صخا از دل این شبها بیرون آمد
شب است تاریک است همه خوابیده اند و تو بیداری باید بیدار باشی چون ماموریت داری چون می خواهی برای اکنونیان و آیندگان و حتی برای شادی روح گذشتگان کار بزرگی بکنی
و تو با این سحرخیزیها و شب زنده داریهای خودت آن کار بزرگ را کرده ای صخا از دل همین شبهای تار بیرون آمده و دلهای بسیاری از قرض داران عالم را امیدوار نمود و دلهای بسیاری از ثروتمندان و دانشمندان بزرگ را هم جذب و جلب خودش کرده است این همان معجزه و کرامات این لحظه های عرفانی و روحانیست بهترین لحظه های برای انسانها همین لحظه هاست
قدر این لحظه ها را دانشمندان و عرفای بزرگ دانسته اند دیوان حافظ از دل همین شبها بیرون آمده است شاهنامه فردوسی از دل همین شبها بیرون آمده است
اگر امروز تو هم قدر این لحظه ها را می دانی از برکت نفس گرم همه بزرگان است
معجزات این لحظه های باشکوه از برکت یادی است که از اموات می شود از بزرگان جهان می شود بهتر و بیشتر از خدا یاد می شود این لحظه ها سراسر یاد خداست و نه دیگری
این لحظه ها به انسانی همچون تائب برکت می دهد تا صخا را افتتاح کند و در قالب قرض الحسنه و خیریه به مردم خدمات ارائه بدهد و خداوند هم برکتش را می دهد
فقط صبر و شکر جمیل می خواهد همه مردم جهان به دنبال چنین انسانهائی بوده و هستند کسانی که در دل این شبها گره گشا و نان رسان و مشکل گشا هستند و در اندیشه بندگان خدا به دنبال ایده و نظرهای خوب می باشند
صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
به امید روزی که تائب با همین تلاشهایش نظرهای بزرگان جهان را از برکت سحرخیزی و معجزه های این ثانیه های روحانی جذب و جلب نماید و صخا به شایستگیهای خودش برسد
و ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارهای جهان به صخا توجه و عنایت کنند تا صخا با قدرت و تقویت و امکانات بیشتر و بهتر خدمات کاملا آسان ارائه بدهد و قلبهای فراوانی را خوشحال کند
این دعا و آرزوی تائب است که باعث بیدار خوابی اش شده است این افکار و اندیشه های قرض داران و دردمندان است که تائب را بی خواب کرده است و به تلاش مضاعف واداشته است
چرا تائب با این کار با عظمت و با این همه طرفدار در سطح جهانی با امکانات بسیار ضعیف همت و تلاش می کند باید امکانات وسیع در اختیار تائب قرار بگیرد
تا ایده اش و نظرش که همه روستاهای جهان را گلستان خواهد کرد سرعت بیشتری داشته باشد