خطرات فشارهای زیاد
از آنجا که فشارها برروی من زیاد بود و در اوج محنت و رنج و سختی زندگی من می گذشت به خداوند پناه بردم خیلی زود و در سن پائین در نوجوانی و جوانی به خداوند پناه بردم
از خداوند کمک خواستم و چهل روز چله گرفتم و با سالخوردگان رفاقت کردم معرفت خرج آن عزیزان کردم تائب شدم شاعر و نویسنده و عارف و عاشق شدم در اوج فعالیت و فداکاری قرض الحسنه و خیریه افتتاح کردم فریادم را در جهان بلند کردم تا با جذب و جلب انسانهای توانا به مردمان خدمت کنم
چون دردکشیده و زجر کشیده بودم همه قرض داران و دردمندان را به خوبی درک می کنم فداکار شدم به امید حمایت و همکاری
خطرات فشارهای زیاد در من احساس می شد صحت و سلامتی مرا به خطر می انداخت اما به فرهنگ و ورزش پناه بردم و در اوج قرار گرفتم اما مغرضان و مغروران و منفوران همچون برادران یوسف بودند و به من رحم نمی کردند و روزبروز این فشارها را زیادتر می کردند
من هم روزبروز علم و عرفانم سجده های شکرم را بیشتر می کردم سحرخیزی و کوهنوردی را به اوج رساندم صبحهای خیلی زود و تاریک در کوههای ابرسج برای کم شدن این فشارها دعا می کردم با خداوند یک طرفه حرف می زدم هرچند جوابی نمی شنیدم اما هدایت می شدم کمک می شدم دستهای غیب بارها و بارها به یاریم آمدند من می دیدم و همه اطرافیان هم شاهد بودند
اذیت و آزار در حد برادران یوسف و زنان هوسبازی بود که یوسف مظلوم را بی گناه به چاه و زندان انداختند من هم تائب در صخا یاد یک یوسف دیگر را در کنعان زنده خواهم کرد تا عبرت جهانیان شود
داستان یک یوسف دیگر را با همان کیفیت به نمایش جهانی می گذارم تا همه مردم جهان ببینند که سوره یوسف یک واقعیت است و در همه دورانها چنین بی شرافتیها و چنین نامردیها و بی انصافیها وجود داشته است
تائب در صخا یک یوسف دیگر است که باید از نزدیک دید و شنید و من همه فیلمنامه نویسان و نویسندگان و شاعران و مفسران آیات پروردگار را از سراسر دنیا به صخا در روستای ابرسج دعوت می کنم تا از نزدیک سوره یوسف را با تائب در صخا تفسیر کنند
خطرات فشارهای زیاد طوری است که ممکن است کفر یک عارف و عاشق را هم در بیاورد و مغرضان اصلا توجهی نداشتند و ندارند
خطرات فشارهای زیاد حوصله یک عارف و عاشق را با همه حرفهایش سر می آورد و این وظیفه انسانهای تواناست بندگان محبوب خدا که خدا را با حمایت و همکاری از یک فداکار همچون تائب در صخا یاری کنند تا خدمات آسان ارائه شود
چرا پیام انساندوستانه تائب با این همه وسعت و گستردگی در قالب قرض الحسنه و خیریه برای نان رسانی بیشتر و گره گشائی بهتر به گوش یک ابرمیلیاردر و یا یک سوپرپولدار نمی رسد چرا خداوند که بزرگ است پشتیبان نیکوکاران است فرشتگان و افراد صالح هم از پندار و گفتار و کردار نیک خشنود و راضی هستند پس چرا فریاد تائب با این همه وسعت به گوش دانشمندان و ثروتمندان علیرغم اینترنت نمی رسد آیا سحر و جادو نیست آیا نمی تواند یک طلسم دست و پای این عاشق را بسته باشد آیا پای چشمهای شور و دلهای سیاه در بین نیست در میان نیست
بدین شعر تروشیرین زشاهنشه عجب دارم که سرتاپای حافظ را چرا در زر نمی گیرد
فشارهای زیاد برروی مظلومان همه از ضدهمکاریها و بی تفاوتیها بوده است از بخل و کینه ها و بغض ها بوده است و الان هم می باشد و دستهای غیب از آستین بهترین انسانها و بزرگترین انسانها یک روز بیرون آمد و برسینه همه سختیها و محنتها زد
آرزو و دعای تائب سرپرست مظلوم و عاشق صخا کاش یک ابرمیلیاردر و یا یک سوپرپولدار یک درصد از ثروتش را در قالب یک افتتاح حساب در صخا اختصاص می داد تا خدمات راحت و آسان ارائه بدهم و بدون دغدغه کار خداپسندانه انجام بدهم و بعد از سالها سختی سربلند شوم
کاش همه مردم یک افتتاح حساب در صخا داشتند و سالی صدهزارتومان تقویت حساب داشتند تا با وجود معوقات و ضدهمکاریها راحت و آسان خدمت کنم و فشاری برمن نباشد کاش فداکاران به نحو احسن حمایت و همکاری ببینند
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید