ای کاش که ای کاش که ای کاش نبود
ای کاش نیاز نداشتم که این بیت را بگویم و تاکید کنم که همه جهانیان آن را بشنوند آخر نباید نیازی به این بیت شعر تائب بود
صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
این حرف دل حضرت نوح بود که من گفتم با التماس و خواهش می گفت این درست است که من شما را به سعادت و خوشبختی اجبار کنم و شما اظهار تنفر می کنید ای کاش اینچنین نمی کردید
و باز هم درددل حضرت شعیب بود که می گفت ترازو و میزان را رعایت کنید و کم و گران نفروشید کسی که در اوج فداکاری می باشد و به شما فداکاری تقدیم کرده است با او بدمعامله نکنید
کم و گران و سنگین با او همکاری نکنید ضدهمکاری نکنید خدا را خوش نمی آید این درددل شعیب بود
و درددل همه پیامبران و اولیاء خدا را در این بیت آوردم برای همین اصرار دارم که جهانی شود
ای کاش ضدهمکاری با فداکاران صورت نمی گرفت تا زبان مغرضان و مغروران و منفوران بر جوانمردان و فداکاران دراز نمی شد و تحقیر و تخریب و تضعیف نمی شدند
ای کاش نیازی نبود به ای کاش گفتن تائب در اوج صداقت و ایمان در اوج فداکاری و جوانمردی و ایثار ای کاش دانشمندان و ثروتمندان عالم خیلی زود به امثال تائب توجه و عنایت داشتند
ای کاش نویسندگان و شاعران ما به امثال تائب بیشتر توجه می کردند و زودتر به آنها می رسیدند تا قرض داران و گرفتاران نتیجه های بهتری بگیرند و خدمات آسان دریافت نمایند
ای کاش همه دنیا قدر امثال تائب را با این شاهکار عرفانی و روحانی یعنی صخا بهتر از اینها می دانستندای کاش خداوند خواب را زودتر به چشمان عزیز مصر می رساند
ای کاش یوسف با آنهمه توانائی های خودش سالها بی گناه در کنج زندان قرار نمی گرفت و زودتر از اینها به فریاد دردمندان و گرفتاران می رسید و مغرضان و ناجوانمردان زودتر به زندان می رفتند
کسانیکه جایشان در زندان و یا در گور است چون رحم و غیرت و خجالت ندارند
جای یوسف در زندان نیست در قصر است (تائب)
جای مغرضان و مغروران و منفوران در کنج زندان و یا در گور است (تائب)
بدین شعرتروشیرین زشاهنشه عجب دارم که سرتاپای حافظ را چرا در زر نمی گیرد
رشته ام از دو سرگره دارد این چه آغاز و این چه انجامست (سالک)
این دل صاف کم کم ک شدست سطحی از ترک آه .شکسته تر مخواه. آیینه شکسته را (سهیل)
آدم های ساده را دوست دارم
همان ها که بدی هیچکس را باور ندارند
همان ها که برای همه لبخند دارند
همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند
آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد
عمرشان کوتاه است بس که هر کسی از راه می رسد
یا ازشان سو استفاده می کند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد
آدم های ساده را دوست دارم چون بوی ناب “آدم” میدهند!