چه واسطه ای شده ام با صخا

از اینترنت هم می شود به بهشت رفت به شرط فعالیت و فداکاری و حمایت و همکاری از فداکاران تشویق و تقویت و ترغیب و تبلیغ فداکاران ارزش و ثواب بسیار فراوانی دارد با تائب در صخا یارو یاور شوید خدامی بیند و می شنود فقط خدا 

یکی باید واسطه شود بین ضعیفان و توانگران بین بی زبانها و زبان دارها واسطه بین خداوند و بندگان شاید بسیاری از بندگان یاد ندارند از خداوند کمک بخواهند من به همه آنها با صخا یاد می دهم که چگونه می شود با یک ایده مناسب با خدا و بندگان دانشمند و ثروتمندش بخاطر ضعیفان و به عشق قرض داران و دردمندان رابطه ای خوب و نزدیک برقرار کرد آنقدر نزدیک که به جائی برسم تا در یک چشم به هم زدن تخت بلقیس را با اسم اعظم برای سلیمان بیاورم تا خداوند را با هم شکر کنیم از خداوند خوشحال و راضی باشیم 

من سالها برای این واسطه شدن و به این مقام رسیدن ریاضت کشیده ام دعا کرده ام آرزو کرده ام سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده ام با شیطان و یارانش به تنهائی اما با سحرخیزی و کوهنوردی و نماز و روزه و فداکاری جنگیده ام با صبر و شکر جمیل به جنگ شیطان و یارانش رفتم تا موفق و سربلند و سرافراز شوم من کاری کرده ام که هیچ کس نمی تواند مگر کسی که به اشعار حافظ و سخنان بزرگان جهان و آیات پروردگار مسلح شود وگرنه امکان ندارد واسطه شد و به این مقام والا رسید 

اینکه پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت    اجر صبریست که در کلبه احزان کردم  

من پای ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارها را به ابرسج باز کرده ام پای کوهنوردان و طبیعت دوستان را باز کرده ام پای دانشمندان و ثروتمندان مشهور را به ابرسج از طریق صخا باز کرده ام من دلهای توانگران را جذب و جلب کرده ام نمایندگان آنها جهت امتحان و آزمایش مردم آمدند و آنها را چند سالی محک می زنند خنده دار است آنها می گویند برای تحقیق آمدیم تا صخا را برای گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی پروپیمان کنیم 

متاسفانه غیبت و تهمت موج می زند اینجا آمادگیش را ندارند می گویند نمی خواهید این چراغ را پرنور کنید چرا حمایت و همکاری از فداکاران و پرنور کردن یک چراغ روشن ثواب و ارزش دارد ضدهمکاری و غیبت و تهمت عدم حمایت و همکاری و معوقات با صخا این مجموعه قرض الحسنه خیرخواهانه گناه دارد خداوند خیر و برکتمان را خواهد برد نباید اینچنین باشیم 

آری آری کسانی که برای حمایت و همکاری تائب با صخا بلند شده اند و پایشان به ابرسج باز شده است آنها دستهای غیب خدا هستند وعده های خدا هستند و هیچ چیز و هیچ کس مانعشان نمی شود فقط با خاطره ای بد از اینجا می روند دلهای سیاه و چشمهای شور را سوغاتی می برند 

و این برای ما بد می شود خوب نیست خواهش می کنم جلوی مهمانان غریبه مرا شرمسار و خجل نکنید 

من پای فرشته ها را مثل حضرت لوط به خانه ام به صخا باز کرده ام این داستان صخاست داستان فداکاری تائب و خانواده فداکارش است من می خواهم راحت و آسان گره گشا و نان رسان و مشکل گشا بشوم پس نباید عده ای با شیطنت و تعداد زیادی با بی تفاوتی کارم را برای مدتی سخت و مشکل کنند من نام آنها را فاش می کنم من به همه مردم می گویم که چرا بی خیر و برکت هستیم 

آبروی هرچه نان بر و بخیل و حسود را می برم دلهای سیاه و چشمهای شور را با صخا از کاسه درمی آورم من واسطه هستم با من بدتا نکنید تا درهای خیر و برکت هم برویمان باز شود بعد از دروازه رحمتی که سالها پیش باز کرده ام 

خواهش می کنم کسانی که برای افتتاح حساب و تقویت حسابهایشان از شما سوال می کنند حقیقت را کتمان نکنید داستان وامهای بدون کارمزد و بدون چک و سفته صخا را عنوان کنید داستان فداکاری و جوانمردی من و خانواده ام را بگوئید  تا نقاط قوت تقویت شوند و نقاط ضعفها از بین بروند (تائب)

فداکاران مردم را تحریک به صداقت و ایمان می کنند (تائب)