صخا برفداکاریم افزود امیدوارم برهمکاری ثروتمندان هم بیفزاید
اگر صخا نبود اینهمه فعالیت و فداکاری را به نمایش نمی توانستم بگذارم این هم از معجزات و کرامات قرض الحسنه و خیریه است که همه شما شاهد آن هستید
من به فداکاری خویش افتخار می کنم و به فعالیت و فداکاریم در قرض الحسنه پز می دهم
چون فردا در قبر و قیامت باید روسفید باشم پس این توفیق ها که از صخا نصیبم می شود بسیاری از آنها قابل مشاهده است اما بسیاری دیگر نیز به چشم ظاهر مشاهده نمی شوند
و من خداوند را شکر می کنم باز هم همه اینها را مدیون قرض الحسنه و خیریه هستم
کاش بر فداکاری و حمایت دانشمندان و ثروتمندان و همچنین برعنایت و توجه آن عزیزان افزوده شود تا فعالیت و فداکاری بیشتری را از تائب عارف و عاشق ببینید و بشنوید
یک نویسنده و شاعر هرگز از فداکاری سیر نمی شود چون فداکاریش مرهم دردهای قرض داران است
مسکن دردهای دردمندان است پس به من حق بدهید که از فعالیت و فداکاری سیر نشوم
من به تقلید از کسانی فداکار شده ام که هرگز از کمک کردن به بندگان خداوند سیر نمی شدند و در راه فعالیت و فداکاری جانباز و شهید شدند
من بوی خون آنها را می شنوم و جان می گیرم نیرو و انرژی من زیاد می شود تشویق و ترغیب بیشتری می شوم من ادامه دهنده راه جانبازان و شهیدانی هستم که به عشق مظلومان و بیچارگان سوختندو ساختند و ریاضتهای جان شکاری را تحمل کرده اند
من به عشق اشک یتیمان فداکاری می کنم به عشق دستهای کوچک یتیمان تلاش می کنم من به عشق دستهای سالخوردگان معصوم و مظلوم همت و کوشش دارم
امیدوارم مرا در این خدمت با صداقت و ایمان یارویاور و حامی و پشتیبان باشید من از شما می خواهم مرا در راه قرض الحسنه و خیریه سرافراز و سربلند نمائید
خداوند معجزه کرد و مزد همت و کوشش مرا در علم و عرفان داد مرا تائب کرد
تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش
توفیقی به من عطا کرد که هرگز دست از فعالیت و فداکاری نکشم و خانواده و دوستانم را هم در فداکاری شریک سازم و اگر بخواهیم که فعالیت و فداکاری نکنیم هرگز نتوانیم این معجزه علم و عرفان تائب است این از کرامتها و عنایتهای یزدان است
چگونه شکر این نعمت گزارم هرکس خدا رایاری کند خداوند یاریش می کند من خدا را یاری کردم خداوند هم با صخا یاریم کرد و توفیق خدمت به بندگانش را در قالبی بسیار زیبا عطا نمود
توفیق صبر و شکر جمیل به من عطا نمود توفیق استقامت و عبادت و سحرخیزی و اذان و نماز و روزه و ورزش و فرهنگ به من عطا نمود مرا عاشق شما عزیزان کرد
که هیچ گونه مشکلی آزارم نمی دهد آنقدر مرا غرق خدمت به بندگان کرده است که فرصتی برای رنجیدن ندارم چنان مشغول شاد کردن قلب مردمان هستم که فرصتی برای ناراحتی ندارم
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
در پرنور کردن این چراغ هرکاری که از دستتان برمی آید دریغ نکنید در گرمتر شدن این تنور عرفانی و روحانی هرکاری که از دستتان برمی آید کنید و هرگز کوتاهی نکنید
خداوند وعده پشتیبانی به نیکوکاران را داده است و همیشه حامی فداکاران عالم بوده است
در دفاع از یک فعال و فداکار یک عارف و عاشق و شاعر و نویسنده در سربلندی و سرافرازی یک ورزشکار و کوهنورد و سحرخیز و شب زنده دار که بهترین سجده ها را در کوه و بیابان دارد و می تواند بهترین دعاگوی وجود شریفتان باشد کسی که بهترین آرزوها را برای قرض داران دارد
هرگز کوتاهی نکنید و دریغ نورزید کسی که به یاد اموات همه شما در قرض الحسنه خدمات ارائه می دهد و ثواب بزرگی نصیب و بهره اموات شما می نماید لایق و شایسته بهترین حمایتهاست
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
جوانمردی نوه غلامرضا تختی در آمریکا
غلامرضا تختی نوه جهان پهلوان غلامرضا تختی که نام پدر بزرگ را برایش انتخاب کرده اند، در حرکتی انسان دوستانه یکی از همکلاسی های خود را از مرگ حتمی نجات داد و البته در این حادثه از ناحیه انگشت آسیب جدی دید.
ماجرا از این قرار بود که در آمریکا و در ایالتی که نوه تختی زندگی می کند، سه نفر در یک نزاع خیابانی، به همکلاسی او حمله می کنند و غلامرضا تختی برای نجات همکلاسی اش وارد این درگیری می شود و دوست خود را از دست مهاجمین نجات می دهد اما انگشت دست راست او به حدی آسیب می بیند که جراحی اش چند ساعتی طول می کشد.