بوستان جوانمردان بوستان صخا بوستانی در ابرسج
بدین شعر ترو شیرین زشاهنشه عجب دارم که سرتا پای حافظ را چرا در زر نمی گیرد
با صخا می شود هزاران کارانجام داد به شرط اینکه جوانمردانه از تائب فداکار حمایت کنیم
بوستانی به عشق دردمندان افتتاح کردم ونامش را صخا گذاشتم در ساخت این مجموعه از بهترین عزیزان دعوت کردم با خشت عشق کعبه ای ساختم
از همه دلسوزان و فداکاران و عاشقان صمیمانه برای ادامه همکاری در بوستان صخا دعوت بعمل می آورم
از همه مردم مخصوصا ابرسجیان می خواهم مرا در اینکار بسیار پرخیر وبرکت یاری نمایند
از همه کسانی که اینچنین ساده و بی دردسر وام دریافت می نمایندتقاضا دارم بموقع و جوانمردانه پرداخت نمایندتا دیگران راحت و آسوده به حق خود برسند
زیرا معوقات سنگ بزرگی بر سر راه اینکار خیر می باشد
بسیاری از سوء تفاهمها و بدبینی ها از همین بدحسابیها شروع می شود واین بسیار ناجوانمردانه است
در سال 1379استارت خوبی با صخا زدم و در زیباترین شکل در نهایت صداقت و ایمان به خدمت خوبی پرداختم و بهیچ وجه فکرنمی کردم کسانی باشند که
جواب خوبی را به بدی بدهند وشعارم این بود که همه مردم با من خوبند اما متاسفانه با پیدا شدن بیست درصد بدحساب نتوانستم به آرزوی بزرگ خود دست یابم بدحسابانی که باهم نان ونمک می خوردیم بیکباره شکلشان عوض می شد
در کمال ناباوری و به همین راحتی به عهدوپیمان پشت می کردندوخودشان که یک سرسوزن خدمت نمی کردند درسرراه خدمت ماهم سنگ می انداختند
از همه مهمتر عذر بدتر از گناهشان بود که تبلیغات سوء هم می کردند
دیوار حاشا برای آنها بلند بود براحتی و بدون اینکه بدانند چه عواقبی دارد همه چیزرا حاشا می کردنداینهمه جوانمردی نمک گیرشان نکرد