یوسف ومحبوبیتش در بین جهانیان

وقتی که داستان یوسف را می خوانیم و با دقت همه تفاسیرش را از بین اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات و روایات پروردگار مطالعه و بررسی می کنیم می توانیم درسهای فراوانی را از این داستان بیاموزیم و در زندگی برای پیشرفت و رشد و شکوفائی خودمان و دیگران بکار ببریم 

یک انسان وقتی به اوج صداقت و ایمان و فداکاری می رسد می تواند دیگران را هم به سعادت و خوشبختی برساند و منشاء خیرات و برکات گردد کسی که حتی در زندان با اینکه بی گناه گرفتار شده بود گلایه و شکایتی از خداوند نداشت و باز هم از خداوند و بزرگی و عظمتش می فرمود 

و اینکه به این مرحله از عشق و عاشقی رسیدن چه اندازه قدرت و توان و انرژی می خواهد کاریست که انجام شده است و همه شنیده ایم و همه مردمان در ادیان مختلف به این مهم اعتراف می کنند هرچند هستند چنین انسانهای محکم و استواری در همین عصر و زمان ما و خیلی راحت می توان پی به حقانیت و درستی و راستی این داستان زیبا برد 

اگر انسانهای توانا و دانا مثل عزیز مصر بتوانند خوبان را تقویت و پرنور نمایند مردم بهره مند می شوند و این مهم به نفع و به سود همه خواهد بود و باعث دوام قدرت و سلطنت رهبران کشورهای مختلف خواهد شد اگر از خوبان که تعدادشان کم نیست و هستند در روستاهای دنیا کسانی که به این مرحله از صداقت و درستی رسیده اند که باید کشف بشوند و بکار گرفته شوند درسهای بسیار ارزشمندی در این داستان وجود دارد که نه تنها برای مردم عادی مفید و پرسود است بلکه برای رهبران کشورها هم می تواند منافعی ارزشمند را ببار آورد  و باعث دوام و قوام یک رهبر بشود  

وما در اینجا سعی می کنیم از صبر و استقامت یوسف در اوج گرفتاریها درس بگیریم و به یاد و به نام یوسف صدیق رنج و بحرانها را تحمل کنیم تا وقت یاری خداوند برسد و سربلند و سرافراز بشویم حتی اگر سالها لازم و واجب باشد که صبر و شکر نمائیم باید این کار را بکنیم چون همانطور که خداوند وعده داده است یار و یاور نیکوکاران است و از غیب یاریشان خواهد کرد و قدرت و ثروت و عظمتشان خواهد داد  

وقتی که چاره ای جز صبر و شکر جمیل نباشد پس نباید بی تابی کنیم و خودمان را هرگز نبازیم تا به آن مقام ارزشمند و والا برسیم پس با صبر و شکر جمیل به جای هرگونه بی تابی کردن برعلم و دانش خودمان بیفزائیم که به وقت قدرت بتوانیم نهایت استفاده را ببریم چون همانطور که همه می دانیم استقامت زیباست و قدرت و توان ذهن هرانسانی را بالا و بالاتر می برد و انسان را پخته و دانشمند می گرداند  و این صبر و شکر جمیل را وقتی که مردم می بینند و می شنوند خود داستانی بسیار شیرین می گردد که باعث جذب و جلب بندگان دانا و توانای خداوند از سراسر دنیا می شود پس خودمان را با صبر و شکر جمیل حتی در اوج بی گناهی ها معروف و مشهور و محبوب بگردانیم تا به اوج سعادت و خوشبختی ها برسیم و دیگران را هم بهره مند گردانیم چون خداوند از استقامت بندگان مخصوصا بی گناهش بسیار خشنود هست و همین کافیست برای بالا بردن این انسان و مزد و پاداش ارزشمندی نصیب و روزیش می گردد که باعث خیر و برکت حیرت انگیزی می گردد و من تائب سرپرست صخا سالهاست در روستای خودم چنین استقامتی را تجربه کرده ام و برای تسکین همه دردهایم روزی دو سه بار داستان یوسف را مرور و مطالعه می نمایم و دعا می کنم و آرزو دارم برای همه کسانی که گرفتار رنج و عذاب و محنت هستند خداوند یک چنین صبر و استقامتی بسیار زیبا عطایشان بنماید تا از اثراتش بهره مند بشوند و خداوند بهترین گره گشا و مشکل گشاست و بهترین روزی رسان و نان رسان عالم است که خوبان را سرافراز می نماید    

تابتوانم برای تقویت و پرنور شدن مجموعه صخا که در راه فرهنگ و ورزش که علاج همه دردهای یک روستاست بهره مند بشوم و از توجه و عنایت و همکاری هرچه بهتر و بیشتر دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب عالم بهره مند گردم و همه را بهره مند سازم 

و الگوئی باشم برای همه فداکارانی که در روستاها فعالیت و فداکاری می کنند و قصد و نیتشان خدمت به مردم مخصوصا دردمندان و مظلومان و معصومان است 

مردم عاشقش هستند

شکی در این نیست که مردم عاشق یک زندگی بسیار خوب و عالی هستند یک زندگی بسیار با کیفیت و عاشق کسانی هستند که در این راه و براین هدف گام برمی دارند کسانی که وسایل و لوازم و موقعیت های رفاه و آسایش مردم را فراهم می کنند 

مردم دنیا عاشق داستان زندگی یک انسان کار آفرین و دلسوز غمخوارند عاشق داستان زندگی همه کسانی که نان رسان و گره گشا و مشکل گشا می باشند و به مردمان خدمت می کنند و در این راه از جان و مال و دارو ندار خودشان گذشته اند تا رسیده اند  

در این بین شاهد ظهور انسانهائی مثل عباس برزگر از بوانات شیراز هستیم که انصافا شاهکار کرده است چون همه اطرافیان و دوستان و اقوامش را برایشان شغلهای جدید و خوب و البته پردرآمد با مشتریهای بسیاد دانا و توانا فراهم کرده است و من به ایشان خداقوت می گویم واقعا دمش گرم است 

و من تائب سرپرست مجموعه صخا تلاش می کنم تا به این مقام عالی برسم و با جذب و جلب عاشقان دانا و توانای طبیعت و پذیرائی و راهنمائیهای خیرخواهانه موجبات فراهم شدن شغلهای جدید را برای اهالی روستایم فراهم سازم 

من سالهاست فعالیت و فداکاری کرده ام و همه وجودم را همه هوش و حواسم را وقف این موفقیت ارزشمند کرده ام و منتظر دستهای غیب پروردگارم که وعده حمایت و یاری به نیکوکاران داده است تا آن یک شب و آن یک روز موعود فرابرسد و من سرافراز بشوم و همه را خوشحال کنم 

اشتغال خوب و پردرآمد مردم را خوشحال می کند و طرفداران بسیاری دارد که همه از زن و مرد و پیر و جوان دعاگو هستند و من تمام سعی خودم را در این راه بکار برده ام و از تجربیات کار آفرینان بزرگ دنیا با مطالعه و بررسی های فراوان بهره گرفته ام 

تا با انسانهای تازه و توانا موقعیت های مناسب را فراهم کنم و درهای جدیدی را بروی مردمان روستایم باز کنم و الگوی همه روستاهای ایران و جهان بشوم من تلاش خودم را سالهاست کرده ام و باز هم می کنم تا موفق و سربلند بشوم 

و همینکه مردم را عاشق کار و فعالیت و فداکاری می بینم به من انگیزه های فراوانی می دهد باید دست بدست هم بدهیم و در این مهم حمایت و همکاریها را به اوج برسانیم که هرچه زودتر و بهتر به نتیجه های درخشان و تابانش هم برسیم 

مردم عاشق اشتغال هستند عاشق کارهای بسیار جدید و تازه و پردرآمد هستند و من این موقعیت را با عاشقان توانا و دانای طبیعت از یکسال گذشته فراهم کرده ام و با بسیاری از این عزیزان صحبت کرده ام و قول حمایت و عنایت و همکاری هم گرفته ام فراهم نموده ام تا خداوند چه بخواهد هرچند که خداوند همیشه خیر و برکت ما را می خواهد و فقط بستگی به میزان صبر و شکر جمیل ما دارد 

و من در سال گذشته با انسانهای کار آفرین و دانا و توانائی رفیق شدم و با جلسات متعدد از آنها وعده های سرمایه گذاری را در روستای ابرسج گرفته ام امیدوارم با کمک دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هائی که هفته به هفته تعدادشان بیشتر و بیشتر هم می شود بتوانم به اهداف فرهنگی و ورزشی خودم در ابرسج برسم و نقاط قوت را با کمک این عزیزان تقویت و پرنور نمایم که البته خدمات من مورد تائید و تشویق این عزیزان قرارگرفته است  و اعلام رضایت صددرصد هم کرده اند که باعث خوشحالی من و خانواده و دوستانم شده است   

مردم دنیا عاشق داستان زندگی یک انسان کار آفرین و دلسوز غمخوارند عاشق داستان زندگی همه کسانی که نان رسان و گره گشا و مشکل گشا می باشند و به مردمان خدمت می کنند و در این راه از جان و مال و دارو ندار خودشان گذشته اند تا رسیده اند  

استفاده از تجربیات دیگران در کار و زندگی

هیچ پزشکی واقعاً زبردست نیست مگر اینکه یک یا دو مریض را کشته باشد.     هیندو پرورب

صد هزاران طفل سرببریده شد تا که موسائی کلیم الله گشت 

باید از تجربیات دیگران استفاده کنیم و درس عبرت بگیریم تا خطاها و اشتباهاتمام کم بشود اگر می خواهیم به سعادت و خوشبختی برسیم باید بدون هیچ خفت و خجالتی از دیگران کمک بخواهیم و در این راه اصرار و پافشاری کنیم و سالها صبر و شکر جمیل نمائیم تا به اهداف خداپسندانه برسیم دیگران می توانند با تقویت نقاط قوتی که در شما هست تقویت و پرنورتان کنند 

پس هرگز کمک و پشتیبانی را اشتباه نگیریم امید همه به خداست و این کمک و پشتیبانی فرق ها دارد مخصوصا بندگان توانای خداوند که قدرت و عظمت و ثروت و شهرتی نصیب و روزیشان شده است وظیفه دارند به انسانهای جویای نام و طالب خدمت کمک کنند 

هرکجای این دنیا که هستند باید به فریاد فداکاران برسند و آنها را حمایت و یاری نمایند  و این یک فرهنگ زیباست که باید امثال تائب عاشق و فعال وفداکار جا بیندازند و در سطح جهانی بدرخشانند تا هیچ فداکاری احساس تنهائی نکند 

و با کمک دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها به مردمان راحت و آسان خدمت کنند من سالهاست که برای این فرهنگ زیبا در ابرسج زحمت می کشم و تلاش می کنم تا جا بیندازم و الگوی همه روستاها بشوم 

من سالهاست در این باره دعا و آرزو می کنم و ساعتها در کوه و بیابان دعا می کنم و با خداوند سخن می گویم تا راههائی را باز نمایم باید یک فداکار در یک روستا از همه بهتر و بیشتر عنایت و حمایت و همکاری ببیند تا قوی و محکم خدمت نماید 

امید امثال تائب به خداست و شعارشان هم فقط خداست اما کمک  و پشتیبانی دیگر عزیزان با این مهم فرق می کند چون واجب و الزامیست و اگر نباشد یک انسان عاشق مثل تائب در نهایت غربت و سختی و تنهائی باید خدمت کند  

و مجبور است که از روی ضعیفان و دردمندان و مظلومان و معصومان خجالت بکشد و این واقعا در شان یک عاشق فعال و فداکار نیست و شرم آور است پس همه باهم در تقویت و پرنورشدن یک عاشقی مثل تائب دست به دست هم بدهیم تا تقویت و پرنور بشود و سرافراز و سربلند گردد که همه را براحتی و آسانی هرچه تمامتر خوشحال و خرسند نماید تا نقاط قوتش را براحتی تقویت نماید 

همه چیز گفته شده است ولی تا زمانیکه کسی نمی شنود ما ادامه می دهیم و دوباره از ابتدا شروع می کنیم.     آندره گید

با خون دل می نویسند

نویسندگانی داریم که مقالات خودشان را با خون دل می نویسند و به سمع و نظر دلهای دریا و قلبهای شیر در سراسر دنیا ارسال می کنند و اینبار تائب در یک روستای بسیار قشنگ و زیبا با یک دل پر از بخیلان و هوسبازانی که یک جو رحم و غیرت و خجالت نداشته و ندارند و نخواهند داشت 

چون اهل توبه و تلافی و جبران نیستند و براسب جهل و غرور سوارند و می تازند کسانی که مانع پیشرفت و رشد و شکوفائی هستند تفاله هائی از جنس انسانهای بی رحم و بی غیرت و بی حیا که فقط به خودشان فکر می کنند 

با خون دل سالهاست که می نویسم تا خداوند راههائی را باز نماید و درهائی را بگشاید که همه به خیر و سعادت برسند هرکس وظیفه ای دارد و من وظیفه خودم می دانم برای گلستان شدن روستایم تلاش کنم و همه راههای ممکن و غیر ممکن را طی کنم تا برسم 

برسم به راهی و دری که سعادت و خوشبختی خودم و دیگران را نشانم بدهد من با خون دل می نویسم و با خجالتی که از روی دردمندان و مظلومان و معصومان دارم از اینکه در اوج صداقت و ایمان و فداکاری از اینکه در اوج عشق و ایمان و تحت تاثیر اشعار شاعران بسیار بزرگ مخصوصا حافظ و سخنان بزرگان جهان مخصوصا کار آفرینان برجسته و نان رسان و گره گشا و مشکل گشا و آیات و روایات پروردگار مخصوصا این ایه از خداوند که خداوند اجر نیکوکاران را هرگز ضایع نمی کند و خداوند یار و یاور و پشتیبان نیکوکاران است نتوانستم آنطور که باید باشم باشم نتوانستم آنطور که مظلومان و معصومان و دردمندان انتظار و توقع داشتند باشم من خجالت می کشم از روی نازنین سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم که نمی توانم بهترین یار و یاورشان باشم برای همین با خون دل می نویسم و به سمع و نظر دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب و توانای پروردگار می رسانم تا تقدسشان ثروت و قدرت و عظمت و شهرتشان در من جاری بشود و دعا ها و آرزوهایم برآورده بشوند و همه را بهره مند گردانم 

سالهاست با خون دل در دل شبهای سرد زمستان و در دل تابستانهای گرم می نویسم تا بلکه یک روز و یا یک شب به آرزوی بزرگ خودم برسم تا تقویت و پرنور بشوم و هزاران نفر را قوی و محکم و استوار گردانم نباید تحت تاثیر بیست تا سی درصد بخیل و هوسباز قرار بگیریم و دست و پای ما تا این حد بسته بماند آخر خداوند قوی و عزیز است پس چرا یک انسان عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری تحت تاثیر همین بیست تا سی درصد قرار بگیرد و این اصلا با آیات و روایات محکم پروردگار جور در نمی آید پس کجای کار اشکال دارد 

حواسمان به فداکاران بیشتر و بهتر باشد تا آنها قوی و محکم عمل کنند هرگز خوبان و فداکاران را متهم نکنیم چون اگر خطاهائی هم دارند تحت تاثیر بخیلان و هوسبازانند کسانی که یک سرسوزن بوئی از خداوند نبرده اند و ارادتها به شیطان دارند 

با خون دل می نویسم و به سمع و نظر دلهای دریا و قلبهای شیر در سراسر دنیا می رسانم تا بلکه خداوند درهائی را باز نماید که دعاها و آرزوهای خیرخواهانه و انساندوستانه ام مستجاب و برآورده به خیر و شادی بشوند و سربلند و سرافراز بشوم که همه را راحت و آسان خوشحال نمایم 

و دلهای خون بسیاری را که اهل سخن و زبان و قلم نیستند التیام بخشم مرهمی بردلهای غریب و خسته اشان باشم هرروستا یک انسان فداکار و یک مجموعه انساندوستانه می خواهد تا تقویت و پرنور بشود و همه مظلومان و معصومان را حامی و پشتیبان باشد   و من در روستای خودم می توانم این کار را به راحتی انجام بدهم و الگوئی برای همه روستاهای دنیا بشوم 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید  

جهانی آباد و آزاد می خواهیم

اگر واقعا طالب یک جهانی هستیم که در نهایت صلح و دوستی باشد و زندگی کنیم خیلی راحت و آسان می شود به این دعا و آرزوی بسیار قشنگ رسید تقویت نقاط قوت همین 

اگر در هرروستائی فداکارش تقویت و پرنور بشود طبیعتا روستا گلستان می شود اگر این فرهنگ زیبا در سطح جهانی بدرخشد و همه گیر بشود طبیعتا جهان گلستان می شود و اما وظیفه توانمندان است که فداکار یک روستا را تقویت و پرنور نمایند 

واما وظیفه دیگران چیست تشویق و ترغیب و تحریک یک انسان عاشق و دلسوز و فداکار و تشویق و تحریک توانمندان به سود تقویت و پرنور شدن چنین انسانی که باید در این راه بی نهایت کوشش کرد  

تا دست انسانهای بخیل و هوسباز تنگ و کوتاه بشود که نتوانند با شیطنت های خودشان مانع از پیشرفت و رشد و شکوفائی بشوند کسانی که یک جو رحم و غیرت و خجالت ندارند و فرزندانشان هم ادامه دهنده راهشان هستند و فقط بدنبال هوا و هوس های زود گذر دنیا هستند و اصلا بدنبال ارزش و ثواب نیستند 

و هیچ کاری برای دیگران نمی کنند و هرکاری که می کنند بسود خودشان است 

داشتن یک جهان آباد و آزاد آرزوی همه انسانهای آزادیخواه در سراسر دنیا است پس داستان فعالیت و فداکاری تائب را با صخا به گوش همه آزادیخواهان جهان برسانیم تا در سطح جهانی ایده های نابش مورد مطالعه و بررسی بیشتر و بهتری قرار بگیرد هرروستا یک فداکار و یک مجموعه انساندوستانه برای صلح و دوستی هرچه بیشتر و بهتر می خواهد تا تقویت و پرنور بشود و به تک تک انسانهای فعال و فداکار کمک نماید  

به امید صلح و دوستی جهانی و کوتاه شدن دست بخیلان و هوسبازان از تک تک روستاهای دنیا و تقویت و پرنور شدن تک تک کسانی که در راه فرهنگ و ورزش در سطح جهانی قدمهای محکمی برمی دارند و ایده های ناب و ارزشمندی ارائه می کنند  

کسانی مثل تائب که در کنار مشکلات بیشتر مانده اند تا بهتر و زودتر به نتایج مطلوب برسند کسانی که زخمها از مغرضان و مغروران و منفوران برجسم و روح خسته خودشان دارند به امید خداوند هستند که مرهم این زخمهای عمیق می باشد  و بندگان دانشمند و ثروتمند و ستاره های محبوب پروردگار که در سراسر دنیا حامی و پشتیبان فداکاران و نیکوکاران هستند و باید داستان چنین انسانهائی مثل تائب را به گوش این عزیزان در سطح جهانی رساند  تا تقویت و پرنور بشوند و به ارائه خدمات ارزشمندشان راحت و آسان بپردازند  

کسانی که عاشق گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی هستند 

رحمت مخصوص پروردگار

در بین انسانها و از بین بندگان خداوند کسانی هستند که مشمول رحمت مخصوص پروردگار می شوند اینها ساده و بی ریاترین انسانهای روی زمین هستند در هرخانواده و روستائی می توان این انسانها را دید و فهمید 

کسانی که مظلوم و محبوب و مردمی هستند و نیتشان فقط خداست گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی هدف اصلی چنین انسانهائیست و در این راه به آب و آتش می زنند انسانهای بزرگ در سراسر دنیا پی به عظمت چنین کسانی می برند برای همین خیلی زود به اوج شهرت و محبوبیت در سطح جهانی می رسند چون یک دل دریا و یک قلب شیر گرانبهاترین و باارزش ترین نعمت پروردگار است که اگر نصیب روستائی بشود در یک چشم به هم زدن گلستان می شود همین طور در شهرها و کشورها که باید قدر چنین گوهرهای ارزشمندی را بهتر و بیشتر بدانیم 

و بخیلان و هوسبازان نهایت سعی و تلاش خودشان را می کنند که این انسانها را ضعیف و ناتوان جلوه بدهند و از نظر مردم بیندازند اما برعکس خداوند آنها را قوی و عزیز جهانیان می گرداند  کاری که سالها با تائب هم در ابرسج شده است و مغرضان و مغروران و منفوران جوروجفاهایشان را نشان دادند 

و اما تائب با ایده صخا در روستای ابرسج سالهاست در این راه تلاش می کند و فعالیت و فداکاریش را به نمایش گذاشته است تا به سمع و نظر تک تک خردمندان و انسانهای بسیار بزرگ در سراسر دنیا برسد 

یک روستائی بسیار دلسوز و غمخوار که بدنبال راه حلهائی برای گلستان شدن همه روستاهای جهان است و برای تقویت و پرنور شدن گوهرهای ارزشمندی که در روستاها غریبانه و مظلومانه و معصومانه بدور از چشمان زیبای دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها فعالیت و فداکاری می کنند هست 

تائب نه تنها به ابرسج که به همه روستاها فکر می کند نه تنها به مظلومان و فعالان و فداکاران ابرسج که به همه باارزش ها در روستاهای مختلف می اندیشد تا بلکه با ایده هایش بتواند برای تک تک این عزیزان در سطح جهانی کاری بکند و اول از ابرسج شروع کرده است 

باید توانمندان قدر و ارزش چنین انسانهائی را بیشتر و بهتر بدانند تا خیلی زودتر و به موقع تقویت و پرنور بشوند که بتوانند راحت و آسان خدمات خودشان را ارائه بدهند و با قدرت و قوت و انرژی بیشتری ادامه بدهند  

کسانی که مثل تائب مشمول رحمت ویژه پروردگار می شوند و از همه بیشتر و بهتر قدمهای خداپسندانه و ارزشمند برمی دارند و در راه فرهنگ و ورزش پرتلاش تر هستند چنین انسانهائی گوهرهای ارزشمندی برای یک روستا هستند که اگر مورد توجه و عنایت ویژه بندگان توانای خداوند قرار بگیرند خیلی زود و به موقع به اهداف بلند و مردمی خودشان خواهند رسید اجرهمگی با یزدان پاک کاری که با عباس برزگر در بوانات شیراز بوضوح دیده ایم و پی به عظمت یک چنین گوهرهای ارزشمندی برده ایم پی به بزرگی چنین انسانهائی برده ایم که اگر تقویت و پرنور بشوند شاهکارشان در سطح جهانی همه را حیران و متحیر می نماید  اینها تا این حد قوی و عزیز پروردگارند چون دلشان دریا و قلبشان شیر است  پس در راه تقویت و پرنور شدن چنین عزیزانی کوتاهی نکنیم و از هیچ کوششی دریغ نورزیم که بی نهایت ارزش و قیمت و ثواب دارد  و تائب یکی از همین جنس است  

درتبلیغ و تشویق و تقویت فداکاران از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نورزیم که بی نهایت ارزش و ثواب دارد  

پرورش انسانهای دانا و توانا

مجموعه صخا در روستای ابرسج یک ایده بسیار ناب و قشنگ است که همه تاثیراتش را برمن و خانواده و اطرافیانم دیده و شنیده اند من با صخا توانستم از خودم و خانواده ام شروع کنم و بردانائی و توانائیشان بیفزایم و انسانهائی نان رسان تحویل اجتماع بدهم 

این کار و این ایده انسان را عاشق و عارف می گرداند چون با مظلومان و معصومان سرو کار داریم طبیعتا تاثیراتش را برما گذاشته است تا فارغ از هردین و آئینی فارغ از هردوجهان به فکر گره گشائی و مشکل گشائی باشیم و متفاوت از دیگران فعالیت و فداکاری نمائیم 

این کار همه اطرافیان مرا مجبور به کوشش و تلاش بی نهایت می گرداند چون نیازها بیشتر است مراجعات بیشتر است و گرفتاریهای گوناگون را شاهد هستیم برای همین مجبوریم بیشتر فعالیت وفداکاری کنیم تا توان و قدرتمان بیشتر شود که خدمات راحت و آسان ارائه نمائیم 

دیگران که مشاهده می کنیم مجبور نیستند مثل ما تلاش کنند چون نیازها برآنها کمتر و یا اصلا عرضه نمی شود اما برما چرا 

و اینها باعث می شوند که خانواده ما مخصوصا بچه های ما از همان کودکی مجبور هستند داناتر و تواناتر عمل کنند که اهداف ما زودتر و بهتر عملی گردد و طبیعتا انسانهای دانشمند و ثروتمند و ستاره های بیشتری با ما سرو کار و ارتباط دارند برای همین تقدس آن عزیزان در ما جاری تر است 

من خداوند را شکر می کنم که این توفیق بزرگ نصیب و روزیمان گشته است و ما را مجبور به صداقت و ایمان و فداکاری کرده است و این اجبار بسیار ارزشمند و گرانبهاست و البته ما قدر این مهم را فهمیده ایم و به خانواده و دوستان و اقوام هم فهمانده ایم و از این نظر مشکلی نداریم 

چون همه پی به اهمیت این موضوع برده اند و خودشان را وفق می دهند 

لذتی که در دانائی و توانائیست در هیچ چیز و هیچ جائی نیست خداوند به همه ما از همان کودکی دانائی و توانائی عطا کند و این با کوشش و صبر و شکر جمیل برسختیها حاصل می شود هرچه انسان در سختی و فشار بیشتری باشد و برمشکلات شاکرتر و صبورتر باشد زودتر به بلوغ فکری می رسد و من از آنجا که از همه بربلاها و مصیبت ها صبورتر و شاکرتر بودم بوضوح دیدم و به همه نشان دادم 

برای همین خیلی اصرار و پافشاری دارم که خانواده ام مخصوصا بچه هایم از همان سنین پائین با این وضعیت بزرگ بشوند و تا نوجوان و جوان هستند انرژی و سلامتی و شوروحالشان وقف گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی بشود که خدا را شکر همینطور می باشد  

هرچه قدر و ارزش این فعالیت و فداکاری تائب را بیشتر بدانیم و همدیگر را تشویق و ترغیب و تحریک به حمایت و همکاری نمائیم طبیعتا تقویت و پرنورتر می گردند و به همین میزان ارائه خدمات هم راحت تر و آسان تر می شوند و رضایتها و خشنودیها هم اوج می گیرند و همه روستاها تشویق و تحریک به این ایده در خودشان می شوند ایده ای که ناب و البته علاج تمام دردهای یک روستاست و برای یک روستا نعمتی بزرگ و عظیم هدیه یک انسان عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاریست   

برای همین لذت خدمت به بندگان خداوند در خانواده ما جا افتاده است و من از خداوند تقویت و پرنور شدن صخا را می خواهم تا خانواده و دوستان و اقوامم بهتر و بیشتر با صخا به مردم خدمت کنند و با قوای بیشتری اشکال این خدمات را مختلف تر و متفاوت تر نمائیم و امسال پذیرائی و راهنمائی عاشقان طبیعت به خدمات صخا اضافه شده است که این خودش شغلهای جدیدی را برای همه اهالی بوجود می آورد و آورده است و بسیاری از این قبیل خدمات که با صخا در راه می باشند و هرماه و هرسال خودشان را کم کم نشان می دهند مخصوصا با جذب و جلب انسانهای دانا و توانای بیشتری از سراسر دنیا سرعت این خدمات و کیفیت این خدمات بیشتر و بیشتر و بیشتر هم خواهند شد  و با تعداد بیشتری به این میدان و این عرصه پا می نهیم 

من با صخا به اوج دانش و هوش رسیدم و خداوند را شکر می گویم که عاشق دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار در سراسر دنیا هستم مخصوصا کار آفرینان بزرگ جهان که داستان زندگیشان بسیار دلچسب و ارزشمند و مفید می باشد من با این عزیزان دوست هستم و افتخار می کنم و امیدوارم داستان سالها دوستی من با تک تک این عزیزان به گوششان برسد و بشنوند و در مقالاتم در طول این سی سال گذشته ببینند و لذت ببرند  

و از اینکه در اطراف من هنوز کسانی هستند که با اینکه سن و سالی از آنها گذشته است باز با مغرضان و مغروران و منفوران و بخیلان و هوسبازان دوست و یار و شریک هستند حسرت می خورم و متاسف و متاثر هستم که چگونه جواب خداوند را خواهند داد 

کسانی که به جای رحم و غیرت و خجالت تخم کینه و کدورت و غیبت و تهمت را بدون اینکه متوجه باشند می پاشند که حاصلی جز خشم و غضب خداوند را ندارد  و هم در دنیا و هم در آخرت ضرر و زیان می بینند  و خودشان را از لذت حمایت و عنایت و همکاری با یک فداکار محروم و ممنوع می کنند و ارزش و ثواب فراوانی را از دست می دهند  و برعکس باعث و بانی ضدهمکاری و عدم همکاری با یک فداکار هم می شوند که گناه و خطای بزرگی را مرتکب می شوند  

و با این وجود لذت سخنان بزرگان را از دست داده اند سخنانی که پشتوانه فرهنگی و ورزشی خوبی برای یک زندگی بهتر و ارزشمند تر است 

شب دعا و آرزوهای بزرگ

هرچند تمام لحظات و همه روزها و شبها برای دعا و ارتباط با خداوند مناسب است و خداوند همیشه باماست و می بیند و می شنود اما این شبها حال و هوای خاص خودش را دارد و همه در مساجد تا صبح بیدار هستند و دعا و آرزوهای خودشان را دارند 

و من که یک کار آفرین هستم و عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و فداکار و سحرخیز و کوهنورد طبیعتا دعاها و آرزوهای خاص خودم را دارم که متفاوت از دیگران است من در این شب از خداوند خیر و برکت بیشتری برای تقویت و پرنور شدن مجموعه صخا می خواهم تا سربلند و سرافراز دیگران را خوشحال نمایم من از خداوند دلهای دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار را از سراسر دنیا جذب و جلب صخا می خواهم تا این مجموعه تقویت و پرنور بشود و الگوئی برای همه روستاهای دنیا بشود هرروستا یک انسان فداکار یا یک خانواده فداکار و یک مجموعه انساندوستانه مثل تائب و صخا می خواهد که تقویت و پرنور باشد و علاج همه دردهای روستا بشود 

تمام مشکلات یک روستا را می تواند یک انسان فداکار و یک مجموعه انساندوستانه قوی و محکم و استوار حل کند 

تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید مخصوصا انسانهای دانا و توانا باید بیشتر به این مهم و اهمیت این ایده قشنگ پی ببرند تا چنین انسانی در یک چشم به هم زدن تقویت و پرنور بشود و ایده های ناب و ارزشمند خودش را برای بهره مندی مظلومان و معصومان به نمایش بگذارد 

داستان صخا را به گوش انسانهای دانا و توانا در سراسر دنیا برسانیم (تائب) 

یک نمایش بسیار انساندوستانه و خداپسندانه را می توانیم در صورت حمایت و همکاری و عنایت با تائب شاهد باشیم خدماتی که بسیار بی نظیر و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا هستند من از عاشقان و عارفان و شاعران و نویسندگان و سحرخیزان و کوهنوردان و از همه مهمتر نیکوکاران و فداکاران جهان دعوت به حمایت و همکاری کرده ام و سالها اصرار و پافشاریم را همه شاهد هستید تا به اهدافم برسم و در این راه از هیچ کوششی دریغ نخواهم ورزید 

خداوندا به من ایمان و همت و قدرت لازم را عطا بنما تا سرافراز و سربلند بشوم و همه را خشنود گردانم (تائب)   

اولین هنرمند تصادفی با ماشین در ایران

در کشوری مثل ما که مرگ بر اثر تصادف، آمار بالایی دارد، طبیعی است که چهره های سرشناسی هم بر اثر همین اتفاق جان باخته باشند چنانچه قرعه اولین قربانی تصادف با اتومبیل در تاریخ ایران هم به نام «غلامحسین درویش خان» استاد نام آشنای موسیقی زده شد. درشکه درویش خان در شب سرد 2 آذر 1305 شمسی در خیابان امیریه (کارگر فعلی) تهران با یک فورد تصادف کرد. شدت تصادف به حدی بود که دو اسب کالسکه در جا، جان دادند. استاد 54 ساله هم ضربه مغزی شد و بعد از 5 روز در بیمارستان نظمیه فوت کرد.

درویش‌خان با نام اصلی غلامحسین درویش (۱۲۵۱ تهران - ۲ آذر ۱۳۰۵تهران^[۱]) از هنرمندان نامی و استادان موسیقی سنتی ایرانی در اواخر دوره قاجاریاناست. درویش‌خان را نخستین قربانی سوانح رانندگی در ایران می‌دانند.^[۲][۳]

کنسرت برای جمع‌آوری کمک برای قحطی زدگان روسیه، کنسرت برای ایجاد دبیرستان فرهنگ، کنسرت برای آتش‌سوزی آمل در ۱۲۹۶ خورشیدی، کنسرت برای بازسازی خرابی‌های آتش‌سوزی بازار و نیز کنسرت برای غارت شدگان ارومیه در ۱۲۸۶ خورشیدی از جمله تلاش‌های او در دوران مشروطه بود.^[۱]

آثار درویش خان که در سال‌های ۱۲۸۴ و ۱۲۸۸ و ۱۲۹۳ خورشیدی ضبط شده‌اند، توسط فرهنگستان هنر با نام گلبانگ سربلندی در سال ۸۹ منتشر شد که این مجموعه کاملترین مجموعه منتشر شده از آثار درویش خان است.^{[نیازمند منبع]}

درویش خان شیفته گل و گیاه بود و در حیاط خانه‌اش گل‌های رنگارنگ بسیاری داشت که همه را به دست خود پرورش داده بود.^[۱]

در شب چهارشنبه، دوم آذر ماه ۱۳۰۵ هجری خورشیدی، هنگام بازگشت از جلسه محفل موسیقی در منزل یکی از دوستان به خانه، درشکه‌ای دو اسبه کرایه می‌کنند. درآن زمان خودرو به تازگی وارد خیابان‌های شهر شده بود و شمار آن‌ها به سختی به پنجاه دستگاه می‌رسید. زمانی که درشکه از خیابان امیریه به سمت شمال می‌پیچد، خودروی فوردی از جهت مخالف با درشکه و اسب‌های آن برخورد می‌کند. اسب‌های درشکه درجا تلف می‌شوند و وی از درشکه به بیرون پرتاب شده و از ناحیه سر به زمین برخورد می‌کنند. بی‌درنگ مردم رسیده و او را به بیمارستان نظمیه تهران (که بهترین بیمارستان آن زمان تهران بود) می‌رسانند. اما بر اثر ضربه‌ای که بر سر او وارد آمد، چنان به سختی آسیب دید که پنج روز بعد در بیمارستان به علت ضربه مغزی در سن ۵۴ سالگی درگذشت.^[۲][۳] وی در گورستان ظهیرالدوله میان امامزاده قاسم و تجریش شمیران به خاک سپرده شد.

نمایی از سنگ مزار درویش در گورستان ظهیرالدوله.

چند روز پس از این حادثه، علینقی وزیری مجلس یادبودی برای او در مدرسه موسیقی خود بر پا کرد که به جای ناله و ندبه، با موسیقی یاد درویش را گرامی داشت. شماری از دولتمردان آن روزگار از جمله چهار تن از وزیران کشوری در آن حضور داشتند. در این مجلس، خود وزیری با تار، چند قطعه از آفریده‌های او را نواخت و در پی آن سخنانی در اهمیت حضور او در جامعه موسیقی ایران بیان کرد. سپس حسین گل‌گلاب شعری در رثای درویش خواند.^[۴]

بعد از مرگ هم به نتیجه برسم باز خوشحالم

من در روستای خودم ابرسج بعنوان یک انسان فداکار و عاشق پا در میدان فرهنگ و ورزش گذاشته ام همه وجودم را وقف این مجموعه ارزشمند یعنی صخا کرده ام تا سرافراز بشوم و همه را خوشحال کنم من می دانم که در هر روستائی یک نفر پیدا می شود و با زحمت زیاد با بی خوابی و نثار جان و مال و رفاه و آسایش خودش سربلند می گردد و همه را خوشحال می کند من در ابرسج می خواهم آن یک نفر باشم 

و از کودکی متفاوت از همه قدم برداشته ام و متفاوت از همه فعالیت و فداکاری کرده ام توقع رفاه و آسایش هم نداشته و ندارم چون اگر داشتم وقتی که خداوند مرا از مال دنیا بی نیاز کرد باز آن مال و ثروت خودم را وقف تقویت و پرنور شدن صخا نمی کردم و وقف هوا و هوسهای زود گذر دنیائی خودم می کردم و لذتهای زیادی هم می بردم اما صخا برایم مهمتر و بهتر و بالاتر از هرهوا و هوسی بود و هست و خواهد بود   برای همین محکم و استوار قدم برمی دارم تا بتوانم به هدفم برسم حتی اگر بعد از مرگم این هدف محقق بشود باز خشنودم فقط سربلندی خودم بعنوان یک دوست و یک رفیق بی ریا و بی بهانه پروردگار مهم و خوشحالی دیگران مخصوصا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم برایم مهم و ارزشمند است   و برای این نیت از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم 

من در کودکی تیم فوتبال ظفر را راه انداختم و اسپانسر تیم خودم بودم با پولهای توجیبی که از پدرو مادرم و مادربزرگهایم می گرفتم همه را خرج تیم می کردم و برخلاف همه بچه ها بودم و بعدها هم با صخا اینچنین بودم و هستم و خواهم بود  

هرچند دعا و آرزو می کنم این هدف در زمان حیات من محقق و حتمی بشود اما بعد از مرگ هم دعا و آرزویم برآورده و مستجاب گردید باز روح من خشنود خواهد بود و همین برایم کافیست که دیگران را تحریک به فعالیت و فداکاری کرده باشم و ایده های من در بین نوجوانان و جوانان مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد مخصوصا جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار از سراسر ایران و جهان که علاج تمام دردهای روستایم هست 

و این ایده ها الگوئی برای همه روستاهای دنیا هم خواهد شد امیدوارم به اوج عزت و ثروت و قدرت برسم و صخا خوب تقویت و پرنور بشود که زحمتهای فراوانی در این راه متحمل گردیدم و خانواده و دوستان و اقوامم اذیت و آزار شدند تا من به هدف والا و ارزشمند خودم برسم 

من نیت صدساله کرده ام و نسلهای بعدی ما حتما از این زحمتها بی نهایت بهره خواهند برد و این همه اشعار و مقالات ارزشمند نتایج درخشانی را به ارمغان خواهند آورد  من خوشحالم که خداوند در سایه علم و عرفان توفیقات بی نظیری عطایم کرد و این مهم در بدترین شرایط با کمترین امکانات اتفاق افتاده است اگر ذره ای حمایت و عنایت و همکاری بیشتر و بهتر می شد در یک چشم به هم زدن روستایم را گلستان کرده بودم و این کار را سالها پیش می توانستم انجام بدهم اما فرهنگ حمایت و همکاری با فداکاران در یک روستا ضعیف و یا اصلا نیست برای همین نمی شود توقع و انتظارات معجزه را از یک فداکار داشت و فقط باید صبر و شکر کرد تا خداوند خودش کمک کند  

من اگر موفق بشوم یک دانشمند بزرگ و یا یک ابرمیلیاردر و سوپرپولدار را برای تقویت و پرنور شدن ایده ارزشمند و انساندوستانه ام جذب و جلب نمایم من موفقیت و پیروزی خودم را جشن خواهم گرفت اگر این شریک را خداوند برای این ایده ام برساند حتما در یک چشم به هم زدن روستایم گلستان خواهد شد و من به تمام آرزوهای خودم در یک چشم به هم زدن می رسم و دعاهایم را مستجاب شده می بینم و به همه دنیا نشان می دهم 

بروس لی از آن دسته نام‌هایی است که شاید اگر کسی او را نشناسد، خنده‌دار به نظر برسد. این بازیگر در زمان حیات خود چهر‌ه شناخته‌شده فیلم‌های رزمی هنگ‌کنگی به شمار می‌رفت، اما در سطح جهانی چهره شناخته‌ شده‌ای نبود. او در آن دوران در برنامه‌های تلویزیونی آمریکایی حضور‌های کوتاهی داشت. این بازیگر فیلم‌های اکشن رزمی یک ماه پس از مرگ در سال 1973 و با انتشار جهانی مشهورترین فیلمش «اژدها وارد می‌شود»، به شهرتی فراگیر دست یافت.

دوران بازیگری جیمز دین خیلی کوتاه بود. این بازیگر در دوران کوتاه فعالیت خود در عالم سینما در فیلم‌های کمی بازی کرد، که دو عدد از این فیلم‌ها پس از مرگ او در سال 1955 راهی پرده سینما شدند. یکی از این دو فیلم به نام «شورش بی‌دلیل» شهرت فراوانی برای جیمز دین به بار آورد. این بازیگر پس از مرگ دو بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

ون‌گوگ بسیاری از آثار مشهور خود را در ماه‌های پایانی زندگی خود به پایان رساند. شاید به دلیل همین زمان کوتاه بین خلق این آثار و مرگ او بود که جهان هنر در زمان حیات او نتوانست از وجود شاهکارهای او باخبر شود. بر اساس شایعات و اخباری که حول و حوش زندگی این نقاش وجود دارد، او در زمان حیات خود تنها موفق به فروش یکی از نقاشی‌های خود به مبلغ ناچیزی شد، درحالی‌که تابلوهای او پس از مرگش تا کنون بازاری به ارزش صدها میلیون دلار داشته است.

پل گوگن نقاش سبک پست‌امپرسیونیسم فرانسوی نیز کمابیش سرنوشتی مشابه با ون‌گوگ داشت. آثار او در زمان حیاتش با اقبال مناسبی از سوی جامعه مواجه نشد. این نقاش نیز در فقر درگذشت، تا پس از مرگش به شهرت دست یابد. یکی از نقاشی‌های او به نام «کی ازدواج می‌کنی؟» به قیمت 300 میلیون دلار به فروش رسیده، که گرانترین قیمتی است که تا کنون برای خرید یک نقاشی پرداخت شده است.

هرمان ملویل در زمانی که از دنیا رفت، تقریبا نامی فراموش شده بود، حتی برخی آگهی‌های ترحیم از او با نام «هنری ملویل» یاد کرده بودند. رمان «موبی دیک» در زمان حیات او با انتقاد‌های بدی روبه‌رو شد، تا او نیز به جمع کسانی بپیوندد که پس از مرگ استعداد‌شان نمایان می‌شود. سال‌ها پس از مرگ این نویسنده رمان «موبی دیک» به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات آمریکا شناخته شد.

این شاعر سرشناس آمریکایی نیز در زمان حیاتش چهر‌ه شناخته‌شده‌ای نبود و تعداد کمی از اشعارش در زمان زنده بودنش منتشر شدند. البته این موضوع را می‌توان ناشی از خلق‌وخوی این شاعر دانست. درهر حال این لاوینیا خواهر امیلی بود که پس از مرگ او شعر‌های او را یافت، تا نخستین نسخه از اشعار او تقریبا چهار سال پس از مرگ او به انتشار برسد. مجموعه اشعاری که لاوینیا از سروده‌های خواهرش یافت، شامل نزدیک به 1800 شعر بود.

این نویسنده سوئدی خالق مجموعه «سه‌گانه هزاره» است، که در چندسال گذشته همواره یکی از کتاب‌های پرفروش جهان بوده است. این نویسنده در سال 2004 و یکسال پیش از انتشار اولین رمانش از دنیا رفت. نخستین رمان از این مجموعه به نام «دختری با خالکوبی اژدها» در سال 2005 منتشر شد، که چند سال بعد دست‌مایه ساخت فیلمی با همین نام شد. بر اساس گزارش پابلیشرویکلی سومین رمان از این مجموعه به نام «دختری که به لانه زنبور لگد زد» پرفروش‌ترین کتاب سال 2010 در آمریکا بوده است.استیگ لارسن