فرهاد قائمی تیم ملی والیبال

دلی که غیب نمای است و جام جم دارد    زخاتمی که دمی گم شود چه غم دارد  

نه هردرخت تحمل کند جفای خزان          غلام همت سروم که این قدم دارد 

فرهاد قائمی (۶ شهریور ۱۳۶۸ در گنبد کاووس) بازیکن والیبال اهل ایران است؛ و سنی مذهب می‌باشد^]

وی سابقه پوشیدن پیراهن تیم ملی ایران در رده‌های نوجوانان و جوانان را دارد.

وی در فصل ۹۰–۹۱ با درخشش در تیم هاوش گنبد برای اولین بار به تیم ملی بزرگسالان دعوت شد و با درخشش خود در مسابقات انتخابی المپیک در ژاپنتوانست در مسابقات بعدی و مقدماتی لیگ جهانی در ترکیب اصلی تیم ملی باقی بماند. کارشناسان قدرت و سرعت سرویس‌های او را با شیمیزو بازیکن ژاپنی مقایسه کرده‌اند.

بازیهای درخشان او همراه با تیم ایران در مسابقات لیگ جهانی ۲۰۱۴ موجب رسیدن ایران به مقام چهارم لیگ جهانی شد. قائمی از امید استقلال گنبد آغاز کرد و بعد به استقلال گنبد رفت و پس از آن به بیم بابل رفت و تیم بعدی او جواهری گنبد و هاوش گنبد بود، جایی که قائمی به عنوان یک پدیده به والیبال ایران به دلیل سرویس‌های دیدنی اش معرفی شد و بعد از حضور متوالی در گنبد به کاله رفت و پس از یک سال حضور موفق و قهرمانی با کاله در لیگ برتر و مسابقات باشگاه‌های آسیا از این تیم جدا شد و به باریج اسانس پیوست و در فصل ۹۳ با پیکان تهران قرارداد بست. وی در مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۱۴ در پایان دور اول با میانگین ۶۰٫۶۶ درصد در فهرست بهترین دریافت کننده‌ها قرار داشت بهترین بازیکن ترکمن صحرا در تاریخ

صخا از معجزات علم و عرفان    صخا لطف و عنایتهای یزدان 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید 

از همان سالهای اول برای صخا فداکاری کردم تا به جذب و جلب ستاره ها موفق و سربلند شوم و روستایم را گلستان کنم و قلبهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را شاد نمایم  

اصرار و پافشاری من تا حدود کمی نتیجه داده است اما امیدوار و مشتاق هستم یک روز ستاره های مشهور جهان را جذب و جلب صخا کنم به همتی که در راه فرهنگ و ورزش داشته ام  

ازهمان نوجوانی زمانی که ده دوازده سال بیشتر نداشتم تیم فوتبال ظفر را راه انداختم و اسپانسرش خودم بودم و آن نیت های پاک در صخا جواب داد و این چراغ را سالهاست روشن کرده ام و با ستاره های دنیا پرنورش می کنم 

من عشق و علاقه ام را به همه ستاره ها نشان دادم غیرتم را نشان دادم اکنون نوبت آنهاست و همه اینها هم فقط به خاطر خداست و در راه یاری رساندن خداوند کار می کنم زحمت می کشم فداکاری می نمایم تا خدا را خشنود سازم با خدمتگزاری به مردم 

جمعیت اهل سنت ایران و جهان

داستان صخا را به گوش برادران اهل تسنن برسانیم (تائب) 

من در صخا از برکت نفس گرم و گیرای شیخ بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر از برادران اهل تسنن هم جذب و جلبهائی داشته ام تا بتوانم از برکت همه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها روستایم را گلستان کنم 

و نذر کرده ام با تقویت خوب صخا که سالهاست دعا و آرزوی من است و پرنور شدن این چراغ به یکی از روستاهای محروم مناطق سنی نشین هم صخا را برسانم و آن روستا را در یک چشم به هم زدن گلستان کنم تنها یک ابرمیلیاردر و یا یک سوپرپولدار اگر از من حمایت می کرد الان همه روستاهای ایران را گلستان کرده بودم من به تقلید از حضرت یوسف این حرف را می زنم و سالها توانائیهای خودم را نشان داده ام 

یوسف فرمود مرا به خزانه داری منصوب دار که بسیار آگاه و امینم واقعا هم چه کسی بهتر از یوسف من هم سالها تجربه خزانه داری را دارم و با قرض الحسنه صخا بهترین شاگردان را هم در اوج جوانی تحویل اجتماع داده ام 

من با صخا شاهکار کرده ام فقط ضدهمکاریها و معوقات و عدم حمایت و همکاریها سدراه پیشرفت و رشد و شکوفائی سریع من شد که آنهم خواست خداوند می دانم چون مثل یوسف که سالها رنج زندان را نیکو می دانست من هم شکنجه های این سالها را نیکو دانستم و صبر و شکر جمیل کردم تا پخته شوم و اطرافیانم را هم به مرز پختگی برسانم در اطراف من نوجوانانی بودند که طبیعتا نمی توانستم توقعات زیادی داشته باشم و حالات و روحیات نوجوانی خودشان را باید می گذراندند تا خودشان بفهمند و درک کنند و خداوند را شکر می گویم که یکی دو سال است به مرز پختگی رسیده اند و مرا درک و فهم می کنند کم کم منظور و هدفها و نیات مرا می فهمند 

من همه را خوشبخت می خواهم و در این راه برای تقویت صخا هرکاری را که واجب و لازم باشد انجام می دهم و از همه دنیا برای گلستان شدن روستاهای جهان و برای خشنودی قلبهای معصومان و مظلومان کمک می خواهم و افتخار می کنم که از همه جا یاری و تقویت شوم 

و دست همه کسانی را که این چراغ صخا را پرنور کنند می بوسم و خاک کف پایشان را سرمه چشمانم خواهم کرد من برایم گلستان شدن روستاها و صلح و دوستی و آزادی و خشنودی قلبها مهم است و براین مهم همه توان و انرژی خودم را بکار گرفته ام 

من تمام دارو ندار خودم را وقف روشن ماندن صخا کردم و به عشق خداوند و تقویت صخا هوس یک دوچرخه هم نکردم و حتی رانندگی را هم یاد نگرفتم تا وقتی که خیالم از صخا راحت راحت نشود به خودم اصلا فکر نمی کنم همه خوشیها را برخودم حرام کردم تا این چراغ پرنور شود هروقت خداوند این چراغ را پرنور کرد ما هم به خوشی می رسیم اگر در این دنیا قسمت نشد ان شاء الله در بهشت برین خداوند به خوبی و خوشی خواهیم رسید دنیا زودگذر است و ارزشی ندارد من که در میان هم سن و سالهایم در راه فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه و روشن شدن یک چراغ فداکاری کردم و ریاضت کشیدم نوجوانی و جوانیم گذشت و همه آنها هم عمرشان گذشت اکنون من خوشحالم که متفاوت از همه یک چراغ روشن کردم کاری که هیچ کس نتوانست و در این مجموعه همه را به خیر و ثواب و ارزش رساندم نقاط ضعف من هم به خاطر عدم حمایت و همکاری تنها یک انسان توانا بود که برمعوقات صخا پوششی باشد تا این همه اذیت  و آزار نشویم به همین راحتی مثل آب خوردن چون ریشه عاشقان را خداوند محکم کرده است هرچند در چشم ظاهر ظاهرپرستان نبینند 

سلطان العارفین بایزید بسطامی

 خدای را به بسطام گذاشتی و روی به کعبه آوردی! نقل است که گفت: «مردی پیشم آمد. و پرسید که کجا می روی؟ گفتم: به حج. گفت: چه داری؟ گفتم: دویست درم. گفت: به من ده و هفت بار گرد من در بگرد، که حج تو این است. چنان کردم و بازگشتم ».

آن سلطان العارفین، آن برهان المحققین، آن خلیفه الهی، آن دعامه نامتناهی، آن پخته جهان ناکامی، شیخ وقت ابویزید بسطامی -رحمة الله علیه - اکبر مشایخ بود و اعظم اولیا، و حجت خدای بود و خلیفه به حق، و قطب عالم و مرجع اوتاد.

و ریاضات و کرامات او بسیار است. و در اسرار و حقایق نظری نافذ و جدی بلیغ داشت. دائم در مقام قرب و هیبت بود و غرقه آتش محبت. و پیوسته تن را در مجاهده و دل را در مشاهده می داشت.

و روایات او در احادیث عالی بود. و پیش از او کسی را در معانی طریقت چندان استنباط نبود که او را. توان گفت که: در این شیوه، همه او بود که علم به صحرا زده بود. و کمال او پوشیده نیست.

تا حدی که جنید - رحمة الله علیه - گفت: «بایزید در میان ما چون جبرئیل است در میان ملایکه ». و هم او گفت که:

«نهایت میدان روندگان که به توحید درآیند، بدایت میدان بایزید است. جمله مردان که به بدایت قدم او رسند، همه در گردند و (فرو شوند و نمانند».) و دلیل بر این سخن آن است که بایزید گفت: «دویست سال بر بستانی بگذرد تا چون ما گلی بشکفد».

شیخ ابوسعید بن ابی الخیر - رحمة الله - گفت که: «هژده هزار عالم از بایزید پر می بینم. و بایزید در میان نه ». یعنی آنچه بایزید است، در حق محو است -و می آید که: جد او گبر بود، و از بزرگان بسطام، یکی پدر او بود.

عشق به سلطان العارفین در من از کودکی زیاد بود ذات من با انسانهای مظلوم و ساده و بی ریابود و هست 

الان هم از انسانهای ساده و بی ریا خوشم می آید و خانواده و دوستان خودم را به سادگی و بی ریائی دعوت می کنم دوستان من مظلومترین انسانهای روی زمین هستند انسانهای بی آزار این دین من است 

انسانهای باسواد و بافرهنگ را دوست دارم کسانی که عاشق فرهنگ و ورزش هستند حتی در میان سالخوردگان که همگی مظلوم و معصوم می باشند و همه دوستان من هستند باز کربلائی حسن مقدس که عاشق پیاده روی بود و تا زمانی که می توانست پیاده رویش ترک نمی شد 

و حتی الان هم با وجود کهنسالی و نزدیک به صدسالگیش باز تا می تواند قدم می زند 

دوستان من همه عاشق فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه هستند دوستان من همه عاشق سواد و فرهنگ می باشند کسانیکه غیر از این باشند نمی توانند ادعای دوستی با من را داشته باشند 

بایزید بسطامی مرا عاشق علم و عرفان کردسخنان زیبایش هریکی از یکی بهتر ازخودگذشتی رسیدی این تاج سخنان شیخ است من با این جمله متحول شدم هرسه روز یک ختم کشکول شیخ بهائی و دیوان حافظ و قرآن بصورت همزمان داشتم عشق به بایزید توان و انرژی و شور و حال مرا بالا برده بود بطوری که سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیدم و سه چهار سال ریاضتهای سخت و جان شکار عرفانی را تجربه کرده ام تا به این مقام والا و ارزشمند رسیده ام 

من که ره بردم به گنج حسن بی پایان دوست    صدگدای همچو خود را بعد از این قارون کنم 

امیدوارم اطرافیان قدر و ارزش مرا بیشتر بدانند و چراغی را که در قالب قرض الحسنه و خیریه روشن کرده ام و سالها علیرغم آفت های فراوان روشن نگه داشته ام و این درخت را زنده و سبز نگه داشته ام پرنورش کنند سبزترش نمایند تا روستایمان گلستان شود و دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم شاد شود و با جذب و جلب ستاره های مشهور شرایط و امکانات زیادی را برای همه به ارمغان بیاورم 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید 

بخل و کینه و ضدهمکاری را هم کنار بگذاریم مبادا با فداکاران و جوانمردان ضدهمکاری کنیم که باعث بروز آفت های مهلکی در این کار با این انسان عاشق خواهد شد یادمان باشد یک سوراخ کوچک هم می تواند کشتیهای بزرگ را غرق کند 

قدر ریشه محکم صخا را که در حافظ و قرآن و دعا زده شده است را بدانیم خداوند خیر و برکتمان را فراوان می کند اگر قدر بدانیم خداوند برای این یوسف در ابرسج عزیز مصر زیاد دارد مطمئن باشیم شک نکنیم 

حافظ حدیث سحرفریب خوشت رسید     تا حد مصر و چین و به اطراف روم و ری 

 از بایزید پرسیدند که: «مرد را در این راه چه به؟». گفت: «دولت مادر زاد». گفتند: «اگر نبود؟». گفت: «دلی دانا». گفتند: «اگر نبود؟». گفت: «چشم بینا». گفتند: «اگر نبود؟». گفت: «گوشی شنوا». گفتند: «اگر نبود؟». گفت: «مرگ مفاجا».

نقل است که چون مادرش به کتاب فرستاد و به سورت لقمان رسید، بدین آیت که: ان اشکرلی و لوالدیک - حق - تعالی می گوید:شکر گوی مرا و شکر گوی مادر و پدر را - از استاد در معنی این آیت پرسید. چون استاد معنی آن بگفت در دل او کار کرد.

لوح بنهاد و دستوری خواست و به خانه رفت. مادر گفت: «یا طیفور؟ به چه کار آمده ای؟ عذری افتاده است یا هدیه یی آورده اند؟»

گفت: «نه. بدین آیت رسیدم که حق - تعالی - می فرماید به خدمت خویش و به خدمت تو. من در دو خانه کدخدائی چون کنم؟ این آیت بر جان من آمده است، یا از خدا در خواه تا: همه آن تو باشم. یا مرا به خدا بخش تا همه آن او باشم ». مادر گفت: «تو را در کار خدا کردم و حق خود به تو بخشیدم ».

پس بایزید از بسطام برفت. و سی سال در بادیه شام می گشت و ریاضت می کشید و بی خوابی و گرسنگی دایم پیش گرفت و صد و سیزده پیر را خدمت کرد و از همه فایده گرفت و از آن جمله یکی جعفر صادق بود. رضی الله عنه.

نقل است که روزی پیش صادق بود. گفت: «آن کتاب از طاق فروگیر». بایزید گفت: «کدام طاق؟» صادق گفت: «مدتی است تا اینجاای و این طاق را ندیده ای؟».

گفت: «نه! مرا با آن چه کار که در پیش تو سر برآرم؟ که نه به نظاره آمدم ». صادق گفت: «چون چنین است باز بسطام رو که کار تو تمام شد».

نقل است که در راه حج شتری داشت زاد و راحله او برش می نهادند. یکی گفت: «مسکین این شتر که بارش گران است، و این ظلمی تمام است ».

بایزید گفت: «ای جوانمرد! بردارنده بار، شتر نیست. نگه کن که: هیچ بار بر پشت شتر هست؟».چون نگه کرد به یک وجب بالای شتر بود». گفت: «سبحان الله! عجب کاری است ».

بایزد گفت:«اگر حال خود از شما پنهان دارم، زبان ملامت دراز می کنید. و اگر مکشوف می گردانم، طاقت آن نمی آورید. با شما چه می باید کرد؟».

آواز مادر شنید که طهارت می ساخت و می گفت: «الهی آن غریب مرا نیکو دار و دل مشایخ را با وی خوش دار. و احوال نیکو او را کرامت کن ».

بایزید چون این بشنید. بگریست. پس در بزد. مادر گفت: «کیست؟». گفت: «غریب تو». مادر گریان شد و در بگشاد. پس گفت: «ای طیفور! چشمم خلل کرده است، از بس که گریستم در فراق تو و پشتم دو تا شد، از بس که غم تو خوردم ».

چون کار او تمام بلند شد و سخن او در حوصله اهل ظاهر نمی گنجید، هفت بارش از بسطام بیرون کردند. شیخ می گفت: «چرا مرا بیرون می کنید؟». گفتند: «از آن که مردی بدی ». گفت: «نیکا شهرا، که بدش بایزید بود!».

داستان صخا را به گوش برادران اهل تسنن برسانیم (تائب)

صخا تولید ثروت و قدرت و عزت می کند حمایت و همکاری را دریغ نورزیم تا به تولیداتش ادامه بدهد 

داستان صخا را به گوش جوانمردان عالم دلهای دریا و قلبهای شیر عالم برسانیم تا تائب به تولیداتش سربلند و سرافراز ادامه بدهد 

مجموعه این مطالعات از تائب انسانی فرهیخته با روحی تعالی جوی و عارفانه و قلبی انسان دوست ساخت

صخا یک قرض الحسنه است یک ایده بزرگ برای علاج همه دردهای روستاست برای خشنودی قلب سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم برای گلستان شدن روستاست تائب سرپرست این مجموعه در اوج علم و عرفان این مجموعه قرض الحسنه و خیریه را افتتاح کرده است 

وامهای بدون کارمزدش مورد استقبال و تشویق براردان اهل تسنن همیشه بوده است من سالها پیاده از ابرسج به بسطام در راستای ریاضتهای عرفانی و روحانیم برمزار بایزید بسطامی سلطان العارفین و ابوالحسن خرقانی در قلعه نو خرقان حاضر می شدم و زیارتشان می کردم 

نام پسر دوم خودم را به عشق شیخ بایزید و شیخ ابوالحسن خرقانی و شیخ ابوسعید ابوالخیر عارف گذاشتم همان سالها که پیاده برمزار این بزرگواران حاضر می شدم بحث و تبادل نظرهای زیادی با اهل تسنن داشتم و در راستای وحدت شیعه و سنی قدمهای محکمی هم برمی داشتم همه با هم برادریم و همه مردم جهان فارغ از هردین و مذهبی برادران ما هستند خواهران ما هستند فقط مغرضان و مغروران و منفوران نمی توانند دردل ما جای بگیرند 

کسانیکه در زندگی نقش براردان یوسف را بازی می کنند نقش فرعونها و نمرودها و ابولهب ها را بازی می کنند آنها یاران شیطان و دشمنان خداوند و پیامبران هستند اما جوانمردان و فداکاران و نیکوکاران و عاشقان دنیا همه در قلب تائب جای دارند 

داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) 

من عاشق برادران اهل تسنن هستم و داستان صخا را برای هرکدام از آنها که تعریف کردم و به گوششان رسید استقبال و حمایت و همکاری کردند و تشکر می کنم امیدوارم داستان صخا را به گوش دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های اهل تسنن برسانند تا با حمایت و عنایت و همکاری خداپسندانه آن عزیزان تقویت شوم و روستایم را و روستاهای جهان را گلستان کنم با این ایده ناب و عالی و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا 

من در بوستان صخا با دو سه نفر از این عزیزان هفته گذشته صحبت کردم درددل هایم را گفتم آنها هم خوشحال شدند و وعده حمایت و همکاری دادند من از عاشقان طبیعت اهل تسنن هم دعوت کردم به ابرسج بیایند و از مناظر زیبای این روستا استفاده کنند ما در بوستان صخا خانه کوهنوردان پذیرای این عزیزانیم و خاک پایشان را سرمه چشمانمان می کنیم تائب عاشق فرهنگ و ورزش عاشق قرض الحسنه و خیریه می باشد 

تائب با صخا پای بندگان توانای خداوند را مخصوصا عاشقان طبیعت اهل تسنن را به ابرسج باز می کند و امیدوارم میزبان خوبی در صخا برای آن عزیزان باشم 

داستان صخا را به سردار آزمون و خانواده محترمش دوستان و اقوامش برسانیم (تائب) 

داستان صخا را به گوش برادران اهل تسنن برسانیم (تائب) 

من به همه براردان اهل تسنن مخصوصا دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هایشان سلامی خداپسندانه و از صمیم قلب می رسانم امیدوارم از برکت شیخ بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر جوابی در خور وشان بشنوم 

داستان صخا به گوش امام جمعه محترم شهرستان گنبد کاووس رسید و ایشان زمانی که در شاهرود تشریف داشتند خواهش و دعوت ما را برای افتتاح حساب در صخا پذیرفتند و من افتخار می کنم که با صخا بتوانم روستایم را گلستان کنم و مظلومان و معصومان را با حمایت و همکاری ستاره های مشهور ایران و جهان خشنود سازم البته از ایشان خواهش کردیم برای تقویت صخا و جذب و جلب خیرین و نیکوکاران بزرگ جهت پوشش معوقات صخا و دادن فرصت به معوقاتی که واقعا دستشان به خاطر سرمازدگیها و خشکسالیها خالیست معرفیهائی داشته باشند که قسمت نشد و از شاهرود به گنبد کاووس و امام جمعه این شهرسان شد که امیدوارم بتوانیم در آن شهرستان از ایشان کمک و پشتیبانی برای صخا بگیریم ما دعا و آرزو می کنیم و البته همه همت و تلاش خودمان را هم بکار می بریم تا خداوند چه بخواهد هرچه پیش آید نیکوست 

چون معوقات بلای جان قرض الحسنه ها هستند و ما هم در صخا از این بابت زیاد اذیت و آزار شدیم و البته مشتریان خوب ما هم جوروجفاهائی از این ناحیه دیدند و متحمل گردیدند امیدوارم بتوانم در آینده ای نزدیک با جذب و جلب ستاره ها و تقویت صخا جبران کنم 

صخا از معجزات علم و عرفان   صخا لطف و عنایتهای یزدان 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید

سی سال به عشق بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر و به تحریک این عزیزان شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیدم تا به اوج علم و عرفان رسیدم و همه ریاضتهای عرفانی را تجربه کردم تا شدم شیخ تائب ابرسجی  

هرچه پیش آید بگو کار خداست           کلبه احزان من نامش صخاست 

سرزنش ها کرده اند این خارها           ای عزیزان لطف او بی انتهاست 

خارها را کنده و گل کاشتم               چون خداوند عاشق این کارهاست 

این سخن را مخفیانه گفته اند            او که از ما بهتر و بی ادعاست 

صبر برجوروجفای مغرضان                  کارهرکس نیست این کارخداست 

قلبهای شیر را آگه کنید                   مکر و حیله با فداکاران جفاست 

آنکه زندان را گلستان می کند           یوسف صدیق و بی روی و ریاست 

ای برادرها به من بدکرده اید            مطمئن باشید شیطان با شماست 

عاقبت بردشمنان ثابت شود            اشک مظلومان در آوردن خطاست  

کنج فقر و خلوت شبهای تار            ورد تائب درس قرآن و دعاست  

روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم… حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد…

تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست…

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

اُدعُوا اللهَ وَ اَنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَهِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛

خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که
خداوند دعا را از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد

 این داستان تائب سرپرست صخاست که می خواهد روستاهای جهان را گلستان کند داستان صخا را به گوش ابرمردان جهان برسانیم (تائب) 

پشتیبان فداکاران بی گناه خداست

برای همین لطف و عنایت خداست که روزبروز مقالات صخا جذاب و پرطرفدار می شود چون خداوند از برکت صخا بوی خوش پول و ثروت را به مشام قرض داران و دردمندان رسانده است 

شاید فداکاران بی گناهی همچون تائب در صخا سالها دچار سختی و رنج و عذاب و بحران بشوند اما خیالشان راحت است که پشتیبانی بنام خدا دارند اینها در اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات پروردگار به روشنی و بوضوح دیده می شود مخصوصا در داستان یوسف که تائب هم سالهاست عاشقانه می خواند و مطالعه و بررسی می کند تا ریشه صخا را برای گلستان شدن روستای ابرسج و دیگر روستاها محکم کند 

همه این سختی ها هم کار خداست هرچه پیش آید نیکوست در راه جوانمردان و فداکاران هرچه پیش آید نیکوست آزمایشات و امتحانات الهی به همین سختی است دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها هم از طریق تائب در صخا آزمایش می شوند 

عدم حمایتها و همکاریهای توانمندان روستا هم امتحان و آزمایش الهیست تا از ثواب و ارزش یک چراغ روشن و یک درخت پربار سالها بی بهره باشند چون حمایت و همکاری از فداکاران لیاقتها و شایستگیهای خودش را می خواهد 

تائب عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و سحرخیز و کوهنورد است ومتعلق به همه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های دنیاست خداوند تائب را با صخا در همه دنیا به آنها معرفی کرده است 

تا درخت دوستی برکی دهد   حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم 

کسانیکه در طول این سالها با معوقات عمدی خودشان با وجود وامهای بدون کارمزد صخا زجرم دادند و مانع پیشرفت و رشد و شکوفائیم گردیدند بزودی از خفت و خجالت آب می شوند مثل برادران یوسف خواهند شد چون خداوند قرار است به تائب پاداش خدمتی در خور و شان عطا کند 

من عاشق ستاره ها شده ام و هستم حالا نوبت آنهاست که پاسخ در خور و شانی به این عشق پاک که در دنیا بی نظیر است بدهند با حمایت و همکاری و تقویت صخا تا همه دنیا دستهای غیب را پس از سالها در ابرسج و از طریق یک عاشق و عارف مشاهده نمایند 

خداوند پشتیبانی خودش را در صخا بارها و بارها نشان داده است اما صبر خدا زیاد است خدا می خواهد از طریق فداکارانی همچون تائب در صخا بندگان توانایش از سراسر دنیا بهره مند شوند برای همین داستان رنج و زحمت تائب در صخا به تعویق افتاد البته خودش توان و نیرو انرژی و تحملش را هم به تائب و خانواده اش در طول این سالها داده است که با چه سختی این چراغ را روشن نگه داشته اند علیرغم همه آفت های موجود برروی این درخت اکبر و پربار و پرثمر تا با جذب و جلب ستاره های مشهور دنیا دلهای مظلومان و معصومان و سالخوردگان و کودکان به نحو احسن شاد شوند 

خداوند بزرگ است و به فداکاران جایزه و پاداش بزرگ می دهد که قرض داران و دردمندان بهره و حظ بزرگی نصیبشان شود 

قدرت صبر و شکر جمیل تائب و خانواده اش بی نظیر و در نوع خودش در این زمان یک شاهکار بزرگ محسوب می شود باید دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های بزرگ بیایند و از نزدیک ببینند و بشنوند تا همه از خجالت آب شوند 

یک روستائی صاف وساده تمام دارو ندارش را گذاشته است و با همه وجود با یک ایده ناب گره گشا و مشکل گشا و نان رسان شده است و با وجود همه آفت های ریز و درشت این درخت را سبز نگه داشته است و همه آفت هایش با یک ابرمیلیاردر و یا یک سوپرپولدار و یک ستاره مشهور ازبین می روند و در این دنیا برای یک عاشق و یک فداکار همچون تائب در صخا یکی از بندگان توانای خدا چیز زیادی نیست اگر خداوند نرساند که واقعا شرم آور است و بی انصافیست تا این درخت در سایه لطف و عنایت خداوند به مردمان میوه های خوش و شیرین و جذاب بدهد ما هرگز از خداوند ناامید نبودیم چون کار خیر و تائب انسانی خیرخواه و جوانمرد است فقط کافران ناامید می شوند 

ما فقط خدا گفته ایم چراغی روشن کرده ایم پای همه بی مهریها هم صبر و شکر جمیل کرده ایم جان و مال و ناموس و اعتبار و آبرویمان را فدای این شعار فقط خدا هم کرده ایم بی خوابی هم کشیده ایم استرسها و اضطرابهایش را هم تحمل کرده ایم و خوشحال و خندان ادامه می دهیم چون خداوند خودش وعده پشتیبانی به نیکوکاران داده است که اجرآنها ضایع شدنی نیست و ما صددرصد به وعده های خدا امیدواریم چون اهل سواد و فرهنگ و ورزش هستیم و عاشق قرآن می باشیم عاشق تورات و انجیل و بین هیچ یک از پیامبران هم فرق نمی گذاریم و برای قبر خودمان هم ذخیره ای خوب و عالی می خواهیم و چه چیزی بهتر از همت و تلاش و فداکاری در راه قرض الحسنه و خیریه 

پولمان را هم با افتخار وقف صخا کرده ایم و با افتخار در این کار تلاش می کنیم تا این چراغ پرنور شود و این درخت پاک از هرگونه آفتی شود فرهنگ سازی می کنیم امربه معروف و نهی از منکر می کنیم درد مغرضان و مغرروان ومنفوران و بخیلان را هم سالها تحمل کرده ایم تا دستهای غیب به سود و منفعت و تقویت ما بیرون بیاید که دلها را شاد و تائب را در اوج علم و عرفان سربلند کنیم تا یک عارف بزرگ در سطح جهانی شود 

ریاضتهای صخا از هرگونه ریاضتی سخت تر و جان شکارتر است پس تائب لیاقت یک عارف بزرگ شدن در سطح جهانی را دارد 

آفتهای این برگ سبز هم بدست تنها یک ستاره مشهور در این دنیای بزرگ کاملا از بین می رود و من به نام خداوند فریاد حمایت و همکاریم را در سطح جهانی بلند کرده ام یکی هم مرا درک کند کافیست صخا یک دنیا ارزش و ثواب دارد  

برای همین لطف و عنایت خداست که روزبروز مقالات صخا جذاب و پرطرفدار می شود چون خداوند از برکت صخا بوی خوش پول و ثروت را به مشام قرض داران و دردمندان رسانده است 

از حمایت و همکاری دوستان کوهنورد و عاشقان طبیعت که به جبران وقف زمین صخا نزدیک آبشار به خانه کوهنوردان با افتتاح حساب و تقویت حساب و وعده های خوب و عالی ما را خوشحال نمودند تشکر و قدردانی می کنم و امیدوارم میزبان خوبی در ابرسج برایشان باشم و با بوستان صخا احساس غربت نکنند 

آفات درخت پرخیر و برکت صخا

کسانیکه در طول این سالها با معوقات عمدی خودشان با وجود وامهای بدون کارمزد صخا زجرم دادند و مانع پیشرفت و رشد و شکوفائیم گردیدند بزودی از خفت و خجالت آب می شوند مثل برادران یوسف خواهند شد چون خداوند قرار است به تائب پاداش خدمتی در خور و شان عطا کند 

آفات درخت پرخیر و برکت صخا را بشناسیم 

داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید 

درباره نیکوکاران بیشتر مطالعه و بررسی کنیم درباره کارهای خیرخواهانه ای همچون صخا بیشتر مطالعه و بررسی کنیم 

آیا آفت های درخت صخا را می شناسیم ضدهمکاری و معوقات و عدم حمایت و همکاری اینها آفت های درخت صخا هستند که تائب با زحمت کاشته است و به همراه خانواده اش سالهاست در روستای ابرسج جوانمردانه با وجود این آفت های خطرناک ایستاده اند و روشن نگه داشته اند این چراغ را سبز نگه داشته اند این درخت را اما برگهای معیوب و زرد را از دور برروی این درخت زیبا و بزرگ و تنومند می بینیم 

که این آفات با توجه و عنایت افراد توانا از بین خواهد رفت سوپرپولدارها و ابرمیلیاردرها و دانشمندان و ثروتمندان از بین برنده این آفت ها برروی این درخت خواهند بود به همین راحتی این آفت ها سالهاست ما را و مشتریان خوب و بی گناه صخا را اذیت و آزارکرده اند 

و ما با تبلیغات وسیع بدنبال راه و چاره هستیم تا این آفت ها را جبران کنیم و تلافی نمائیم 

بدنبال راه حل هستیم و خواهش می کنیم داستان صخا را با نقاط ضعف و قوتش به گوش یکدیگر برسانیم تا با سوادان و بافرهنگها و توانمندان کمک و پشتیبان ما باشند و نقاط قوتمان را تقویت کنند 

این آفت ها کیفیت ثمر و میوه ما را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری پائین آورده اند و این در شان یک انسان عاشق و فداکار نیست 

داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) 

یک نفر برای من در صخا کافیست که تمام آفات را با قدرت و توانائی خودش از بین ببرد تنها یک ابرمیلیاردر و یا یک سوپرپولدار داستان صخا را به گوش ابرمیلیاردرها برسانیم (تائب) 

کسانیکه در طول این سالها با معوقات عمدی خودشان با وجود وامهای بدون کارمزد صخا زجرم دادند و مانع پیشرفت و رشد و شکوفائیم گردیدند بزودی از خفت و خجالت آب می شوند مثل برادران یوسف خواهند شد چون خداوند قرار است به تائب پاداش خدمتی در خور و شان عطا کند 

بوی پیراهن یوسف

ضدهمکاری و معوقات و عدم حمایت و همکاری آفت های درخت پرخیر و برکت صخا می باشند (تائب)  

پیراهنی که آید از او بوی یوسفم   ترسم برادران غیورش قبا کنند 

دستهای غیب همیشه پشت و پناه نیکوکاران بوده است اما کار مغرضان و مغروران و منفوران هم اعتبار ندارد یک وقت وسط راه پیراهن یوسف را که شفای چشمهای خسته یعقوب است را کتمان می کنند کار بی غیرتها هیچ اعتباری ندارد 

همیشه چنین انسانهائی مانع از الطاف بی نهایت حقتعالی بوده اند هرچند هیچگاه آخرو عاقبت خوبی نداشته اند اما در مقاطعی نیکوکاران را دچار بحران کرده اند و اینها هم باز کار خدا بوده است و هرچه پیش آید نیکوست 

من در صخا سالها شاهد بوده ام کسانی بوده اند که قصد افتتاح حساب داشته اند اما همین بخیلان مانع از افتتاح حساب و تقویت حسابهایشان شده اند و گره به کار بسیاری زده اند و سدراه پیشرفت و رشد و شکوفائی ما بوده اند 

یک نمونه بارز و آشکار آن یکی از دوستان چند روز پیش تعریف می کرد گفت پدرم تعریف می کرد تقریبا چهار پنج سال پیش مبلغ بیست ملیون تومان می خواستم در صخا حساب باز کنم درراه رفتن به صخا بودم یکی از همان مغرضان را می گفت در روستا کوچک است و خبرها خوب و بد یک روز رو می شود گفته بیخود نبر صندوق صخا پیرمرد هم برمی گردد خدا بیامرزدش الان دو سه ساله مرحوم شده است این داستان را فرزندش چند روز پیش تعریف می کرد 

پیراهنی که آید از او بوی یوسفم   ترسم برادران غیورش قبا کنند 

این را حافظ به زیبائی فرموده است این غرضها و حسادتها مخصوصا در کار خیر باعث گره زدن و سخت شدن خدمات می شود اما متاسفانه مغرضان از خدا بی خبر هیچ چیزی را مراعات نمی کنند و به فکر آخر و عاقبت نیستند 

آری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های دریادل با قلبهای شیر باید حواسشان به فداکارانی همچون تائب در صخا که گرفتار چنین بخل و کینه هائی هستند از راه دورونزدیک باشند تا این چراغها پرنور شوند و این انسانها به کوری دلهای سیاه و چشمهای شور همیشه و در همه جا سربلند و سرافراز باشند 

درختی که تائب بنام صخا کاشته است سبز سبز بوده است اما در بین راه با ضدهمکاریها و عدم حمایت و همکاریها و معوقات برگهای زرد و آفت زده هم مشاهده می کنیم اینها آفت های درخ پرخی رو برکت صخا هستند که با دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های دنیا سم زدائی می شوند و آفت ها از بین می روند که ثواب و ارزش زیادی دارد 

واجب شد داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم تا آفت ها را از روی این برگها دورکنیم حمایت و همکاری بهترین علاج این آفت ها هستند اگر حواسمان به امثال تائب در صخا نباشد این آفت ها به برگهای این درخت و به میوه هایش آسیب می زنند و در اینصورت زبان مغرضان و بخیلان هم برتائب فداکار دراز می شود و در ظاهر هم خیلی راحت می توانند تهمت بزنند و غیبت کنند و عوامفریبی کنند 

مبادا با فداکاران ضدهمکاری کینم (تائب) 

باید دو طرف ترازو مساوی باشد فداکاری حمایت و همکاری می خواهد (تائب)

ضدهمکاری و معوقات و عدم حمایت و همکاری آفت های درخت پرخیر و برکت صخا می باشند (تائب)  

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد     تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید 

 

بادردصبر کن که دوا می فرستمت

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد     تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید  

ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت    بادرد صبر کن که دوا می فرستمت 

حافظ سرود مجلس ما ذکر خیر توست    بشتاب هان که اسب و قبا می فرستمت 

بازهم دم حافظ گرم که در اوج درد و محنت صبر و شکر جمیل به هر انسان دردمندی می بخشد 

یارمردان خدا باش که در کشتی نوح    هست خاکی که به آبی نخزد طوفان را 

من روح خودم را برمزار پاک حافظ می فرستم که زیارتگه رندان جهان می باشد و خداوند را به حضرت حافظ قسمش داده ام که به فداکاران در اوج صداقت و ایمان دستهای غیبش را نشان بدهد تا به نمایش جهانی بگذارند مخصوصا فداکاری بنام تائب در صخا را 

فردی به کمکتان می شتابد و شما را از ورطه درد و فلاکت نجات می بخشد لباس عافیت برتنتان می کند کمی عصبانی هستید سعی کنید برخودتان مسلط باشید بین کسی جدائی نیندازید تا بلایا از شما دور شود 

صبا به تهنیت پیر می فروش آمد*** که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
هوا مسیح نفس گشت و باد، نافه گشای*** درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار*** که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش*** که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
ز فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع*** به حکم آنکه چو شد اهرمن سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد*** چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس*** سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به میخانه می رود حافظ*** مگر ز مستی زهد و ریا به هوش آمد
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد     تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید  
مبادا با فداکاران ضدهمکاری کنیم

اصلا باورم نمی شه

با یک دنیا ریاضت و تحمل جوروجفا و سختی سی سال شبی دو سه ساعت خوابیدن و سالها برای فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه فعالیت و فداکاری کردن خیلی چیزها هست که اصلا باورم نمی شه 

من تنها نیستم خیلی ها به این سرنوشت شوم من دچار هستند 

بسیاری از فداکاران دنیا خیلی از نیکوکاران جهان در اوج بی گناهی و سادگی و بی ریائی بخاطر عدم حمایتها و همکاریها در رنج و عذاب و سختی با وجود اینهمه عظمت و بزرگی خداوند خدمات انساندوستانه و خیرخواهانه را به سختی و فشار و درد ارائه می دهند 

اصلا باورم نمی شه که بعضی از انسانها تحت تاثیر اشعار شاعران بزرگ جهان و سخنان بزرگان دنیا و آیات و روایات پروردگار به اوج نیکوکاری و گره گشائی و مشکل گشائی و نان رسانی برسند و در این مقام والا و ارزشمند با سختی روبرو باشند 

در سوره یوسف می خوانیم که یوسف در اوج دانش و هوش و ذکاوت و توانائی سالها در کنج زندان بود و عملا کاری از پیش نمی برد 

اما این داستان در این دوره و زمانه با وجود دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های نیکوکار باید جواب می داد و هیچ انسان فداکاری همچون تائب در صخا اینهمه سال اذیت و آزار نمی شد 

چگونه جواب نمی دهد اصلا باورکردنی نیست و بیشتر به یک خواب می ماند اصلا درست نیست بیشتر به یک رویا شبیه است 

چرا دستهای غیب این داستانها را واقعی نمی گردانند با امثال تائب در صخا واقعی نشان نمی دهند کاش ما به جای ساختن فیلم و سریال از روی داستان یوسف به امثال یوسف که فراوانند می رسیدیم و در زندگی آنها را برای جهانیان گرامی می داشتیم که بهتر درس عبرت شود و مفید تر و ارزشمند تر می گردید 

کاش دانشمندان و ثروتمندان ما از خواب غفلت بیدار و هوشیار می شدند کاش ستاره های ما می دانستند که چرا خداوند به آنها عزت و قدرت و ثروت و شهرت عطا کرده است من به آنها می گویم تا مسکن کسانی شوند که مسکن دردمندان و قرض داران هستند 

علاج دردهای دردمندان می باشند باعث خشنودی قلبهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم هستند کاش می دانستند که حمایت و همکاری از فداکارانی همچون تائب در صخا چه اندازه برای جامعه مفید و موثر خواهد بود و چه اندازه خداوند را خشنود می سازد 

سربلندی و سرافرازی فداکاران باید دعا و آرزوی هرانسان توانائی باشد 

این ثواب بزرگ است که در قبر و قیامت بهترین جواب را به ما خواهد داد روسفیدی و سربلندی فداکاران هرانسان دانشمند و ثروتمندی را نزد خداوند سربلند و سرافراز می کند مثل عزیز مصر که یوسف را سربلند کرد و خودش سربلند شد 

افتتاح حساب و تقویت حساب قرض الحسنه صخا باعث گلستان شدن روستاهاست باعث افتخار است پس نباید ستاره های مشهور که روی خروارها پول و ثروت خوابیده اند و برایشان یک سرسوزن هم بیشتر نیست تقویت تائب در صخا را می گویم غافل باشند باید اقدام کنند 

باید فداکاران را سربلند و سرافراز کنند تا هزاران دل ضعیف و ناتوان خوشحال شوند 

مرا که واسطه خوبی با قرض الحسنه و خیریه بین ضعیفان و توانمندان شده ام حمایت و تقویت کنید تا دعایم مستجاب و آرزوهایم برآورده شوند

باید باسوادان در تحریک ثروتمندان به نفع فداکارانی همچون تائب در صخا کوشا و فداکار باشند تا از سواد و فرهنگ خودشان خیر و بهره ببینند  

داستان تائب در صخا را به گوش جوانمردان اصیل برسانیم کسانی که سرشار از رحم و غیرت و خجالت هستند آیا یک نفر پیدا نمی شود تا داستان تائب در صخا را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برساند اگر واقعا پیدا نمی شود که تا بحال نزدیک سی سال پیدا نشده است به خداوند پناه می برم اصلا باورم نمی شه که در این سی سال خدمات ناب قرض الحسنه و خیریه صخا یک نفر دل دریا با قلب شیر در این جهان به این بزرگی داوطلبانه از تائب در صخا حمایت و پشتیبانی نماید یک کسی که به تقلید از عزیز مصر تائب را سربلند کند 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد     تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید  

اگر وعده های خداوند عملی نشود

تائب به امید خداوند سالهاست برجوروجفای زورگویان صبر و شکر جمیل دارد اگر به امید وعده های خداوند نبود یک روز هم نمی توانست در زیر خروارها فشار و درد و رنج به فداکاری و نیکوکاری و نان رسانی ادامه بدهد 

به امید این آیات پروردگار به امید سوره یوسف سالهاست تائب در انتظار دستان پاکیزه غیب ثانیه ها را می شمارد هرثانیه ای که برایش یکسال می گذرد حیران و سرگردان در انتظار لطف و عنایت خداست 

جوروجفاهای کمرشکنی که برای هیچ یک از شما در سراسر دنیا قابل تحمل نیست 

و خداوند اجر هیچ یک از نیکوکاران را ضایع نمی کند اما تائب در اوج صداقت و ایمان و فداکاری سالهاست اجرش بدست انسانهای مغرض و مغرور و منفور ضایع می شود و این داستان براطرافیان تائب اثرات بدی گذاشته است روزی هزاران سرزنش و گلایه را تحمل می کنم از نوجوانان و جوانانی که در اطرف من هستند و با مسخرگی می گویند پس دستهای غیب کو که برسینه نامحرمان بکوبد نامحرمان زورگوئی که روزبروز در کمال صحت و سلامتی و با خیال راحت عمر می گذرانند و به خوشی و خرمی زندگی می کنند و بوئی از بدبختی و خشم و غضب پروردگار به مشامشان نمی رسد برای همین با مسخرگی و طعنه به آیات و روایات پروردگار عمر می گذرانند  

مسئولیت همه اینها به گردن کسانی هست که در اوج توانائی و عزت و سربلندی از فداکارانی همچون تائب سالهاست که غافل و بی خبر هستند تائبی که خداوند از غیب شاعر و نویسنده اش کرده است و فریادی بنام صخا به او داده است که حامی و پشتیبان مظلومان باشد و داد آنها را از زورگویان بستاند و در قالب قرض الحسنه دلهایشان را خشنود سازد و نیکوکاران و فداکاران را به کوری چشم بخیلان و غافلان سربلند کند 

داستان تائب باید بگوش دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب جهان برسد تا از نزدیک مفصل شاهد سالها رنج و مصیبت و بلای دشمنان خداوند و یاران شیطان که گرگهائی در لباس میش هستند باشند و قضاوت کنند 

ای کاش من خودم یکی از ستاره های مشهور جهان می شدم و تائب را در صخا یاری می کردم 

ای کاش من خودم یکی از آن ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارها بودم تا حامی و پشتیبان امثال تائب با صخا بودم 

و هزاران ای کاش دیگر که حسرتی بردل تائب سالهاست که مانده است 

حسرت گرما نماند بردل تائب چنین   سوز بی حد خزانها را تلافی می کنم 

دغدغه امثال تائب دیر شدن وعده های خداوند است 

همه اینها که تائب در صخا با آن درگیر و گرفتار است مشکلات میلیونها مظلوم و عاشق و فداکار است در دنیا مخصوصا مظلومانی در روستاها که با حمایت و عنایت افراد توانا می توانند در یک چشم به هم زدن روستائی را گلستان کنند 

پس حواس انسانهای دانشمند و ثروتمند و ستاره های دنیا به فداکاران بیشتر باشد تا آیات و روایات خداوند سربلندی و سرافرازی خودشان را به سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم نشان بدهند 

و یک دنیا سوء تفاهم و سوء ظن درباره خوبان عاشق و مظلوم برطرف گردد و در سطح جهانی تائب در صخا برای همه نیکوکاران و فداکاران و ستمدیدگان جهان بدرخشد 

چرا یک نفر عاشق و فداکار و نویسنده و شاعر و سحرخیز و کوهنورد نان رسان و کارآفرین سالها تحت تاثیر مغرضان و مغروران و منفوران قرار بگیرد با وجود اینهمه بندگان توانائی که خداوند در سراسر دنیا دارد و تنها یک نفرشان برای تقویت تائب در صخا کافی می باشد چرا و چرا و بازهم چرا 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد     تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید   

باید دو طرف ترازو مساوی باشد صخا برگ سبزی تحفه درویش 

برگ سبز یک فداکار با حمایت و همکاری به اوج لذت می رسد اگر حمایت و همکاری ضعیف باشد و یا اصلا نباشد زردی این برگ سبز به همین دلیل است 

باید دو طرف ترازو مساوی باشد فداکاری از آنطرف حمایت و همکاری می خواهد