درد امروز جامعه ما را از نظر تائب در صخا بشنویم
من از خورشید عشق تو جونم من ازتو توروخودم میدونم
بزار بتاب خورشیدت به جونم بمون ای خود من تا من بمونم
ببین آوای تلخ گریه هامو توئی فقط که می شنوی صدامو
بیا دستم بگیر افتادم از پا نزار جون بسپرم اینگونه تنها
ضدهمکاری و بی تفاوتی و بی توجهی و اینها زمینه هزاران درد دیگر است از جمله سوء تفاهم ها و سوء ظن ها و بسیاری از این قبیل
تائب سرپرست قرض الحسنه و خیریه صخا این چراغ را برای درمان همه دردهای جامعه روشن کرده است چراغی که برای مخصوصا روستاها بسیار باارزش و سودمند است اما دانشمندان و ثروتمندان همان روستا باید قدرشناس این فداکاری و این ایده قشنگ باشند و حمایت و عنایت و همکاری کنند تائب می تواند با جذب و جلبهای خوب خودش از سراسر جهان این مجموعه را تقویت کند و بدون نیاز به کمک دولت روستایش را گلستان کند
یک کارآفرین خوب و نمونه ای که می تواند بهترین حامی و پشتیبان برای دولتش باشد اگر حمایت و عنایت ببیند اگر همکاری ببیند متاسفانه همکاریها با یک فداکار بسیار ضعیف است و یا اصلا نیست من در این قرض الحسنه از هر همشهری خودم یک افتتاح حساب خواستم و سالی صدهزارتومان تقویت این حساب اما اکثرا دریغ ورزیدند من با هزاران زحمت برای مردمم فداکار شدم و باعث افتخار گردیدم
اما مردم من یک سرسوزن همکاری را دریغ می ورزند من از همه دانشمندان و ثروتمندان جهان می خواهم مرا در راه پیشرفت و رشد و شکوفائی این ایده ناب حمایت و یاری کنند
خداوند کمکم کرد عارف و عاشق و شاعر و نویسنده و فداکار شدم چراغ روشن کردم شما هم کمکم کنید تا تقویت شوم و اهداف خداپسندانه ام را پیاده کنم و سربلند و سرافراز گردم من برای خداوند بهترین شدم شما هم در حمایت و همکاری کمکم کنید تا این مقام نوش جان همه قرض داران و گرفتاران شود و روستایم گلستان گردد در یک چشم به هم زدن روستایم گلستان می شود با حمایت و همکاری از تائب فداکار
دروغ و تهمت درد امروز جامعه ما است بی سوادی درد جامعه مانیست چون ضدهمکاری را در بین باسوادان بیشتر می بینیم
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
من از خورشیده عشقه تو جوونم
من از تو، و تو رو خودم میدونم
بذار بتابه خورشیدت به جونم
بمون ای خوده من تا من بمونم
بمون ای خوده من تا من بمونم
ببین آوای شهره گریه هامو
تویی فقط که میشنوی صدامو
تویی تنها که با من هم زبونی
تویی که مثله زندگی میمونی
دلم تنگه نخون آوازه رفتن
دلم تنگه نخون آوازه رفتن
مثله مرگه برام از تو گذشتن
مثله مرگه برام از تو گذشتن
بیا دستم بگیر افتادم از پا
نذار جون بسپرم اینگونه تنها
تو که نیستی ببین چشمام یه دنیاست
دلم سیاه تر از تموم شبهاست
بیا بشکن طلسمه این شبا رو
بیا نابود کن این سایه ها رو
دارم از دست میرم چاره ای کن
بگو باشم فقط اشاره ای کن
بگو باشم فقط اشاره ای کن
دلم تنگه نخون آوازه رفتن
دلم تنگه نخون آوازه رفتن
مثله مرگه برام از تو گذشتن
مثله مرگه برام از تو گذشتن
بیا دستم بگیر افتادم از پا
نذار جون بسپرم اینگونه تنها
تو که نیستی ببین چشمام یه دنیاست
دلم سیاه تر از تموم شبهاست
بیا بشکن طلسمه این شبا رو
بیا نابود کن این سایه ها رو
دارم از دست میرم چاره ای کن