برای من بیشترین اهمیت را دارد

کارآفرینی برای من بیشترین اهمیت را دارد و همه هوش و حواسم در نوجوانی و جوانی و میانسالی به همین مورد بوده است و صحت و سلامتی من هم صرف همین شده است 

برای هرکسی یک چیزی اهمیت دارد و در درجه اول قرارش می دهند برای بعضی ها حج در درجه اول اهمیت قرار دارد بعضی ها ورزش بعضی ها فرهنگ خلاصه هرکس به یک چیزی اهمیت می دهد 

و همه قابل احترام هستند و دلایل خودشان را هم دارند 

من می خواهم با کارآفرینی کاری کنم همه به آرزوهای خودشان خیلی راحت و آسان برسند 

و در این فعالیت و فداکاری از همه جهانیان طلب حمایت و همکاری کرده ام تا بتوانم خدمات آسان و راحت ارائه بدهم و همه را به آرزوهایشان برسانم 

من به صداقت و ایمان اهمیت می دهم به فعالیت و فداکاری فوق العاده اهمیت می دهم 

من به مطالعه و بررسی زندگینامه دانشمندان و بزرگان و ثروتمندان معروف و مشهور و به ستاره های جهان اهمیت می دهم و آنها را بادقت مطالعه می کنم 

تا از زندگی آنها درس عبرت بگیرم فایده و سود ببرم و از برکت نام و یاد آن بزرگواران خیر و برکت بگیرم 

قرآن و حافظ را هر سه روز یک بار ختم می کردم کشکول شیخ بهائی را زیاد می خواندم اهمیت می دادم چون بسیار باارزش و مفید هستند 

همه این کارها را به عشق مردم انجام داده ام چون مردم برایم اهمیت دارند رفاه و آسایش آنها برایم در درجه اول اهمیت قرار دارد 

مردم لایق و شایسته آن هستند که یک انسانی همچون تائب همه داروندارش را وقف آنها کند 

همه این اهمیت دادنهای من به موارد مختلف فقط برای خشنودی قلب مردم است پس خودتان متوجه شده اید که مردم دردرجه اول اهمیت هستند 

صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

من به عشق همه مردم این چراغ را روشن کردم و این تنور را گرم نمودم امیدوارم بتوانم بعد از این همه سال زحمت قلب مردم را با جذب افراد توانا خشنود نمایم 

نذرونیاز تائب در طول عمر پرخیر و برکت خودش

من که ره بردم به گنج حسن بی پایان دوست   صدگدای همچو خود را بعد از این قارون کنم 

خوشبختانه به همه آرزوهایم با صخا رسیدم وامهای قرض الحسنه به مردم خدمات قرض الحسنه و خیریه به دیگران و این اوج آرزوهای تائب بود که خوشبختانه رسیدم 

اکنون آرزو دارم که صخا پرخیر و برکت شود و با جذب و جلب سوپرپولدارها و ابرمیلیاردرهای جهان چنان ثروت و قدرتی به صخا بخشیده شود که بی نظیر باشد و تاکنون کسی مثل و مانندش را ندیده باشد امیدوارم که اینطور بشود و اما نذر و نیاز تائب با آمدن هر ثروتمند و دانشمندی این است 

هر ثروتمندی که در صخا پا بگذارد بستگی به حمایت و همکاریش دارد با درصدی از آن عنایت و توجه دهها و صدهها قرض دار و دردمند واقعی را واقعا خوشحال خواهم کرد 

بهترین امکانات را به هر دردمند و گرفتاری خواهم داد مخصوصا به قرض داران و گرفتاران و دردمندان فعال و فداکار و مظلوم و محبوب مخصوصا به نیازمندان واقعی و کار آفرین و نان رسان و کارگشا 

مخصوصا به کسانی که مشکل گشا بوده اند و ناتوان می باشند و نیازمند حمایت و همکاری هستند مخصوصا به کشاورزان و دامداران زحمتکشی که علیرغم سالها فعالیت و فداکاری از بحرانهای خشکسالی و سرمازدگی رنج می برند و با وجود یک دنیا رنج و زحمت و اعتبار و آبرو دستشان خالیست من نذر کرده ام با هر ابرمیلیاردر و سوپرپولداری که جذب صخا کنم دهها و صدهها نفر از این قبیل افراد را شاد و خشنود کنم من قلبهای قشنگی را می شناسم که لایق خشنودی هستند اما ناراحت هستند من فعالانی را در اینترنت دوست شده ام که اگر از لحاظ مالی حمایت شوند آینده درخشانی خواهند داشت آنها هرروز برتعدادشان به صخا افزوده می شود آنها عاشق صخا هستند و من هم عاشق آنها و نذر کرده ام هر ابرمیلیاردری که به صخا پا بگذارد درصدی از آن را به این عزیزان آینده دار اختصاص بدهم 

من آن قلبها را در خیال خودم همچون کعبه طواف می کنم تا روزی برسد که بتوانم با صخا حامی و پشتیبانشان باشم تا روزی که ابرمیلیاردرها جذب صخا بشوند و من سرافراز بشوم 

تا روزی برسد که آیات پروردگار و اشعار حافظ معجزات خودشان را در صخا رو کنند و همه بهره مند گردند آنروز دور نیست چون سالها از چله تائب می گذرد نزدیک به بیست سال از عشق و ایمان تائب می گذرد و بیست سال اشعار حافظ و آیات پروردگار در وجود تائب جاری هستند 

من نذر کرده ام هر سوپرپولداری که در صخا حساب باز کند قلبهای چندین نفر را شاد و خرسند نمایم و به نمایش عمومی در جهان بگذارم من نذر کرده ام که با هر ابرمیلیاردری بهترین امکانات رفاهی را برای صخا و صخائیان فراهم نمایم و بهترین میزبان باشم 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

همه درآمد خودم را از اشعار و مقالاتم از هنر جذب و جلب خودم وقف صخا می کنم تا برسد به قرض داران واقعی و قلبهای ناراحتی که ناعادلانه ناراحت می باشند تا خوشحال کنم 

همه ثروتمندانی را که به صخا قدم بگذارند وقف قرض داران و دردمندان واقعی می کنم وقف کشاورزان و دردمندان زحمتکش و مظلوم می کنم تا در قالب قرض الحسنه وامهای خوبی دریافت کنند 

پس همه در تبلیغ و عشق و علاقه به صخا بکوشید که بهترین زمینه را برایتان فراهم نمودم درهای خیر و برکت و رحمت را برویتان گشودم خودم را نشان دادم اکنون نوبت شماست 

دستورات خداوند و دستورات تائب فداکار حبیب خدا

چله گرفتم تا کاملا مطیع پروردگار بشوم اطاعت از فرمانهای خداوند را در چهل روز از دل و جان و با از خودگذشتن و ریاضتهای جان شکار عرفانی به نحو احسن به نمایش گذاشتم شب چهلم درجه گرفتم 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش (هاتف غیب ) 

شاعر و نویسنده می شوی و تخلصت تائب می باشد مبارک باشد من هم تشکر کردم و صمیمانه خودم را نشان دادم تا صخا حاصل عشق و ایمانم شد 

صخا فرماندهی دارد چویوسف   که زندان می شود از او گلستان  

چنین فرماندهی پیروز باشد      که روز و شب بود در فکر یزدان 

دستورات خداوند را که در کتابهای آسمانی و اشعار و سخنان شاعران و بزرگان بود مو به مو اجرا کردم 

تا اطاعت امر خودم را نشان داده باشم و بعد به مقام فرماندهی رسیدم 

و به خودم خوب فرمان دادم فرمان همت و صداقت و ایمان و فداکاری و مطیع شدم و خوب گوش کردم هرچه از ستادفرماندهی تائب دستور داده می شد گوش کردم 

و به مقام عارف و عاشق و شاعر و نویسنده نائل شدم به مقام فعالیت و فداکاری رسیدم 

دستوراتم را به همسر و فرزندان و برادرم در قالب قرض الحسنه و خیریه صخا دادم آنها هم گوش به فرمان شدند و خداوند را شکر که فداکاری را به اوج رساندند 

و اکنون که خیالم راحت شده است که خوب اطاعت می کنند فرمان خودم را به جهان صادر کرده ام تا همه کسانی که عاشق و شیفته فداکاری تائب در قالب قرض الحسنه و خیریه هستند اطاعت نمایند تا من هم بتوانم با دست و دل باز همه روستاهای جهان را گلستان کنم 

هرکس عاشق یک فرمانده عرفانی و روحانی است از دستورات تائب اطاعت کند من هم ممنون می شوم که بتوانم جهان را گلستان نمایم 

بهترین حمایت و همکاری از صخا دستور تائب است 

بهترین تشویق و ترغیب و تبلیغ و تحریک ثروتمندان معروف و مشهور دستور تائب است 

بهترین توجه و عنایت نسبت به صخا دستور تائب سرپرست صخاست اطاعت کنید تا همه شما را بهره مند سازم چرا اطاعت نکنید من که در های رحمت مخصوص پروردگا را بروی شما گشوده ام 

اطاعت کنید درهای خیر و برکت را هم می خواهم برویتان بگشایم 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

یک فرمانده لایق و امانتدار و محبوب و عارف و عاشق دیگر از خداوند چه می خواهید 

داستان تائب سراسر پند و اندرز

حسودان و بخیلان برعلیه تائب شریک شدند و در رنج و آزارش بسیار کوشا بودند و مخفیانه برعلیه تائب نقشه می کشیدند و از هیچ گونه بغض و کینه ای دریغ نورزیدند 

خداوند صخا را به تائب هدیه کرد اینچنین به نیکوکاران پاداش می دهد و خداوند بهترین پاداش دهنده است و اینچنین به بخیلان قدرت و عنایت خودش را نشان داد نشان داد که نباید با مظلومان و دلسوزان بخل و کینه کنند چون خداوند خودش هوای آنان را دارد 

اما هیچ گاه بخیلان دست بردار نیستند چون ذات آنها مثل عقرب است و از ذات خودشان نمی خواهند برگردند وگرنه با از خودگذشتگی راحت می توانند متحول شوند اما از بس که خدا از انسان مغرض و مغرور و منفور متنفر است امکان بازگشت هم به آنها بسیار سخت می دهد 

صخا بهترین هدیه پروردگار بود که در کنار نویسندگی و اشعار و تخلص خوب تائب به این انسان فداکار هدیه شد تا بتواند در سطح جهانی بدرخشد و زحمتها و نتیجه همت و کوشش را به نمایش جهانی بگذارد که گذاشت اما در بین راه صلاح چنین بود که چند سالی در فشار و درد بگذرد تا تجربیات خوبی نصیب تائب شود همانطور که یوسف در بین راه از برادران نجات یافت اما به زندان افتاد چون صلاح این بود تائب هم برتمام سختیهای صخا صبر و شکر جمیل کرد 

چون صخا از معجزات علم و عرفان و صخا لطف و عنایتهای یزدان می باشد و تائب شک ندارد و روز بروز بریقینش افزوده می شود چون داستان یوسف را روزی صدبار می خواند و تفسیر می کند 

تا اینکه خداوند با دستهای پرتوان غیبش مشکلات و نقاط ضعف صخا را توسط یک نفر همچون عزیز مصر مرتفع گرداند خدا عزیز مصر زیاد دارد برای همین صخا جهانی شد 

خداوند اجر هیچ یک از نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد این رسم و راه خداست این روش خداست 

داستان تائب حتما یک سریال خوب و جذاب و یک فیلم پرفروش خواهد شد حالا می بینید 

داستان تائب کمتر از داستان یوسف نیست فقط شکل آن متفاوت است وگرنه مو نمی زند حاضرم با فیلمنامه نویسان و نویسندگان و مفسران بزرگ شرط بگذارم 

همان خوابها همان رویاها همان عاقبت خوب همان گاوهای چاق را من هم در خواب دیدم امیدوارم از سراسر جهان خیر و برکت برصخا نازل شود که ابرسج و همه روستاهای جهان را گلستان کنم 

خداوند خلف وعده نمی کند من به وعده های خداوند امیدوارم برای همین در صخا از همه بیشتر و بهتر تبلیغ و همت دارم و جان و مال خودم را خالصانه وقف صخا کرده ام جوانی و سلامتیم را وقف صخا کرده ام من عاشق لطف و عنایت خدا هستم صخا لطف و عنایت خداست 

من به دستهای غیب امیدوارم و می دانم که برفرق ناجوانمردان کوبیده می شود و جوانمردان سربلند و سرافراز می شوند فقط خدا فقط خدا 

صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

مرا پرکنید تا شما را خالی کنم (تائب)

مرا پرکنید تا شما را خالی کنم این یک سخن ناب از تائب است که بعد از یک عمر مطالعات فراوان کسب کرده و به آن رسیده ام همه شما منظور یک عارف و عاشق و شاعر و نویسنده و فعال و فداکار را می فهمید از اینکه می گوید مرا پرکنید تا شما را خالی کنم 

هیچ کس به اندازه یک عارف و عاشق دلسوز شما نیست حتی از پدر و مادر برایتان دلسوزتر می باشند تائب این را با صخا نشان داده است 

تائب را پرکنید از لطف  و عنایت و توجه و حمایت و همکاری تا شما را از غم و غصه و رنج  استرس و فشار و بسیاری از این قبیل خالی کند 

تائب با جذب رضایت حقتعالی و خشنودی خداوند در های رحمت را برویتان باز کرد تا شما را از جوروجفاها خالی کند اما حمایت و همکاری می خواست که ضعیف بود و اصلا نبود 

پس من خالی هستم مرا پرکنید شما هم خالی نیستید تا شما را خالی کنم شما دلتان پراز غم و غصه است سنگین هستید سبکتان می کنم اما باید جواب فداکاری را با حمایت و همکاری می دادید که متاسفانه ضدهمکاری و بی تفاوتی زیاد بود خیلی زیاد 

پس مرا پرنکردید که انتظار و توقع دارید تا شما را خالی کنم باید در پرشدن تائب شریکان خوبی می شدید ولی متاسفانه اینطور نبود 

یکی از عزیزان چند روز پیش عذرخواهی کرد که ما که ریش سفید و بزرگتر بودیم به صخا نیامدیم و حساب نداشتیم خیلی شرمنده ایم من گفتم همان که گفتی ممنون فقط دعا کن خداوند می رساند تو هم سعی کن بیائی و دیگران را تشویق و ترغیب به آمدن نمائی اگر تائب پرشود حتما شما خالی می شوید از دلتنگیها و غم و غصه ها 

صخا از معجزات علم و عرفان  صخا لطف و عنایتهای یزدان 

صخا (تائب) صخا (تائب ) صخا(تائب)صخا (تائب) 

صخا یک سخن معروف از تائب است و این سخن نیست یک عمل معروف و مشهور از تائب است عارفان و عاشقان عمل می کنند جمله معروف و مشهور تائب عارف و عاشق و فداکار هم همین است صخا (تائب) و این سخن عارفانه و عاشقانه باید خیلی زود به گوش ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارهای جهان برسد خیلی زود به گوش مفسران و دانشمندان و ستاره های جهان برسد یک سخن زیبا اما نه بر زبان بلکه در عمل صخا (تائب) مرا پرکنید تا شما را خالی کنم (تائب) 

سفر به آینده برای آینده صخا

فضای مجازی با وجود شلوغی بی انتهایش ، آرامشی وصف نشدنی دارد. وب ، اتاق بزرگ پر سر و صدایی است که سکوت سنگینی بر آن حکم فرماست. 
من همین آرامش در حضور دیگران را دوست دارم. همین تنهایی که در معرض تماشای هزاران هزار چشم ناپیدا قرار می گیرد. این شاید مهمترین ویژگی دوست داشتنی فضای مجازی باشد.

به دنبال خبر از بالا آمدن آب بدنبال گرم شدن زمین دانشمندان به فکر افتادند با روشی که انسانها در پیش گرفته اند برای جلوگیری از غرق شدن شهرها باید شهرهای شناور ساخت 

دانشمندان بزرگ ما در سراسر جهان برای هرمشکلی یک راهکار بسیار خوب ارائه می دهند و هرگز تسلیم نمی شوند و این اخلاق و رفتار خوب برای ما هم درسهای بزرگی دارد

هرکس در کار خودش باید برای آینده نقشه های خوب طرحههای خوب و ایده ها و پیشنهادهای خوب و مفید و سازنده ارائه بدهد 

طبیعتا آینده از گذشته و حال بهتر و جذاب تر و امیدوارکننده تر خواهد شد به شرط اینکه همه مطیع پروردگار باشیم و فرصت ها را ازدست ندهیم  و قدرشناس باشیم 

من بعنوان سرپرست یک کارقرض الحسنه به نوبه خودم قدر و ارزش کارم را دانستم و در این راه بی نهایت همت و تلاش کردم و با مشکلات و نقاط ضعف مبارزات خوب و محکمی داشتم 

و اکنون که راهکارهای من کم کم جواب می دهد باید حمایت و همکاری بیشتر شود تا آینده بسیار خوب و درخشانی را برای صخا رقم بزنیم صخا بالاتر از بیست سال ریشه های خودش را محکم کرده است و گذشته سخت و طاقت فرسائی را داشته است 

پس با این همه مقاله و اشعار تائب همه باهم در جذب و جلب ثروتمندان معروف و مشهور کوشش کنیم تا آینده خوبی را برای تائب فعال و فداکار به ارمغان بیاوریم 

در گذشته به علت مشکلات فراوان جوروجفاهای زیادی را متحمل شدیم و به همراه همه صخائیان رنج و عذابهای زیادی کشیده ایم اما با توجه و حمایت دو سه ابرمیلیاردر آینده ما حتما به لطف خداوند درخشان و پربار خواهد شد و همه مزد زحمتهایشان را خواهند گرفت مزد صبر و شکر جمیل خود را خواهند گرفت 

پس برای یک آینده خوب بهر تائب و صخا و همه عزیزانی که در صخا عضو هستند و یا کم کم به ما ملحق می شوند و می پیوندند دعا و آرزوهای خوب داشته باشیم  همانطور که خداوند وعده داده است آینده درخشان و خوب از آن نیکوکاران است و خداوند آینده نیکوکاران و فداکاران را زیبا جلوه داده است که در قرآن کاملا مشاهده می کنیم 

در زندان از آینده پادشاهی و عزت و قدرت یوسف می گفت هرچند هم بندیهای یوسف باور نمی کردند اما این اتفاق قشنگ افتاد و یا در چاه به یوسف گفت که برادران را در آینده پشیمان خواهی کرد که پشیمان شدند و از خفت و خجالت آب شدند این خبر از آینده در قرآن زیاد دیده می شود 

همیشه خداوند آینده خوبی را برای نیکوکاران پیش بینی کرده است و همه درست از کار در آمده است و عاقبت و آینده بدی هم برای ناجوانمردان پیش بینی کرده است که همه شاهد بوده ایم 

فقط باید درس عبرت باشد برای ما که از همین حالا حمایت و همکاری خود را با تائب فداکار و صخا این مجموعه عرفانی پررنگ تر کنیم چون خداوند آینده خوبی را برای صخا پیش بینی کرده است 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش (هاتف غیب ) 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

هستند کسانی که در جهان اهل تحقیق می باشند و با خواندن مقالات صخا پی به عظمت و بزرگی و معجزه بودن و کرامتهای صخا خواهند برد آنها پی به آینده درخشان صخا می برند 

این وعده خداست که از چپ و راست از شمال و جنوب از شرق و غرب فداکاران را یاری می کند تا آینده خوب و درخشانی داشته باشند فقط خدا   

یک کار خوب یک انسان عارف و عشق طالب و شیفته انسانهائی است که با شوروحال و خوشحالی استقبالش کنند حمایتش کنند چون آینده دار است و این سخن خداست  

ازبیرون به چشم بهتری به صخا نگاه کنیم

صخا یک عمل خیرخواهاهانه و انساندوستانه است یک کار بزرگ در قالب قرض الحسنه و خیریه که نزد خداوند ارزش بالائی دارد و خداوند به چشم عظمت و جاه و جلال به قرض الحسنه نگاه می کند 

هرچند که بخاطر معوقات و دیرکردها نقاط ضعف زیادی داریم هرچند بخاطر ضدهمکاری و بی تفاوتی ثروتمندان و دانشمندان بزرگ و مشهور مشکلاتی داریم و ضعیف عمل کرده ایم 

اما اعتراف کنیم کار کار بسیار بزرگ و با عظمت و خداپسندانه ای است پس به دیده بزرگی نگاه ویژه به صخا داشته باشیم تا خداوند هم خیر و برکت بیشتری عطا کند 

اعتراف کنیم که حمایت و همکاری اگر نباشد نمی شود خوب و عالی بود 

بعضی ها به دیده تحقیر و تخریب و تضعیف به این عمل خداپسندانه می نگرند در صورتیکه همین اشتباه و همین خطای بزرگ سد راه پیشرفت و رشد و شکوفائی این عمل خیرخواهانه خواهد شد 

پس نگاه ما در درجه اول اهمیت قرار دارد چگونه نگاه کردن به یک کار خوب و یک عمل قشنگ و به یک انسان عارف و عاشق و شاعر و نویسنده و فداکار همچون تائب بسیار مهم است 

اهمیت دارد مخصوصا نگاه ابرسجیان باید قشنگ تر باشد چون آنها بهتر از وجود دیرکردها و معوقات باخبر هستند و می دانند که با وجود این مشکلات شاهکار است چرخاندن چرخ یک مجموعه ای چون صخا 

پس فقط تبلیغ و تشویق و حمایت و همکاری داشته باشیم این نگاه به صخا بسیار زیباست 

ثروتمندان بزرگ را جذب صخا نمائیم این نگاه نزد خداوند هم باارزش است هرگز به دیده تحقیر به خوبان ننگریم که طرف معامله و طرف حساب ما خداوند می شود 

صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

وقتی تائب و خانواده فداکارش با وجود وقف جان و مالشان نگاهشان به صخا ویژه و مخصوص است مخصوصا تائب سرپرست صخا که در دل کوه و بیابان هر روز صبح زود هنگام طلوع آفتاب دعاگوی همه عزیزان می باشد پس نگاه خود را مثبت و مخصوص گردانیم تا خیر و برکت بگیریم 

نباید مثل کسانی باشیم که پای تلوزیون نشسته اند و فوتبال یا کشتی نگاه می کنند و هیچی از این ورزشها سر در نمی آورند آنوقت به علی دائی و امیر قلعه نوئی هم ایراد می گیرند 

به رضازاده و به همه کشتی گیران و پهلوانان ایراد می گیرند باید داخل گود باشی بعد سخن بگوئی کار داخل سخت است جان شکار است 

صخا قرض الحسنه و خیریه است حمایت و همکاری می خواهد عنایت و توجه می خواهد قضاوتهای نادرست بسیار زشت است باید از کارهای خوب و انسانهای خوب فقط تعریف کرد فقط تمجید کرد و فقط حمایت کرد نه چیز دیگر که محکوم است انتقاد هم باید از نزدیک و روبرو باشد نه پشت سر چون باعث تخریب و تضعیف است باید نقاط ضعف را در نظر بگیریم بعد انتقاد کنیم 

اولین سلام به بهار توسط تائب در ابرسج

از دهم بهمن تا پایان این ماه چله کوچک می باشد و به حساب دامداران از پنجم بهمن می باشد پایان چله کوچک را که اول اسفند می باشد روزجشن مادر زمین دانسته اند اسفندارمذ همان اشاره ابوریحان بیرونی به این روز است که البته آن را روز پنج اسفند دانسته است 

فضای مجازی با وجود شلوغی بی انتهایش ، آرامشی وصف نشدنی دارد. وب ، اتاق بزرگ پر سر و صدایی است که سکوت سنگینی بر آن حکم فرماست. 
من همین آرامش در حضور دیگران را دوست دارم. همین تنهایی که در معرض تماشای هزاران هزار چشم ناپیدا قرار می گیرد. این شاید مهمترین ویژگی دوست داشتنی فضای مجازی باشد.

قدیمی ها معتقد بودند با تمام شدن چله بزرگ کمر زمستان شکسته است و بعد از این زمستان رو به ضعیف شدن می گذارد امروز که تائب طبق معمول برای کوهنوردی به کوههای ابرسج برای تقویت روحیه و دعا و راز و نیاز و تزریق هوای پاک صبح و تزریق شورونشاط و خنده و خوشحالی و کسب و جلب رضایت و خشنودی خداوند و فرشتگان و افراد صالح به کوههای ابرسج رفته بود یادم آمد که چله کوچک شروع شده است 

و به تعبیر دامداران و کشاورزان عزیز طبع زمین گرم شده است و زمین از زیر گرم و گیرا شده است 

پس خوشحال و خشنود شدم و سریع به سجده افتادم و خداوند را شکر کردم که زمستان هم گذشت و یک بهار و تابستان دیگری را در پیش رو داریم که از خداوند خواستم برف و بارش رحمتش را بیشتر بگرداند تا خیر و برکت بهتری نصیب مردم بشود به بهار سلام کردم در حال سجده و یک حال و هوای عرفانی و روحانی 

خواستم اولین کسی باشم که به بهار سلام کرده است خواستم بهترین سلام و درود خودم را در بهترین وقت و بهترین لحظات نثار بهار نمایم خداوند قبول بفرماید و دعای تائب را مستجاب گرداند 

من امروز را به فال نیک گرفتم امیدوارم خداوند از برکت این اولین سلام به بهار خیر و برکت زیادتری به صخا عطا کند و افراد ابرمیلیاردر و سوپرپولدار را جذب صخا گرداند تا خدمات ما هم در قالب قرض الحسنه و خیریه راحت و آسان شود و بتوانیم مردم را از خودمان خشنود سازیم و سربلند و سرافراز گردیم 

امروز دعا کردم که خدایا تائب را در قرض الحسنه سربلند و سرافراز کن چون این حق یک انسان نیکوکار دلسوز است فداکاران و جوانمردان باید سربلند و سرافراز باشند 

پس همه در سربلندی و سرافرازی تائب شریک و یار و پشتیبان باشیم و سلام گرم و بهاری خودم را که اولین سلام به بهار است نثار همه شما بزرگواران می نمایم 

صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

سلام بربهار اولین سلام به بهار توسط تائب سرپرست قرض الحسنه و خیریه صخا امیدوارم این سلام و درود بی پایان تائب باعث گرما و خیر و برکت صخا بشود تا قلبهای قرض داران بیشتری را خشنود سازیم 

دکتر حسابی هم نامش در صخا ثبت و درج شد

صخا از معجزات علم و عرفان     صخا لطف و عنایتهای یزدان 

صخا بوی الم نشرح گرفته        چه چیزی بهتر از آیات قرآن 

شروع کردم به نام حقتعالی    خودش باطل کند افکار شیطان 

خاطره ای تامل برانگیز از پروفسور حسابی

 خداوند از شنونده قرآن بلاهای دنیایی را برطرف میکند و از قرائت کننده آن بلاهای آخرت را 

امام حسن عسگری(ع) 

 

دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد و معتبر آن بود.

من در لابراتوار بسیار پیشرفته اپتیک، مشغول به کار شدم. در خوابگاه دانشگاه هم اتاق مجهزی برای اقامت، به من داده بودند.

از نظر وسایل رفاهی، مثل اتاق یک هتل بسیار خوب بود. آدم باورش نمی شد، این اتاق در دانشگاه باشد. معلوم بود که همه چیز را، برای دلگرمی محققین و اساتید، فراهم کرده بودند.

نکته خیلی مهم و حائز اهمیت، آزمایشگاه ها و چگونگی تجهیزات آن بود. یک نمونه از آن مربوط به میزی می شد که در آن آزمایشگاه به من داده بودند. این میز کشوی کوچکی داشت.

از روی کنجکاوی آنرا بیرون کشیدم و با کمال تعجب، چشمم به یک دسته چک افتاد. دسته چک را برداشتم و متوجه شدم تمام برگه های آن امضا شده است!

فوراً آنرا نزد پروفسوری که رئیس آزمایشگاه ها و استاد راهنمای خودم بود بردم. چک را به او دادم و گفتم: ببخشید استاد، که بی خبر مزاحم شدم. موضوع بسیار مهمی اتفاق افتاده است. ظاهراً این دسته چک مربوط به پژوهشگر قبلی بوده و در کشوی میز من جا مانده است. و اضافه کردم، مواظب باشید، چون تمام برگ های آن امضا شده است، یک وقت گم نشود.

پروفسور با لبخند تعجب آوری، به من گفت: این دسته چک را دانشگاه برای شما، مانند تمام پژوهشگران دیگر دانشگاه، آماده کرده است، تا اگر در هنگام آزمایش ها به تجهیزاتی نیاز داشتید، بدون معطلی به کمپانی سازنده تجهیزات اطلاع بدهید. آن تجهیزات را، برای شما می آورند و راه می اندازند و بعد فاکتوری به شما می دهند. شما هم مبلغ فاکتور شده را روی چک می نویسید و تحویل کمپانی می دهید. به این ترتیب آزمایش های شما با سرعت بیشتری پیش می روند.

"این نکته، تذکر یک واقعیت بزرگ و آموزنده بود. نکته ای ساده که متاسفانه ما در کشورمان نسبت به آن بی توجه هستیم."

یک روز که در آزمایشگاه مشغول به کار بودم، دیدم همین پروفسور از دور مرا به شکلی غیر معمول، نگاه می کند. وقتی متوجه شد که من از طرز دقت او نسبت به خودم متعجب شده ام، با لبخندی بسیار

جذابی کنارم آمد و گفت: آقای دکتر حسابی، شما تازگی ها چقدر صورتتان شبیه افراد آرزومند شده است؟ آیا به دنبال چیزی می گردید، یا گم گشته خاصی دارید؟

من که از توجه پروفسور تعجب کرده بودم با حالت قدرشناسی گفتم: بله، من مشغول تجربه ی نظریه ی خودم در مورد عبور نور از مجاورت ماده هستم. برای همین، اگر یک فلز با چگالی زیاد، مثل شمش طلا با عیار بالا داشتم، از آزمایش های متعدد، روی فلزهای معمولی خلاص می شدم و نتایج بهتری را در فرصت کمتری به دست می آوردم؛ البته این یک آرزوست.

او به محض شنیدن خواسته ام، گفت: پس چرا به من نمی گویید؟

گفتم آخر خواسته من، چیز عملی نیست. من با شمش آلومینیوم، میله برنز و میله آهنی تجربیاتی داشته ام. ولی نتایج کافی نگرفته ام و می دانم که دستیابی به خواسته ام غیر ممکن است.

پروفسور وقتی حرف های مرا شنید از ته دل خنده ای کرد و اشاره کرد که همراه او بروم.

با پروفسور به اتاق تلفنخانه دانشگاه آمدیم. پروفسور با لبخند و شوق، به خانمی که تلفنچی و کارمند جوان آنجا بود، سفارش شمش طلا داد و خداحافظی کرد و رفت.

من که هنوز باورم نمی شد، فکر می کردم پروفسور قصد شوخی دارد و سربه سرم می گذارد. با نومیدی به تعطیلات آخر هفته رفتم.

در واقع 72 ساعت بعد، یعنی روز دوشنبه که به آزمایشگاه آمدم، دیدم جعبه ای روز میز آزمایشگاه است. یادداشتی هم از طرف همان خانم تلفنچی، روی جعبه قرار داشت که نوشته بود امیدوارم این شمش طلا، به طول 25 سانتی متر و با قطر 5 سانتی متر با عیار بسیار بالایی به میزان 24، که تقاضا کرده اید، نتایج بسیار خوبی برای کار تحقیقی شما بدست دهد.

با ناباوری ولی اشتیاق و امید به آینده ای روشن کارم را شروع کردم. شب و روز مطالعه و آزمایش می کردم تا بهترین نتایج را بدست آورم.

حالا دیگر نظریه ام شکل گرفته بود و مبتنی بر تحقیقات علمی عمیق و گسترده ای شده بود.

بعد از یکسال که آزمایش های بسیار جالبی را با نتایج بسیار ارزشمندی به دست آورده بودم، نزد آن خانم آوردم و شمش طلای خرده شده و تکه تکه را که هزار جور آزمایش روی آن انجام داده بودم را داخل یک

جعبه روی میز خانم تلفنچی گذاشتم.

به محض اینکه چشمش به من افتاد مرا شناخت و با لبخند پر مهر و امیدی، از من پرسید: آیا از تحقیقات خود، نتایج لازم را بدست آوردید؟

فوراً پاسخ دادم: بلی، نتایج بسیار عالی و شایان توجهی، بدست آوردم. به همین دلیل نزد شما آمده ام که شمش را پس بدهم، ولی بسیار نگران هستم. زیرا این شمش، دیگر آن شمش اولی نیست، و در جعبه را باز کردم و شمش تکه تکه شده را به او نشان دادم و پرسیدم حالا باید چه کار کنم؟ چون قسمتی از این شمش را بریده ام، سوهان زده ام و طبیعتاً مقداری از طلاها دور ریخته شده است.

خانم تلفنچی با همان روی خوش لبخند بیشتری زد و به من گفت: اصلاً مهم نیست، نتایج آزمایش شما برای ما مهم است. مسئولیت پس دادن این شمش با من است.

وقتی با قدم های آرام و تفکری ژرف از آنچه گذشته است، به خوابگاه می آمدم، به این مهم رسیدم، که علت ترقی کشورهای توسعه یافته، همین اطمینان خاطر و احترام کارکنان مراکز تحقیقاتی می باشد و بس، یعنی کافیست شما در یک مرکز آموزشی، دانشگاهی و یا تحقیقاتی کار کنید، دیگر فرقی نمی کند که شما تلفنچی باشید یا استاد.

چون تمام مجموعه آن مراکز در کشورهای پیشرفته دارای احترام هستند و بسیار طبیعی است که وقتی دست یک پژوهشگری در امر تحقیقات و یا تمام تجهیزات باز باشد و دارای احترامی شایسته باشد، حاصلی به جز توسعه علمی در پی نخواهد داشت.

تائب چه باشد مشکلت زانوی غم داری بغل   ولله و خیر و الماکرین افسرده و غمگین چرا 

اکنون شما قضاوت کنید تائب با یک ایده خوب مثل قرض الحسنه و خیریه صخا که واقعا دوای درد روستاهاست با بدترین شرایط و کمترین امکانات و بالاتر از بیست سال التماس و خواهش و تقاضای حمایت و همکاری علیرغم صداقت و ایمان و فعالیت و فداکاری چکار می تواند بکند 

با اینکه خدمتی همراه با صداقت و ایمان ارائه کرده است و با معجزه نویسندگی و اشعار به این میدان پا گذاشته است چگونه می شود با وجود اینهمه ثروتمند در جهان دست و پا بسته کار کند دریغ از دو سه ابرمیلیاردر و یا سوپرپولدار صدحیف متاسفم برای خودم وبرای همه فداکاران جهان 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش (هاتف غیب)

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

از قول ایشان نقل شده است : روزی در آخر ساعت درس، یکی از دانشجویانم که دانشجوی دوره دکترا و اهل نروژ بود از من پرسید  :  استاد! شما که از جهان سوم می آیید، جهان سوم کجاست؟
فقط چند دقیقه به آخر کلاس مانده بود. من در جواب مطلبی را فی البداهه گفتم که روز به روز بیشتر به آن اعتقاد پیدا می کنم. به آن دانشجو گفتم:
جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد، باید در تخریب مملکتش بکوشد.

آرامگاه ابدی این چهره ماندگار در تفرش می باشد 

تقصیر از خود ماست که قدرعاشقان را ندانستیم

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

تقصیر از کیست از من یا از شما از من که فداکاری کردم یا از شما که حمایت و همکاری نکردید و یا در حمایت و همکاری ضعیف بودید 

هرچند داستان یوسف مقصر اصلی و خطاکاران اصلی را برای همه روشن می کند و دستشان را رو می کند اما ظاهرا عبرت بگیر نیستیم و باز هم گول برادران یوسف و ذلیخا ها را می خوریم 

و حرفهای مکاران و هوسبازان و بخیلان را باور می کنیم گول شیطنت های آنها را می خوریم و یعقوب ها و یوسف ها را چندین سال بی گناه در کلبه احزان و چاه و زندان گرفتار می کنیم

و آخرش هم با عذرخواهی و توبه و پشیمانی و چندین قطره اشک تمام می کنیم و یک عمر عقب افتادگی را نصیب همه می نمائیم ای کاش عبرت بگیریم 

ای کاش بخیلان و هوسبازان روزی صدبار سریال و فیلمهای یوسف را تماشا کنند و چشم و گوش خودشان را بر روی هرگونه بخل و کینه و بغض و حسادت و سنگدلی و هوا و هوس باز کنند و هوشیار و بیدار شوند و در همان سن کم به بلوغ فکری برسند و بیدار و هوشیار شوند این آرزوی تائب است خدا کند که برآورده به خیر شود این دعای تائب است خدا کند که مستجاب گردد 

ای کاش انسانهای توانا و ثروتمند و دانشمند جامعه همچون عزیز مصر باشند و از ایشان تقلید کنند و اعمال و رفتار و کردار عزیز مصر بر آنها خیلی زود تاثیر بگذارد و اجازه ندهند بیشتر از دو سه شب یوسفها در زندان غم  اندوه باشند در زندان حسادت و هوا و هوس گرفتار باشند در زندان ضدهمکاری و بی تفاوتی زانوی غم در بغل بگیرند 

ای کاش دعا و آرزوی تائب خیلی زود مستجاب شود و مردم شاهد این استجابت دعا بشوند و شاهد این برآورده شدن آرزوی بزرگ باشند چون اگر یوسفها در زندان نمانند جهان گلستان می شود پس انسانهای توانا تمام فکر و ذکرشان به یوسفها باشد تا جهان گلستان شود 

و خودشان هم راضی و خشنود در سایه یوسفها خوش بگذرانند و بهترین صفا و عشق و حال را داشته باشند یوسفها چنین قدرتی را دارند که همه را خشنود کنند 

اگر همه در فکر یوسفها باشند و با آنها حمایت و همکاری کنند پس عزیز مصر باشید تا جهان گلستان شود تا همه به آرامش و رفاه و آسایش برسند 

برای تائب که عاشق یوسف است و از یوسف تقلید می کند عزیز مصر بشوید تا همه روستاهای جهان گلستان شود قدر عاشقان را بدانیم تا مقصر و خطاکار شناخته نشویم 

اگر قدر عاشقان را بدانیم در هردو جهان سربلند و سرافراز خواهیم شد و این خیلی خوب است 

هرکس که قدر تائب را بداند برای خودش خوب و پرخیر و برکت است امتحان کنید و شروع کنید خیلی زود خیر و برکتش را خواهید دید 

حمایت از تائب در اصل حمایت از خودتان است چون تائب پشتیبانی بنام خدا دارد در اصل خیلی راحت حمایت و عنایت خدا را جذب و جلب می کنید و خدا بهترین پشتیبان است 

از تائب حمایت کنید و به کسب و کارخودتان رونق فراوان بدهید چون خدا منتظر حمایت و همکاری شماست تا اثرات فداکاری را در شما تزریق کند 

از جوانمردان حمایت کنید اثراتش در شما تزریق می شود از ناجوانمردان حمایت کنید اثراتش در شما تزریق می شود خود دانید شما صاحب اختیار هستید 

تقصیر از خود ماست که اثرات منفی در ما ظاهر می شود اگر شب و روز هم دعا کنیم و آرزوهای خیر کنیم اگر با فداکاری همچون تائب ضدهمکاری کنیم فایده نخواهد داشت 

اگر با فداکاری همچون تائب بی تفاوت و بی توجه باشیم فایده نخواهد داشت هرچند که فرعون و هامان بشویم هرچند که صاحب نفوذ و قدرت بشویم اثراتش غرق شدن و تحقیر و تخریب و تضعیف در یک لحظه و یک چشم به هم زدن است 

ولی برعکس اگر با موسی و هارون باشیم اگر صاحب فقر و تنگدستی  و  شکستگی هم بشویم اگر سالها تحقیر و تخریب و تضعیف بشویم اثراتش پیشرفت و رشد و شکوفائی در یک لحظه و یک چشم به هم زدن است اثرات بد و خوب در هر صورت به ما تزریق خواهد شد 

این وعده خداست و خداوند هم خلف وعده نخواهد کرد فقط گول ظاهر را هرگز نخوریم