کسی که با زحمت به خدا رسیده است
از خودگذشت تا اینکه به خدا رسید اما چگونه از خودش گذشت فقط به خدا فکر کرد و دیگر به هیچ چیزی فکر نکرد دربند هیچ چیزی نبود دربند سلامتی و جوانیش که مهمترین هدیه خداوند بود و باید قدرش را می دانست اما پای خدا که وسط آمد خرج کرد
با ریاضتهای سخت و جان شکار که گفتن و شنیدنش برای بسیاری از شما عزیزان مشکل است قابل تحمل نیست دردناک است
تائب اینچنین به خدا رسید چند شب پیش که مهمان یکی از همسایگان قدیمی بودم همسایه بیست سال پیش که شاهد ریاضتهای سخت تائب در علم و عرفان بود او تعریف می کرد می گفت چقدر خانمت از آن ریاضتها اشک می ریخت و گریه می کرد
فکر می کرد که تو دیوانه شده ای و هرروز نزد من می آمد و گلایه می کرد نذر و نیاز می کرد که تو خوب شوی بعدها فهمیدیم که ریاضت های عرفانی چیست وقتی که آثار و برکات آن ریاضتها را مشاهده کردیم اما واقعا قابل تحمل نبود و مو برتن انسان سیخ می شد
آن یخ شکستنهای زمستان آن روزه های گرم در تابستانها و آن سحریها و افطاریها که فقط با اندک غذائی گرفته می شد همه آنها سخت و جان شکار بود و البته ترسناک و وحشتناک چون همه از سلامتی من می ترسیدند که با این کارها به خطر می افتاد و من هم در جوابش گفتم آیا لازم بود یا نه و ایشان هم گفت آری چنین حرکتی هم برای خودت برای خانواده ات و هم برای ابرسج لازم بود
تا اینکه چراغ صخا روشن و منور شود
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
اکنون می گویم آیا چنین فداکاری با چنین کاری بزرگ در قالب قرض الحسنه و خیریه لایق و شایسته توجهات و عنایات دانشمندان و ثروتمندان حداقل ابرسجی در سراسرایران نیست چه کسانی باید در سطح جهانی مردمان را به سود امثال تائب فداکار که نتیجه اش به دردمندان و قرض داران برمی گردد تحریک و تشویق و ترغیب کنند اینها وظیفه چه کسانی می باشد
چه کسانی باید قدر و ارزش تائب را در صخا بدانند و به دیگران هم بفهمانند به کسانی که تا به حال از تائب غافل و بی خبر بوده اند و حتی ضدهمکاری
کرده اند و با ضدهمکاری زمینه های تحقیر و تخریب و تضعیف تائب را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری فراهم نموده اند واقعا چه کسانی مسئول هستند