داستان خانه کوهنوردان ابرسج
برگردیم به عقب به سالها پیش که پول ارزش داشت و تائب شاهد قطع و قلع و قمع درختان ابرسج درمسیر آبشار بود یک روز صبح زود به دیدار پدربزرگم رفتم سالهای آخر عمرش بود باغی داشت در مسیر آبشار یک دوره درختانش را داده بود و این بار هم معامله کرده بود تا درختان باقی مانده را هم ببرند
گفتم من این پول را به تو می دهم بگذار درختان برای کسانی که به کوهنوردی و گردشگری می آیند بماند آن سالها هنوز آبشار ابرسج برای بسیاری از عزیزان
نا آشنا بود و کسی مثل حالا توجه و عنایت نداشت و فقط خودم آنهم نه برای طبیعت گردی که برای ریاضتهای عرفانی سجده و وضو و رازونیاز می رفتم
اما احساس می کردم یک روز ابرسج مورد توجه عاشقان طبیعت قرار می گیرد
خداوند را شکر می گویم قبول کرد و به من داد تا مانع از قطع درختان بشوم اگر درختان قطع می شدند تا حالا اثری از آن باغ باقی نمانده بود چون در مسیر سیل قرار داشت و مثل بسیاری از باغهائی که درختانش قطع شدند با رودخانه یکسان شدند
وامروز سید مجتبی سید هاشمی وسیله ای شد تا بتوانم با کمک ایشان کلنگ خانه کوهنوردان را در همان باغ بزنم و زمینه جذب و جلب وتوجه عاشقان طبیعت را فراهم نمایم و البته زمینه پیشرفت و رشد و شکوفائی روستایم را
من متفاوت از همه خیرین و نیکوکاران وقت و جسم و جان و پولم را به کوهنوردان اختصاص دادم این باغ با درختانش شاهد سجده های یک عاشق و عارف در اوج جوانی بودند دامداران و دامهائی که در آن مسیر رفت و آمد می کردند شاهد سجده های تائب بودند
آنها الان از آن روزها یاد می کنند و می گویند با خودمان می گفتیم این یارو بیکار است دیوانه است خل شده است و امروز وقتی کوهنوردان بزرگ را در آن باغ می بینند پی به عظمت و بزرگی سجده های شکر تائب می برند که ابرسج را صاحب خیر و برکت عظیم کرده است و دلهای همه شاد می شود
کودکانی که الان صاحب زن و بچه هستند و آن روزها مشغول دامداری بودند و کمک پدرانشان بودند و الان آن پدران زنده نیستند
سی سال پای این قضیه محکم ایستادم تا امروز درخت دوستی من به بار نشست و مورد توجه وعنایت کوهنوردان عزیز قرار گرفت
این بود داستان خانه کوهنوردان ابرسج امیدوارم دلهای دریا و قلبهای شیر پشتیبان امثال تائب در همه دورانها و در همه روستاها و شهرها باشند
تائب کسی که حامی و پشتیبان فرهنگ و ورزش روستاست و به تنهائی جای همه را پرکرده است و روزی دو سه ساعت به کوهنوردی پرداخت تا این فرهنگ خوب و زیبا را در روستایش به خوبی جا بیندازد و پای کوهنوردان بزرگ را به ابرسج باز کند همه اینها از معجزات و کرامات عشق است