بهترین بنده خدا کیست
بنده ای که نان رسان و گره گشا و مشکل گشاست و در راه سواد و فرهنگ زحمت می کشد درراه خدادوستی و عشق به خداوند که در همه زمینه ها بهترین است بی نهایت تلاش می کند فعالیت و فداکاری دارد درراه بیداری و هوشیاری اطرافیان از دل و جان مایه می گذارد
و در اندیشه سعادت و خوشبختی مردم قدمهای محکمی برمی دارد آنقدر در راه سواد و فرهنگ همت کرده است که پندار و گفتار و کردار نیکش به اوج رسیده است و بسیاری از این قبیل که هرکدام از ما بهتر و بیشتر می دانیم و می فهمیم این بنده باید بنده خوبی برای خداباشد که حداقل مزد و پاداشش حمایت و عنایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هاست که تقویت و پرنور بشود و موفق و سربلند گردد که همه را خوشحال کند
کسی که شعارش خشنود کردن سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم است کسی که دعا و آرزویش سربلندی و سرافرازی در راه عشق و علم و عرفان است این می تواند بهترین بنده پروردگار باشد کسی که در این حد چوب بخیلان و هوسبازانی را می خورد که دربندش نیستند و تمام سعی و تلاش خودشان را همه انرژی خودشان را صرف تحقیر و تخریب و تضعیفش می کنند چنین انسانی بنده خوب خداست چون صددرصد بوی یوسف صدیق را می دهد و حداقل مفسران آیات پروردگار که البته بسیاری از آنها توانا هم هستند باید در صدد تقویت و پرنور کردنش باشند
مخصوصا کسی که در یک روستا با مشکلات بسیار فراوانی که دانشمندان و توانمندان با علم و آگاهی که دارند باخبر و بااطلاع هستند اوج فعالیت و فداکاری را به نمایش گذاشته است و سالهای زیادی با صبر و شکر جمیل چراغ فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه را روشن نگه داشته است و باز هم با همه نقاط ضعفی که در روستاها طبیعی هستند اصرار و پافشاری می کند تا این چراغ را تقویت و پرنور نماید که دعاهایش مستجاب بشود و آرزوهایش برآورده به خیر گردد لایق و شایسته بهترین توجهات است
مشکلاتی از قبیل سوء تفاهم ها و سوء ظن هائی که بخاطر عدم حمایت و همکاری بندگان توانای خداوند که به وظیفه اشان عمل نمی کنند و مدافع خوبی برایش نیستند تا بتواند سربلند و سرافراز فعالیت و فداکاری کند و برعکس سالها در سختی و رنج و عذاب جانبازی و ازخودگذشتگی دارد و مثل شمعی بی گناه و غریبانه و معصومانه و البته مظلومانه کار می کند روشن است تا نور و گرما بدهد اما می سوزد و می سازد چرا چون توجهات از سوی توانمندان کم است مجبور است ضعیف و کم نور روشن بماند و منتظر دستهای غیب باشد کسی که دعا و آرزویش این است که داستان عشق و صداقت و ایمانش را به گوش بندگان توانای خداوند برسانند و در این راه دست به قلم شده است و سالها اشعار و مقالاتش را از طریق اینترنت به سمع و نظر همه عزیزان در سراسر دنیا فرستاده است و در این راه به سوالات زیبا و شیرینی از برکت نام و یاد خداوند رسیده است
چرا یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری تحت تاثیر مغرضان و مغروران و منفوران کار کند مگر بیست درصد بیشترند در صورتیکه یک بنده توانای خداوند می تواند پاسخ مناسبی به همه اینها بدهد
چرا عزیز مصر با وجودیکه کافر بود وقتی به هوش و دانش و توانائی یوسف پی برد او را خواست و عزیز و محترمش داشت مگر ما در بین این همه انسانی که در سراسر عالم هستند دانشمند و ثروتمند و ستاره با ایمان کم داریم و اینکه یکی از آنها نتواند در روستاها از یک فداکارش حمایت و عنایت و همکاری کند این واقعا شرم آور نیست من از شما می پرسم آیا اگر یک فداکار در یک روستا مورد توجه قرار بگیرد آن روستا گلستان نمی شود چرا می شود چون یوسف یک کشوری را گلستان کرد وقتی در اوج هوش و دانش مورد توجه و عنایت قرار گرفت
وقتی کسی بوی یوسف می دهد می تواند یک روستا را در یک چشم به هم زدن گلستان کند به شرط حمایت و همکاری و عنایت بندگان خالص و ناب خداوند که وظیفه دارند برای تقویتش با قلم و نفس و قدم و جان و مال خودشان برایش ارزش قائل بشوند که البته ارزش و ثواب فراوانی هم نصیب و روزیشان می گردد