خودم را برای دعا بیدار کردم
کاری که از دست ما برمی آید دعا کردن برای دیگران است برای همه کسانی که مظلومانه گرفتار درد و رنج هستند و با وجود این همه عظمت و بزرگی خداوند باز اسیر بحرانها و طوفانها می باشند من وظیفه خودم می دانم تا برای همه دعا کنم
از خداوند می خواهم درهای خیر و برکت را بروی ما باز کند و البته ما را سحرخیز و عاشق و کوهنورد بگرداند تا قدر و ارزش خیر و برکت خداوند را بدانیم و با حمایت و همکاری و عنایت خداپسندانه شکرگزار باشیم
بهترین ثانیه ها و دقایق را برای دعا انتخاب کرده ام سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیدم تا بتوانم در این ساعات عرفانی و روحانی برای همه دعا کنم مخصوصا برای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم دنیا
دعا می کنم تا با جذب و جلب افراد توانا از سراسر دنیا چراغ صخا را تقویت و پرنور بگردانم تا با خدمات راحت و آسان دلها را شاد نمایم
برای اینکه بتوانم این ساعات را از دست ندهم سالها به تمرین پرداخته ام سالها در جستجو بوده ام تا رسیدم
همه ما می دانیم و می فهمیم که در این لحظه های سحرگاهان چه اندازه دعا و آرزوهای خیر ارزش و ثواب دارد بی نهایت می باشد
خداوند را می توانیم با درست فهمیدن این ساعات بشناسیم و در قلب خودمان جا بدهیم چون خداوند اینگونه در دلها جا می گیرد و در این ساعات است که پروردگار نام و یادش را در دلها محکم می گرداند و شیطان را از ما دور می سازد
دلهای خودمان را در این ساعات بهتر می توانیم عاشق مردم دنیا کنیم و دلهای آنها را هم متصل و جذب و جلب نمائیم در این ساعات است که می توانیم عشق و عاشقی خودمان را به همه دنیا ثابت کنیم
کسی که در این ساعات خودش را بیدار می کند نمی تواند منظور و هدفی جز خداوند داشته باشد از آنطرف خودش را بزور می خواباند تا بدنش تامین شود و برای بیداری در سحرگاهان آماده و مهیا گردد آفرین به همه سحرخیزان جهان
داستان صخا را به سحرخیزان جهان برسانیم داستان تائب سحرخیز و کوهنورد را به همه سحرخیزان و کوهنوردان دنیا برسانیم