارم در روزهای آینده و درخشان که حاصل زحمتهای سی ساله ماست در کنار ما شادی نمایند و جشن بگیرند  سربلندی یک عاشق را در اوج مهربانی جشن بگیرند  

امیدوارم این شهرت و محبوبیت خودم را که مدیون اشعار شاعران مخصوصا حافظ و سخنان بزرگان جهان مخصوصا بیل گیتس و همسرش و آیات و روایات پروردگار در تورات و انجیل و قرآن مخصوصا داستان یوسف صدیق که انصافا در های جدید و پرخیر و برکتی را بروی من در ابرسج باز کرد هستم 

نوش جان کودکان معصوم و سالخوردگان مظلوم روستایم ابرسج بشود  همه از شادی قلب این عزیزان لذت و بهره خواهیم برد  

شهرت و قدرت و ثروت را بخاطر مظلومان و معصومان دوست دارم و می خواهم 

انسانهای دانا و توانا را بخاطر مظلومان و معصومان با خودم تلاش می کنم و از خدا می خواهم دوست و رفیقم بگرداند  

امیدوارم ستاره های بزرگ که صدای مرا می شنوند داستان من به گوششان می رسد دعوت مرا بپذیرند و مرا سربلند گرداند تا همه را به لطف و عنایت خداوند خشنود گردانم  امیدوارم و دعا می کنم آن عزیزان دعوت انساندوستانه مرا به گرمی پذیرا باشند و قدمهای گرم و صمیمانه خودشان را برروی دیدگانم در ابرسج بگذارند و همه را خوشحال نمایند من منتظر تک تک ستاره های محبوب پروردگار در ابرسج بی صبرانه هستم 

تا داستان خودم را از نزدیک به گوش این عزیزان برسانم تا نقاط قوتم را از نزدیک شرح بدهم 

امیدوارم همه کمکم کنند تا هرچه زودتر به آرزویم برسم و ابرسج را با صخائی قوی و محکم گلستان کنم و الگوی همه روستاها بشوم تا همه بوسیله من بتوانند پای ستاره ها را به روستایشان باز نمایند  و هرروستا یک ستاره بسیار مشهور می خواهد تا زودتر گلستان بشود  و من می خواهم در ابرسج همان ستاره بسیار بزرگ و مشهور باشم 

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﺪ
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ...
ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ،
ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﺩﯾﺪﻥ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ،
ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺑﺪﻩ ...
ﮐﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺒﺮﺩ ...

همیشه آن روز می رسد که نتیجه نیکوکاری خود را ببینیم

در راه نیکوکاری سختیهای زیادی باید کشید و تحملهای بالائی باید داشت وقتی که به نتیجه های مطلوبش می رسیم تمام سختی ها و دشواریهای راه آسان می شود و انسان از کرده های خوب و انساندوستانه اش لذت می برد 

دربیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم    سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور 

یک مجموعه انساندوستانه بنام صخا در ابرسج با ایده یک انسان عاشق در اوج مهربانی و محبوبیتش استارت خورد تا با جذب و جلب انسانهای دانا و توانا تقویت و پرنور بشود و امکانات و شرایط خوبی را برای بندگان خوب و دلسوز و غمخوار و اما توانمند پروردگار فراهم نماید 

اکنون پس از سالها که غریبانه و مظلومانه فعالیت و فداکاری انجام شده است و خانواده و دوستانی بسیار خوب و با تجربه به جمع ما پیوسته اند می توانیم همه دردهای روستایمان را علاج باشیم 

اکنون انسانهای تازه و توانائی به جمع ما پیوسته اند و هرهفته از برکت تلاشهایمان در خانه کوهنوردان ابرسج شاهد این پیشرفت ها و جذب و جلب های روز افزون هستیم مهمانان عزیزی که باعث دلگرمی هرچه بیشتر ما می باشندو می توانیم از وجودشان بهره مند بشویم 

ودرراه تقویت فرهنگ و ورزش از این عزیزان بی نهایت استفاده کنیم کاری که باعث امیدواری نوجوانان و جوانان ماست و باعث و بانی اشتغالزائی خواهد شد و منجر به تلاش هرچه بیشتر می گردد 

سی سال همه در ابرسج شاهد فعالیت و فداکاری اینجانب حتی بالاتر از توانم هستند و انسانهای باسواد و بافرهنگی که از برکت مناظر زیبای طبیعی این روستا به ابرسج تشریف می آورند اعتراف به عظمت و بزرگی چنین ایده ای دارند  

و برای همه روستاها چنین فکر و اندیشه ای را مفید و لازم می دانند و اکنون نوبت نتایج درخشان این زحمتهای جان شکار و این بی خوابی های سی ساله خودم هستم و آن همه تلاش در راه جذب و جلب انسانهای تازه و توانا موثر و مفید واقع شده است 

و همه در این مورد خوشحال هستند و به من تبریک می گویندو این مهم را گامی موثر و مفید در راه گلستان شدن این روستا برشمرده اند  صخا ایده ای است که باید در سطح جهانی برای همه روستاهای ایران و جهان مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد مهمانان عزیزی که از طریق مطالعه و بررسی در همین مقالات عاشق ابرسج شده اند و هرهفته به دیدن ما تشریف می آورند تا از نزدیک شاهد این فعالیت و فداکاریهای بی نظیر باشند  و از نزدیک در جریان چند و چون این ایده قشنگ و ارزشمند قرار بگیرند و من خداوند را شکر می گویم هرچند هنوز هم راه درازی را تا محقق شدن آرزوهایمان داریم اما خدا را شکر هفته به هفته پررنگ تر می شویم     

و من همیشه منتظر این روزهای خوب و روشن بودم همیشه منتظر انسانهای دانا و توانا بودم از همان روزی که این ایده را استارت زده ام 

    

شهرت از طریق فرهنگ و ورزش

من عاشق شهرت شده ام و زمینه هایش را سالها فراهم نموده ام چون می خواهم علاج همه دردهای روستایم باشم و نقاط قوتش را تقویت کنم و نقاط ضعفش را از بین ببرم و ریشه کن کنم پس شهرت را برای سعادت مردمم می خواهم و البته خیلی هم دوست دارم 

از کودکی عاشق فرهنگ و ورزش بودم و با فوتبال شروع کردم و تشکیل تیم ظفر که داستانش را بارها گفته ام و بعدها هم با صخا توانستم حامی فرهنگ و ورزش بشوم مخصوصا کوهنوردی و پذیرائی و راهنمائی از عاشقان طبیعت که برای همه روستاها و کسانی که جویای نام هستند پیشنهادهای بسیار خوبی دارم عکسهائی که در خانه کوهنوردان با عاشقان طبیعت مخصوصا در زمستانها با آبشارهای یخی ابرسج و درختان زیبا مخصوصا اورس کهنسال ابرسج می گیریم شهرت قابل توجهی را برای من که یک ایده خوب بنام صخا دارم رقم زده است 

تا بدینوسیله بتوانم صخا را نه تنها برای ابرسج که برای همه روستاها تقویت و پرنور بگردانم عکسهای بسیار خوب و خاطره ساز که چندین سال توسط من در مسیر آبشار ابرسج گرفته شده است و هم اکنون آن عکسها و خاطرات زیبا در بین دوستان و عزیزان دست بدست می شود 

یک سرگرمی خوب و دوست داشتنی و یک فرهنگ زیبا را در روستای خودم احیاء و خلق کرده ام که می تواند زمینه های شهرت نوجوانان و جوانان جویای نام و جویای کار را فراهم کند انسانهائی که عاشق فعالیت و فداکاری هستند اما بخاطر امکانات ضعیف و شرایط بد و نامطلوب نمی توانند هنر خودشان را به نمایش بگذارند و در سطح جهانی بدرخشند 

من می خواهم با این کارهای خودم الگوئی باشم برای همه کسانی که دوست دارند در سطح جهانی مطرح بشوند راههای این مسیر را به همه نشان می دهم و بهترین راه سحرخیزی و کوهنوردی است که انسان را بسیار محبوب و معروف و مشهور می گرداند و زمینه های شهرت جهانی هرانسانی را فراهم می گرداند عکسهای بسیار خوب و جالبی از ما در خانه کوهنوردان دست به دست می شود که از برکت کوه و حال و هوای این محیط سالم و پاک است تا بتوانیم در دلهای دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های بزرگ پروردگار جا بگیریم و به اوج برسیم تا راحت و آسان و با قدرت و ثروت و عظمت هرچه بیشتر روستای خود را گلستان نمائیم من این شهرت پاک و زیبا را به خاطر روستایم به خاطر خشنودی قلب دردمندان و سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم روستایم دوست دارم و عاشقانه در این راه فعالیت و فداکاری می کنم تا به اوج شهرت و محبوبیت برسم 

امیدوارم توانسته باشم خودم را در طول این سالها کوشش در راه پیشرفت ور شد و شکوفائی روستایم مطرح کرده باشم و به لطف و عنایت خداوند مورد توجه هنرمندان و ستاره های بزرگ فرهنگ و ورزش ایران و جهان قرار گرفته باشم و داستان فداکاریم هرچه زودتر به گوش ابرمردان فرهنگ و ورزش برسد و دعاها و آرزوهایم برای گلستان شدن روستایم مستجاب و برآورده بشوند  من باید یک روز به اوج شهرت در سطح جهانی برسم من برای این منظور بسیار زیاد و حتی بالاتر از توانم تلاش و کوشش کردم 

من عاشق شهرت شده ام و زمینه هایش را سالها فراهم نموده ام چون می خواهم علاج همه دردهای روستایم باشم و نقاط قوتش را تقویت کنم و نقاط ضعفش را از بین ببرم و ریشه کن کنم پس شهرت را برای سعادت مردمم می خواهم و البته خیلی هم دوست دارم 

کودکی ام را دوست داشتم

کودکی بودم ده دوازده ساله در خانواده ای پرجمعیت برای اینکه کمک خرج خانواده ام باشم تابستانها چوپانی می کردم یک بچه کوچک در هوای گرم تابستان در زمینهای وسیع که گندمهایش را برداشت کرده بودند و من آنجا گوسفندها را به چرا برده بودم ماهی پنج هزارتومان هرساعت هزارسال برمن می گذشت تصورش هم سخت است اما اشک می ریختم و با خودم فکر می کردم بگذار بزرگ بشوم و صاحب زن و بچه شوم آنوقت به همه پدرو مادرهای دنیا نشان خواهم داد که چگونه زندگی کنند 

با این پندار و گفتار و کردار کم کم بزرگ شدم روزهای جمعه هم فوتبال بازی می کردیم تیم تشکیل دادم نامش را ظفر گذاشتم اسپانسرش خودم بودم کفش و لباس می خریدم و بین بچه های تیمم توزیع می کردم با این فرهنگ بزرگ شدم 

پولهایم را قرض می دادم هرکس از من تقاضا می کرد دست رد به سینه اش نمی زدم حتی کمتر هم از خواسته اشان به آنها قرض می دادم حتی به آنهائی که می دانستم محتاج هستند کمک بلاعوض می کردم و همین باعث پیدایش مجموعه صخا شد که نه تنها در بخش فرهنگی و ورزشی که در بخش قرض الحسنه و خیریه هم فعال و فداکار باشم 

تا اینکه صخا را تشکیل دادم و قرض الحسنه و خیریه همه برکارهایم اضافه کردم و استارت یک کار بزرگ را در خانواده ام زدم دعا و آرزوهای من برآورده شده بودند بچه های من دیگر در این مجموعه صخا مشغول بودند دیگر لازم نبود بچه هایم تابستانها گوسفند بچرانند  من به قولی که به خودم داده بودم عمل کردم بچه ها در این مجموعه فرهنگی و ورزشی صخا رشد کردند انسانهای تازه و توانا با رفت و آمد خودشان درس زندگی به ما آموختند برادرم مجید ابراهیمی را هم به این مجموعه ملحق کردم و در کنار همدیگر به تقویت و پرنور شدن صخا همت کردیم یک خانواده فعال و فداکار برای روستایم برای پیشرفت و رشد و شکوفائی و گلستان شدن روستایم تربیت کردم هرچند بخاطر مشکلات و نقاط ضعف های موجود که در هرکاری در هرروستائی طبیعی هستند کند بودیم اما من راضی بودم و برای همین از قدرت اشعار و مقالاتم استفاده کردم و چراغ خانه کوهنوردان را روشن کردم تا با پذیرائی و راهنمائی عاشقان طبیعت از آن عزیزان هم کمک و پشتیبانی بگیرم و موفق هم بودم تا نقاط قوتم را تقویت کنم هرچند باز هم این روند کند بود اما راضی ام 

اکنون همسر من کار آفرین است فرزندم کار آفرین است برادرم در زمینه صنایع دستی کار آفرین است اینها نتیجه پندار و گفتار و کردار نیک من است هرچند تا رسیدن به مقصود نهائی راه درازی را در پیش دارم اما خداوند بزرگ است بندگان بزرگ خداوند لطفها با من و خانواده ام داشتند و دارند  

چون فعالیت و فداکاری ام را همه می دیدند خانواده ام را که در این راه به آب و آتش زده اند را همه می بینند و این داستان دهان به دهان توسط مهمانان طبیعت دوستم در سطح ایران و جهان می چرخد من خدا را شکر می کنم که توانستم خانواده ای کار آفرین تحویل اجتماع بدهم و اگر فرهنگ توجه و عنایت و همکاری از سوی دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها قوی بشود من روستایم را در یک چشم به هم زدن گلستان می کنم و الگوئی برای همه روستاهای دنیا خواهم شد تا جهانی گلستان داشته باشیم تربیت انسان سخت است ولی من با همه سختیهایش خانواده ام را تربیت کردم و مجبور به فعالیت و فداکاری نمودم مجبور به تلاش در راه فرهنگ و ورزش کردم کاش انسانهای دانا و توانا بیشتر توجه کنند تا این انسانهای قیمتی و بی نظیر مثل تائب در ابرسج با پرچم صخا تقویت و پرنور بشوند و مجبور نباشند غریبانه و بدور از چشمهای نازنین بندگان ابرمیلیارد رو سوپرپولدار خداوند جوانمردی و ایثار داشته باشند این انسانها لایق و شایسته نگاههای ویژه ستاره های محبوب پروردگارند التماس تفکر 

بچه که بودم فکر می کردم فقط زنبورها نیش می زنند

بچه که بودم فکر میکردم فقط زنبورها نیش میزنند"
بزرگ شدم
دیدم، شنیدم، رفتم، آمدم
و یاد گرفتم
نه...
آدمها نیش میزنند
هر چقدر صمیمی تر،عزیزتر
نیششان سمی تر
یاد گرفتم اعتماد کنم،نیش میخورم
دل ببندم،نیش میخورم
ساده باشم،نیش میخورم
پر احساس باشم نیش میخورم
آدما،سنگدلند
بیرحمند
آرام نزدیکت میشوند
محرمت میشوند
عزیزت
همراهت
عشقت میشوند
تا هستند خوبند،مهربانند
اما کافیست خیال رفتن کنند
و تو نخواهی
ساز بزنند و تو نرقصی
آنوقت بیخ همان گلویی را که بارها بوسیده اند
نیش میزنند
نیشی عمیقُ کشنده
و می روند
و از همان موقع
تا آخر عمرت دردِ بی درمان میشوی
بی سرو سامان میشوی
گلویت ورم میکند
نفس که میکشی تیر میکشد
دستت را رویش که میکشی
تمامش زخم است
نیش است
درد است
"بچه که بودم فکر میکردم فقط زنبورها نیش میزنند".

یوسف چگونه صبر کرد همانطور صبر و شکر کردم

خداوند را شکر می گویم که عشق و محبت خودش را در دلم افزون و بی شمار کرد و درهای سخنان بزرگان و اشعار شاعران و آیات و روایاتش را بروی باز کرد تا بتوانم خوب و خوش بفهمم و روز بروز خودم را بزرگتر نمایم  و چنان حال و حوصله ای به من بخشید که هر سه روز یک ختم حافظ و قرآن و کشکول شیخ بهائی را بصورت همزمان داشتم و همین باعث شد تا در زندگی کار آفرینان بزرگ دنیا ساعتهای زیادی به مطالعه و بررسی بنشینم و از تجربیاتشان استفاده ببرم 

یوسف در اوج بحرانها با اینکه صددرصد بی گناه بود اما صبر و شکر جمیل را برخودش واجب کرد 

ما چگونه نمی توانیم صبر و شکر جمیل کنیم در صورتیکه اگر مشکلاتی هست از خودمان است و مقصریم پس باید تاوان بدهیم و هزینه هایش را هم بپردازیم 

یوسف آمد تا به ما بفهماند که یک بی گناه می تواند صبر و شکر جمیل کند وقتی که عشق به پروردگار زیاد باشد پس یک گناهکار باید راحت و آسان صبر و شکر کند چون مقصر است   

من سالها به یاد یوسف صبر و شکر کردم و کم کم درهای جدیدی برویم باز شد و راههای صبر و شکر جمیل بیشتر و بهتر باز شد 

با سحرخیزی و کوهنوردی و ساعتها راه رفتن در دل کوه می شود  برتمام مشکلات صبر و شکر جمیل کرد 

می شود با بندگان با سواد و بافرهنگ به اوج صبر و شکر جمیل رسید پس در این راه پرنور باشیم تا به اوج برسیم بازهم صبر و شکر از بی تابی بهتر است زیباتر است و بهتر به نتیجه می رسیم 

در مجموع فرهنگ و ورزش علاج همه مشکلات است و ما را سربلند می کند 

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﺪ
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ...
ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ،
ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﺩﯾﺪﻥ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ،
ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺑﺪﻩ ...
ﮐﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺒﺮﺩ ...

کی و کجا به آرزوی خودمان می رسیم

دعا کنیم و آرزوهای خوب داشته باشیم هردعا و آرزوئی که دوست داریم خدا بسیار بزرگ است و دعاها و آرزوهای ما در برابر عظمت و بزرگی خداوند ناچیز است حتی زمین با اینهمه وسعت و عظمت در نظر پروردگار باندازه یک سرسوزن نیست حتی ما وقتی که عکسهای زمین را از بالا نگاه می کنیم کوچکتر از یک توپ است پس تا می توانیم بزرگ فکر کنیم تا دیگران را هم بهره مند کنیم دیگرانی که حاظر نیستند بزرگ فکر کنندباید از بزرگی فکر ما بهره مند بشوند 

و تائب با صخا در ابرسج فکرهای بزرگی کرده است دعاها و آرزوهای بسیار بزرگی دارد حتی دعا می کند بیل گیتس و همسرش بعنوان ابرمیلیاردرهاو سوپرپولدارهای دنیا جذب و جلبش در ابرسج بشوند تا در یک چشم به هم زدن ابرسج را گلستان کند و پرچم صخا را در همه روستاها به اهتزاز دربیاورد همه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها را دعا و آرزو کرده است به ابرسج بیایند و از نزدیک شاهد ایده اش باشند 

ایده ای که حاصل سی سال بی خوابیست و تلاش بالاتر از حد و اندازه و توانش که علاج همه دردهای یک روستا صخاست 

من در این دعاها و آرزوها اصرار و پافشاری داشته ام و هرگز ناامید نبوده ام چون بخاطر خداوند چنین بوده ام و به بزرگی خداوند اعتماد و اعتقاد شدیدی دارم 

دعا کردم که خداوند در این اهداف ارزشمند ایمان و همت و قدرت لازم را عطایم کند تا محکم و استوار از برکت کوهنوردی و سحرخیزی و قلم و نفس و جان و مال و اعتبار و آبرویم روستایم را با کمک دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار گلستان کنم و قلبهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را شاد و خرسند نمایم دعا می کنم تقویت و پرنور بشوم و قرض الحسنه صخا از همه مجموعه های فرهنگی و ورزشی و قر ض الحسنه و خیریه دنیا پررنگ تر بشود تا راحت و آسان به مردمان خدمت کنم و من پای این دعا ها و آرزوها محکم و استوار ایستاده ام تا خداوند خودش تقویت و پرنورم کند و به آرزوهای بسیار بسیار بزرگم بزودی زود برسم و این نزد خداوند خیلی خیلی آسان است در یک چشم به هم زدن اتفاق می افتد  

دعا و آرزو کرده ام یک روز امضاء من میلیاردها دلار ارزش داشته باشد و در سطح جهانی خرید و فروش بشود سخنانم در سطح دنیا دهان به دهان بچرخد و به شهرتی بالاتر و بیشتر و بهتر از بزرگترین بندگان خداوند در سطح جهانی برسد چون خدا بزرگ است من هم بزرگ می اندیشم