نیت صدساله مرا مورد مطالعه و بررسی قرار بدهید

اگر نیت یک ساله دارید گندم بکارید اگر نیت ده ساله دارید درخت بکارید اما اگر نیت صدساله دارید انسان تربیت کنید  و من از این سخن ناب امیرکبیر درسهای فراوانی گرفتم خداوند به من موقعیتی از برکت علم و عرفان داد از برکت عشق و صداقت و ایمان داد به من قدرت جذب و جلب داد 

من پول خودم را صرف روشن کردن یک چراغ کردم یک چراغ روشن در قالب قرض الحسنه و خیریه چون نیت تربیت کردن انسانها را داشتم اول از خودم شروع کردم با ریاضتهای سخت و جان شکار عرفانی زیر نظر سالخوردگان مظلوم روستایم ابرسج استارت زدم شروع کردم چله گرفتم تا شدم تائب شب چهلم تائب شدم پوست انداختم از ابوالفضل ابراهیمی بیرون آمدم شدم تائب مثل ماری که پوست می اندازد  

بعد شروع کردم به تربیت خانواده ام از همسرم شروع کردم با بچه هایم ادامه دادم و در روستایم به تقویت و پرنور شدن این ایده پرداختم با دوستان و اقوام ادامه دادم چندین سال زحمت می کشم فعالیت و فداکاری می کنم تحمل می کنم استقامت دارم صبر و شکر جمیل را به همه نشان دادم 

به صدسال آینده فکر می کنم به روزهائی که زحمتهای من جواب خواهد داد به روزهای روشنی که سوء تفاهم ها و سوء ظن ها کنار می روند حق و حقیقت روشن می شود نقاط قوت تقویت می گردند نقاط ضعف از بین می روند 

به صدسال آینده که فعالیت و فداکاری من در ابرسج کم کم با روشن شدن چراغهائی در زمینه فرهنگ و ورزش جواب خواهد داد و اکنون با چراغ خانه کوهنوردان ادامه می دهم روزها و ماهها تلاش می کنم تا با جذب و جلب عاشقان توانای طبیعت به اهداف خداپسندانه خودم برسم 

با ورود انسانهای عاشق طبیعت با ورود انسانهای با سواد و بافرهنگ داستان فعالیت و فداکاری خودم را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر در سراسر جهان می رسانم داستان حمایت و عنایت و همکاری خودم را با فعالان و فداکاران روستا به گوش جوانمردان و فداکاران جهان می رسانم 

داستان حمایت خودم را از شاغلان داخل روستا به دیگران می رسانم داستان عشق و علاقه خودم را به روستایم ابرسج به دیگران می رسانم 

داستان به آب و آتش زدن من برای گلستان شدن روستایم و خشنودی دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر می رسانم داستان حمایت و عنایت و همکاریم را با نوجوانان و جوانان جهت زمینه سازی برای اشتغالزائی را به گوش همه می رسانم 

داستان صبر و شکر جمیل سالهای خودم را برجوروجفای بخیلان و مغرضان و مغروران و منفوران را به گوش همه عزیزان در جهان می رسانم تا داستان یوسف را عملی تفسیر کرده باشم در عمل به همه نشان بدهم و به گوش بهترین مفسرهای آیات پروردگار در سراسر جهان برسد به گوش فیلمنامه نویسان و نویسندگان توانای جهان و کارگردانهای مشهور و محبوب جهان برسد 

صخا فرماندهی دارد چو یوسف  که زندان می شود از او گلستان 

چنین فرماندهی پیروز باشد      که روزوشب بود در فکر یزدان 

داستان یک دنیا فعالیت و فداکاری را در اوج صداقت و ایمان علیرغم همه ضدهمکاریها و معوقات و عدم حمایت و عنایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب و معروف و مشهور ایران و جهان را به گوش همه می رسانم و همه را به تفکر عمیق وادار می کنم وادار می کنم که علت اصلی قهر و غضب خداوند و اینهمه سختی و عذابی که ما می کشیم چیست و ریشه اش کجاست آری فقط عدم حمایت و همکاری با فداکاران ریشه تمام بدبختیهای بشر است همین و تمام اگر تنها یک سرسوزن بیشتر و بهتر به جوانمردان و فداکاران توجه و عنایت بشود دنیا در یک چشم به هم زدن گلستان می گردد  و همه مثل زمان سربلندی و سرافرازی یوسف در خوشی زندگی خواهند کرد حتی دشمنان ناجوانمرد و پست فطرت هم در اینصورت به آرامش می رسند 

اگر یک جوانمردزنده شود همه خوبیها تقویت و پرنور می گردند

حمایت و عنایت و همکاری از یک جوانمرد خیلی مهم است برای همین خیلی هم ثواب و ارزش دارد زیرا اگر یک جوانمرد با تقویت و پرنور شدن زنده شود و زنده و سرحال بماند جوانمردی تقویت و پرنور می شود صداقت و ایمان درخشان و تابان می گردد 

فرهنگ و ورزش تقویت می شود سحرخیزی و کوهنوردی به اوج می رسد همت و تلاش و فداکاری به اوج می رسد دلهای مظلومان و معصومان امیدوار و شاد و خرسند می گردند  چراغهای بسیاری روشن می گردند گره ها باز می شوند مشکلات حل می شوند نان به مردم رسانده می شود 

اگر یک جوانمرد از شما زنده و سرحال شود جذب و جلب جوانمردان ساده تر و راحت تر و بهتر می شود  نقاط قوت تقویت می گردند نقاط ضعف به خوبی و زیبائی از بین می روند  بخل و کینه و حسادت و سنگدلی و بی رحمی و بی حیائی و بی غیرتی کمرنگ می شود و از بین می رود

اگر یک جوانمرد سرحال و زنده شود  هزاران اتفاق عالی و خوشایند می افتد پس همه با هم از یک فداکار حمایت و همکاری کنیم همه یک دل و یک زبان به یک فداکار و جوانمرد عنایت و توجه کنیم 

برعکس اگر یک جوانمرد از بی توجهی و بی تفاوتی  شما کم رنگ شود و بمیرد هزاران اتفاق بد و ناگوار می افتد بخیلان و مغرضان و مغروران و منفوران تقویت و پرنور و زنده و سرحال می شوند  

دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم می میرد   

خیر و برکت از بین می رود و می میرد خداوند با همه قهر می کند ناخشنود می شود  اگر یک جوانمرد بمیرد چرا هرگز اجازه نمی دهیم یک جوانمرد بمیرد یک فداکار بمیرد و از بین برود آب شود هرگز هرگز ما این فرهنگ حمایت و عنایت و همکاری از فداکاران را از تائب در صخا تقویت و پرنور می گردانیم ما در تقویت و تشویق و تحریک دیگران در حمایت و عنایت و همکاری از تائب عاشق و فعال و فداکار شاعر و نویسنده و سحرخیز و کوهنورد از هیچ کوششی دریغ نمی ورزیم تا یک فرهنگ بسیار زیبا و دوست داشتنی را در همه روستاهای ایران و جهان جا بیندازیم به همه یاد خواهیم داد  

ما قدر و ارزش یک فداکار و یک جوانمرد همچون تائب را در صخا خواهیم دانست   تا چراغ فرهنگ و ورزش تقویت و پرنور شود تا جذب و جلب گردشگران و عاشقان طبیعت به بهانه خانه کوهنوردان ابرسج بهتر و بیشتر صورت بگیرد تا اشتغالزائی زنده شود تا روستایمان گلستان شود تا نور خدا پررنگ گردد تا غیبت و تهمت و سرزنش و انتظارات بالا و توقعات بی جا و قضاوتهای نادرست بمیرند و از بین بروند 

تا سوء تفاهم ها و سوء ظن ها از بین بروند و بمیرند تا دلهای ما گلستان گردد ما قدر فداکار و جوانمرد خودمان را می دانیم تا نیت های بد سخنان بد و کردار بد از بین بروند و بمیرند  تا پندار و گفتار و کردار نیک زنده شوند  

ما با تائب در صخا از یک امتحان و آزمایش خوب سربلند و سرافراز بیرون می آئیم ما با همه کم و زیادهای تائب کنار می آئیم و فرهنگ تشویق و ترغیب و حمایت و همکاری از یک جوانمرد و فداکار را تقویت و پرنور می گردانیم ما با زنده و سرحال کردن جوانمرد و فداکار خودمان روی سی درصد مغرض و مغرور و منفور و بخیل را کم خواهیم کرد تا بدیها و زشتیها از بین بروند و بمیرند ما به ارزش و ثواب حمایت و همکاری از یک فداکار در اوج صداقت و ایمان خودمان را می رسانیم ما خداوند را با حمایت و عنایت و همکاری از یک فداکار در اوج عشق و دلدادگی از خودمان راضی و خشنود می گردانیم ما خودمان را بدینوسیله به خداوند نزدیک می گردانیم چون یک فداکار و یک جوانمرد شعارش فقط خداست و اگر نقاط ضعفی هم داشته و دارد درک می کنیم و قشنگ می فهمیم که بخاطر سی درصد دشمنانی هست که به تقلید از برادران یوسف آن بخیلان و هوسبازان و یاران شیطان که خطا و اشتباه بزرگی را مرتکب شده اند هست و خواهد بود  پس دلهایمان را با یک عاشق مثل تائب در صخا صاف همچون آئینه می گردانیم تا خیرات و برکات فراوان خداوند را شاهد باشیم و روزبروز بیشتر و بهتر ببینیم بستگی به حمایت و عنایت و همکاری ما خواهد داشت هرچه تقویت و پرنورتر بهتر و بیشتر فداکاری تاثیراتش را بروز خواهد داد 

     

چراغهای روشن از برکت صخا

چراغ خانه کوهنوردان روشن شد که با جذب و جلب عاشقان طبیعت همه را خوشحال کردیم درهای جدید انسانهای تازه می توانند باعث تقویت و پرنور شدن فرهنگ و ورزش روستا بشوند  

اشتغالزائی با ورود گردشگران و عاشقان طبیعت که هرهفته برتعدادشان افزوده می شود به اوج می رسد  

چراغ صنایع دستی با ارائه محصولات نمدی بسیار جدید و البته خوب و زیبا که باعث افتخار ماست و می توانیم عده زیادی را بکار بگیریم و اشتغالزائی خوبی از میان زنان و مردان جوان ابرسج که جویای شغل هستند  داشته باشیم طرحها و اشکال جدید که می تواند چشمگیر باشد 

صنایع دستی صخا که اینروزها محصولات خودش را در تیراژ بسیار بالا ارائه می دهد چندین نفر را مستقیم و دهها نفر را غیر مستقیم همین اول کار به کار و همت و کوشش گرفته است تا بیشتر شاهد جذب و جلب باشیم  

تقویت و پرنور شدن مجموعه بزرگ صخا می تواند باعث پیشرفت و رشد و شکوفائی ابرسج گردد 

فروشگاه لوازم خانگی و جهیزیه و کادوئی صخا که سالهاست خدمات ارائه می دهد امسال با فروش محصولات کشاورزی و دامی ابرسج شاهکار کرده است و نیاز به خرید دستگاههای بسته بندی برای سال آینده خواهیم داشت 

توجه و عنایت عاشقان طبیعت و کمک این عزیزان برای ساخت و ساز بناهای خوبی در خانه کوهنوردان ابرسج و یا همان بوستان صخا که نام قدیم این مجموعه است و زمینش اهدائی مجموعه بزرگ صخاست تا کوهنوردان در این روستا صاحب یک مکان خوب و ارزشمند به برکت صخا باشند 

عاشقان طبیعت خوب کمک می کنند تا این چراغ خانه کوهنوردان ابرسج برای خودشان هم که شده تقویت و پرنور شود توجهات چشمگیر است از همه عزیزان تشکر می کنیم  

توجه و عنایت و حمایت عاشقان تائب نشان از تقویت و پرنور شدن فرهنگ توجه و عنایت و حمایت و همکاری از فداکاران می دهد  عاشقان تائب در تشویق و تحریک و ترغیب چراغ صخا پرتلاش هستند از تک تک این عزیزان تشکر می کنم خداوند به همه خیر و برکت فراوان عطا نماید   

زلزله و درسهای عبرت آن

بدترین زلزله زلزله ایست که زمین و زمانرا برسر نیکوکاران خراب می کند و سالها مظلومانه و بی گناه تحقیر و تخریب و تضعیف می شوند اما خداپسندانه تحمل می کنند تا دستهای غیب از آستین بیرون بیایند (تائب) 

زلزله که می آید باید بیشتر خداوند را شکر کنیم چون همه تکانی می خورند روی همه اثر می گذارد توجهات و عنایات به پروردگار بیشتر می شود حس نوع دوستی و کمک برانگیخته می شود دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب و مشهور و معروف هم به خود می آیند 

خداوند همه را بیدار و هوشیار می سازد  داستانهای خوب و شیرینی به گوشها می رسد که باعث تسکین دلهای غم زدگان می شود اشکها و خنده ها در هم امیخته می شود از یک طرف غم از دست دادن عزیزان از طرف دیگر لطف و عنایتهای پروردگار که در قالب دستهای پرتوان بندگان نیکوکار خداوند بیرون می آید و همه خداوند را می بینند همه ما مورد امتحان و آزمایش قرار می گیریم 

امتحان صبر و شکر جمیل امتحان حمایت و همکاری و فعالیت و فداکاری اینها همه از معجزات و کرامات خداوند هستند و درسهای عبرت فراوان است 

اما از یک زلزله بزرگ همیشه غافل بوده و هستیم زلزله ای که برعاشقان و فداکاران ونیکوکاران اتفاق می افتد و آنها را خراب می کند اما آیا این دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها متوجه و هوشیار و بیدار می شوند تا آن عزیزان را در یابند 

بسیاری از نیکوکاران را می بینیم که حالشان روزوروزگارشان خراب می شود اما یکی از بین اینهمه بندگان توانای خداوند به آن عزیزان توجه و عنایت نمی کند  و در این امتحان سرشکسته وخوار می شوند خداوند برنیکوکاران زلزله می فرستد تا فریادشان به گوش بندگان خوب خدا در  سراسر دنیا برسد 

اما همیشه می شنویم که اینطور نمی شود و این فریاد نیکوکاران به گوش بندگان توانای خداوند نمی رسد  

چرا مشکل از کجاست  مگر خداوند به بندگان توانایش مسئولیت حمایت و همکاری از فداکاران را نسپرده است پس چرا حال و روز خراب فداکاران سالها خراب می ماند تا در همین وضع سخت و پریشان از دنیا بروند آیا ارزش و ثواب فراوانی ندارد 

فداکاران خراب می شوند تا دلهای توانگران متوجه آنها بشود اما نمی شود مشکل کجاست واقعا مشکل کجاست  

چگونه بندگان توانای خداوند این زلزله را احساس نمی کنند و یا احساس می کنند و بی تفاوت رد می شونددرود خداوند برنیکوکاران وفداکاران عالم باد که همیشه مورد توجه و عنایتهای خداوند بوده و هستند درود خداوند برعاشقان باد که زلزله های پرقدرتی را در طول عمر خودشان تجربه می کنند اما با صبر و شکر جمیل جواب و پاسخ می دهند  حتی اگر کسی حمایت و عنایت و همکاری نداشت خودشان به امید خداوند جبران کردند و پوز شیطان و یاران شیطان را با صبر و شکر جمیل و عزت نفس به خاک مالیدند تا خداوند و فرشتگان از آنها راضی و خشنود گردند  

همیشه نیکوکاران زلزله های بزرگی را در زندگی خودشان احساس کردند و خرابی های زیادی را با چشم خودشان دیدند اما همیشه با لبخند و سجده های شکر پاسخ این زلزله های بزرگ را دادند و به مردم صبر و شکر جمیل خودشان را نشان دادند  خون جگر خوردند اما باز هم ناامید نشدند آنقدر صبر و شکر جمیل برزلزله های زندگی خودشان و پس لرزه های آن کردند تا اینکه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های بزرگ متوجه آنها شدند و لطف و عنایت خداوند شامل حالشان گردید و وعده های خداوند را محقق و حتمی دیدند    

  

غربت عاشقان و فداکاران

یک انسان فداکار که به عشق مردم به آب و آتش می زند این یعنی فدا شدن چون در راه فداکاری تیرهای زهرآلودی هستند که فقط یک انسان فداکار می تواند تحمل کند آنهم در اوج صداقت و ایمان در اوج سحرخیزی و کوهنوردی تا قدرت بگیرد و تیرهای جوروجفا را تحمل کند 

وقتی یک انسان عاشق در یک روستا مثل ابرسج به نام تائب به میدان می آید و در راه تقویت فرهنگ و ورزش سالها همت و تلاش می کند که راهی برای خشنودی سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم پیدا کند و آن را فقط در گلستان شدن روستا محقق می شود و می بیند فقط با جذب و جلب عاشقان طبیعت که توانا و دانشمند و ثروتمند هستند و ارزش و قیمت فداکاری را ارج می نهند رخ خواهد داد 

تا با این عزیزان در خانه کوهنوردان ابرسج سالها مشورت و بحث کرده است و آنها را تحریک و تشویق به سرمایه گذاری در این روستا کرده است تحریک به حمایت و همکاری و تقویت چراغهای روشن در روستا کرده است مخصوصا تقویت مجموعه صخا که همه شغلها را در برمی گیرد 

صخا یک مجموعه و یک نام بزرگ است و قرض الحسنه و خیریه صخا بخش بسیار کوچکی از این مجموعه بزرگ و با عظمت است از همه مهمتر و خوش نام تر این مجموعه فرهنگ و ورزش صخاست تیم کوهنوردی صخا از همه درخشان تر و پرنور تر است چون باعث تقویت همه مجموعه های صخاست 

لوازم خانگی صخا که سالهاست به عروس و دامادهای عزیز روستا رسیدگی کرده است و جهیزیه های بی شماری را ارائه نموده است کادوئی صخا که یک شاهکار بزرگ در این روستا بوده است با دارو ندار مردم روستا ساخته است و با مردم خوب رفتار نموده است 

در قالب خیریه صخا خدمات خوبی ارائه نموده ایم که خدماتش بماند برای بعدها که همه کسانی را که بهره مند نموده است خودشان داستان این خدمات را تعریف خواهند کرد قرض الحسنه صخا که با وجود مشکلات اقتصادی و خشکسالیها و سرمازدگیهای دو سه سال اخیر سخت و مشکل خدمات خودش را ارائه نموده است و جانبازی تائب و خانواده و دوستانش باعث روشن ماندن این چراغ شد 

که با جذب و جلب توانمندان جبران خواهد شد وعده ها و قولهائی که برای تقویت قرض الحسنه صخا گرفته ایم و درراه است همه نقاط قوت این مجموعه بزرگ را تقویت خواهد کرد و زحمتها و صبر و شکر و حوصله همه عزیزان جبران و تلافی خواهد شد  

با ورود دانشمندان و ثروتمندن و ستاره های بزرگ به خانه کوهنوردان ابرسج مردم ما خشنود خواهند شد و هزاران برابر پاداش صبر و شکر و اعتماد و اعتبارشان به تائب سحرخیز و کوهنورد را خواهند گرفت   این خاصیت دانشمندان و ثروتمندان است که خیر و برکت به همراه خود می آورند 

غربت عاشقان و فداکارانی همچون تائب با حمایت و همکاری توانمندان تمام می شود مظلومیت و معصومیت عاشقان و فداکارانی همچون تائب شاعر و نویسنده با جذب و جلب ستاره های بزرگ تمام خواهد شد  دستهای بلند غیب همیشه یارویاور نیکوکاران بوده است و اینبار هم برای تائب نیکوکار اتفاق خوش ونیکو خواهد افتاد تا همه وعده های خداوند را محقق و حتمی ببینند 

این که پیرانه سرم  صحبت یوسف بنواخت   اجر صبریست که در کلبه احزان کردم 

توجه و عنایت دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها به ابرسج بخاطر سی سال سحرخیزی و کوهنوردی تائب است و دعاهای سحرگاهانش در دل کوههای سربلند و سرافراز ابرسج است  اجر همگی با یزدان پاک 

رویای خنده دار صخا

همیشه رویاهای خودتان را خنده دار جلوه بدهید هرچه خنده دارتر باشند زودتر و بهتر به نتیجه می رسند  رویاهائی که خنده دار به نظر می رسند زودتر به حقیقت تبدیل می شوند  رویاها هرچه بزرگتر باشند خنده دار تر به نظر می رسند 

رویای حضرت موسی از بین رفتن آنهمه غرور و تکبر و خودپرستی و زورگوئی بود و در ظاهر خیلی خنده دار بود چون اصلا امکان نداشت خیلی خیلی رویای بزرگی بود اما پشتیبانی به نام خداوند داشت به نام یزدان پاک داشت 

همیشه نیکوکاران همینطور بوده اند پندار و گفتار و کردارشان خنده دار است در نظر مغروران هیچ و پوج هستند همان کسانی که دستهای غیب را باور ندارند و ظاهر پرست هستند خودپرست و خودبینند و یک روز همین رویاهای خنده دار را می بینند که به لطف و عنایت خدا محقق و حتمی شد 

چه کسی فکر می کرد که یوسف صدیق عزیز مصر شود واقعا یک در ظاهر برده عزیز مصر شود خنده دار هم بود اما شد همیشه فداکاران همین هستند چون از اول بزرگ و قوی و محکم هستند از اول عزیز و بزرگوارند اما تحت تاثیر بخیلان و هوسبازان کسی این را نمی تواند بفهمد چون ظاهر را به هم می ریزند با مکر و حیله های فراوان و ناجوانمردانه و شرم اور 

و اما تائب رویای گلستان شدن همه روستاهای جهان را دارد یک انسان فداکار در یک روستا با یک مجموعه قرض الحسنه و خیریه به نام صخا که دانشمدان و ثروتمندان و ستاره های روستا تقویتش کنند تا فرهنگ و ورزش تقویت شود و روستا در یک چشم به هم زدن گلستان شود در اینصورت جهان گلستان خواهد شد خنده دار است مگه نه می دانید چرا چون این یک رویای بزرگ است یک معجزه و کرامت عرفانیست از یک انسان عاشق و شاعر و نویسنده و فداکار دعای سحرگاهان در کوه و دشت و بیابان این ایده را روشن و منور کرده است هرچند تحت تاثیر همان مغروران و منفوران و مغرضان سالها به تقلید از پیامبران بزرگ الهی باید صبر و شکر جمیل می کردم تا محقق و حتمی شود و من اینکار را کردم تا محقق و حتمی بشود 

داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) این جمله هم خنده دار است مگر می شود فریاد یک عاشق در اوج مظلومیت و معصومیت پس از سالها تحمل جوروجفای بخیلان و هوسبازان در اوج عشق و دلداگی به دلهای دریا و قلبهای شیر جهان برسد خنده دار است اما نه این حرف یک انسان عاشق است الکی نیست دعا و آرزوی یک عاشق است که در سحرگاهان در کوههای ابرسج با چشمانی تر سالها به خداوند اصرار و پافشاری کرده است سی سال روزی دو سه ساعت پیاده روی در کوهها داشته است و این دعا را تفسیر کرده است راجع به این دعا و آرزو ساعتها با خدا حرف زده و سخن گفته و درددل کرده و صبر و شکر جمیل داشته است با همین دعا و آرزو به خداوندنزدیک شده است به اندازه رگ گردن و حتی نزدیک تر از ان با خدا فاصله ندارد از برکت نام درخشان و تابان صخا پس محقق و حتمی می شود چون صخا بوی خدا می دهد بوی فرشتگان و پیامبران می دهد  

و رسیدن به خدا کار راحت و آسانی نبود برای همین باید محقق و حتمی شود چون همه چیز دست خداست فقط باید برای رسیدن به خدا سختی ها را تحمل کرد تا محقق و حتمی شود آن وعده های خداوند به نیکوکاران و تائب در اوج نیکوکاری قرار گرفت به برکت همت و فعالیت و فداکاری در راه تقویت و پرنور شدن چراغ فرهنگ و ورزش و در حال حاضر هیچ کس مثل تائب اینطور نزدیک با خدا حرف نمی زند اینطور راحت و آسان از خدا نمی گوید چون برای رسیدن به این شعار فقط خدا ریاضتهای سخت و جان شکاری را معجزه وار تحمل کرده است  اصلا تائب شدنش هم مثل ماری بود که پوست انداخت چنان ریاضت کشید که شب چهلم از چله نشینی از ابوالفضل ابراهیمی بودن بیرون آمد وتائب شد مثل ماری که از پوست خودش بیرون می آید 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش 

داستان سعی و تلاش بخیلان و هوسبازان برای کم نور کردن یک چراغ روشن

فداکاران و نیکوکاران سعی و تلاش کرده اند تا چراغی روشن کنند که به مردم نور و گرما بدهند و ما هم در ابرسج یک عاشق بنام تائب داریم که در اوج صداقت و ایمان و فداکاری چراغی در قالب قرض الحسنه و خیریه به همراه همسرش و خانواده و دوستان و اقوامش سالهاست روشن کرده است و به مردم وامهای بدون کارمزد و بدور از کاغذ بازی و حتی به عده ای از عزیزان که واقعا خوب و خوش حساب بوده اند و هستند بدون چک و سفته و فقط با یک برگه که همسر و فرزندانشان به عنوان شاهد و ضامن امضاء کرده اند خدمات خوب و خداپسندانه ای ارائه نموده است 

در اینجا از همت و تلاش عده ای که تعدادشان به بیست درصد هم نمی رسد اما همین تعداد برای کم نور کردن این چراغ و برای خاموش کردن این چراغ کافی هستند که سالها دعا و سعی و تلاش کرده ام تا بتوانم براینها پیروز شوم و جلوی این کار خطرناکشان را بگیرم 

چون هم در دنیا و هم در آخرت به ضررشان هست و خطای بزرگی و گناه بزرگی مرتکب می شوند ما پولهائی را که سالها با جان کندن بدست آورده ایم و گلوی خودمان و دوستان و اقوام را فشار داده ایم تا این چراغ روشن بماند و دل مردم را شاد کنیم نباید تحت تاثیر بیست درصد بخیل و هوسباز و از خدا بی خبر قرار بگیرد ما روشن ماندیم تا این داستانها دهان به دهان بچرخد و دستهای کثیفشان رو شود  

داستانهای غیبت و تهمت و سم پاشی و جوسازیهایشان که واقعا شرم آور و اوج بی انصافیست 

و ما سالهاست همت و تلاش می کنیم تا با جذب و جلب توانمندان و عاشقان طبیعت این فرهنگها را عوض نمائیم و جای خالی بیست تا سی درصد بخیل و هوسباز را با درهای تازه و انسانهای جدید پرکنیم تا زمینه گلستان شدن روستایمان مهیا شود اجر همگی با یزدان پاک 

داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) 

اشتغالزائی از برکت صخا با جذب گردشگران

بنام خدا که به ما توفیق خدمت داد (تائب) 

سالهاست در سرما و گرما با سحرخیزی و کوهنوردی چراغ خانه کوهنوردان ابرسج را روشن نگه داشتم و افراد زیادی را به روستا دعوت کردم و در خانه کوهنوردان پذیرا و راهنمایشان بودم 

نان سنتی مهدی سلمانی در ابرسج حامی و پشتیبان می خواهد یک کارآفرین ساده و بی ریا و کوچک که باید بزرگش کنیم وسعتش بدهیم نان سنتی یک افتخار برای هرروستائی است و زمینه خرید و فروش محصولات کشاورزی و دامداری را به زیبائی فراهم می کند

روزهای تعطیل شاهد حضور گردشگران فراوانی از برکت مجموعه صخا که بدست پرتوان یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری افتتاح و سالهاست ارائه شده است هستیم و من از روستایم از آداب و رسوم از مردم خوب و خونگرم من که قربانی بیست درصد مناع الخیر بوده اند تبلیغ فراوان دارم 

ما با دستان پرتوان گردشگران توانا دستهای این بیست درصد مغرض و مغرور و منفور را قطع خواهیم کرد کسانی که اهل تخریب و تحقیر و تضعیف فداکاران هستند و یک سرسوزن خفت و خجالت نمی کشند گردشگران با من از آنها می گویند از غیبت و تهمت و سرزنش هایشان در باره من می گویند و البته خیلی هم ناراحت و دلگیر می شوند اما من به آنها می گویم هشتاد درصد عاشق و مظلوم و محروم و ستمدیده داریم که مشتاق حضور گردشگران هستند تا برای نوجوانان و جوانانش اشتغالزائی فراهم شود امروز در خانه کوهنوردان ابرسج با اینکه هوا سرد بود و من سرما خورده بودم ولی صبح زود رفتم دو سه کیلومتر راه رفتم گرم شدم و سرحال شدم رحم و غیرت و خجالت من باعث رفتن و حضورم در خانه کوهنوردان است 

صحبت از نان سنتی و تفتون مهدی سلمانی شد که نزدیکیهای مغرب چندین نفر از همان گردشگرها به فروشگاه صخا آمدند و تمام نانها و تفتونهای مهدی سلمانی را که دیروز و امروز آورده بود بردند و بازهم می خواستند که قول و وعده جمعه را به آن عزیزان دادم 

همه متوجه شدید چه می گویم اشتغالزائی دغدغه من است نان و تفتون مهدی سلمانی را خوب به فروش می رسانم تا این کارآفرین خوب و شایسته به کارش وسعت بدهد دو سه تا کارگر دیگر استخدام کند  در کنارش کارهای دیگری کم کم راه بیفتد  من مثل شیر پشت کارآفرینان در ابرسج هستم تا وسعت بگیرند حتی با گردشگران صحبت کردم که با ماشین شخصی نیایند ما خودمان تاکسی در روستا داریم و شبانه روز در خدمتشان هستیم خواهش کردم از تاکسی های روستا استفاده کنند تا این عزیزان هم رونق بگیرند دربستی هائی گیرشان بیاید  البته آن عزیزان هم استقبال کردند و گفتند خوب فکریست و کم کم عمل می کنند  از من هم به عنوان یک وطن دوست تشکر نمودند و من هم خوشحال از فهم و شعور و درک بالای گردشگران هستم علاج همه دردهای روستاها جذب و جلب گردشگران است من با دوستان و اقوام در خدمت این عزیزان هستیم و داوطلبانه و عاشقانه در های صخا را به روی این عزیزان باز گذاشته ایم تا کسی با وجود صخا در ابرسج احساس غربت نکند  

دعا و آرزوی من گلستان شدن این روستاست  خشنودی دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم است و این با جذب و جلب عاشقان طبیعت شدنیست اشتغالزائی حرف اول را در خشنودی مردم روستای ما می زند  

من سالها از ناحیه بخیلان و هوسبازان تهمت و غیبت وسرزنش و گلایه می شنوم و کسی را مثل گردشگران و عاشقان طبیعت ناراحت از این اخلاق زشت نمی بینم و این حضور گردشگران توانا خیر و برکت را زیاد خواهد کرد چون غیبت و تهمت و سرزنش یک فعال و فداکار از بین خواهد رفت و جایش را تعریف و تمجید و تشویق خواهد گرفت و اینها زمینه خشنودی خداوند را فراهم می کند  (تائب) 

افکار بزرگ بدنبال روشن کردن یک چراغ و تقویت و پرنور کردنش هستند افکار کوچک بدنبال کم نور کردن و خاموش کردن این چراغ سعی می کنند(تائب)  

توجه به تائب با صخا در ابرسج از عاشقان طبیعت

یک ایده مناسب بعد از سالها صبر و شکر جمیل جواب می دهد بعد از سالها مطالعه و بررسی جواب می دهد ابرسج یکی از روستاهای خوب با جاذبه های زیبای گردشگریست که می تواند با جذب و جلب عاشقان طبیعت همه دردهای این روستا را علاج بخشید 

تائب سالهاست چراغی در قالب قرض الحسنه و خیریه بنام صخا روشن کرده است و سالها با خانواده و دوستانش برروی این ایده کار می کند تا به موفقیت برسد و اکنون یکسالی است که مزد زحمات و صبر و شکر سی ساله خودش را دارد می گیرد توجه و عنایت گردشگران و عاشقان طبیعت که حاصل تلاش سی سال سحرخیزی و کوهنوردی تائب در ابرسج است چشمگیر شده است 

از برکت تلاش تائب این پلنگ کوههای ابرسج و رضاسلیمانی راد ببر کوههای ابرسج عاشقان طبیعت در این روستا احساس غربت نکرده و نمی کنند  همیشه روزهای تعطیل راهنمای این عزیزان بوده ایم و پی به عظمت و بزرگی این کار از دیر باز برده بودیم برای همین اصرار و پافشاری داشتیم 

اکنون عاشقان توانای طبیعت وعده های خوبی برای تقویت و پرنور شدن صخا داده اند تا با کمک این عزیزان روستا را گلستان کنم و زمینه یک مهمانوازی و پذیرائی خوب که در جهان نمونه باشد با صخا در ابرسج پیاده شود 

صخا پرنور می شود تا ابرسج را گلستان کند اشتغالزائی خوبی بوجود بیاورد و این حاصل سالها مطالعه و بررسی و تقویت و تبلیغ و تحریک و تشویق کوهنوردان و گردشگرانی است که در بوستان صخا با هم رفیق و مونس شدیم تا تبلیغات خوبی از این روستا منعکس نمایند 

و بزرگان و توانمندان را عاشق ابرسج کنند عاشق آبشار و اورس کهنسال و مقدس ابرسج کنند و این مدیون چراغ روشن صخاست که تقویت و پرنوری می خواهد تا امکانات و زمینه های خوبی برای رفاه گردشگران بوجود بیاورد  

تشکر می کنم از گردشگران خوب و توانائی که امسال ما را در صخا یاری و حمایت نمودند  و زمینه یک طرح خوب و ارزشمند گردشگری نمونه را فراهم نمودند صخا حامی و پشتیبان فرهنگ و ورزش ابرسج مخصوصا کوهنوردی و طبیعت گردیست ما در خدمت همه عزیزان از سراسر ایران و جهان هستیم 

بدون شک تحریک دوستان و اقوام و هم روستائیهای ما در ابرسج را مدیون توجه و عنایت گردشگران محترم هستیم که هرکجا بروند خیر و برکت به همراه دارند اشتغالزائی و خدمت رسانی و تسکین دردها را به همراه دارند   

ابوالفضل ابراهیمی هستم (تائب) روزهای تعطیل به همراه دوستان و اقوام در خانه کوهنوردان ابرسج آماده راهنمائی گردشگران هستیم و خوشحال می شویم که توانسته ایم کاری بزرگ برای روستای خودمان را هدایت و حمایت نمائیم   

هم دین و هم کیش های ما

ما مسلمانیم ادعای عشق و علاقه به پیامبر مهربانیها داریم ادعای عشق به فرزندان و نوه های پیامبر داریم اما آیا می دانید در بین همین مسلمانها کسانی هستند که بی محابا جوروجفا می کنند من تائب هستم یک انسان مظلوم و ساده و بی ریا که از نوجوانی عاشق صلح و دوستی بودم عاشق مظلومیت و معصومیت بودم چون برداشت من از پیامبران همین بود مظلوم و معصوم بودند 

و عاشقانه کار می کردم خدمت می کردم در بین مردم زندگی می کردم با سحرخیزی و کوهنوردی به تقویت و پرنور شدن اخلاق و رفتارنیکم پرداختم اما عده ای که من شرم دارم اسم مسلمان را رویشان بگذارم با یک دنیا بی رحمی و بی غیرتی و بی حیائی سالها اذیت و آزارم کردند 

شکایت خودم را به بزرگان این جامعه بردم به کسانی که فکر می کردم با خدا رابطه دارند اما اینطور نبود هیچ کس مدافع مظلوم و ستمدیده نیست و زورگویان با سوء استفاده از همین نقطه ضعف بندگان توانا و دانشمند و ثروتمند خداوند راحت جوروجفا می کنند بدون ذره ای ترس و اندوه من سالها رنج و درد کشیدم زیردست بودم ستمها کشیدم پاداش خوبی مرا درراوج مسئولیت پذیری در اوج زحمت و صداقت و ایمان به بدی دادند مزد و حقوق زن و بچه های مرا در اوج صداقت و ایمان پایمال کردند و صدایم و فریادم به هیچ کجا نرسید انگار در دین ما رسم است که مظلوم بعد از مرگ حمایت و عنایت شود 

من منتظر نماندم تا عده ای مغرض و مغرور و منفور و پست فطرت بدبختم کنند برای همین دست بکار شدم چراغ فرهنگ و ورزش را در روستایم روشن کردم و به سیم آخر زدم شب و روز همت و کوشش کردم خانواده ام را شریک این راه خداپسندانه کردم تا دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب خدا را از سراسر دنیا متوجه این ایده ارزشمند خودم یعنی صخا که علاج همه دردهای یک روستاست کنم 

من دعا و آرزو کردم و از خداوند ایمان و همت و قدرت خواستم تا انتقام یک عمر مظلومیت و معصومیتم را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری از ظاهرپرستان و گرگهای در لباس میش بگیرم و همه روستاها را با تقویت و پرنور کردن یک تائب با صخا از این بیست درصد زورگو نجات و رهائی بخشم 

خدا بزرگ است به شرط اینکه حواسمان به فداکاران در هر روستا باشد حواس دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها به یک فداکار یک عاشق در یک روستا باشد این یک ایده است توجه و عنایت توانمندان به یک فعال و فداکار در یک روستا چه اشکالی دارد این ایده امتحان شود و اول از تائب در ابرسج شروع شود تقویت و پرنور شود وقتی ابرسج گلستان شد به دیگر روستاها هم برسیم با همین ایده ارزشمند و ناب 

من توانمندان را فارغ از هردین و آئینی به حمایت و همکاری خداپسندانه دعوت می نمایم من از مغرضان و مغروران و منفوران در هردین و آئینی بیزارم نفرت دارم من عاشق انسانهای ساده و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا هستم 

من با دست خالی چراغ روشن کردم اما عده ای در اوج توانائی تخریب و تحقیر و تضعیفم کردند و خیلی بی حیا و بی غیرت و بی رحم سالها برعلیه من هم قسم شدند تا چراغ عشق و صداقت و ایمان را که در من شعله ورشده بود کم نور و خاموش کنند  واقعا شرم آور است 

بدتر از همه و شرم آورتر از همه سکوت و بی تفاوتی دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها نسبت به فداکاران و نیکوکاران است و این زورگویان را پرروتر می گرداند که گناه و خطای بزرگی است و هرگز خداوند نخواهد بخشید حتی اگر شب و روز نماز بخوانیم حج برویم و خمس و زکوه بدهیم صدقه بدهیم قرض الحسنه و خیریه بدهیم هرگز خداوند بی تفاوتی به نیکوکاران را با هیچ چیزی نمی بخشد  سردسته ثوابها و ارزشها خشنودی و سربلندی نیکوکاران است  

وقتی که فهمیدم باید داستان زورگویان را فریاد زد و به گوش بندگان واقعی خدا رساند برای همین شاعر و نویسنده شدم سالها می گویم و می نویسم تا در بین توانمندان بزرگ جاری شود و با سحرخیزی و کوهنوردی صبر و شکر جمیل خودم را تقویت و پرنور کردم تا داستان تائب با صخا به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد و در جهان منتشر گردد تا کسانی دیگر جرات نکنند به مظلومی در یک روستا در اوج علم و عرفان و عشق و فداکاری زور بگویند باید دستهای غیب خداوند را بزودی زورگویان برسینه خودشان ببینند که مفت درنروند  باید سزای ناجوانمردی خودشان را بزودی ببینند   

آری این کبوترها پیام امثال تائب مظلوم را به گوش همه بندگان توانا و البته با رحم و غیرت و با حیای خداوند در سراسر دنیا خواهند رساند