یوسف عزیز مصر شد
مجموعه این مطالعات از تائب انسانی فرهیخته با روحی تعالی جوی و عارفانه و قلبی انسان دوست ساخت
یوسف عزیز مصر شد این هم از عملی شدن وعده های خداوند به نیکوکاران خداوند فرمود اجر نیکوکاران ضایع نمی شود این هم یوسف این هم اجر و پاداشش که به نحو احسن داده شد حتی کافران وعده های خداوند را برنیکوکاران محقق و حتمی می کنند از جاهائیکه فکرش را نمیکنیم
روزی بود که همه سوء تفاهم ها و سوء ظن ها برطرف شد روزی بود که شیطان مغلوب شد و دوستانش را با هزاران هزار اندیشه های باطل درباره نیکوکاران تنها گذاشت و آبرویشان را برد برادران یوسف حیثیتشان در این روز رفت
زلیخا و دوستانش همگی رسوا و خوار و زبون شدند یعقوب نبی و یوسف سربلند و سرافراز شدند و دلهای فراوانی را خوشحال کردند
تمام آن مکرها و فریب ها و دروغ ها و سرزنش ها و گلایه ها و ضدهمکاری ها و عدم حمایتها و همکاریها همه و همه رو شدند و خداوند آنها را رسوا کرد
یوسف عزیز مصر شد تا عاشقان خدا سربلند و سرافراز شوند و دوستان شیطان شرمنده و خوار و رسوا گردند
تائب سرپرست قرض الحسنه صخا سالهاست به عشق و به یاد همین روزی که یوسف عزیز مصر شد در راه نیکوکاری و عشق به خداوند به سیم آخر زد سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده است و با مقالات و اشعار فراوان به ارائه نمایش خداپسندانه در سطح جهانی پرداخته است
تا زمین و زمان را که سربازان گوش به فرمان خداوند هستند برای مستجاب شدن دعا و آرزوهایش تحریک و تشویق و تقویت نماید
هرچند که خداوند نیازی به هیچ اسباب و وسیله ای ندارد فقط بگوید موجود شو موجود می شود و همه کسانی که از خداوند اطاعت می کنند هم همینطور به هرچه بگویند موجود شو موجود می شود این لطف و عنایت و وعده خداست به نیکوکاران عالم
اما باید زحمت کشید و خودت را به نمایش گذاشت تا باعث عبرت ودرس دیگران بشود و داستان زندگی نیکوکاران و دشمنان آنها دهان به دهان بچرخد و همه را در دنیا بهره مند سازد
داستان تائب در صخا را به گوش ابرمردان جهان دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم
یوسف عزیز مصر شد و یک دنیا سوء تفاهم و سوء ظن برطرف گردید خداوند امثال تائب را هم به وعده های خوبی که به نیکوکاران داده شده است برساند تا همه نمایش دستهای غیب را بدینوسیله پس از سالها صداقت و ایمان و فداکاری مشاهده نمایند
داستان صخا را به گوش خیرین بزرگ جهان برسانیم (تائب)
اما استون و اندرو گارفیلد از شهرت خود به نفع خیریه ها استفاده کردند. یک روز صبح آنها در حالی که صورت شان را با کاغذی پوشانده بودند، برای خوردن صبحانه از خانه شان در نیویورک بیرون آمدند. روی برگه نوشته شده بود: «ما غذا می خوریم در حالی که دوربین های بسیاری روی ما زوم است. اما این را بدانید که ما احتیاجی به توجه نداریم، آنان که محتاج توجه هستند، خیریه هایند.»