این ساعات به یاد حسین و کودکان معصومش در صخا کار می کنم

همیشه به یاد مظلومان و معصومان هستم اصلا صخا را به عشق سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم روشن نگه داشتم و سعی در تقویت و پرنور کردنش

می کنم اما این ساعات نزدیک تاسوعا و عاشوراست ویژه و مخصوص مظلومان و معصومان عالم است 

هشدار و اخطاریست به همه کسانی که نقش یزید را در زندگی معصومان و مظلومان بازی می کنند فرقی ندارند کسانی که با ضایع کردن دستمزد کارگران به حقوق زن و بچه های دیگران و سالخوردگان مظلوم تجاوز می کنند و یا کسانی که به زیردستان ظلم و جوروجفا می کنند و یا کسانی که سزای خوبی را به بدی می دهند و یا آن کسانی که عاق والدین هستند همه اینها به تقلید از یزید زندگی می کنند 

ما می توانیم به تقلید از حسین و اقوام و اصحابش زندگی کنیم که همگی از سوی ناجوانمردان و دلهای سیاه و چشمهای شور بخیلان ظلم و ستم دیدند 

این اوج ناجوانمردی است که لشکر فراوانی به تقلید از برادران یوسف مظلومی را و مظلومانی را با بخل و کینه در نهایت قساوت قلب قتل و عام کنند و یا به اسارت ببرند این اوج رذالت و پستی و خواریست 

دنیا ارزش این کارها را نداشته و ندارد حیف از این دنیا نیست که انسان اوقاتش را به بخل و کینه بگذراند و یا با بخیلان و مغرضان و مغروران و منفوران سپری کند واقعا حیف است 

لذت دنیا به حمایت و عنایت و همکاری با مظلومان و معصومان است دنیا زود گذر است پس چه بهتر که لکه ننگی برپیشانی خودمان نزنیم ضدهمکاری با فداکاران عدم حمایت و همکاری با فداکاران و عاشقان و نیکوکاران و مظلومان ننگ و عار است 

در عوض حمایت و عنایت و همکاری با نیکوکاران در اوج صداقت و ایمان و فداکاری افتخار و عزت است 

نباید با وجود داستان حسین و یارانش عده ای باز پیدا بشوند و سالها برجوروجفا به مظلومان اصرار و پافشاری کنند حق زن و بچه دیگران را پایمال کنند در جوروجفا به دیگران دست به دست هم بدهند واقعا شرم آور است و بی انصافیست 

جای دیگری را به ناحق و تحت تاثیر زورگویان ناعادلانه و نابرابر گرفتن بی انصافیست و بی انصاف کسی است که سرحسین را بریده است 

حقوق کارگر را که دلخوشی زن و بچه هایش و دوستان و اقوامش است را ضایع کردن نان کارگر را بریدن نان دیگران را بریدن بی انصافیست و بی انصاف کسی است که سرحسین را بریده است 

سزای خوبی را به بدی دادن بی انصافیست و بی انصاف کسی است که سرحسین را بریده است 

غیبت و تهمت و سرزنش و گلایه و سوء تفاهم و سوء ظن نسبت به یک انسان عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری بی انصافیست و بی انصاف کسی است که سرحسین را بریده است 

به بی انصافها بگوئید دست از بی انصافی بردارند چون بی انصاف به کسی می گویند که سرحسین را  بر ید (تائب) 

حواسمان به یاران فداکار بیشتر باشد (تائب) 

من به یاد حسین در این ساعات جلوی درب مسجد ایوب گل ابرسج جنب صخا را آب پاشی می کنم جلوی دفتر صخا را آب پاشی می کنم تا حضرت خضر این ساعات بامداد به این چراغ توجه و عنایت داشته باشد و تقویت و پرنورش کند 

تا دلهای دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های دنیا به سمت و سوی صخا متمایل گردد تا بتوانم با تقویت صخا خدمات راحت و آسان ارائه بدهم من وظیفه ام را بالاتر از توانم انجام داده و می دهم و هرکاری را که لازم و واجب هست کرده ام بقیه اش با خداست اجر همه شما با یزدان پاک 

خِضر بر اساس برخی روایات اسلامی، از پیامبران و بر اساس برخی دیگر از روایات. بنده صالحی بود. بسیاری از مفسرین همراه موسی و یوشع بن نونرا در داستانی که در سوره کهف آمده است؛ خضر می‌دانند. از معجزاتش این بود که روی هر زمین خشکی می‌نشست، زمین سبز و خرم می‌گشت و دلیل نامش، خضر (سبز) نیز همین است. زندگی خضر، از قبل از زمان موسی تا زمان حاضر، و ادامهٔ زندگیش تا آخر الزمان، مورد اتّفاق مسلمانان - است.مجموعهٔ روایات، مؤیّد آن است که خضر، طولانی‌ترین عُمر را در میان فرزند آدم دارد.

خضر از شاهزادگان بود و پدرش مال و نعمت بسیار داشت. اما خضر دوستدار حکمت بود و به راه پیغمبری می‌رفت، و تا در خانوادهٔ خود بود، به راهنمایی گمشدگان و دستگیری بینوایان می‌پرداخت و چون به پیغمبری رسید به راهنمایی قوم ذوالقرنین فرمان یافت. ذوالقرنین جهانداری آگاه بود و خضر را گرامی داشت و خداپرستی وی را ستایش می‌کرد و در کارها با وی مشورت می‌کرد و کار دین و شریعت مردم را به او محول می‌ساخت.

ذوالقرنین عمری دراز داشت اما عمر جاویدان می‌خواست و در کتاب‌ها خوانده بود که در جهان چشمه‌ای هست نامش آب حیوان یا آب حیات که هر که از آن بنوشد عمر جاوید یابد. پس راز آن را از خضر پرسید و خضر نشانی‌ها که می‌دانست می‌گفت و چون معلوم شده بود که جای چشمهٔ آب حیات در ظلمات است، ذوالقرنین عزم راه کرد و خضر و الیاس را با خود همراه کرد که الیاس نیز از برگزیدگان روزگار بود. مدت‌ها در سرزمین تاریک جهان گردش کردند و از هر آبی و چشمه‌ای امتحان کردند اما خوردن آب حیات ذوالقرنین را نصیب نبود و خضر و الیاس در جستجو به آب حیات رسیدند و از آن نوشیدند و اثر آن را دانستند و چون به ذوالقرنین خبر رسید هرچه جستجو کردند دیگر آن چشمه را نیافتند و چون مدت سفر دراز شده بود و آذوقه کم داشتند برگشتند تا دوباره با اسباب فراهم بروند. اما عمر ذوالقرنین به سفر دوباره نرسید و بدینسان خضر و الیاس عمر جاوید یافتند و می‌گویند الیاس در جوانی کشتی‌بان بود و سفر دریا دوست می‌داشت و بدین سبب وی بیش‌تر در دریاها به سر می‌برد و گمشدگان و درماندگان را راهبری می‌کند و خضر در خشکی‌ها به سر می‌برد و هر که در خدمت مردم و راستی و پا کی کوتاهی نکند و دیدار خضر را دریابد و از او حاجت بخواهد حاجتش برآورده شود و هرچه از او بپرسد جواب درست بشنود.

همانطور که خداوند وعده داده است که اجرنیوکار را ضایع نمی کند من در این وقت سحرگاهان و بعد از سالها صبر و شکر جمیل برهمه دشواریهای روزگار این ساعات از خداوند به نام و به یاد حضرت خضر چراغ صخا را تقویت و پرنور می خواهم و به همین منظور به یاد حسین مظلوم و کودکان معصومش جلوی دفترصخا را آب پاشی می کنم و منتظر قدمهای حضرت خضر در صخا می مانم 

عملی که سالها برای دیدار خضر انجام داده ام و الان هم انجام می دهم و کمتر کسی در جهان این کار را می کند آب پاشی جلوی مسجد و دفتر کار صخا در این وقت سحرگاهان از رودخانه پرآب ابرسج که کار همیشه من است مخصوصا شبهای جمعه که روایات زیادی داریم یا خضر نبی یا الله اجر همه شما با یزدان پاک