توماس گارنی معتقد است که دغدغه یک کارآفرین موفق افزایش ثروت نیست. گارنی در لهستان متولد شد و دوران کودکی خود را در فقر سپری کرد، پس از آن در هفده سالگی با خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد و در اولین تجربه کاریاش به یک استارتاپ پیوست اما این تجربه موفقیتآمیز نبود و همه ثروتش را در این راه از دست داد. اما این شکستها مانع تلاش مجدد او برای رسیدن به اهداف بلندپروازانهاش نشد. نتیجه این شکستها و پیروزیهای مکرر رسیدن به این باور بود که نوآوری همیشه ارزشمندتر از ثروتاندوزی است. او اکنون بنیانگذار شرکت NEXTIVA، فراهم کننده ارتباطات ابری در Scottsdale آریزونا است. جایی که بیش از ۵۰۰ کارمند مشغول بکار هستند. در ادامه چهار اصل بزرگ کارآفرینی که حاصل تجربه چندین ساله گارنی است، آمده است.
مهارتهای افراد را براساس ظاهر یا گفتارشان قضاوت نکنید
در اوایل تجارت، لهجه گارنی برایش دردساز بود و مردم او را مسخره میکردند. توماس گارنی وقتی با مجری برنامه «وبلاگی با یک میلیون کاربر» مصاحبه میکرد اعتراف کرد که بدلیل برخوردهای بد مردم احساس احمق بودن به او دست میداد. اما این حرکات تبعیضآمیز برایش اهمیتی نداشت، او با پشتکاری مثالزدنی به تلاش خود ادامه داد و توجه بسیاری از بزرگان صنعت را به خود جلب کرد. گارنی برا این باور است که قبل از موفقیت در صنعت کنونیاش نیز توانایی راهاندازی بهترین کسب و کارها را داشته است. او از این تجربه کاری درس بزرگی را آموخت: مهارت افراد را با لهجه، نگاه، رفتار و یا لباسشان ارزیابی نکنیم. همین تجربیات تلخ ولی آموزنده باعث شده که مهمترین معیارهای گارنی در جذب نیروهای شرکتش مهارتها، گرایشات، فرهنگ و شخصیت آنها باشد.
نهراسیدن از شکست
یکی از اولین کسب و کارهایی که گارنی در ۱۷ سالگیاش تاسیس کرد یک شرکت توزیعکننده رایانه در آلمان بود. در سال ۱۹۹۶ گارنی آن شرکت را به فروش گذاشت و به آمریکا مهاجرت کرد. سرمایه گارنی به میزانی کم بود که تنها برای ۶ تا ۸ ماه زندگی در آمریکا کافی بود. او به یک استارتاپ پیوست و سبک زندگیاش را بگونهای مدیریت کرد که هزینههای روزانهاش بطور متوسط بیش از ۳ دلار نشود. گارنی سرمایه لازم برای تجارتش را با کارهای عجیب غریب مثل کارکردن در پارکینگ و آشپزی بدست آورد. سرانجام در سال ۱۹۹۸ شرکت گارنی بفروش رفت و با سرمایه حاصل از فروش شرکت، گارنی وارد کسب و کار معاملات املاک شد اما باردیگر با ظهور تکنولوژیهای جدید گارنی ورشکست شد. پنج سال طول کشید تا گارنی به نقطهای که در روزهای ابتدایی مهاجرت به امریکا داشت بازگردد. این شکستها نه تنها او را دلسرد نکرد بلکه باعث شد تا او با انگیزه بیشتری برای موفقیت تلاش کند. در گام بعدی گارنی با ۶۰۰۰ دلار پسانداز زندگیاش، یک شرکت میزبانی وب تاسیس کرد.
از دیدگاه مشتری به مسایل نگاه کنید
مشتریان بهترین معلمان کارآفرینان هستند. بعنوان یک کارآفرین باید متوجه طرز تفکر، مشکلات مشتریان و تامین رفاه آنها باشید. گارنی معتقد است باید تمرکز اصلیمان بر بازخورد مشتری نسبت به محصول باشد و به خوب بودن ایده اهمیت کمتری بدهیم.
از همان روزهای نخسین شروع به کارش، گارنی اهمیت دادن به نیاز مشتری را یک ارزش تلقی میکرد. یکی از تجربیاتی که این نگرش را در او پدیدار ساخت داستان خرید یک جفت کفش بود. طراحی بستهبندی کفشها به قدری جذاب بود که گارنی را مجاب کرد علیرغم عدم نیاز، آنها را بخرد.
تمرکز روی تجارتتان و فراموش کردن پول و شکست
فرآیند موفقیت و شکست پی در پی به گارنی اصل عدم توجه به ثروتاندوزی را آموخت. "هنگامی که تمام ثروتم را در دوران ورشکستگی شرکتهای داتکام از دست دادم درس بزرگی را آموختم، اینکه راه موفقیت در تجارت تمرکز روی حفظ کیفیت مطلوب برای مشتری بجای فکر کردن به میزان درآمد است. اکنون با همان اصل پیش میروم و موفقیت شرکتم تا به امروز مدیون این اصول هستم".
گارنی بر این باور است که داشتن هدفهای مالی برای راهاندازی یک تجارت نگرشی اشتباهی است زیرا منجر به تمرکز کارآفرینان روی یک استراتژی و عدم تلاش آنها برای پیشرفت میشود. بسیاری از تجارت ها نیازمند سرمایهگذار هستند اما اولویت گارنی تجارتهای بدون نیاز به سرمایه اولیه است. پیشنهاد گارنی برای کارآفرینان و مدیران استارتآپها تمرکز روی تدوین یک استراتژی خروج (نوعی استراتژی برای بازگشت سرمایه اولیه شرکت) برای کسب و کارشان میباشد. اما باید به این نکته توجه داشت که اگر تنها تمرکز روی استراتژی خروج باشد ممکن است مساله تجاریسازی آن ایده فراموش شود. کلام آخر اینکه برای کارآفرینان افزایش سرمایه، استراتژی خروج و در نهایت فروش شرکت به بالاترین پیشنهاد مهم است ولی نباید هدف و رسالت اصلی آنها باشد. همانطور که داستان زندگی شخصی گارنی گویای اصل تمرکز روی تولید و خدمات خوب بجای کسب درآمد بود، همیشه به یاد داشته باشید که نوآوری ارزشمندتر از کسب درآمد است.