گریه کردن تائب با صخا

صخا عشق من است چشمهای مرا گریان کرد اشک مرا بخاطر قرض داران و دردمندان درآورد کسانی را شاهد بودم که در اوج گرفتاری و محنت و رنج به من مراجعه می کردند آنها منتهای سختی و عذاب را متحمل می شدند آنها به من قدرت بیشتری می دادند 

تا بهترو بیشتر به خداوند نزدیک و نزدیک تر شوم ساعتهای بیشتری را بخاطر آنها در کوه و صحرا و به یاد آنها با خداوند درد دل می کردم و اشک می ریختم بخاطر آنها دعاهای من رنگ و بوی خاصی می گرفت بخاطر آنها عاشق پیامبران شدم و سخنان آنها را خوب می فهمیدم 

درمجموع گریه خوب است دل انسان را صاف و نرم می کند گریه ای که برای گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی باشد اوج گریه است و خداوند این گریه را دوست دارد و هرقطره اشکی که اینچنین ریخته می شود در و گوهر است و نزد خداوند قیمت فراوانی دارد 

به اندازه دنیا و آخرت قیمت دارد گریه بحال دردمندان و گرفتاران و همچنین اسیران خاک کسانی که می توانستند با ثروت و موقعیت و اعتبار و آبرویشان چراغ روشن کنند اما نکردند می توانستند چراغهائی همچون صخا را تقویت و پرنور کنند اما نکردند و رفتند و زیر خروارها خاک خوابیدند 

گریه به حال اینها ارزش دارد باعث تحریک و تشویق همه کسانی که زنده اند و ثروت و قدرت دارند و هنوز زیر خاک نرفته اند می شود 

من برای رضای خداوند گریه می کنم تا چراغ روشن صخا تقویت و پرنور شود و نه تنها ابرسج را که همه روستاهای جهان را چراغانی کند نورافشان کندمن گریه را دوست دارم و این قرض داران و مستمندان و دردمندان هستند که اشک مرا براحتی در می آورند 

خداوند را بخاطر این اشکها شکر می کنم و این اشکها را با احترام به یاد همه گرفتاران دنیا می ریزم کسانی که از جنگ و خونریزی ها زجر می کشند ناموسهائی که بخاطر جنگ و خونریزی آسیب می بینند 

من شاگرد شیخ ابوالحسن خرقانی هستم که می فرماید اگر آنطرف دنیا بشنوم خاری به پای کسی رفته است من آن درد و رنج را در پای خودم احساس می کنم من شاگرد بایزید بسطامی هستم که می فرماید از خود گذشتی رسیدی 

پس عزیزان دانشمند و ثروتمند و ستاره های محبوب دنیا قدر و ارزش اشکهای تائب را بدانید و توجه و عنایت و حمایت داشته باشید تا دلسوزان و فداکاران سربلند و سرافراز شوند و دلهای سیاه و چشمهای شور کور شوند 

صخا از معجزات علم و عرفان    صخا لطف و عنایتهای یزدان  

این دلهای شاد سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم است که اشک شوق تائب را در صخا در می آورد و قطراتش به اندازه زمینها و آسمانها ارزش دارد 

به حال کسانی گریه می کنم که در اوج توانائی لیاقت حمایت و همکاری با فداکاران را ندارند (تائب) 

گریه می کنم به حال کسانی که سنگ برسرراه نیکوکاران می ریزند و سدراهشان می شوند و دستهای غیب را نمی بینند (تائب) 

گریه ام برای کسانیست که لیاقت روشن کردن چراغی را از برای قرض داران و لیاقت تقویت و پرنور کردن چراغهای روشن را ندارند(تائب) 

گریه می کنم برای کسانی که درتخریب و تحقیر و تضعیف فداکاران کوشش می کنند (تائب) 

اشک شوق می ریزم برای همه کسانی که در حمایت و همکاری با فداکاران از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند (تائب) 

گریه می کنم برای همه کسانی که با وجود اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات پروردگار ازبرادران یوسف تقلید می کنند (تائب) 

گریه می کنم برای همه کسانی که به تقلید از برادران یوسف و فرعونها و ابولهبها و نمرودها زندگی کردندو از این دنیا رفتند (تائب)  

گریه می کنم برای کسانی که دربند یک انسان عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری نیستند (تائب)