یک کلمه حرف حساب

صخا از معجزات علم و عرفان    صخا لطف و عنایتهای یزدان 

               بنام خداوند که به ما توفیق همت و تلاش در راه قرض الحسنه داد 

آیا این بیت شعر که حاصل یک عمرمطالعات زیاد است نمی تواند یک حرف حساب باشد و در جهان به شهرت برسد و تائب را به شهرت جهانی برساند 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید.

کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود "لطفا ۱۲ سوسیس و یک ران گوشت بدین"
۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه و در دهان سگ گذاشت. سگ هم کیسه را گرفت و رفت.
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و بدنبال سگ راه افتاد.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید.
با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد. قصاب به دنبالش راه افتاد.
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد. قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.
اتوبوس آمد، سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت.
صبر کرد تا اتوبوس بعدی آمد دوباره شماره آنرا چک کرد اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد. قصاب هم به دنبالش.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید. گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید.
اینکار را بازم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد.
سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ کرد.
قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد :چه کار می کنی دیوانه؟
این سگ یه نابغه است.
این باهوش ترین سگی هست که من تا بحال دیدم.

مرد نگاهی عاقل اندر صفی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ 
این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه !!!


• مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود.
• چیزی که شما انرا بی ارزش می دانید بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است.
• بدانیم دنیا پر از این تناقضات است.

پس سعی کنیم ارزش واقعی هر چیزی را درک کنیم و مهمتر اینکه قدر داشته های مان را بدانیم.

صخا برای بسیاری از روستاها یک نعمت بزرگ است و گفتند اگر صخا در روستای ما چنین خدماتی می داد گاو و گوسفند برای تائب می کشتیم اما اینجا در ابرسج گاو گوسفند نمی خواهم همان که شکر و سپاس کنند و با تبلیغ و تشویق و حمایت و عنایت تقویتم کنند که خدماتم آسان شود بس است 

فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود، روی نیمکتی چوبی، روبروی یک آبنمای سنگی.

پیرمرد از دختر پرسید:

 - غمگینی؟ - نه.

 - مطمئنی؟ - نه.

- چرا گریه می کنی؟ - دوستام منو دوست ندارن.

- چرا؟ - چون قشنگ نیستم .

- قبلا اینو به تو گفتن؟ - نه.

- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.

-دخترک گفت راست می گی؟ - از ته قلبم آره

دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد.

چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت...

به راحتی میشه دل دیگران رو شاد کرد حتی با یک حرف ساده...

مردی از میان جمع بلند شد و گفت: ” چه کنیم که دعایمان مستجاب شود؟”

حضرت پاسخ داد: با زبانی دعا کنید که با آن گناه نکرده باشید.

مرد متعجب و ناراحت گفت: یا رسول الله (ص) همه ما زبانی آلوده به گناه داریم!

حضرت فرمودند : زبان تو برای تو گناه کرده است نه برای برادر تو . پس زبان تو نسبت به برادرت بی‌گناه است و زبان او نسبت به تو .

برای یک‌دیگر دعا کنید تا مستجاب شود . . .

همیشه امیدوارم که جهانی بشوم

عاشق علم و عرفان شدم و در این راه همت و تلاش کردم چون به خداوند نزدیک بشوم تا بتوانم همه را یکسان دوست داشته باشم و با هیچ کسی حساسیتی نداشته باشم 

و موفق به انجام یک کاری شده ام که متعلق به همه باشد قرض الحسنه و خیریه و همه مردم در چشم من یکی هستند پس با پندار و گفتار و کردار نیک به خدمتگزاری مشغول شدم 

با همه این حرفها همیشه امیدوار هستم که در جهان و در قلب جهانیان بهترین جایگاه را داشته باشم و بهترین ها را از سراسر جهان جذب و جلب کنم و برسر زبان بهترین انسانهای دنیا باشم 

برای همین در راه فرهنگ و ورزش قدمهای محکمی برداشتم و از همه بیشتر همت و تلاش کردم تا بتوانم به آرزوی بزرگ خودم برسم همیشه آرزو داشتم که جهانی بشوم و موفق به کاری بشوم که راههای نفوذ باز شوند و در دل همه دانشمندان بزرگ و ثروتمندان معروف و مشهور جائی داشته باشم 

امیدوارم که بتوانم با بالا بردن سطح افکار و عقایدم انسانهای بزرگی را به خودم جذب کنم و علاقمند نمایم هرکاری که در این راه از دستم بربیاید دریغ نخواهم کد 

و خودم را در راه این هدف والا به آب و آتش می زنم تا معروف و مشهور شوم و عواید این شهرت و معروفیت هم همه وقف صخا خواهد شد 

صخا لیاقت و شایستگی اول شدن را دارد و الان هم اولین و بزرگترین صندوق قرض الحسنه خانوادگی در ایران است و الان هم حرف اول را در نوع خودش می زند 

من با این بیت شعر جهانی خواهم شد یعنی هستند در جهان انسانهائی که به لطف خداوند امثال تائب را تبلیغ و تشویق و ترغیب نمایند 

صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

پیشبرد اهداف صخا و همت و کوشش تائب

یک صندوق قرض الحسنه خانوادگی که از سال 1372شروع شد و استارت خورد و تائب سرپرست این مجموعه همه توان و نیرو و انرژی خودش را دراین راه بکار گرفت 

و یکنفری به اندازه هزاران نفر همت و تلاش کرد و همه زندگی خودش را وقف این کار پرارزش کرد تا شاید بتواند چراغی پرنور برای روستایش روشن کند و روستای خودش را گلستان نماید 

این همت مثال زدنی را در وبلاگ و سایت صخا مشاهده می کنید که به تنهائی به اندازه دهها و صدها نویسنده کار کرده است و این نگاه ویژه بزرگان و دانشمندان و ثروتمندان را می طلبد 

پیشبرد اهداف خداپسندانه در قالب قرض الحسنه و خیریه که مشکلات و اذیت و آزارهای خودش را دارد همت و کار مضاعف می خواهد که از عهده کمتر کسی برمی آید 

و مردم وظیفه دارند قدرشناس فعالان و فداکاران خودشان باشند کسانی که بعد از این همه زحمت فقط توقع حمایت  همکاری دارند و آنهم به نفع خود مردم و پرنور شدن این چراغ و گرم شدن این تنور عرفانی و روحانی پیشبرد اهداف صخا نیاز مبرم به نگاه ویژه ثروتمندان دارد 

تا بتوانیم یک افتخار بزرگ را که بعد از سالها تلاش ثبت و درج کرده ایم با سربلندی و سرافرازی به پیش ببریم این افتخار و عزت را می توانیم برای مردم به عرصه برسانیم 

در صورتیکه حمایت و همکاری باشد می توانیم برای خدمات آسان و راحت راههای مناسب تری پیدا کنیم که قلبهای زیادی را خشنود سازیم 

صبر و بردباری و مال و ثروت حضرت خدیجه در پیشبرد اهداف پیامبر نقش موثری را ایفا نمود کسی که قبل از ازدواج پیامبر زندگی راحت و بی دغدغه ای را داشت با ازدواجش با پیامبر متحمل سختیها و رنجها و اندوههای فراوانی شد و امتحان خوبی را پس داد 

« وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ ... أُولَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ»؛۴

«و کسانی که به خاطر رضایت و خشنودیِ پروردگارشان صبوری می کنند... پایان نیکِ سرای دیگر برای آنان است!»

صخا ازمعجزات علم و عرفان   صخا لطف و عنایتهای یزدان 

پیشبرد اهداف قرض الحسنه و خیریه صخا هم مستلزم صبر و شکر جمیل می باشد که همه بزرگان به این امور واقف و آگاه هستند و از سختیها و رنجهای این راه کاملا خبردارند 

امیدوارم هرچه زودتر انسانهای خیر و نیکوکار به ما توجه و عنایت داشته باشند تا بتوانیم خدمات آسان ارائه بنمائیم و همه به آرزوی خود برسند و از ثواب عظیمی بهره مند گردند 

ما هم به همراه خانواده خود برای صخا و ارائه خدمات قرض الحسنه متحمل سختیهای فراوانی بوده ایم که برای همه این رنجها از خداوند طلب مزد و پاداش کرده ایم 

یکی از مشکلات مهم قرض الحسنه معوقات هستند که بار سنگینی را بردوش ما گذاشته اند که این سنگینی همیشه در مدت این بیست سال کمر شکن بوده است 

درس هائی که از حادثه پلاسکو می شود گرفت

ضمن تسلیت مجدد به خانواده های قربانیان این حادثه و علو درجات برای شهیدان این فاجعه و صبر جمیل و اجرجزیل برای همه عزیزان که داغدار این مسئله مهم بوده اند 

ما هم در صخا این قرض الحسنه و خیریه که خودش یک ساختمان چندین طبقه است که از سال 1372که استارت زده ایم تا اکنون هرسال را باید یک طبقه حساب کنیم و همین طور بالا برویم ما هم هشدارهائی را نسبت به این ساختمان داریم که بارها در مقالات گوناگون عنوان کرده ایم 

از همه مهمتر معوقات که بلای جان قرض الحسنه ها می باشند و بارها هشدار و اخطار کرده ایم و فرهنگ سازی نموده ایم اما کمتر به این هشدارها و اخطارها توجه و عنایت شده است 

همه مشکلات و نقاط ضعف ما از همین دیرکردها و معوقات سرچشمه می گیرد و بارها از انسانهای توانا حمایت و همکاری خواسته ایم اگر چندین نفر توانا و ثروتمند از ما در صخا حمایت و همکاری کنند مشکلات معوقات ما از بین می رود اما افسوس با وجود تلاشهای ما و تبلیغات وسیع ما و دیگر همکاران ما متاسفانه در این جهان به این بزرگی دو سه تا پولدار پیدا نمی شوند که از این ایده جالب تائب که برای روستاهای جهان مناسب و مفید است حمایت کنند 

این صندوق قرض الحسنه صخا عنوان بهترین و بزرگترین صندوق قرض الحسنه خانوادگی را در ایران به خودش اختصاص داده است و این عنوان راحت بدست نیامده است 

از سال 1372 به این طرف خانواده ای فداکار دارو ندار خودشان را جسم و جانشان را وقف این ایده کرده اند تا مورد توجه و عنایت قرار بگیرند تا خدماتی شایسته ارائه بدهند 

این فداکاری بزرگ در نوع خودش یک رکورد محسوب می شود و ارزش بهترین و بالاترین حمایتها را دارد شایسته و لایق بهترین توجهات است 

یک افتخار بزرگ محسوب می شود یک ارزش والا به حساب می آید اما افسوس که حمایتها و همکاریها ضعیف و یا اصلا نیست 

صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

ما می توانیم با تقویت صخا روستایمان را بدون نیاز به دولت تقویت و آباد کنیم و بهترین زمینه ها را برای روستا فراهم کنیم و حمایت نمائیم تا روستایمان گلستان شود 

و این توجه و عنایت خیرین و نیکوکاران توانا و دلسوز را می طلبد باید داستان صخا را به گوش همه ثروتمندانی که دست در کار خیر دارند برسانیم تا به این مجموعه بزرگ و ریشه دار توجه و عنایت نمایند و ما با خیال راحت و دست پر خدمات آسان ارائه بدهیم 

ما با امکانات بسیار ضعیف خدمات ارائه می دهیم با توان بسیار اندک و تقاضاهای بسیار زیاد مواجه هستیم که باید حمایت و همکاری شویم 

توقعات و انتظارات از ما بالا می باشد اما توان و قدرت ما بسیار کم می باشد که دو سه تا ابرمیلیاردر می توانند توان ما را بالا ببرند و به همین راحتی و آسانی ما را سربلند و سرافراز در این کار انساندوستانه و خیرخواهانه نمایند 

ما شرمنده تعداد زیادی از عزیزان هستیم که در این بیست سال علیرغم مشکلات فراوان و با دست خالی جوانمردانه یاریمان کردند تا بهترین صندوق قرض الحسنه خانوادگی در ایران بشویم با بیش از چهار هزار عضو که همه کشاورز و دامدار و دیگر مشاغل هستند که با وجود این سرمازدگیها و خشکسالیهای دو سه سال اخیر واقعا مشکل دارند و توان و نیروی کافی برای حمایت و همکاری ندارند قبل از اینکه دچار بحران بشویم باید توجه و عنایت بیشتری را مشاهده نمائیم این خوب است این خداپسندانه است پس توجهات را بیشتر کنیم تا بهتر عمل نمائیم 

ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه   زان پیش که گویند که از دار فنا رفت 

: سعید مظاهری یکی از کسبه ساختمان پلاسکو بود که در سال 70 برای استقلال بازی می‌کرد.

او درباره فرو ریختن این ساختمان می‌گوید: «شاید الان حرف بزنم و از ناراحتی هایم بگویم همه تصور کنند به خاطر از دست دادن مال و اموالم باشد اما نه خداوکیلی چون از روزی که این اتفاق تلخ رخ داده تنها ناراحت سلامتی آن عزیزان و دوستان و همکارانی هستم که زیر آوار مانده و کسی از وضعیت شان اطلاعی ندارد.
 وقتی شنیدم آتش نشانی که یک هفته دیگر زمان عروسی اش بود برای نجات جان من و امثال من به دل آتش زده و الان کسی از او و همکاران عزیزش خبری ندارد، جگرم آتش گرفت.
مال و اموال را می‌خواهم چه کار وقتی از دوست و رفیق و همکار 30 ساله‌ام خبری ندارم و نمی‌دانم زنده است یا نه؟
 مال و اموال را یک روز خداوند به من داد و حالا پس گرفته و اصلا نگرانش نیستم چون اگر لیاقتش را داشته باشم باز هم خداوند به من لطفش را نشان می‌دهد الان برای من و اکثر کسبه پلاسکو و مردم سلامتی عزیزانی که زیر آوار هستند، مهم است.»

هرکس به سهم خودش حمایت و عنایت کند

فداکاری خوب است همه تائید می کنند مخصوصا اگر در کاری انساندوستانه و نان رسان و گره گشا همچون صخا باشد صخا دقیقا همینطور است 

و خدمات خوب و قابل قبولی ارائه کرده است اما حمایت و همکاری می خواهد تا با تقویت بهتر و بیشتری ادامه بدهد و این هم رحم و غیرت و خجالت ثروتمندان را می طلبد 

که چگونه و به چه صورت حمایت و همکاری کنند تائب فداکاری کرد داوطلبانه فداکار شد پس دیگران نیز داوطلبانه حمایت و همکاری کنند و پاداش و جواب محبت را با محبت بدهند 

هرکس به سهم خودش می تواند در این کار خیر شریک باشد کسی که دارا و توانا هست به قدروسعش کسی هم که نادار و ناتوان هست بازهم به قدر وسعش 

اما باید بدانیم که تحت هیچ شرایطی و به هیچ بهانه ای نمی توانیم حمایت و همکاری خودمان را دریغ بورزیم حتی با دو هزارتومان به قول حاج آقای هندی می شود حمایت و همکاری کرد 

کسی که می تواند بنویسد و بخواند اینطوری حمایتمان کند کسی که خطش خوب است کسی که نقاشیش خوب است همه باید برای صخا مفید و موثر باشند

صخا یک ایده و نظر است که می تواند برای همه روستاهای جهان مفید و موثر باشد 

اما به شرط اینکه حمایت و همکاری عاشقانه و خالصانه باشد 

کارهای خیرخواهانه شایسته انتقاد و گلایه نیستند و فقط در خور و شان حمایت و همکاری هستند 

اگر از کار خیری همچون صخا و انسانی همچون تائب لذت ببریم حتما موفق خواهیم شد 

لذت بردن از اینهمه فعالیت و فداکاری در توجه و عنایت ما موثر ست 

صخا ازمعجزات علم و عرفان   صخا لطف و عنایتهای یزدان 

 در زمان‌های قدیم پادشاهی قدرتمند زندگی می‌کرد که وزیران خردمند زیادی را در خدمت داشت. روزی این پادشاه با نارضایتی وزیران خود را فرا خواند و به آن‌ها گفت:

«احساس بسیار عجیبی دارم. دوست دارم انگشتری داشته باشم که حال مرا همواره یکسان نگاه دارد. روی نگین این انگشتر باید شعاری حک شده باشد که وقتی ناراحت هستم مرا خوشحال کند و در عین حال هنگامی که خوشحال هستم و به این شعار نگاه می‌کنم مرا غمگین سازد.»

وزیران خردمند همگی به فکر فرو رفتند و شروع به مشورت با یکدیگر کردند. آن‌ها پس از مشورت با هم نتوانستند به نتیجه برسند و به نزد یک استاد صوفی رفتند و از او درباره چنین انگشتری درخواست کمک کردند. این مرد صوفی از قبل چنین انگشتری را همراه خود داشت. او تنها انگشتر را از انگشت خویش بیرون آورد و آن را به وزیران داد و به آن‌ها گفت:

«انگشتر را به پادشاه بدهید اما به او بگوئید که تنها در شرایطی که احساس می‌کند دیگر نمی‌تواند هیچ چیز را تحمل کند می‌تواند انگشتر را باز کند و از شعار آن آگاه شود. به هیچ‌وجه نباید از سر کنجکاوی به این شعار نگاه کند زیرا در این صورت پیام نهفته در این شعار را از دست خواهد داد. این شعار همیشه در انگشتر هست ولی برای درک کامل آن به لحظه‌ای بسیار مناسب نیاز است.»

وزیران انگشتر را به پادشاه دادند و او از این دستور صوفی اطاعت کرد.

کشور همسایه به قلمرو پادشاه حمله کرد و بر ارتش او پیروز شد. لحظات بسیاری از ناامیدی اتفاق افتاد که پادشاه دوست داشت انگشتر را باز کند و پیام حک شده بر آن را بخواند ولی چنین کاری نکرد زیرا احساس کرد که اگر چه در حال از دست دادن مملکت خویش است ولی هنوز زنده است. دشمن تا نزدیکی قصر او پیش رفت و او برای نجات جان خویش از قصر خارج شد و با چند نفر از نزدیکانش فرار کرد. دشمن در حال تعقیب کردن او بود و او می‌توانست صدای پای اسب‌های دشمن را بشنود که هر لحظه نزدیک می‌شدند. ناگهان متوجه شد جاده‌ای که در آن در حال فرار است به یک دره منتهی می‌شود. دشمن پشت سر او بود و هر لحظه به او نزدیک‌تر می‌شد. او نه می‌توانست به عقب بازگردد و نه در پیش رویش جایی برای فرار کردن کردن داشت. پادشاه به آخر راه رسیده بود و مرگش حتمی بود. ناگهان بیاد انگشتر خویش افتاد. انگشتر را از انگشتش بیرون آورد. آن را باز کرد و شعار روی آن را خواند:

«این نیز بگذرد...»

ناگهان آرامشی عمیق وجود پادشاه را فرا گرفت. «این نیز بگذرد» و البته چنین هم شد. دشمن که در تعقیب پادشاه بود و به او خیلی هم نزدیک شده بود راهش را عوض کرد و به سوی دیگری رفت. پادشاه که پشت تخته سنگی پنهان شده بود حالا صدای پای اسب‌ها را می‌شنید که از او دور می‌شدند. او از خستگی مفرط به خواب رفت و در طی ده روز توانست دوباره ارتش شکست خورده‌اش را گرد آورد. به دشمن حمله کند. کشورش را پس بگیرد و به قصر خویش بازگردد.

حالا مردم کشورش از این فتح مجدد شاد بودند و جشن گرفته بودند. همه جا صدای موسیقی رقص و پایکوبی می‌آمد. پادشاه بسیار خوشحال و مسرور بود و از شادی در پوست خود نمی‌گنجید ناگهان دوباره انگشتر را به خاطر آورد آن را باز کرد و شعار حک شده را خواند: «این نیز بگذرد»

داستان یوسف و یک دنیا درس عبرت

اگر دست غیب پروردگار به کمک یوسف نمی آمد و از زندان آزادش نمی کرد از غم و غصه نجاتش نمی داد از دلگیری و افسردگی آزاد و رهایش نمی کرد اگر کمکش نمی کرد 

چگونه ناجوانمردی و بخل و کینه و بغض و حسادت و سنگدلی و ضدهمکاری برادران مغرض و مغرور و منفور ثابت می شد چگونه مظلومیت و انسانیت یوسف واضح و آشکار می شد 

اگر دستهای غیب به یاری یوسف نمی آمدند چگونه بی گناهی یوسف ثابت می شد و حیله ها و مکرها و نیرنگ های ناعادلانه و بی انصافانه ذلیخا و زنان مصر ثابت و آشکار می شد 

اگر دستهای غیب نبودند چگونه حرفهای پیامبر خدا حضرت یعقوب و حضرت یوسف ثابت می شد و حق برباطل پیروز می شد تا برمغز باطل بکوبد که پست و خوار و زبون شوند 

چگونه همه بخیلان و هوسبازان عالم مجبور به اعتراف می شدند تا زمانی که دست غیب بیرون نیامده بود اعترافی درکار نبود و تهمت ها و دروغ ها و سوء تفاهم ها و سوء ظن ها وجود داشت 

اما وقتی دست غیب آمد همه در یک چشم به هم زدن ازبین رفتند و حقیقت آشکار شد و همه از یک دنیا صداقت و ایمان از یک دنیا مظلومیت و انسانیت از یک دنیا جوانمردی و از خودگذشتگی حیران شدند و انگشت به دندان گرفتند 

خلاصه دستهای غیب می خواهم تا زحمات و فعالیت و فداکاری خودم را به ثمر بنشانم و صبر و شکر جمیل خودم را طی اینهمه سال بر قرض الحسنه و خیریه به ثمر بنشانم 

خودم را ثابت کنم خودم را واضح و روشن کنم وگرنه پیامبران خداوند هم نتوانستند از پس آنهمه ضدهمکاری ها و بی تفاوتی ها بربیایند چه برسد به من که انگشت کوچک آنها نخواهم شد و یک تار موی آنها به همه وجود من می ارزد 

خداوند را به حق حضرت یعقوب و حضرت یوسف قسمش می دهم هرچه زودتر دستهای غیبش را در صخا بیرون بیاورد و برتائب منت بگذارد تا خدمات آسان ارائه بدهم 

و از بالا و پائین و ازچپ و راست از شمال و جنوب از شرق و غرب یاری و حمایت شوم تا بتوانم نقاط قوت را تقویت کنم و سربلند و سرافراز شوم 

تابتوانم سخنان خودم را که حاصل یک عمر ریاضتهای سخت و جان شکار عرفانی است به دیگران بفهمانم و آنها را روشن و بیدار و هوشیار کنم 

صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

جوانمردان و فداکاران عالم که بی گناه و بی جرم قربانی مغرضان و مغروران و منفوران هستند نیاز مبرم به دستهای غیب دارند تا از آستین بیرون بیاید و برسینه نامحرمان بزند 

کسانی که اگر یک جو رحم و غیرت و خجالت داشتند اگر از قبر و قیامت واهمه داشتند ضدهمکاری و نامردی نمی کردند و یا اگر شیطان گولشان زد خیلی زود توبه می کردند و تلافی و جبران می کردند 

چون تلافی و جبران گناهان را خیلی زود می بخشد اعتراف خطاها را پوشش می دهد 

نباید با یک دنیا گناه از این دنیا رفت و شرمنده و شرمسار به نزد پروردگار حاضر شد 

باید فداکاران و فعالان و جوانمردان جامعه از ما راضی باشند وگرنه کار بسیار سخت است باید مثل پروانه دور فداکاران بگردیم تا خداوند راضی و خشنود باشد 

کسانی که نان فداکاران را بریدند و آنها را بی گناه در رنج و اندوه انداختند باید هرچه زودتر از خداوند و فرشتگان و افراد صالح در سراسر جهان خجالت بکشند 

آنها که خداوند قدرت و عزتشان داده است باید حواسشان به یاران مهربان بیشتر باشد 

انتظارات و توقعات ما باید بجا و شایسته باشد

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

وقتی که حمایت و همکاری از فداکاران صورت نگیرد چه انتظاری ازخداوند خواهیم داشت آیا بازهم انتظار و توقع خیر و برکت می توانیم داشته باشیم اگر داشته باشیم که به نفس خودمان ظلم و ستم کرده ایم و اگر هم نداشته باشیم که نباید بی تفاوت و بی توجه باشیم و باید کاری کنیم 

اگر حمایت و همکاری نباشد فداکاران شما در جامعه تخریب و تحقیر و تضعیف می شوند و انتقاد و سرزنش و گلایه از آنها بالا می رود و این یعنی فاجعه 

چون انسان فداکار و جوانمرد لایق و شایسته هیچ انتقاد و ایرادی نیست کسی که همه وجودش را وقف راه خدا کرده است وقف ریاضتهای عرفانی کرده است با سحرخیزی و اشعار شاعران و آیات قرآن فکر خودش را باز کرده است و صاحب یک ایده گره گشا و نان رسان شده است یک چراغی روشن کرده است و یک تنوری گرم نموده است و همه اینها را با کمترین امکانات و در بدترین شرایط انجام داده است و از همه مهمتر با دست خالی این کار راکرده است آنوقت کسانی که در اوج عزت و قدرت و توانائی هستند و بهترین شرایط را دارند و از نظر مالی هم در شرایط خوبی هستند 

و نه فداکاری می کنند و نه حمایت و همکاری می کنند اینها در مورد فداکاران با شکم سیر و حال خوب قضاوت های نادرست می کنند و حرفهای ناعادلانه و بی انصافانه آنها در جامعه جا باز می کند و فداکاران با یک دنیا همت و کوشش و در اوج صداقت و ایمان و یک دنیا دعاو آرزوهای خوب پایمال می شوند و از چشم همه می افتند آیا از آه و ناله و نفرین این عزیزان نباید واهمه داشته باشیم کسانی که به هزاران آیا و امید چراغی را روشن و تنوری را گرم کرده اند 

پس همه با حمایت و همکاری و عنایت و توجه در تقویت نقاط قوت جامعه بکوشیم و تائب را که یک نقطه قوت می باشد حمایت کنیم تا تقویت شود و همه نقاط ضعف ها از بین بروند 

اگر حمایت و همکاری و عنایت و توجه ما کم است و یا اصلا وجود ندارد پس به جای عیب و ایراد و انتقاد از فداکاران خودمان را سرزنش و ملامت کنیم تا خداوند بهترین توجهات را داشته باشد 

اگر دین نداریم لااقل آزاده مرد باشیم کسانی که دشمن فداکاران و جوانمردان و دلسوزان هستند آنها دین ندارند و بیمار روانی هم هستند چون اسلام و یا هردینی حمایت و همکاری از فداکاران را واجب کرده است و انتقادهای نابجا از جوانمردان را سم مهلکی می داند 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

من از همه دوستان واقعی خدا مخصوصا کسانی که دانشمند و ثروتمند هستند در سراسر دنیا فارغ از هردین و آئینی خداوند را در نظر بگیریم و حامی و پشتیبان جوانمردان باشیم که قصد و نیت خدمت به انسانها را دارند و برای بشریت چراغی روشن می کنند 

فداکاران باید سرافراز و سربلند باشند و همه باید در این راه همت و کوشش کنیم و همه باید در تبلیغ و تشویق و ترغیب دلسوزانی همچون تائب جانبازی و فداکاری کنیم 

صخا زیرسایه آیات پروردگار

خداوندا زیرسایه تو و از برکت یاد و نام تو چه کار بزرگی کردم که از حد و اندازه من هزاران برابر بالاتر بود و هست صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان آری همه بزرگی تو را باید در من مشاهده کنند که از من حقیر چه توانائیهائی بروز دادی بازهم کرم نما و برخیر و برکت صخا بیفزا

ابررحمت گشتی خشنود کردی مردمان   غم مخور پشت و پناهت خالق رحمان بود

تائبا باران رحمت برتو باریدن گرفت         حقتعالی اینچنین از غیب پشتیبان بود 

خداوندا زیر سایه آیات پربرکت تو صخا را افتتاح و تاسیس کردم و این مردم ضعیف و ناتوان که حتی کشاورزان و دامدارانش از خشکسالی و سرمازدگیها رنج می برند و دستشان تهی می باشد با همه این حرفها مرا حمایت و یاری کردند اما چه کنند که دستشان خالی است ولی با این وجود تائب را از همه بهتر و بیشتر دوست داشتند و با رای و نظر خودشان از من یک ستاره ساختند که امروز در جهان حرفی برای گفتن دارم پس کمکم کن تا بتوانم با جذب افراد بانفوذ و پرقدرت از سراسر جهان و جذب ستاره های معروف و مشهور خوبی این عزیزان را جبران کنم محبت و مهر آنها را به عارف و عاشق و شاعر و نویسنده ات جبران کنم اینها با همه وجود مرا دوست داشتند و من هم با همه وجود عاشقشان هستم پس صاحب قلبها تو هستی و همه مطیع امر تو می باشند پس به ثروتمندان و دانشمندان بزرگت دستور حمایت و همکاری و عنایت و توجه بده تا مرا در اوج صداقت و ایمان تقویت کنند و من هم این روستائیان زحمتکش را تقویت نمایم و ابرسج را گلستان کنم 

تا در سایه این ایده ناب همه روستاهای جهان را گلستان کنم پروردگارا مرا با دعا ها و آرزوهای خیرم سربلند و سرافراز فرما تا پیروز و رستگار شوم و تو از همه ما خشنود گردی 

سوره بقره آیه 245:
مَّن ذَا الَّذِى یُقْرِض اللَّهَ قَرْضاً حَسناً فَیُضعِفَهُ لَهُ أَضعَافاً کثِیرَةً وَ اللَّهُ یَقْبِض وَ یَبْصط وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
«کیست که به خدا قرض الحسنه اى دهد، (و از اموالى که خدا به او بخشیده ، انفاق کند،) تا آن را براى او، چندین برابر کند؟ و خداوند است که (روزى بندگان را) محدود یا گسترده مى سازد، (و انفاق، هرگز باعث کمبود روزى آنها نمى شود). و به سوى او باز مى گردید (و پاداش خود را خواهید گرفت).»

سوره مائده آیه 2:
وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ
«یکدیگر را درکارهای نیک و احسان و پرهیزگاری یاری کنید و برگناه و ستم و تعدی همدست نشوید و از خدا بترسید که عقوبت او شدید است.»

سوره مائده آیه 12:
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَقَ بَنى إِسرءِیلَ وَ بَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنىْ عَشرَ نَقِیباً وَ قَالَ اللَّهُ إِنى مَعَکمْ لَئنْ أَقَمْتُمُ الصلَوةَ وَ ءَاتَیْتُمُ الزَّکوةَ وَ ءَامَنتُم بِرُسلى وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسناً لاُکفِّرَنَّ عَنکُمْ سیِّئَاتِکُمْ وَ لاُدْخِلَنَّکمْ جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنْهَرُ فَمَن کفَرَ بَعْدَ ذَلِک مِنکمْ فَقَدْ ضلَّ سوَاءَ السبِیلِ
«خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند (به آنها) گفت من با شما هستم، اگر نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یارى کنید و بخدا قرض الحسنه بدهید (در راه او به نیازمندان کمک کنید) گناهان شما را مى پوشانم (مى بخشم ) و شما را در باغهاى بهشت که نهرها از زیر درختان آن جارى است وارد مى کنم، اما هر کس بعد از این کافر شود از راه راست منحرف گردیده است .»

خدایا وعده فرمودی و من هم شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیدم تا فرمانت را از همه بهتر و بیشتر اطاعت کنم خودم را نشان دادم اکنون نوبت توست 

سوره حدید آیه 11: 
مَّن ذَا الَّذِى یُقْرِض اللَّهَ قَرْضاً حَسناً فَیُضعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ
«کیست که به خدا وام نیکو دهد ( و از اموالى که به او ارزانى داشته انفاق کند) تا خداوند آنرا براى او چندین برابر کند و براى او اجر فراوان پرارزشى است .»

خداوندا من لبیک گفتم خودم را نشان دادم اکنون نوبت توست 

 ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله «کسانى که اموالشان را براى جلب خشنودى خداوند انفاق مى کنند» (بقره265)

سوره حدید آیه 18:
إِنَّ الْمُصدِّقِینَ وَ الْمُصدِّقَتِ وَ أَقْرَضوا اللَّهَ قَرْضاً حَسناً یُضعَف لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ
«مردان و زنان انفاق کننده و آنها که (از این طریق ) به خدا قرض الحسنه دهند براى آنها مضاعف مى شود و پاداش پرارزشى دارند.»

خداوندا با خانواده فداکارم خودم و پسرم و برادرم مخصوصا همسرم و دخترم مردان و زنان مورد نظر شدیم خودمان را نشان دادیم اکنون نوبت توست 

سوره مزمل آیه 20:
إِنَّ رَبَّک یَعْلَمُ أَنَّک تَقُومُ أَدْنى مِن ثُلُثىِ الَّیْلِ وَ نِصفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَک وَ اللَّهُ یُقَدِّرُ الَّیْلَ وَ النهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تحْصوهُ فَتَاب عَلَیْکمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسرَ مِنَ الْقُرْءَانِ عَلِمَ أَن سیَکُونُ مِنکم مَّرْضى وَ ءَاخَرُونَ یَضرِبُونَ فى الاَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضلِ اللَّهِ وَ ءَاخَرُونَ یُقَتِلُونَ فى سبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسرَ مِنْهُ وَ أَقِیمُوا الصلَوةَ وَ ءَاتُوا الزَّکَوةَ وَ أَقْرِضوا اللَّهَ قَرْضاً حَسناً وَ مَا تُقَدِّمُوا لاَنفُسِکم مِّنْ خَیرٍ تجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیراً وَ أَعْظمَ أَجْراً وَ استَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمُ.

«پروردگارت مى داند که تو و گروهى از کسانى که با تو هستند نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را بپا مى خیزید و خداوند شب و روز را اندازه گیرى مى کند، او مى داند که شما نمى توانید مقدار آن را (دقیقاً) اندازه گیرى کنید، لذا شما را بخشید اکنون آن مقدار از قرآن که براى شما میسر است تلاوت کنید او مى داند به زودى گروهى از شما بیمار مى شوند و گروهى دیگر براى به دست آوردن فضل الهى (و کسب روزى ) به سفر مى روند و گروهى دیگرى در راه خدا جهاد مى کنند، پس آن مقدار که براى شما ممکن است از آن تلاوت کنید و نماز را بر پا دارید و زکات ادا کنید و به خدا قرض الحسنه دهید (در راه او انفاق نمائید) و (بدانید) آنچه را از کارهاى خیر براى خود از پیش مى فرستید نزد خدا به بهترین وجه و بزرگترین پاداش خواهید یافت و از خدا آمرزش بطلبید که خداوند غفور و رحیم است.»

بارالها تو شاهد جانبازیها و سحرخیزیها و شب زنده داریهای تائب بودی و این مردم زحمتکش شاهد عشق و ایمان و ریاضتهای تائب بودند خودم را نشان دادم اکنون نوبت توست 

سوره تغابن آیه 17:
إِن تُقْرِضوا اللَّهَ قَرْضاً حَسناً یُضعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شکُورٌ حَلِیمٌ
«اگر به خدا قرض الحسنه دهید آنرا براى شما مضاعف مى سازد و شما را مى بخشد و خداوند شکر کننده و بردبار است.»

رسول امین (ص) فرمود :
اَحَبُّ الاعمال الی الله ثَلاثَه : اِشباع جُوعَهَ المُسلِم وَ قَضاءُ دَینِه و تَنفیسُ کَربَتِه.
"محبـوب ترین اعمـال نزد خدای تعـالی سه عمل است : سیـرکردن مسلمـان و اداء کردن قرض او و رفع گرفتاری و غم و غصه وی."
می دانیم که اگر به برادر خود وام پرداخت نمائیم، هر سه مشکل او برطرف می شود.

رسول اکرم(ص) می فرمایند:
مَنِ احتاجَ اِلیه اَخوُهُ المُسلِم فی قرضٍ و هو یَقدِرُ عَلَیه فَلَم یَفعَل حَرَمَ الله عَلَیه ریح الجَّنَّه. 
"«ثواب الاعمال» هرکس قدرت و توانایی و تمکن مالی داشته باشد و برادر مسلمان او نیازمند کمک او باشد، او برای وام دادن به او اقدام نکند بوی بهشت بر او حرام خواهد شد."

خداوندا به حق محمد و آل محمد همه دانشمندان و ثروتمندان جهان را جذب صخا بنما خودم را نشان دادم اکنون نوبت توست تا با قدرت و قوت و امکانات بسیار وسع به مردم خدمات ارائه بدهم 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید

کسی که همه کس و کارش خداست . کسی که برای خدا نامه می نویسد . کسی که با خدا غذا می خورد . کسی که با خدا قدم می زند . کسی که با خدا فکر می کند و با خداس هست . کسی که با خدا می خندد و اشک هاش پیش محضرش جاریست . کسی که می گوید عشق را دوست دارم چون بوی خدا را دارد و کسی که هر روزش خدایی است : او نماینده خدا بر روی زمین است .

 او به راستی اشرف مخلوقات است و خدا به او بیش از بقیه عشق می روزد !

 خدا رحیم بودنش را بر او تمام می کند ! امروز به راستی بر سر او از آسمان طلای محبت و توجه و عشق خدا می ریزد ! سینه ای که عشق به خدا دارد باید از کینه پاک شود ! دلی که عشق به خدا داشته باشد باید هر لحظه عاشق باشد !

چشمانی که مال دوست خداست خشم و اخم ندارد ! لبی که مال بنده و عبد خداست زشتی نمی گوید ! دستانی که از آن فرستاده خداست از صبح به عشق و عشق بازی و محبت و تکثیر زیبایی مشغول است . پاهایی که مال اشرف مخلوقات است جز به حق و جز به عشق و جز به موفقیت قدم از قدم بر نمی دارد ! ذهنی که از آن خداست زیبا اندیش است زیرا همنشین و معشوقی خاص دارد ! عالم محضر خداست !

در محضر خدا باکلاس لباس بپوشیم ! با کلاس حرف بزنیم ! باکلاس رفتار کنیم و باپرستیژ زندگی کنیم و اگر زندگی خواست کمر ما را خم کند خم به ابرو نیاوریم زیرا یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم ؟

پروردگارا رسیدن به تو وضویی ساده می خواهد، و

قنوتی

 ساده تر، رکوعی سبز می خواهد و سجودی سبز تر....

 بی گمان آسمان دلهایمان آنچنان تیر و تار نیست که

حضور آبی تو را رقم نزند.

پس با ما بمان همچنان که هستی

امین یا رب العالمین

در محضر کبریائی ات مائیم و سجاده عشق با تنی

خاکی، راکع و ساجد،

سوگند به تو که در هر رکوع و سجود و در هر نفس از تو

 مدد می خواهیم و فقط  تو را می پرستیم

پس ایاک نعبد و ایاک نستعین

آشنائی با ستارگان معروف برای صخا یک مزیت است

تاکید تائب سرپرست قرض الحسنه صخا بر روی دانشمندان و ثروتمندان و افراد توانا و معروف و مشهور در جهان یک مزیت بزرگ و کارساز برای صخا می باشد 

ازآنجا که صخا یک قرض الحسنه و خیریه خوش نام از یک انسان خوش نام است پس باید همه معروفان و مشهوران جهان از داستان صخا با خبر شوند چون جذب و جلب آنها و عنایت و حمایتشان یک مزیت برای این مجموعه می باشد که خدمات آسان ارائه شود 

و پیشرفت و رشد و شکوفائی بسیار خوبی را شاهد باشیم افراد توانا با حضورشان در صخا بهترین امتیازات را برای این مجموعه به ارمغان خواهند آورد 

و این ایده ناب بهتر و راحت تر رشد می کند و به اهداف انساندوستانه خودش زودتر و بهتر می رسد 

هدف من از جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان جهان دادن امتیازهای بسیار خوب و عالی به این مجموعه نان رسان است که با ریاضتهای جان شکار تائب افتتاح شده است 

و تاسیس گردیده است و ارزش و لیاقت این کار بالاتر از این حرفهاست باید تا فرصت داریم این ایده ناب را با همه حرفهای خوبش به ثروتمندان معروف و مشهور دنیا معرفی کنیم و نظرات آن عزیزان را جلب نمائیم 

ما برای ارائه خدمات آسان و راحت نیاز مبرم به پشتیبانی افراد توانا داریم 

تا نقاط ضعف خودمان را باقدرت از بین ببریم و نقاط قوت خودمان را به نحو احسن تقویت نمائیم 

پس قدر این مزیت را بدانیم و در تشویق و ترغیب دانشمندان و ثروتمندان مشهور کوشا باشیم 

صخا از معجزات علم و عرفان  صخا لطف و عنایتهای یزدان 

آشنائی با بزرگان و بانفوذان ابرسج بود که از یک صندوق خانوادگی بسیار کوچک و ناچیز صخا بوجود آمد که امروز در جهان حرفی برای گفتن دارد این مزیت آشنائی با بزرگان است 

و اکنون که پا را فراتر گذاشته ایم باید با آشنائی ستارگان معروف با صخا قدمهای بزرگی برای مردم برداریم و این معجزه علم و عرفان لایق بهترینها می باشد 

بخشش از بزرگان است

درطول زندگی مردم تو را دیوانه می کنند به تو بی احترامی می کنند و با تو بدرفتار می کنند بگذار که خدا به حساب اعمال آنها برسد چرا که تنفر در قلبت نیز تو را نابود خواهد کرد (ویل اسمیت) 

کینه مثل این است که زهری را بنوشی و امیدوار باشی دشمنانت را بکشد(نلسون ماندلا)

ما هم در صخا علیرغم اینهمه رنج و زحمت و فداکاری و یک دنیا صداقت و ایمان از دست بخل و کینه ها و قضاوتهای نادرست و انتظارات بیجا و طعنه ها و سرزنش ها و ضدهمکاریها در امان نیستیم 

و همیشه آسیب های جدی دیده ایم و زیرسوال رفته ایم مخصوصا معوقات که بلای جان همه قرض الحسنه ها می باشند و سدراه پیشرفت و رشد و شکوفائی پس ما هم همچون همه بزرگان جهان دشمنان خودمان را می بخشیم کسانی که باعث و بانی همه تحقیرها و تخریب ها و تضعیفهایمان شده اند به شرط اینکه تلافی و جبران کنند و واقعیت را زیر بخل و کینه هایشان پنهان نکنند 

ما هم گناه و خطای آنها را می بخشیم و واگذارشان را برخداوند می کنیم تا خودش به حساب همه برسد و ما به فعالیت و فداکاری و صداقت و ایمان خودمان مشغول می شویم و ادامه می دهیم بدور از کینه و بغض دشمنان خودمان که مغرضان و مغروران و منفوران هستند و نیت شیطنت و گمراهی دارند 

و کینه و دشمنی آنها را نعمت و رحمت پروردگار می شمریم 

یکی از عزیزان گفت برای تحقیق از صخا به روستای شما آمدم و از یکنفر در مورد صخا تحقیق کردم گفت خوب نیست بدرد نمی خورد گفتم چرا مگه ابوالفضل ابراهیمی و خانواده اش انسانهای بیخودی هستند گفت نه اتفاقا خیلی آدمهای خوبی هستند و از آنها بهتر نیست اما صندوق بد است چون برای وام رفتم اذیت شدم گفتم آنها درست باشند کافیه وام حتما دیرکردها زیاد بوده اند و دست و بال صخا خالی بوده نتوانسته است به موقع وام بدهد و این هم طبیعی است 

تشویق و ترغیب کنید حمایت و همکاری کنید جذب و جلب کنید پولدارها را تشویق به کمک و پشتیبانی کنید تا صخا تقویت شود و وامهای آسان پرداخت کند 

وقتی اینجا آمد گفت این فرهنگ خوبی نیست که مردم شما دارند از چند نفر سوال کردم همه همین را گفتند گفتم حق دارند و مقصر ضدهمکاری دیرکردهاست که باید دانشمندان و ثروتمندان بیشتر توجه و حمایت کنند تا دست ما خالی نماند که به بعضی ها به موقع وام نرسد 

وقتی وام نگیرند طبیعتا دست خالی بیرون می روند و چون انتظار نداشتند دلگیر می شوند و سوء ظن و سوء تفاهم بوجود می آید 

اما کار خداست و مردم کم کم متوجه نقاط ضعف خواهند شد و ما هم در صخا همه این پستی بلندیها و کم و زیاد ها را لطف و عنایت خداوند می شمریم 

تا ریشه های ما در این کارخیرخواهانه و انساندوستاه قوی تر بشوند و اعتماد و توجه مردم به صخا بیشتر شود همیشه بیشترین لطف را در حق خیرخواهان و فداکاران و جوانمردان دشمنانشان کرده اند چون آنها با دشمنی خودشان خیلی زود به تبلیغات وسیع تبدیل می شوند 

بخشش از بزرگان است و ما هم به تقلید از بزرگان همه دشمنان خودمان را بخشیدیم تا راحت و آسان ادامه بدهیم 

صخا از معجزات علم و عرفان  صخا لطف و عنایتهای یزدان 

مغرضان و مغروران و منفوران حق ندارند از جوانمردان و فداکاران انتقاد کنند حواسمان به یاران مهربان بیشتر باشد  

پس چون به طاعت پرداختی برای دعا همت دار و به

سوی خدا همیشه متوجه و مشتاق باش.(8-7 انشراح)

یکی از رازهای جهان افرینش قدرت شگفتی افرین دعا به درگاه خداوند

 است.خداوند در جای جای کتاب اسمانی به این قدرت اشاره می کند:

((و چون بندگان من از دوری و نزدیکی من از تو پرسند، بدانند که من

 به انها نزدیک خواهم بود.هر که مرا خواند دعای او اجابت کنم پس

بایست دعوت مرا بپذیرند و به من بگروند، باشد تا به سعادت راه

یابند.)) (186بقره)

این ایه با اهمیت است در این ایه خداوند به همه ی انسان ها اجاجت

 دعا را وعده می دهد.

((...و کیست که در گفتار راستگوتر از خداست؟))

(۱۲ نساء)

در کتاب اسمانی مثال های بسیاری با اهمیت در مورد استجابت دعا

 وجود دارد.

 خدا هنگام اجابت دعا بیش از خواسته ی انسان نیز به

 او عطا می کند.

بنابراین انجام امری که از نظر انسان محال است برای خداوند بسیار

 آسان است.

خداوند می فرماید هر که مرا بخواند دعای او را اجابت کنم یعنی هیچ

محدودیتی در اجابت دعا وجود ندارد.پس چرا به نظر می رسد که

 بعضی از دعا ها مورد اجابت قرار نمی گیرد؟

((خدا صلاح حال شما را بهتر از شما می داند اگر بخواهد به شما لطف

 و مهربانی کند و اگر بخواهد عذاب فرماید.... و خدای تو به انچه در

اسمان ها و زمین است داناتر و به قابلیت هر موجودی اگاه تراست

(55اسراء)

بنابراین اگر بنده ی با ایمان به درگاه خداوند دعایی

کند که به صلاح حال او نباشد خداوند به دلیل لطف و

 مرحمت خود دعای او را اجابت نمی کند.

دختر جوانی را می شناختم که هر روز دعا می کرد تا با پسری از

اقوام خود ازدواج کند.

او حتی از فکر سر نگرفتن این ازدواج نیز بر خود می لرزید و در دعا

 های خود هرگز جرات نمی کرد صلاح خداوند را بخواهد.چون انقدر

 عاشق پسر بود که تصور اینکه ازدواج با او به صلاحش نباشد نیز از

ذهنش خطور نمی کرد.پس از مدتی پسر با دختر دیگری ازدواج کرد و

 چند ماه بعد مشخص شد او فردی هوس باز و عصبی بوده است.بعد از

 این اتفاق دختر که از لطف خداوند بسیار شکرگزار بود هنگام دعا این

 عبارت را به کار می برد:

((خدایا کاری کن تا با ان کسی که تو صلاح می دانی ازدواج کنم.))

به زودی با پسری ازدواج کرد که همه ی خصوصیات فرد قبلی را

داشت ضمن اینکه هوسباز و عصبی نیزنبود.

بنابراین بهترین دعا،سپردن امور به دست خداوند است.انسان باید

مسئله یا مشکل خود را تماما به عقل کل بسپارد منتظر بماند تا خداوند

 خود مسئله اش را حل کند.چون یکی از دلایل مستجاب نشدن دعا

 دخالت انسان در کار خداوند است. اغلب انسان پس از دعا کردن به

 درگاه پرورگاربه دلیل بی ایمانی،خود دست به کار می شود و به دلیل

اضطراب و نا آرامی کارها را خراب می کند.انسان در صورتی میتواند

 زندگی خود را به خداوند بسپارد که این حقیقت را دریابد که خداوند

چیزی جدا از او نیست.خداوند در درون هر انسانی وجود دارد و همه

 ی موجودات تجلی ذات پاک او هستند.

ارتباط با خداوند ایمان است و صدای ما تنها از راه

ایمان به گوش خدا می رسد در غیر این صورت

 سخن ما دعا محسوب نمی شود. 

بنابراین پس از اینکه کارها را به دست عقل کل سپردیم باید با ایمان،

منتظر اجابت خواسته ی خود بنشینیم و بدون رهنمود یا هدایت دست به

 کاری نزنیم،تا خداوند خود خواسته ی ما را به انجام برساند،باید

بگوییم:

خدایا اگر لازم است که کاری انجام دهم رهنمودی

برایم بفرست.