بالاخره موفق می شوم چون زیادی امیدوارم

وقتی توفیق چله نشینی و همت و کوشش در علم و عرفان نصیب و روزیت شد وقتی ریاضتهای جان شکار عرفانی را تحمل کردی وقتی با هزاران بلا و مصیبت صبر و شکر جمیل کردی زمانیکه بی گناه و به خاطر خطای دیگران مخصوصا مغرضان و منفوران و مغروران تاوان دادی و از این قبیل حرفها و چیزها با اینهمه امیدت به خداوند روزبروز زیادتر می شود و خودت را به پروردگار نزدیک تر می بینی و چشم و دلت روزبروز برآیات و روایات و احادیث بیناتر و هوشیارتر می شود 

این روند می تواند نظرهای بیشتری را جذب و جلب کند دانشمندان معروف و مشهوری را با تو دمساز می کند قدرتمندان بیشتری را متوجه خودت می بینی 

بر طرفداران تو هرروز افزوده می شود و قدرت و توانائیهای تو در خواندن و نوشتن روزبروز بیشتر می گردد و توفیقات بیشتری نصیبت می گردد 

چون از همه بیشتر مصیبت و بلا می بینی و می کشی دلهای بیشتری را خداوند بسوی تو متمایل می کند و این خیلی خوب است چون روز بروز بالاتر می روی و نگاهها به سمت و سوی تو ویژه تر و مخصوص تر می شود و حرف و حدیث و داستان تو زبان به زبان می چرخد و یکه تاز می شوی 

این مهم را خودت و همه اطرافیانت و همه مردم متوجه می شوند چون می بینند روز بروز داستان تو بیشتر خوانده می شود و به گوشهای بیشتری می رسد 

و همه اینها همان دستهای غیب خداوندی است که وعده داده شده است همان لطف و عنایتی است که خداوند زودتر از اینها عطایت کرده بود و حالا کم کم خودش را بروز می دهد و خودش را نشان می دهد این اثر کارهای خوب و اعمال و رفتار نیک است 

صخا ازمعجزات علم و عرفان   صخا لطف و عنایتهای یزدان 

همه اینها اثرات توجه و عنایت خداوند به نیکوکاران است و امتحان و محک توست ودیگران هم اگر عاقلانه رفتار کنند سهم و بخشی خواهند داشت اگر هم از کوره در بروند سهم و بخشی که خداوند می خواست نصیبشان بکند از کفشان بیرون می رود 

چه بسا انسانهائی که از گرد راه رسیدند و زرنگ بودند و سریع شریک ثوابت شدند و چه بسا انسانهائی که سالها با تو بودند و کم کم خسته شدند و پراکنده شدند و نصیب و روزی خوبی را از دست دادند و بد امتحان دادند چون صبر و شکر نداشتند و خداوند نخواست که عاقبت به خیر شوند و همان بهتر که نیمه کاره رفتند و رها شدند 

خوشا بحال کسانی که تا آخرین قطره زیر باران ماندند و رنگین کمان پاداش آنها شد 

خوشا بحال کسانی که امیدشان را در راه خیرخواهانه و انساندوستانه ای همچون صخا از دست ندادند و ناامید و دلسرد نگشتند و بالاخره موفق و پیروز شدند و لبخند رضایت روزیشان گشت 

و بدابحال کسانی که منتظر پیروزی و سربلندی نماندند و در نیمه راه رفیق نیمه راه شدند هم برای خداوند هم برای دوستان و یاران خداوند 

اگر وعده های خداوند اندکی و یا خیلی به تعویق افتاد برای همین بود که دوستان و مدعیان مشخص و معلوم شوند و راستگو از دروغگو به همه نشان داده شود 

این خاصیت کارها و افراد خیرخواهانه و خیرخواه است خداوند اینچنین محک می زند 

وقتی که شعارت این باشد که بالاخره موفق می شوم این یعنی اینکه به خداوند زیادی امیدواری و با سردی و گرمی آن هم سازگار خواهی بود 

بالاخره موفق می شوم را شعار خودتان قرار بدهید مخصوصا در کار خیری همچون صخا مخصوصا با انسان فداکاری همچون تائب بالاخره موفق می شوم