یوسف عزیز مصر می خواهد تا سربلند شود
من عاشق یوسف صدیق هستم در اصل بوی یوسف می دهم همان کسی که بی گناه و عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری گرفتار رنج و بحران و چاه و زندان شد باز ساده و مظلوم فرمود فقط خدا (تائب)
صخا فرماندهی دارد چو یوسف که زندان می شود از او گلستان
چنین فرماندهی پیروز باشد که روزوشب بود در فکر یزدان
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
دو طرف ترازو باید مساوی شود یک طرف یوسف در اوج صداقت و ایمان و فداکاری و سالها صبر و شکر جمیل برجوروجفای مغرضان و مغروران و منفوران و یک طرف عزیز مصر در اوج قدرت و ثروت و عزت و جاه و جلال وقتی دو طرف ترازو مساوی شد سربلندی و سرافرازی سعادت و خوشبختی و خوشحالی و خشنودی نصیب و روزی همه می شود حتی بخیلان و ناجوانمردان با دلهای سیاه و چشمهای شورشان بهره مند می شوند
فداکاری هم حمایت و همکاری می خواهد تا جواب بدهد در غیر اینصورت نمی شود که نمی شود
یوسف سالها در اوج بی گناهی و سادگی و مظلومیت گرفتار محنت و مصیبت و بلا بود چرا چون دو طرف ترازو مساوی نبود وقتی که عزیز مصر آمد و در اوج قدرت و عظمت قدر و ارزش صداقت و ایمان را فهمید و دانست آنوقت همه چیز جواب داد صداقت و ایمان جواب داد فعالیت و فداکاری جواب داد صبر و شکر جمیل جواب داد عشق و دلدادگی هم جواب داد خدا جواب داد پس مهم است باید دو طرف ترازو مساوی باشد تا جواب بدهد
دانشمندان و ثروتمندان به تقلید از عزیزمصر حواسشان به یاران فداکار و مهربان بیشتر باشد نیازی نیست که آنقدر صبر کنند تا خداوند در خواب هشیار و بیدارشان کند چه اشکالی دارد داستان یوسف را در بیداری و با حمایت و عنایت و همکاری از تائب عاشق و فداکار تفسیر کنند و خداوند را یاری نمایند
خداوندی که وعده حمایت و پشتیبانی به نیکوکاران را داده است خداوندی که به آنها قدرت و ثروت داده است علم و دانش و توانائی داده است تا با حمایت و همکاری از فداکاران امتحان و آزمایش خوب و در خور شانی پس بدهند
تائب دعا و آرزو می کند روستایش گلستان شود و دلهای سالخوردگان و مظلومان را شاد و خرسند می خواهد چه اندازه قشنگ می شود وقتی ستاره های محبوب دنیا را از این دعا و آرزوی ناب و ارزشمند با وجود اینهمه اصرار و پافشاری باخبر و آگاه کنیم تا عنایت و توجه داشته باشند
فرهنگ حمایت و همکاری با فداکاران چه اندازه قشنگ است با تائب در صخا و درروستای ابرسج این فرهنگ خوب و عالی را در همه روستاهای دنیا جا بیندازیم به نظر می آید که ثواب و ارزش فراوانی داشته باشد اینطور به نظر می رسد نمی رسد
یوسف در زندان به خزانه داری مصر فکر می کرد نصیب و روزیش شد چرا چون دعا و آرزویش این بود که دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را شاد کند گناهکاران و خطاکاران را در اوج پستی و بی شرافتی ببخشد خداوند را بخاطر تعبیر خوابش که محقق بشود شکر بگوید پدری دانشمند را سربلند و سرافراز کند روح بزرگوارانی چون ابراهیم خلیل و اسحاق را شاد و خرسند نماید و خداوند را شکر و سپاس فراوان بگوید و همه کافران را موحد و یکتاپرست نماید همه اینها را در یک چشم به هم زدن پس از سالها صبر و شکر جمیل انجام داد و به نمایش گذاشت این خاصیت یکتاپرستان است و بسیاری از این قبیل اجرهمگی با یزدان پاک تائب نیز به تقلید از یوسف صدیق همین دعا و آرزویش است و سالهاست اصرار و پافشاری و صبر و شکر جمیل دارد