استقامتی زیبا یا همان صبر و شکر جمیل

میزان اعتماد و اعتبارت به خدا برقدرت صبر و شکر جمیلت می افزاید به طوری که در اوج بلاها و مصیبت ها تحمل و استقامتت حیرت انگیز می شود چرا چون می دانی و فهمیده ای که همه چیز از خداست و به او برمی گردد 

نیکوکاران اینچنین هستند که مورد قبول درگاه خداوند می باشند و خداوند آنها را از همه بیشتر و بهتر دوست دارد و در کتابهای آسمانی از آنان بوفور نام برده است که پیامبران اسوه صبر و شکر جمیل هستند  

و تائب فداکار سرپرست یک مجموعه ارزشمند در قالب فرهنگ و ورزش از همان ابتدا و شروع کار رمز و راز پیشرفت و رشد و شکوفائیش را در صبر و شکر جمیل می دانست و اینچنین هم عمل کرد 

چون کار خداپسندانه بود و هست و در راه گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائیست این قدم پرخیر و برکت برای همین تحمل و صبر و شکر بربلاها و مصیبت ها جمیل و زیبا شد تا به اهداف بلند و ارزشمند خودش برسد  

از آنجا که این کار قرض الحسنه و خیریه هم هست طبیعتا مشکلات هم زیاد هستند مهمترین مشکل معوقات می باشند که بلای جان قرض الحسنه ها و فداکارانی همچون تائب خیرخواه و انساندوست می باشند و هزاران مرض و درد به جان عزیز و شریفش می اندازند مثل سوء تفاهم ها و سوء ظن ها که بوفور می بینیم و بخل و کینه ها و غیبت ها و تهمت ها و سرزنش های موجود که طبیعی می باشند 

و از همه بدتر ضدهمکاریهاو یا عدم حمایت و عنایت و همکاریها هم در نوع خودش بلای جان چنین انسانیست 

و اینجا صبر و شکر جمیل به فریاد چنین کسی می رسد تا بتواند کم کم و در گذر زمان از این مرضها درمان بشود  وجود انسانهای باسواد و بافرهنگ و البته توانا ضروری هستند که باید کم کم توجه آن عزیزان را جلب کرد  

صبر و شکر جمیل یک توفیق بزرگیست که البته نصیب و روزی نیکوکاران در طول تاریخ شده است و داستانهای فراوانی هم شنیده ایم که شیرین و جذاب و عبرت آموز هستند مثل داستان یعقوب نبی و یوسف صدیق که تا روز سربلندی سالها صبر و شکر جمیل کردند که کار خودشان بود 

و البته مزد و پاداش خوبی هم عطایشان شد و مورد تشویق و ترغیب و تحسین پروردگار واقع شدند  و همه حیران ماندند  

پروردگار بزرگ و داناست و از ما در برابر بخیلان و هوسبازان صبر و شکر جمیل خواسته است برای همین داستان یوسف را به ما ارائه نموده است تا خوب بشنویم و تسکین همه دردهایمان باشد که از ناحیه دیگران برما تحمیل می شود 

تائب سالهاست برهمه این دردها که واقعا هم جان شکار بود و هست صبر و شکر جمیل کرده است و خداوند را شکر می کنم که داروئی بنام داستان یوسف برمن نازل کرده است و آن را شبانه روزی سه چهار بار مصرف می کنم و هرروز و هرهفته چیزهای تازه تری می فهمم 

و برقدرت اشعار و مقالاتم می افزاید تا داستانم کم کم به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر در سراسر دنیا برسد تا بلکه متوجه من بشوند که تقویت و پرنور گردم و سرافراز و سربلند شوم و همه را خشنود سازم امیدوارم اجرهمگی با یزدان پاک و بزرگ و بلند مرتبه