خدمتی که در بین صداقت و ایمان قرار دارد صخا
نتیجه چهل شبانه روز ریاضتهای جان شکار یک انسان طالب علم و عرفان و یک انسان تشنه خدمتگزاری به دردمندان و گرفتاران در سال 1374صخا شد
خدمتی که با صداقت و ایمان همراه شد و خدمات قرض الحسنه به مردم ارائه نمود در قالبی بسیار زیبا و در حال و هوائی عرفانی و روحانی و نامش صخا شد
و همین نام با خدماتی که همه مشاهده کردند درنوع خودش معجزه بود صخا خدمتی که دو اسکورت بنام صداقت و ایمان دارد یعنی درست در وسط صداقت و ایمان قرار گرفته است
صخا مزد سخاوتهای تائب صخا محصول زحمتهای تائب
این انسان طالب علم و عرفان و این انسان تشنه خدمتگزاری به ضعیفان و نحیفان واقعا با ریاضتهای جان شکار عرفانی به این درجه رسید ریاضتهائی که این انسان 35تا 40کیلو وزن کم کرد و نظر همه بزرگان و ریش سفیدان را حیرت انگیز جلب نمود
به قول یکی از دوستان که درجمعی صحبت می کردیم و داستان ریاضتهای تائب را از پدربزرگ و مادربزرگش شنیده بود گفت جوانهای ما باید کاری را که تائب درسال 74-75کرده است انجام بدهند با وجود اینهمه امکانات رفاهی و پیشرفتهائی که صورت گرفته است و دسترسی آسان و زودهنگام جوانان به مبایل و اینترنت و این قبیل امکانات و مدهائی که در کوچه و خیابان مشاهده می شود
و حمله ساپورت پوشان و تیپ های خفن و بسیار زننده که طبیعتا جوانان را دچار مشکل کرده است و توجیهاتی که نمی شود با آنها کاری کرد و دلایلهای محکم را هم بایکوت می کند
راه و چاره اش فقط توبه نصوح و چله نشینی های تائب گونه است
تائب همه هوا و هوسها را به آب و آتش زد و طبیعتا حافظ و قرآن را در بغلش دید
اما آیا طرفداران صداقت و ایمان با تائب چگونه برخورد کردند کسانی که شاهد جانبازیهای تائب و اوج صداقت و ایمان تائب بودند چکار کردند حق قانونی او را پایمال کردند و هرچه التماس و خواهش کردم فایده نداشت من راه صبر و شکر جمیل را پیش گرفتم و آنجا بود که فهمیدم صداقت و ایمان چه اندازه غریب هستند و چرا کسی جرات نمی کند عارف و عاشق باشد
برای اینکه به حق قانونی خود برسم برای اینکه حرف حق خودم را به کرسی بنشانم باید جان می کندم و خودم را هلاک می کردم ولی امکان نداشت کسی مرا ببیند
حتی کسانی هم که شاهد بودند و می دیدند بی تفاوت بودند و اصلا کاری نمی کردند
و زن و بچه هایم شاهد آنهمه بی مهری و ناجوانمردیها بودند و از غم و غصه عذاب می کشیدند
آری من اینگونه صخا را افتتاح کردم و در اوج سختی و محنت به مردم خدمات ارائه می دادم امروز شنیدم که تولد 32سالگی محسن چاووشی را طرفدارانش جشن مفصلی گرفتند
و ازهمه جای ایران آمده بودند و درتهران در بهترین رستوران جشن برگزارنمودند بدون اینکه چیزی نصیبشان شده باشد و فقط عاشقانه از دل و جان هزینه هائی سنگین را متقبل شدند و پیراهن ها و کلاهائی یکدست تهیه نموده بودند و طوری که برای همه عابران جالب و دیدنی بود
من تبریک می گویم به محسن چاووشی و احسنت می گویم به طرفدارانش آنها لذتی را که از هنر و زحمتهای ایشان برده اند عاشقانه پاسخ گفتند
من خودم آهنگهای محسن چاووشی را زیاد گوش می کنم و خیلی هم دوست دارم
این یک مثال بود برای خودم من وامهائی به نفراتی دادم که واقعا درنهایت سختی این وامها پرداخت شده است و انصافا گلوی خیلی ها مخصوصا خانواده ام را فشار دادم تا لذتی نصیب دیگران شود اما پاسخ این لذت معوقاتی بود که نصیبم شد هرچند بیست درصد بیشتر نیستند اما همان بیست درصد برای خدمات ارزنده صخا بسیار سخت و جان شکار است
من انتظار ندارم برایم جشن تولد برگزار کنند و کادو برایم بیاورند پرداخت بموقع اقساط و پرداخت معوقات برای من بهترین کادو و بهترین جشن تولد است
من جشن تولد و کادویم را از خداوند می خواهم اما اگر پاداش خوبی خوبی باشد بهتر است
و خدمات بیشتر و آسانتری ارائه می گردد و این برای من خوب است
من می خواهم از لذتی که از صخا برده اند و فداکاری که از تائب دیده اند صمیمانه همکاری کنند
انصاف داشته باشند و بهترین همکاری صورت بگیرد بهترین تبلیغ و تشویق تا نتیجه اش حمایت افراد توانا و عنایت و توجه ثروتمندان به صخا باشد افتتاح حساب و تقویت حسابها تا من بتوانم خدمات آسانتری ارائه بدهم و مردم امروز و فردا نشوند وکسی در کار خیر و با وجود اینهمه نیکوکار توانا اذیت و آزار نشود باید دست امثال تائب با یک دنیا فداکاری باز باشد خیلی هم باز باشد