ایجاد توقع در خود و دیگران

عاشقانی همچون تائب با صخا با وجود یک دنیا صداقت و ایمان و فداکاری به دلیل عدم حمایت و همکاری حداقل یک دانشمند و یا یک ثروتمند مجبور هستند دربدترین شرایط با کمترین امکانات در اوج غربت و تنهائی خدمات خداپسندانه خود را ضعیف و کم نور ارائه نمایند و این شرم آور است وبی انصافیست 

باید کسانی باشند که مظلومیت و دعا  و آرزوی امثال تائب را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر جهان برسانند این بهترین هدیه به یک فداکار عاشق است 

ایجاد توقع در خود و دیگران ارزش و ثواب فراوانی دارد من در اینجا منظورم ایجاد توقع خوب و مثبت و خداپسندانه است 

با اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات پروردگار به عقل و هوش والائی برسیم من سالهاست دراین زمینه فعالیت و فداکاری می کنم و نتیجه روشن شدن یک چراغ در قالب قرض الحسنه و خیریه بنام صخا شد 

مردم از من توقع ارائه خدمات قرض الحسنه و خیریه و گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی دارند و من از این بابت بسیار خوشحالم و در عوض من هم از مردم مخصوصا دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های مشهور و محبوب جهان توقع حمایت و همکاری و عنایت خداپسندانه دارم تا با تقویت صخا و پرنور شدن این چراغ و گرم شدن این تنور عرفانی و روحانی خدمات راحت و آسان ارائه بدهم و از مردم توقع پرداخت به موقع اقساط و برگشت معوقات در اسرع وقت را دارم 

اگر توقعات و انتظارات بجا و شایسته من برآورذه نشود طبیعتا توقعات و انتظارات مردم از من دچار مشکل می شود چون با برآورده شدن توقعات بجا و شایسته ام توان و قدرت و نیروی من بالا می رود و می توانم راحت و آسان خدمت کنم باید دو طرف ترازو مساوی باشد 

وقتی معوقات باشند ضدهمکاری ها باشند عدم حمایت و همکاری ها صورت بگیرند توقعات و انتظارات خدمات راحت و آسان بی انصافیست 

من سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده ام و با سحرخیزی و کوهنوردی و حمایت و پشتیبانی دوستان و اقوام و خانواده ام این چراغ را روشن نگه داشته ام اما نیاز مبرم به باسوادان ودانشمندانی دارم که با تفسیر خوب و خداپسندانه خودشان از این فعالیت و فداکاری زمینه تحریک و تشویق و ترغیب انسانهای توانا و ثروتمند و ستاره های مشهور جهان را برای تقویت صخا فراهم کنند تا خدمات آسان شوند 

توقع فعالیت و فداکاری مردم از من بجاست و من عاشق مرمم هستم که با اینکار خوشحالشان کنم و توقع حمایت و عنایت و همکاری من هم برای تقویت صخا بجاست و من تشویق و ترغیب و تعریف می خواهم تا پرنور شوم و راحت و آسان خدمت کنم 

توقع و انتظار و پیام من اینست دو طرف ترازو را مساوی کنیم من زحمت می کشم با مقالات و اشعار خوب درباره قرض الحسنه و خیریه به میدان آمده ام شما عزیزان هم با پیامهای تشویق و ترغیب و استقبال بی نظیر خودتان به میدان بیائید تا یک انسان فداکار با یک مجموعه خیرخواهانه سربلند و سرافراز شود و همه خوشحال بشوند باید با استقبال بیشتر و بی ریا و بی بهانه تر دانشمندان وثروتمندان بزرگ جهان را متوجه تائب در صخا کنیم 

من در اوج توانائی اعتبار و آبرویم را وقف این چراغ صخا کردم شما هم با حمایت و همکاری بی ریا و بی بهانه حافظ و پشتیبان اعتبار و آبروی فعال و فداکار خودتان در قالب قرض الحسنه وخیریه باشید تا میزان رعایت شود 

مرا به اوج ماه برسان ای خدای بزرگ                       به کوری چشم برادران ای خدای بزرگ 

زمکر و فریب و خدعه آنان بی خبر بودم                     حق من نبود چنین و چنان ای خدای بزرگ 

فساد شیاطین کجا و صداقت من کجا                     دلم خون شد از دست شیطان ای خدای بزرگ

قرار ما این نبود پس چه شد آن وعده و وعید             همه شک کرده اند به قرآن ای خدای بزرگ 

دلم از آنهمه آیات و روایات می سوزد                       شده اند قربانی دشمنان ای خدای بزرگ 

از این وضع خسته ام تحملش سخت است               مرا هرچه زودتر برهان ای خدای بزرگ 

صدای عاشقان حیف نیست که در گلو بغض شود       به گوش عالم و آدم برسان ای خدای بزرگ 

از این همه صبر و شکر جمیل حیا نمی کنند             نمی ترسند از تو این نفهمان ای خدای بزرگ 

کجایند دستهای غیبی که وعده فرمودی                نشان بده به این مغرضان ای خدای بزرگ 

اگرعزیزان خوار شوند صدای خنده آنها                   می رسد به گوش آسمان ای خدای بزرگ 

حریف اینهمه نامرد مگر خودت بشوی                    جواب نداد صداقت و ایمان ای خدای بزرگ 

تو را که لطف و عنایتها با من مسکین است            چه می کنند با من این بندگان ای خدای بزرگ 

دعا و آرزوهای تائب را مستجاب کن                    به شادی روی حبیبان ای خدای بزرگ 

شود که این چراغ صخا پرنور گردد                      به جذب و جلب ثروتمندان ای خدای بزرگ 

چنان کن که یکبار دیگر ذلیل و خوار شوند             که صبر تو حیف است براینان ای خدای بزرگ 

حسرت روزهای اوج را بردل تائب در صخا نگذاریم

تنها یک سرسوزن توجه و حمایت و همکاری عزیز مصر کافی بود برای سربلندی و سرافرازی یوسف در اوج صداقت و ایمان و فداکاری (تائب) 

پرنور شدن یک چراغ روشن و باارزش و پراز ثواب همچون صخا  وظیفه همه ماست نباید دریغ بورزیم 

تائب سرپرست صخا به امید خداوند و دانشمندان و ثروتمندان مشهور اینچنین به آب و آتش زده است و خودش و خانواده اش را وقف این مجموعه کرده است برای یک روستا چنین مجموعه ای باعث پیشرفت و رشد و شکوفائیست مخصوصا جذب و جلب انسانهای معروف و مشهوری که عاشق حمایت و همکاری با فداکاران هستند و در روستاها بدنبال چنین فرصت هائی می گردند که باید تبلیغ و تشویق شود 

تائب بعد از سی سال همت و تلاش جانانه و خداپسندانه انتظارات وتوقعات بیشتری دارد مخصوصا از ابرسجیانی که دوستان نیکوکار و توانا دارند نباید افتتاح حساب و تقویت حسابهای پس انداز و جاری را در صخا دریغ بورزند این چراغ روشن شده است پس باید پرنور گردد چون باعث افتخار است 

هیچ کس در هیچ روستائی چنین جراتی را به خودش نمی دهد که از بهترین پولش در بهترین موقعیت زمانی بگذرد تا یک چراغ روشن شود من بارها اعلام کرده ام سال 1379 ده دوازده ملیون پولم را وقف صخا کردم و وامهای قرض الحسنه خوبی به مردم دادم که با صدو پنجاه هزارتومان آن می شد یکساعت آب از رودخانه ابرسج خرید که الان شصت ملیون تومان معامله می شود اما من نه تنها ناراحت نیستم بلکه خوشحالم که یک چنین فعالیت وفداکاری کرده ام و کسانی که در آن سالها بهترین استفاده ها را از صخا و وامهای این مجموعه برده اند امروز باید بیشتر توجه و عنایت کنند و بیشتر تبلیغ و تشویق کنند هرچند بعضی از آنها با توقعات بالایشان انتقاداتی داشته اند که باعث برداشت بد خیلی ها شد و توقعات و انتظارات هم به مراتب بالا رفت و زیاد شد 

نباید اینطور باشد باید از دوستان توانای خود برای پرنور شدن این چراغ با این سابقه بسیار درخشان کمک و پشتیبانی گرفت اگر آن سالها بدون حساب و بدون چک و سفته و کارمزد سه ملیون تومان پنج ملیون تومان گرفته اند امروز بدون حساب توقع پنجاه ملیون تومان هم دارند و همین باعث انتقاد و گلایه می شود و نباید با این اشتباهات فردی یک فداکار را با یک مجموعه بسیار ارزشمند قربانی کرد و سرش را برید این شرم آور است وبی انصافیست 

من به امید جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های مشهور جهان کارهای حیرت انگیز و بی نظیری در صخا انجام دادم به امید اینکه بهترین جوابها را داشته باشد چون می خواهم این فرهنگ صخا در همه روستاها جا بیفتد و همه افراد توانا در یک روستا از یک تائب با یک صخا حمایت و همکاری کنند که همه دردهای یک روستا با یک صخا و یک تائب در یک چشم به هم زدن درمان شدنیست 

من برای مشهور شدن خودم در اوج صداقت و ایمان و فداکاری به منظور پرنور شدن چراغ صخا فوق العاده بودم و هستم امیدوارم جواب بدهد تا سربلند و سرافراز شوم باید در جهان کسانی باشند که از انسانهای بی نظیر با شاهکارهایشان حمایت و عنایت داشته باشند 

تا همه نوجوانان و جوانان عزیز مخصوصا در روستاها دلگرم شوند و تشویق و ترغیب و تحریک به فعالیت و فداکاری شوند پس همه همت کنیم و قصد و نیت کنیم تا حسرت روزهای اوج به دل تائب در صخا نماند ما همه با شعار خوب حمایت و همکاری از فداکاران شروع کنیم و تائب را در صخا در سطح جهانی سربلند و سرافراز کنیم هیچ کس به اندازه یک عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و فداکار و سحرخیز و کوهنورد دلسوز و غمخوار مردم نیست 

هستند باسوادان و هنرمندان پرتوانی که واجب است داستان صخا به گوششان برسد تا قشنگ و خوب برای توانمندان تفسیر کنند تا این چراغ پرنور شود من که سرپرست و باعث و بانی این مجموعه هستم شاید و حتما سواد و بینش و آگاهی کافی را برای تفسیر اینکار قشنگ و بی نظیر ندارم 

چون دانشمندان و باسوادان و با تجربه های فراوانی در دنیا داریم که هزاران برابر از تائب سرپرست صخا قدرتمندتر در توضیح وتفسیر چنین شاهکارهائی هستند پس خواهش می کنم داستان صخا را به گوش دانشمندان و هنرمندان پرتوان جهان برسانید حیف است این مجموعه با این وسعت و عظمت بخاطر عدم تبلیغ خوب و قشنگ سالها مظلومانه و در غربت وتنهائی و سختی فداکاری کند حیف است چون جا برای از همه بهتر شدن صخا هست به شرط حمایت و همکاری در خور و شان این فعالیت و فداکاری ارزشمند من برای تبلیغ این مجموعه با این کیفیت خودم را ناتوان و بسیار ضعیف می بینم اینکار یک شاهکار عرفانی و روحانی یک معجزه علم و عرفان عنایت و لطف یزدان است دستپخت یک عاشق و عارف و سحرخیز و کوهنورد است 

و نیاز به دانشمندان و تفسیر کنندگان و حمایت کننده های بسیار قوی دارد که به لطف خداوند تعدادشان در جهان کم نیست فقط باید این داستان به گوش آن عزیزان برسد و قدرت و توان آنها به من در اوج صداقت و ایمان و فداکاری قدرت ونور و گرمای بیشتری بدهد 

خداوندا آرزوی من سحرخیز شدن و کوهنورد شدن و طبیعت دوست شدن نوجوانها و جوانهاست با تقویت صخا و پرنور شدن این چراغ دعا و آرزویم را مستجاب و برآورده بنما 

من همه نوجوانان و جوانان را سحرخیز می خواهم چون در سحرگاهان فرصت مطالعه و بررسی و نماز خواندنهای خالص اشعار شاعران مخصوصا حافظ صددرصد است من اینچنین بودم و فرصت کوهنوردی و پیاده روی هم بیشتر است نتیجه ارائه خدمات قرض الحسنه و خیریه با صخا شد 

کوهنوردی و سحرخیزی انسان را به خدا نزدیکتر می کند و از شیطان دور می سازد به شرط اینکه دانشمندان و ثروتمندان جهان قدر و ارزش چنین انسانهائی را در روستاها مخصوصا بیشتر بدانند این هم خودش یک ایده بزرگ است که باید فرهنگ سازی شود و با صخا در سطح جهانی می شود به همه نشان داد 

من متاسفم برای همه کسانی که در اوج توانائی هستند و حمایت و عنایت خودشان را از تائب در صخا دریغ می ورزند و همین باعث می شود که فداکاران سربلند و سرافراز نمی شوند و خداوند همیشه در بین بندگانش غریب است چون دوستان خدا را توانمندان تنها می گذارند متوجه آنها نمی شوند 

شرم آور است که یک فعال و فداکار برای حمایت و همکاری التماس و خواهش کند منت بکشد خفت و خواری را تحمل کند صبر و شکر مظلومانه داشته باشد هم شرم آور است و هم بی انصافیست با اینهمه دانشمند و ثروتمندی که خداوند در جهان دارد (تائب) 

تنها یک سرسوزن توجه و حمایت و همکاری عزیز مصر کافی بود برای سربلندی و سرافرازی یوسف در اوج صداقت و ایمان و فداکاری (تائب) 

انتقادها به بدی کار برنمی گرددانتظارات بالاست

نباید از انتقادات در کارهای خیر و با انسانهای خیرخواه اشتباه برداشت شود از یک انسان خوب و خیرخواه و یک کار خوب و خیرخواهانه و انساندوستانه ای همچون تائب در صخا انتظارات و توقعات بسیار بالاست برای همین تائب بیشترین انرژی و همت و تلاشش را برای جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان مشهور برای تقویت و پرنور کردن این چراغ روشن بکار گرفته است 

بسیاری از عزیزان از اصرار و پافشاری تائب در جهت حمایت و همکاری خسته می شوند و گلایه هائی دارند البته من حق را به آنها می دهم برای همین انتظار دارم انسانهای توانا و ستاره های مشهور حمایت و همکاری کنند تا تائب هم با خیال راحت و بدون دغدغه با مشکلات و نقاط ضعف کنار بیاید 

و خیالش از بابت حمایت و همکاری راحت شود و این حمایت وعنایت حداقل با یکی دو نفر توانا به خوبی حل شدنیست 

باید بدانیم که انتقادها از کار خوب و انسان خوب دلیل بر نارضایتی نیست بلکه دلیل بسیار خوب و روشنی بر روشنی و ارزشمندی و پرفایده بودن کار است صخا و در مجموع قرض الحسنه ها و خیریه ها همیشه محبوب و مشهور و معروف هستند اما باید با حمایت و عنایت پرنور شوند چون توقعات و انتظارات مردم طبیعتا زیاد است و باید برآورده شود وقتی روزانه کسانی برای وام و یا پولهای قرضی حداقل ده روزه بیست روزه و یکماهه مراجعه می کنند این دلیل بر باارزش بودن کار و باارزش بودن مسئول و سرپرست این کار است که گره گشا و نان رسان و مشکل گشاست که در هیچ قرض الحسنه و خیریه ای اینچنین خدمات ارائه نمی شود برای همین تائب در صخا با این ارائه خدمات بی نظیر انتظار و توقع بیشتری از انسانهای توانائی دارد که واجب است بیشتر به این مجموعه توجه کنند این مجموعه صخا برای گلستان شدن روستا در بخش فرهنگی و ورزشی مخصوصا کوهنوردی برای جذب و جلب توریست ها و گردشگران فعالیت زیادی می کند برای همین واجب است صخا پرنور شود چون دوای همه دردهای یک روستاست 

پس واجب است داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم تا یک انسان فداکار با این کیفیت سربلند و سرافراز شود 

داستان صخا را به گوش دانشمندان و ثروتمندان بزرگ و مشهور برسانیم تا این فرهنگ خوب و ارزشمند در روستاها تقویت شود و چنین چراغی در همه روستاها روشن شود 

انتظارات بالا طبیعتا انتقاداتی بوجود می آورد که امیدوارم مردم ما را با اینهمه فعالیت و فداکاری و یک مجموعه پرخیر و برکت درک کنند و بجای هرگونه انتقاد که از انتظارات بالا سرچشمه می گیرد و من دیدم و شنیدم از این انتقادات برداشت های بسیار بدی می شود که به ضرر چنین مجموعه با چنین انسان فداکاری می شود پس حمایت و عنایت و تشویق و ترغیب را بیشتر کنیم تا یک انسان خوب با یک کار خوب مظلومانه و غریبانه وبی گناه آسیب و ضرر نبیند و این کار بخاطر عدم حمایت و همکاری ضعیف و کم نور نگردد پس باید دستهائی را برای تقویت و تشویق تائب در صخا بلند کنیم 

کسانی که می توانند در پیشرفت و رشد و شکوفائی یک انسان خیرخواه و فداکار با یک چراغ روشن همچون صخا نقش داشته باشند نباید دریغ بورزند سربلندی و سرافرازی یک فداکار ارزش و ثواب فراوانی دارد که باید مورد حمایت و عنایت قرار بگیرد (تائب) 

ارزانترین گوهر دنیا

گوهری ارزشمند بنام یوسف را خداوند به ما معرفی می کند داستان همه نیکوکاران عالم که از یاد و نام خداوند گرانبها هستند همینطور می باشند یوسف بخاطر انسانهای نادان و بخیل و حسود ارزان فروخته شد با اینکه در اوج دانش و هوش و مورد تائب بهترین انسان روی کره زمین یعنی یعقوب نبی این دانشمند توانا بود با همه این حرفها در بین بخیلان و مغرضان و مغروران و منفوران مشتری نداشت 

و سالها در چاه و زندان صبر و شکر جمیل بریک دنیا جهل و نادانی ناجوانمردان و خدا نشناسها می کرد برای یک انسان بی گناه در اوج صداقت و ایمان فداکاری چاه و زندان سخت و جان شکار است 

در اوج هوش و دانش و آگاهی و توان و قدرت قابل تحمل و نیست که بتوان بی گناه صبر و شکر جمیل کرداما مگر چاره ای دیگر هم بود وقتی خداوند اینچنین می خواست باید صبر و شکر جمیل کرد تا دستهای غیب به وقتش بیرون بیاید 

ارزانترین گوهرهای دنیا نیکوکاران و فداکارانی هستند که بی گناه در اوج صداقت و ایمان و فداکاری بخاطر افراد نادان و بی خاصیت گرفتار چاه و زندان می شوند و مجبورند تحت فشار یک دنیا سوء تفاهم و سوء ظن و غیبت و تهمت و دروغ و سرزنش و گلایه صبر و شکر جمیل کنند 

با وجود دوست و پشتیبانی برتر و بالاتر همچون خداوند مظلومانه و غریبانه و معصومانه صبر و شکر جمیل کنند و هیچ کاری هم جز سکوت از دستشان برنمی آید چون خداوند اینطور خواسته که بدست جاهلان و زورگویان خلع سلاح شوند تا مدت به پایان برسد این تفسیر سوره یوسف است 

داستان امثال تائب با داستان یوسف مو نمی زند چون با کمی تفسیر هوشمندانه پی به همان سوره از قرآن و آن داستان در تورات و انجیل می بریم 

یک گوهر گرانقیمت که می شود با او در یک چشم به هم زدن روستائی را گلستان کرد به خاطر جهل و بخل و کینه و حسادت سنگدلان تا مدت معلوم ارزشش پنهان می ماند آنهم بخاطر مصلحت هائی که خداوند خودش می داند 

داستان تائب در صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر جهان برسانیم داستانی که اگر یک کارگردان قوی آن را در قالب سریال و فیلمی ارائه بدهد با داستان یوسف مو نخواهد زد برای همین می خواهم داستان تائب در صخا را به گوش بهترین و زبده ترین فیلم سازان جهان برسانیم 

تا نگاههای گوهرشناسان قوی جهان به این سمت و سو متمرکز شود  

وقتی که شعر تائب با فال حافظ مخلوط می شود

صبر داشته باش هرچند که دلت خون شود راز خود را به کسی نگو خداوند داد تو را از ستمگران می گیرد کاری از دستت برنمی آید فقط دعا کن شاید بالاخره مورد قبول خداوند واقع شود نکند اگر به حاجتت رسیدی و معتبر شدی خدا را فراموش کنی بلکه باید بیشتر رو به خدا آوری 

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر    آری شود و لیک به خون جگر شود 

از هرکرانه تیر دعا کرده ام روان         باشد که زان میان یکی کارگر شود 

از کیمیای مهر تو زرگشت روی من      آری به یمن لطف شما خاک زر شود 

قابل توجه همه اهل دلهای دنیا قبل از این حرف از همه می خواهم داستان تائب در صخا را به گوش اهل دلهای دنیا برسانند آنها خودشان متوجه می شوند 

فکر می کنیم حضرت یعقوب در کلبه احزان چکار می کرد به غیر از دعا و صبر و شکر جمیل و بعد از اینکه حاجتشان برآورده شد چکار کردجز خدمت به خلق و بخشش و عشق به خداوند 

فکر می کنیم حضرت یوسف در چاه و زندان چکار می کرد جز صبر و شکر جمیل و دعا کردن و تبلیغ و تحریک رفیقان زندان خود به دین ابراهیم خلیل اسحاق و یعقوب هرگز ناامید نشد و بعد از رهائی و آزادی هم جز بخشش و عفو و ارائه خدمات انساندوستانه کاری نداشت 

تائب سرپرست قرض الحسنه و خیریه صخا سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده است و هرگز از لطف و عنایت خداوند ناامید نشد حتی در اوج جوروجفای ناجوانمردان جز صبر و شکر جمیل و همت و تلاش در راه قرض الحسنه و خیریه و مشغول شدن به فرهنگ و ورزش سحرخیزی و کوهنوردی کاری نداشت و در اوج بحرانها در کوه و بیابانهای ابرسج از خداوند توفیق و همت و ایمان و قدرت خواست و هرگز از خداوند ناامید نبود چون اعتقاد شدید به این حرف دارد که هرچه پیش آید نیکوست حتی اگر ظلم و ستم ببیند حتی اگر اعتبار و آبرویش زیر سوال برود حتی حتی حتی 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

صخا از معجزات علم و عرفان     صخا لطف و عنایتهای یزدان 

از خداوند معرفت خواستم صخا را به من داد        ایمان و همت و قدرت خواستم صخا را به من داد 

بهر سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم           یک دنیا رحم و غیرت خواستم  صخا را به من داد 

به یاد دانشمندان و ثروتمندان محبوب               از خداوندخیر و برکت خواستم   صخا را به من داد 

آرزوی حاتم طائی شدن در سرم بود                جوانمردی  و  مروت  خواستم   صخا را به من داد 

از برای خودم و خانواده ام دعا کردم                 درشکلی زیبا تربیت خواستم   صخا را به من داد 

همه پیامبران را یکسان دوست داشتم              عنایت  و    حمایت خواستم   صخا را به من داد 

دستهای غیب خداوند را به تقلید از یوسف         بعد از چهل روز ریاضت خواستم صخا رابه من داد 

به عشق دلهای دریا و قلبهای همچون شیر       تائب را در اوج شهرت خواستم صخا را به من داد 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش صخا رویای تائب

از خداوند معرفت خواستم صخا را به من داد        ایمان و همت و قدرت خواستم صخا را به من داد 

بهر سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم           یک دنیا رحم و غیرت خواستم  صخا را به من داد 

به یاد دانشمندان و ثروتمندان محبوب               از خداوندخیر و برکت خواستم   صخا را به من داد 

آرزوی حاتم طائی شدن در سرم بود                جوانمردی  و  مروت  خواستم   صخا را به من داد 

از برای خودم و خانواده ام دعا کردم                 درشکلی زیبا تربیت خواستم   صخا را به من داد 

همه پیامبران را یکسان دوست داشتم              عنایت  و    حمایت خواستم   صخا را به من داد 

دستهای غیب خداوند را به تقلید از یوسف         بعد از چهل روز ریاضت خواستم صخا رابه من داد 

به عشق دلهای دریا و قلبهای همچون شیر       تائب را در اوج شهرت خواستم صخا را به من داد 

خدا کند یک اتفاق خوب بیافتد وسط زندگیمان
آری همینجا
وسط بی حوصلگی های روزانه مان ،
نگرانی های شبانه مان ،
وسط زخم های دلمان
آنجا که زندگی را هیچوقت زندگی نکردیم ..
یک اتفاق خوب بیفتد
که خاطرات سالها جنگیدن و خواستن و نرسیدن از یادمان برود…
آنگونه که یک اتفاق خوب
همین الان ؛
همین ساعت ؛
همین حالا ؛
از پشت کوه های صبرمان طلوع کند و
غروب همه غصه هایمان باشد
طلوعی که غروبش همیشه خیر است…
خدایا
کمی
" پایان خوش"
می خواهم
برای این روزهایم

بوی دستهای غیب را همچو یعقوب حس می کنم اگر مرا تخطئه نکنید

پیراهنی که آید از او بوی یوسفم     ترسم برادران غیورش قبا کنند 

جوانمردان و فداکاران به رمز و راز سعادت و خوشبختی پی برده اند با ریاضتهای جان شکار عرفانی و روحانی خود را مطیع پروردگار کرده اند سالم و دیندار هستند سحرخیز و شب زنده دار و کوهنورد عاشق و فعال و فداکارند 

در اندیشه خشنود کردن سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم هستند در راه قرض الحسنه و خیریه قدمهای محکمی برداشته اند برجوروجفای دلهای بیمار و چشمهای شور هم خداپسندانه صبر و شکر جمیل داشته اند 

تسلیم تقدیر و سرنوشت بوده و هستند تا زمانی که خداوند خودش گره ها را باز کند همچنان سوز و سرمای خزانها را تحمل می کنند چون واقف و آگاه به خداوند هستند هوشیار و بیدارند 

مظلوم و ساده و محبوب و مردمی می باشند بی غرض و بی طرف هستند اگر نقاط ضعفی دارند اگر سوء تفاهم و سوء ظنی در باره ایشان هست مشکل از دلهای بیمار و چشمهای شور مغرضان و مغروران و منفوران است 

مشکلات این عزیزان از عدم حمایت و همکاری و ضدهمکاری های ناعادلانه و ناجوانمردانه است از جوسازیها و سم پاشیهای انسانهای بی رحم و بی غیرت و بی حیاست کسانی که نسبت به چنین عزیزانی بی تفاوت و بی توجه هستند 

درباره ایشان سهل انگار ی می کننداینهائی که همچون باران باعظمت و با شکوه و پرخیر و برکت هستند اما بخاطر کفشهای پاره و مشکلات و نواقص برخی از انسانها در چشم خلق ناعادلانه بدبین می شوند 

اینهمه دانشمند و ثروتمند و ستاره های مشهور و محبوب و معروف داریم آنوقت چنین انسانهائی مظلومانه و محرومانه و کاملا در غربت و تنهائی ودلتنگی در اوج سختیها و جوروجفاها با دلهائی پراز درد و رنج به مردم خدمت می کنند در اندیشه تقویت قرض الحسنه و خیریه هستند تا با جذب و جلب توانگران با ارائه خدمات راحت و آسان همه را خوشبخت و خوشحال کنند و شب و روز درددلشان را با خدا می گویند و از لطف بی حساب خداوند چیزهای زیادی می دانند که از چشم ظاهرپرستان بعید و دور می باشد 

با دعا و آرزوهای خوب از پروردگار حمایت و یاری می خواهند و در انتظار دستهای غیب خدا ثانیه شماری می کنند 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید

صخا از معجزات علم و عرفان    صخا لطف و عنایتهای یزدان 

    آری همه اینها داستان تائب در صخاست که اصرار دارد به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده است تا این داستان به گوش هوشیاران و بیداران عالم برسد و این دست خداوند را می بوسد چون در داستان یوسف کاملا واضح و آشکار است که فقط خداوند باید دستهای غیبش را بیرون بیاورد و حقیقت انسانهای ساده و مظلوم و بی گناه را آشکار کند 

اگر داستان یوسف را مثل تائب روزی دو سه بار بخوانیم در یک چشم به هم زدن همه مردم را عاشق و شیفته تائب در صخا می گردانیم تا این انسان فداکار با این حمایتها و همکاریها در یک چشم به همزدن روستایش را گلستان کند و به همه روستاهای جهان درس گلستان شدن درس صلح و دوستی با پرچمی خوش رنگ یعنی سبز و سفید بدهد ای کاش در این جهان به این بزرگی با اینهمه لطف و عنایت خداوند به دانشمندان و ثروتمندان بزرگ جهان حداقل یک  دانشمند و یا یک ثروتمند پیدا می شد تا تائب را با صخا برای همه دنیا تفسیر کند و هم تقویت کند 

اما افسوس که این داستان واقعا شرم آور است چون از داستان یوسف عبرت نگرفته ایم که می توانیم با اشاره خداوند در این داستان عزیز مصر شویم برای کسی که همچو یوسف شب و روز در فکر یزدان است و توقع و انتظارش به خاطر سعادت و خوشبختی مردمان و سربلندی و سرافرازی فداکاران است وگرنه امثال تائب نیازی به هیچ کس بغیر از خداوند ندارند چون نگاهشان و شعارشان فقط خداست 

اما دردمندان و قرض داران و گرفتاران و بیچارگان و همچنین جاهلان و سهل انگارها و بی تفاوتها و بدبختها نیاز به یک چنین انسانی دارند که در اوج صداقت و ایمان و فداکاری پرقدرت و توانا و ثروتمند باشد تا بدرد همه بخورد همانطور که یوسف بدرد همه خورد و همه را به سعادت و خوشبختی رساند 

کسانی که در اوج دانش و توانائی و قدرت باعث و بانی خفت و خجالت و شرمندگی فداکاران هستند تاوان بدی را خواهند داد چون از پشتیبان نیکوکاران غافل شدند و توجه و عنایتی نکردند و آیات خداوند را پایمال نمودند 

تائب سرپرست صخا بعد از یک دنیا صداقت و ایمان و فداکاری زبانش به لطف خداوند باز شد تا به دانشمندان و ثروتمندان مشهور دنیا معرفی شود تا به ارزش و قیمتش بندگان توانا پی ببرند که به دنیا معرفی شودتا در سایه آنها تقویت گردد و با خدمات راحت و آسان همه را خشنود سازد دقیقا مثل یوسف 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش 

از خداوند معرفت خواستم صخا را به من داد        ایمان و همت و قدرت خواستم صخا را به من داد 

بهر سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم           یک دنیا رحم و غیرت خواستم  صخا را به من داد 

به یاد دانشمندان و ثروتمندان محبوب               از خداوندخیر و برکت خواستم   صخا را به من داد 

آرزوی حاتم طائی شدن در سرم بود                جوانمردی  و  مروت  خواستم   صخا را به من داد 

از برای خودم و خانواده ام دعا کردم                 درشکلی زیبا تربیت خواستم   صخا را به من داد 

همه پیامبران را یکسان دوست داشتم              عنایت  و    حمایت خواستم   صخا را به من داد 

دستهای غیب خداوند را به تقلید از یوسف         بعد از چهل روز ریاضت خواستم صخا رابه من داد 

به عشق دلهای دریا و قلبهای همچون شیر       تائب را در اوج شهرت خواستم صخا را به من داد 

دلچسب ترین داستان دنیا یوسف و عزیز مصر دستهای غیب خدا

جوانمردان و فداکاران به رمز و راز سعادت و خوشبختی پی برده اند با ریاضتهای جان شکار عرفانی و روحانی خود را مطیع پروردگار کرده اند سالم و دیندار هستند سحرخیز و شب زنده دار و کوهنورد عاشق و فعال و فداکارند 

در اندیشه خشنود کردن سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم هستند در راه قرض الحسنه و خیریه قدمهای محکمی برداشته اند برجوروجفای دلهای بیمار و چشمهای شور هم خداپسندانه صبر و شکر جمیل داشته اند 

تسلیم تقدیر و سرنوشت بوده و هستند تا زمانی که خداوند خودش گره ها را باز کند همچنان سوز و سرمای خزانها را تحمل می کنند چون واقف و آگاه به خداوند هستند هوشیار و بیدارند 

مظلوم و ساده و محبوب و مردمی می باشند بی غرض و بی طرف هستند اگر نقاط ضعفی دارند اگر سوء تفاهم و سوء ظنی در باره ایشان هست مشکل از دلهای بیمار و چشمهای شور مغرضان و مغروران و منفوران است 

مشکلات این عزیزان از عدم حمایت و همکاری و ضدهمکاری های ناعادلانه و ناجوانمردانه است از جوسازیها و سم پاشیهای انسانهای بی رحم و بی غیرت و بی حیاست کسانی که نسبت به چنین عزیزانی بی تفاوت و بی توجه هستند 

درباره ایشان سهل انگار ی می کننداینهائی که همچون باران باعظمت و با شکوه و پرخیر و برکت هستند اما بخاطر کفشهای پاره و مشکلات و نواقص برخی از انسانها در چشم خلق ناعادلانه بدبین می شوند 

اینهمه دانشمند و ثروتمند و ستاره های مشهور و محبوب و معروف داریم آنوقت چنین انسانهائی مظلومانه و محرومانه و کاملا در غربت و تنهائی ودلتنگی در اوج سختیها و جوروجفاها با دلهائی پراز درد و رنج به مردم خدمت می کنند در اندیشه تقویت قرض الحسنه و خیریه هستند تا با جذب و جلب توانگران با ارائه خدمات راحت و آسان همه را خوشبخت و خوشحال کنند و شب و روز درددلشان را با خدا می گویند و از لطف بی حساب خداوند چیزهای زیادی می دانند که از چشم ظاهرپرستان بعید و دور می باشد 

با دعا و آرزوهای خوب از پروردگار حمایت و یاری می خواهند و در انتظار دستهای غیب خدا ثانیه شماری می کنند 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید

صخا از معجزات علم و عرفان    صخا لطف و عنایتهای یزدان 

    آری همه اینها داستان تائب در صخاست که اصرار دارد به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده است تا این داستان به گوش هوشیاران و بیداران عالم برسد و این دست خداوند را می بوسد چون در داستان یوسف کاملا واضح و آشکار است که فقط خداوند باید دستهای غیبش را بیرون بیاورد و حقیقت انسانهای ساده و مظلوم و بی گناه را آشکار کند 

اگر داستان یوسف را مثل تائب روزی دو سه بار بخوانیم در یک چشم به هم زدن همه مردم را عاشق و شیفته تائب در صخا می گردانیم تا این انسان فداکار با این حمایتها و همکاریها در یک چشم به همزدن روستایش را گلستان کند و به همه روستاهای جهان درس گلستان شدن درس صلح و دوستی با پرچمی خوش رنگ یعنی سبز و سفید بدهد ای کاش در این جهان به این بزرگی با اینهمه لطف و عنایت خداوند به دانشمندان و ثروتمندان بزرگ جهان حداقل یک  دانشمند و یا یک ثروتمند پیدا می شد تا تائب را با صخا برای همه دنیا تفسیر کند و هم تقویت کند 

اما افسوس که این داستان واقعا شرم آور است چون از داستان یوسف عبرت نگرفته ایم که می توانیم با اشاره خداوند در این داستان عزیز مصر شویم برای کسی که همچو یوسف شب و روز در فکر یزدان است و توقع و انتظارش به خاطر سعادت و خوشبختی مردمان و سربلندی و سرافرازی فداکاران است وگرنه امثال تائب نیازی به هیچ کس بغیر از خداوند ندارند چون نگاهشان و شعارشان فقط خداست 

اما دردمندان و قرض داران و گرفتاران و بیچارگان و همچنین جاهلان و سهل انگارها و بی تفاوتها و بدبختها نیاز به یک چنین انسانی دارند که در اوج صداقت و ایمان و فداکاری پرقدرت و توانا و ثروتمند باشد تا بدرد همه بخورد همانطور که یوسف بدرد همه خورد و همه را به سعادت و خوشبختی رساند 

کسانی که در اوج دانش و توانائی و قدرت باعث و بانی خفت و خجالت و شرمندگی فداکاران هستند تاوان بدی را خواهند داد چون از پشتیبان نیکوکاران غافل شدند و توجه و عنایتی نکردند و آیات خداوند را پایمال نمودند 

تائب سرپرست صخا بعد از یک دنیا صداقت و ایمان و فداکاری زبانش به لطف خداوند باز شد تا به دانشمندان و ثروتمندان مشهور دنیا معرفی شود تا به ارزش و قیمتش بندگان توانا پی ببرند که به دنیا معرفی شودتا در سایه آنها تقویت گردد و با خدمات راحت و آسان همه را خشنود سازد دقیقا مثل یوسف 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش 

بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را

جوانمردان و فداکاران به رمز و راز سعادت و خوشبختی پی برده اند با ریاضتهای جان شکار عرفانی و روحانی خود را مطیع پروردگار کرده اند سالم و دیندار هستند سحرخیز و شب زنده دار و کوهنورد عاشق و فعال و فداکارند 

در اندیشه خشنود کردن سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم هستند در راه قرض الحسنه و خیریه قدمهای محکمی برداشته اند برجوروجفای دلهای بیمار و چشمهای شور هم خداپسندانه صبر و شکر جمیل داشته اند 

تسلیم تقدیر و سرنوشت بوده و هستند تا زمانی که خداوند خودش گره ها را باز کند همچنان سوز و سرمای خزانها را تحمل می کنند چون واقف و آگاه به خداوند هستند هوشیار و بیدارند 

مظلوم و ساده و محبوب و مردمی می باشند بی غرض و بی طرف هستند اگر نقاط ضعفی دارند اگر سوء تفاهم و سوء ظنی در باره ایشان هست مشکل از دلهای بیمار و چشمهای شور مغرضان و مغروران و منفوران است 

مشکلات این عزیزان از عدم حمایت و همکاری و ضدهمکاری های ناعادلانه و ناجوانمردانه است از جوسازیها و سم پاشیهای انسانهای بی رحم و بی غیرت و بی حیاست کسانی که نسبت به چنین عزیزانی بی تفاوت و بی توجه هستند 

درباره ایشان سهل انگار ی می کننداینهائی که همچون باران باعظمت و با شکوه و پرخیر و برکت هستند اما بخاطر کفشهای پاره و مشکلات و نواقص برخی از انسانها در چشم خلق ناعادلانه بدبین می شوند 

اینهمه دانشمند و ثروتمند و ستاره های مشهور و محبوب و معروف داریم آنوقت چنین انسانهائی مظلومانه و محرومانه و کاملا در غربت و تنهائی ودلتنگی در اوج سختیها و جوروجفاها با دلهائی پراز درد و رنج به مردم خدمت می کنند در اندیشه تقویت قرض الحسنه و خیریه هستند تا با جذب و جلب توانگران با ارائه خدمات راحت و آسان همه را خوشبخت و خوشحال کنند و شب و روز درددلشان را با خدا می گویند و از لطف بی حساب خداوند چیزهای زیادی می دانند که از چشم ظاهرپرستان بعید و دور می باشد 

با دعا و آرزوهای خوب از پروردگار حمایت و یاری می خواهند و در انتظار دستهای غیب خدا ثانیه شماری می کنند 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید

صخا از معجزات علم و عرفان    صخا لطف و عنایتهای یزدان 

    آری همه اینها داستان تائب در صخاست که اصرار دارد به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده است تا این داستان به گوش هوشیاران و بیداران عالم برسد و این دست خداوند را می بوسد چون در داستان یوسف کاملا واضح و آشکار است که فقط خداوند باید دستهای غیبش را بیرون بیاورد و حقیقت انسانهای ساده و مظلوم و بی گناه را آشکار کند 

اگر داستان یوسف را مثل تائب روزی دو سه بار بخوانیم در یک چشم به هم زدن همه مردم را عاشق و شیفته تائب در صخا می گردانیم تا این انسان فداکار با این حمایتها و همکاریها در یک چشم به همزدن روستایش را گلستان کند و به همه روستاهای جهان درس گلستان شدن درس صلح و دوستی با پرچمی خوش رنگ یعنی سبز و سفید بدهد ای کاش در این جهان به این بزرگی با اینهمه لطف و عنایت خداوند به دانشمندان و ثروتمندان بزرگ جهان حداقل یک  دانشمند و یا یک ثروتمند پیدا می شد تا تائب را با صخا برای همه دنیا تفسیر کند و هم تقویت کند 

اما افسوس که این داستان واقعا شرم آور است چون از داستان یوسف عبرت نگرفته ایم که می توانیم با اشاره خداوند در این داستان عزیز مصر شویم برای کسی که همچو یوسف شب و روز در فکر یزدان است و توقع و انتظارش به خاطر سعادت و خوشبختی مردمان و سربلندی و سرافرازی فداکاران است وگرنه امثال تائب نیازی به هیچ کس بغیر از خداوند ندارند چون نگاهشان و شعارشان فقط خداست 

اما دردمندان و قرض داران و گرفتاران و بیچارگان و همچنین جاهلان و سهل انگارها و بی تفاوتها و بدبختها نیاز به یک چنین انسانی دارند که در اوج صداقت و ایمان و فداکاری پرقدرت و توانا و ثروتمند باشد تا بدرد همه بخورد همانطور که یوسف بدرد همه خورد و همه را به سعادت و خوشبختی رساند 

کسانی که در اوج دانش و توانائی و قدرت باعث و بانی خفت و خجالت و شرمندگی فداکاران هستند تاوان بدی را خواهند داد چون از پشتیبان نیکوکاران غافل شدند و توجه و عنایتی نکردند و آیات خداوند را پایمال نمودند 

تائب سرپرست صخا بعد از یک دنیا صداقت و ایمان و فداکاری زبانش به لطف خداوند باز شد تا به دانشمندان و ثروتمندان مشهور دنیا معرفی شود تا به ارزش و قیمتش بندگان توانا پی ببرند که به دنیا معرفی شودتا در سایه آنها تقویت گردد و با خدمات راحت و آسان همه را خشنود سازد دقیقا مثل یوسف 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش 

مطیع و رام جوانمردان باشیم

جوانمردان و فداکاران به رمز و راز سعادت و خوشبختی پی برده اند با ریاضتهای جان شکار عرفانی و روحانی خود را مطیع پروردگار کرده اند سالم و دیندار هستند سحرخیز و شب زنده دار و کوهنورد عاشق و فعال و فداکارند 

در اندیشه خشنود کردن سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم هستند در راه قرض الحسنه و خیریه قدمهای محکمی برداشته اند برجوروجفای دلهای بیمار و چشمهای شور هم خداپسندانه صبر و شکر جمیل داشته اند 

تسلیم تقدیر و سرنوشت بوده و هستند تا زمانی که خداوند خودش گره ها را باز کند همچنان سوز و سرمای خزانها را تحمل می کنند چون واقف و آگاه به خداوند هستند هوشیار و بیدارند 

مظلوم و ساده و محبوب و مردمی می باشند بی غرض و بی طرف هستند اگر نقاط ضعفی دارند اگر سوء تفاهم و سوء ظنی در باره ایشان هست مشکل از دلهای بیمار و چشمهای شور مغرضان و مغروران و منفوران است 

مشکلات این عزیزان از عدم حمایت و همکاری و ضدهمکاری های ناعادلانه و ناجوانمردانه است از جوسازیها و سم پاشیهای انسانهای بی رحم و بی غیرت و بی حیاست کسانی که نسبت به چنین عزیزانی بی تفاوت و بی توجه هستند 

درباره ایشان سهل انگار ی می کننداینهائی که همچون باران باعظمت و با شکوه و پرخیر و برکت هستند اما بخاطر کفشهای پاره و مشکلات و نواقص برخی از انسانها در چشم خلق ناعادلانه بدبین می شوند 

اینهمه دانشمند و ثروتمند و ستاره های مشهور و محبوب و معروف داریم آنوقت چنین انسانهائی مظلومانه و محرومانه و کاملا در غربت و تنهائی ودلتنگی در اوج سختیها و جوروجفاها با دلهائی پراز درد و رنج به مردم خدمت می کنند در اندیشه تقویت قرض الحسنه و خیریه هستند تا با جذب و جلب توانگران با ارائه خدمات راحت و آسان همه را خوشبخت و خوشحال کنند و شب و روز درددلشان را با خدا می گویند و از لطف بی حساب خداوند چیزهای زیادی می دانند که از چشم ظاهرپرستان بعید و دور می باشد 

با دعا و آرزوهای خوب از پروردگار حمایت و یاری می خواهند و در انتظار دستهای غیب خدا ثانیه شماری می کنند 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید

صخا از معجزات علم و عرفان    صخا لطف و عنایتهای یزدان 

    آری همه اینها داستان تائب در صخاست که اصرار دارد به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده است تا این داستان به گوش هوشیاران و بیداران عالم برسد و این دست خداوند را می بوسد چون در داستان یوسف کاملا واضح و آشکار است که فقط خداوند باید دستهای غیبش را بیرون بیاورد و حقیقت انسانهای ساده و مظلوم و بی گناه را آشکار کند 

اگر داستان یوسف را مثل تائب روزی دو سه بار بخوانیم در یک چشم به هم زدن همه مردم را عاشق و شیفته تائب در صخا می گردانیم تا این انسان فداکار با این حمایتها و همکاریها در یک چشم به همزدن روستایش را گلستان کند و به همه روستاهای جهان درس گلستان شدن درس صلح و دوستی با پرچمی خوش رنگ یعنی سبز و سفید بدهد ای کاش در این جهان به این بزرگی با اینهمه لطف و عنایت خداوند به دانشمندان و ثروتمندان بزرگ جهان حداقل یک  دانشمند و یا یک ثروتمند پیدا می شد تا تائب را با صخا برای همه دنیا تفسیر کند و هم تقویت کند 

اما افسوس که این داستان واقعا شرم آور است چون از داستان یوسف عبرت نگرفته ایم که می توانیم با اشاره خداوند در این داستان عزیز مصر شویم برای کسی که همچو یوسف شب و روز در فکر یزدان است و توقع و انتظارش به خاطر سعادت و خوشبختی مردمان و سربلندی و سرافرازی فداکاران است وگرنه امثال تائب نیازی به هیچ کس بغیر از خداوند ندارند چون نگاهشان و شعارشان فقط خداست 

اما دردمندان و قرض داران و گرفتاران و بیچارگان و همچنین جاهلان و سهل انگارها و بی تفاوتها و بدبختها نیاز به یک چنین انسانی دارند که در اوج صداقت و ایمان و فداکاری پرقدرت و توانا و ثروتمند باشد تا بدرد همه بخورد همانطور که یوسف بدرد همه خورد و همه را به سعادت و خوشبختی رساند 

کسانی که در اوج دانش و توانائی و قدرت باعث و بانی خفت و خجالت و شرمندگی فداکاران هستند تاوان بدی را خواهند داد چون از پشتیبان نیکوکاران غافل شدند و توجه و عنایتی نکردند و آیات خداوند را پایمال نمودند 

تائب سرپرست صخا بعد از یک دنیا صداقت و ایمان و فداکاری زبانش به لطف خداوند باز شد تا به دانشمندان و ثروتمندان مشهور دنیا معرفی شود تا به ارزش و قیمتش بندگان توانا پی ببرند که به دنیا معرفی شودتا در سایه آنها تقویت گردد و با خدمات راحت و آسان همه را خشنود سازد دقیقا مثل یوسف 

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش