صخا و رضایت تک تک مهمانان گردشگر ما

تک تک مهمانان عزیزی که در خانه کوهنوردان ابرسج به قصد دیدن مناظر زیبای طبیعی این روستا آمده بودند و با دیدن پذیرائی و راهنمائیهای ما در خانه کوهنوردان نزدیک آبشار ابرسج تعجب می کردند و البته بسیار خوشحال و شاد از پذیرائی و راهنمائیهای بصورت رایگان ما با نام صخا که ما هم امیدواریم این خدمات شایسته استارت اشتغال را در آینده ای نزدیک بزند و ما اینگونه تجربه می اندوزیم و دوست و آشنا و رفیق می یابیم تا بتوانیم باعث پیشرفت ورشد و شکوفائی این صنعت نان رسان و اشتغالزا باشیم 

و این خودش یک فداکاری بی نظیر است که با صخا و این مجموعه ارزشمند که هزینه هایش را رایگان تقبل کرده است اجرا می شود و آینده این فعالیت و فداکاری را هرگز فراموش نخواهند کرد و خاطرات و داستانهای زیبائی از این روزها در سطح جهانی به یادگار و به جا خواهند ماند 

عکسهای یادگاری با کوهنوردان عزیز و گردشگران بسیار دوست داشتنی و محبوب و البته دلسوز و غمخوار 

که همه اینها برای آن عزیزان و برای تک تک ابرسجیان بسیار جدید و تازه و خاطره ساز است مخصوصا نوجوانان و جوانان خیلی زیاد مشتاق این تنوع که با صخا استارت خورده است هستند 

و خودشان را برای کارهای جدیدی که قرار است ایجاد شود آماده کرده اند و بی صبرانه منتظر هستند

و تک تک مهمانان عزیزی که به اینجا تشریف آورده اند و از نزدیک شاهد و ناظر فعالیت و فداکاری ما بوده اند وقتی به خانه های خود برگشته اند دوستان و اقوامشان را مشتاق و عاشق ما و ابرسج کرده اند و آنها زنگ می زنند و قصد آمدن کرده اند و می کنند و ما هم آماده می شویم تا از آن عزیزان پذیرائی و راهنمائی خیلی خوب و آبرومندانه انجام بشود و در صدد تهیه و تدارک امکانات و شرایط با کمک همه دوستان هستیم   

و خداوند را شکر می کنیم که در اول راه در طول یکسال گذشته همه از ما و این ایده ناب و قشنگ راضی و خشنود بوده اند و همین رضایت خاطر آن عزیزان برای ما مهم بوده است 

خوشبختانه راه برای من آسانتر از بقیه است

عباس برزگر همانطور که در داستان زندگیش می خوانیم و می بینیم ایشان به قول خودش سواد چندانی نداشت و با دست خالی و از حتی زیر صفر و دیگر سختی های فراوان شروع کرده است 

من خوشحالم که هنوز در روستای خودم ابرسج در زمینه گردشگری شروع نکرده چیزهای گرانبهائی در دست دارم که هیچ یک از این عزیزان نداشته اند من خوشبختانه سالهاست یک مجموعه بنام صخا در ابرسج دارم که با همین نام می توانم خیلی زود در بین همه عاشقان طبیعت معروف و مشهور بشوم و محصولات دامی و کشاورزی و ارگانیک روستا را با همین نام عرضه نمایم من یک خانواده بسیار با تجربه و دوستانی با تجربه به همراه دارم 

من قبل از اینکه این کار را شروع کنم سالها با مقالات و اشعار خودم در سطح جهانی درخشیده ام از آنجا که عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و کوهنورد هستم نام و نشانی برای خودم با سالها قلم زدن و گفتن دست و پا کرده ام و اینها راه را برمن راحت و آسان کرده اند پس من به جرات می توانم بگویم از عباس برزگرها خیلی خیلی جلوتر هستم و خوشحالم از این بابت و دعا و آرزو می کنم برای همه عاشقان و فداکاران روستائی که می خواهند اینچنین شروع کنند و این کار را دنبال نمایند شاعر و نویسنده بشوند و صاحب یک وبلاگ و سایت باشند و مثل من با مطالعات و بررسی های زیاد در همه زمینه ها فعالیت و فداکاری نمایند تا زودتر و بهتر به نتیجه برسند و معروف بشوند 

همه می دانیم برای پیشرفت و رشد و شکوفائی در این کار ارتباطات خوب و صمیمی و نزدیک مهم است تبلیغات و شهرت مهم هستند و اگر می خواهیم خیلی زود حتی غریبه ها در یک چشم به هم زدن و از راه دور و نزدیک به ما اعتماد و اعتبار کنند باید خودمان را به شهرت برسانیم و نام و آوازه خودمان را برسر زبانها بیندازیم و من سالهاست با هزاران مقاله و شعر اینکارها را کرده ام و زحمتهای فراوانی را کشیده ام 

سالها در مسیر آبشار ابرسج مجانی و رایگان به گردشگران و عاشقان طبیعت خدمت کرده ام و پذیرائی و راهنمائیهای من همه مجانی بوده اند و از طرف صخا بصورت رایگان ارائه شده است ماههاست با چای داغ و آویشن داغ و شیر داغ و حلیم و آش داغ در خدمت تک تک عزیزان بوده ایم و همه را به یک چشم نگاه گرم و صمیمانه کرده ایم نذرمان هم برای اشتغال هم ولایتی هایمان بوده است 

من یک کار آفرین هستم به معنای واقعی نه اینکه کارگر داشته باشم و مزدشان بدهم من برایشان شغلهای جدید ایجاد می کنم تا خودشان کار آفرین بشوند من مشتریهای خوبی برای همه کارها جذب و جلب کرده ام و مزد و پاداشم را هم از خداوند می خواهم 

همین شهرت و محبوبیت برای من کافیست و ارزش و ثواب زیادی که در سایه این فعالیت و فداکاری نصیب و روزیم شده است برای  من بس است 

و در سطح جهانی انسانهای بسیار با سواد و دانا و توانا هستند که از روی همین نوشته ها پی به ماهیت انسان می برند و عاشق و شیفته انسان می شوند همانطور که من عاشق بسیاری از این دست عزیزان شده ام من عاشق عباس برزگر از روی همین مقالات و نوشته ها بعنوان مثال شده ام و هنوز ایشان را ندیده ام اما بهتر و بیشتر از اقوام و دوستانش ایشان را شناخته ام و دوستش دارم هزاران برابر بهتر و بیشتر از آنها باور کنید این خاصیت فعالیت و فداکاریست این خاصیت سادگی و بی ریائیست پندار و گفتار و کردار نیک هر انسانی را محبوب می نماید 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید   

اگر می خواهیم به این موقعیت عالی و ایده آل برسیم از هیچ گونه حمایت و همکاری که تائب توقع و انتظار دارد دریغ نورزیم چون من و خانواده و دوستانم در فعالیت و فداکاری به آب و آتش زده ایم و دریغ نورزیده ایم تا در سطح جهانی به شهرت برسیم و در آمد تک تک ابرسجیان چندین برابرافزایش یابد و این آینده ای بسیار پررونق را برای ما و دیگران رقم خواهد زد  و این سختی ها به نحو احسن جواب داده می شود  

انسانهای بسیار بزرگی با منظورها و هدفهای عالی و بزرگ طبیعتا جذب و جلب ما می شوند چون می دانند که در اینجا چه خبر خواهد شد و این تلاش سی ساله تائب و خانواده اش چه سودهای سرشاری را نصیب و روزی مردمان این روستا خواهد کرد یک اسطوره برای یک روستا معجزات و کرامات زیادی را به همراه خواهد داشت اگر قدرشناس باشیم و خداوند را براین نعمت بسیار عظیم شاکر باشیم خیرات و برکاتش را خداوند هرچه زودتر ظاهر و آشکار می کند  

منبع درآمد برای هم ولایتی هایم

دعا و آرزویم از کودکی اشتغال بود اشتغال برای همه برای همین در جستجوی راههائی به آب و آتش زدم و در این زمینه مطالعات فراوانی کردم تا اینکه به فکر افتتاح یک مجموعه در روستای خودم افتادم که قبلا در زمانی که ده دوازده ساله بودم بنام ظفر که فقط یک تیم فوتبال بود و از همسن و سالهای خودم با حمایتهای کم و اندک مالی حمایت می کردم و در حد کفش و لباس اسپانسرشان بودم اما همین باعث و بانی افتتاح صخا شد تا در قالب قرض الحسنه و خیریه فعالیت های خودم را ادامه دادم و با کمک اطرافیان فرهنگ و ورزش را تقویت نمایم از ورزش ووشو حمایتهائی کردم 

و در قالب قرض الحسنه وامهای خوبی می دادم و به تقویت کار آفرینان کوچک روستائی پرداختم و خداوند را شکر می کنم که توانستم با صخا این خدمات را ارائه نمایم و در دو سه سال گذشته هم از ورزش کوهنوردی و پذیرائی و راهنمائیهای عاشقان طبیعت فعالیتهایم را ادامه دادم 

که اینجا بسیار عالی بود و می توانستم بدینوسیله با جذب و جلب عاشقان طبیعت صخا را هم تقویت و پرنور نمایم تا از تجربیات و از همه لحاظ از این عزیزان بهره مند بشوم که زمینه اشتغالزائی را به خوبی و بهتر و بیشتر آماده نمایم 

چون این مهمانان عزیز امکاناتی می خواهند که باعث ایجاد شغلهای گوناگون می شود و خرید و فروش محصولات کشاورزی و دامی ابرسج و همچنین صنایع دستی به همه اینها اضافه شد و خیلی هم خوب جواب می دهد هرچند باز هم زمان بیشتری نیاز هست تا در این زمینه به شهرت و محبوبیت برسیم ولی ماه به ماه و هفته به هفته بهتر می شود  

و امیدوارم بزودی این رقم به روزبروز برسد و ما در ابرسج با این همه مناظر زیبای طبیعی و امکاناتی که در اختیار داریم روز بروز تقویت و پرنورتر بشویم و پاداش فعالیت و فداکاری خودمان را با اشتغالزائی هرچه بیشتر بگیریم 

و من از همه عزیزان دانشمند و ثروتمند و ستاره های محبوب و معروف و مشهور دعوت می کنم به ابرسج تشریف بیاورند و ما صمیمانه در خدمت این عزیزان خواهیم بود تا در این ارزش و ثواب والا شریک بشویم و آینده درخشان و تابان ابرسج این عزیزان را که در اول راه ما را عنایت و یاری می دهند فراموش نخواهد کرد و در خاطر ابرسج و ابرسجیان تا ابد خواهند ماند و حتما به چشم اسطوره های بزرگ خواهند درخشید کاری که در بوانات شیراز با عباس برزگر دیده ایم و داستان آن عزیزان در اول راه شیرین و دهان به دهان در سطح جهانی می چرخد و این یک افتخار بزرگ است برای همه کسانی که شریک این شاهکار شده اند و می شوند کاش بتوانیم در همه روستاها این فرهنگ زیبا را جا بیندازیم فرهنگ حمایت و عنایت و همکاری با فداکار آن روستا را و هرچه تمامتر تقویت و پرنورش بکنیم مثل عباس برزگر عزیز که باعث و بانی شغلهای فراوانی شده اند و بازار بسیاری از شغلها را گرم و گیرا کرده اند و توجهات بسیار خوبی را به سمت و سوی منطقه خودشان جذب و جلب نموده اند و من تائب در ابرسج با صخا تلاش می کنم به این افتخار و توفیق بزرگ به زودی زود برسم و الگوی همه فداکاران در روستاهای منطقه خودمان و دیگر مناطق بشوم و امیدوارم تجربه های من و داستان من کاری برای گلستان شدن همه روستاها و زیبا شدن جهان و صلح و دوستی در همه جهان بکند و من خوشحال می شوم اگر موفق و سربلند بشوم 

من برای اینکه به هدفم در سطح جهانی با روستایم برسم سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده ام و بی نهایت تلاش کرده ام تا راههائی برای پیشرفت و رشد و شکوفائی پیدا کنم و در بدترین شرایط با کمترین امکانات شاهکار کرده ام که به هدف مقدس خودم برسم 

من زمینه های خوبی را هرچند به سختی فراهم کرده ام و سالها با صبر و شکر بسیار جمیل منتظر آن روز و آن شب قشنگی هستم که همه انسانهای موفق از آن شب و روز خاطرات خوبی در سطح جهانی مطرح کرده اند شب و روزی که موفقیتشان را جشن گرفته اند و به آرزویشان بعد از سالها تحمل سختی رسیده اند  و با سربلندی همه را خوشحال نموده اند و همه از آن عزیزان بهره مند گشته اند 

تا زمانی که تحقیر و تخریب و تضعیف بر عاشقان باشد

عاشقان کسانی هستند که برای اینکه بهترین جانشین از برای خداوند باشند به آب و آتش می زنند و سالها خواب و آسایش را زا خودشان دور می کنند تا دیگران از وجودشان بهره مند گردند چنین انسانهائی در روستاها هستند و مثل ماه تابان و مثل خورشید درخشانند 

و اما تا زمانیکه مردم پی به عظمت و بزرگی چنین انسانهائی نبرند و شکرگزار این نعمت پروردگار نباشند به خوشی و سعادت و رفاه و راحت کامل و صددرصد نمی رسند هرزمان که چنین انسانهائی مورد توجه و عنایت و همکاری قرار گرفتند صددرصد به آسایش می رسند 

پس بیائیم در تقویت و پرنور شدن این انسانهای فعال و فداکار در روستاها همت کنیم و در یک چشم به هم زدن آن روستا را گلستان کنیم تا به صلح و آرامش و دوستی جهانی برسیم تا جهان را گلستان کنیم این یک ایده است و درست هم هست رمز و راز گلستان شدن جهان در همین هست 

هرکجا یک فداکاری دیدیم و شنیدیم به سرعت در تقویتش گام برداریم این یک فرهنگ زیباست باید در جهان جا بیفتد و اول از همه هم در روستاها باید شروع بشود و تقویت و پرنور شدن یک فداکار در یک روستا خیلی راحت و آسان است به شرط اینکه فرهنگ سازی بشود حمایت و عنایت و همکاری با یک فداکار چنان فرهنگ خوبی است که خداوند را راضی و خشنود می گرداند و خیر و برکت فراوان می شود 

و اما تا زمانیکه یک فداکار در گوشه روستاهای دنیا زجر می کشد و تحقیر و تخریب و تضعیف می گردد دعاها و آرزوهای ما مستجاب و برآورده نخواهند شد  و خداوند به ما نظر نخواهد کرد 

پس بیائیم دست به دست هم بدهیم و توانمندان را به سود فداکاران تحریک و تشویق نمائیم تا خیر و بهره ببینیم و ببریم 

آه و ناله یک عاشق سخت دلدوز و جان گداز است و زمین و آسمان را متاثر می کند یک فداکار یک عاشق اگر تقویت و پرنور بشود همه را پرنور می گرداند همه را به بزرگی و عظمت می رساند  همه را خوشبخت می کند و به سعادت می رساند یک عاشق تمام سعی و تلاشش صلح و دوستیست و در راه فرهنگ و ورزش بی نهایت می کوشد چون خیر و برکت بشر را در تقویت و پرنور شدن فرهنگ و ورزش می بیند  

یک عاشق به سلامت جسم و روح بندگان خداوند می اندیشد برای همین در فرهنگ و ورزش اصرار و پافشاری دارد  

اگر هرروستائی طالب و تشنه خداست باید فداکارش سربلند و سرافراز باشد در غیر اینصورت بی فایده است بی توجهی و ضدهمکاری و عدم حمایت و عنایت و همکاری با یک فداکار که بهترین بنده خداست و با زحمت و تلاش فراوانی به این مقام ارزشمند رسیده است طبیعتا دشمنی با خداست و خداوند به همین میزان خیر و برکت می دهد  در این زمینه اگر بیشتر و بهتر فکر کنیم حتما به نتیجه خواهیم رسید   

و هیچ وقت به ظاهر هم نگاه نکنیم اگر کسانی هم خودشان را با وجود دشمنی برفداکاران زنده و سرپا می بینند از جاهائیکه فکرش را نمی کنند ضربه می خورند و یک روز پس از سالها ظاهرپرستی و گول و فریب شیطان را خوردن خجل و شرمسار به این نتیجه می رسند و سرشکسته و خوار مجبور به توبه و تلافی و جبران می شوندتا خداوند آنها را ببخشاید     

خوشا به آن زمانی که

بهترین زمانها زمان سربلندی و سرافرازی انسانهای عاشق بوده و هست و خواهد بود کسانیکه به لطف و عنایت خداوند گره از کارها می گشایند و دلها را خشنود می سازند کسانی که صاحب دلهای دریا و قلبهای شیر هستند 

خوشا به حال عاشقان که به دردمندان و گرفتاران عشق و حال می بخشند و روح تازه ای به جانهای ناتوان می دهند 

کسانی که خداوند از آنها بعنوان جانشینان خودش یاد کرده است و البته بهترین جانشین خداوند هم بوده اند با صداقت و ایمان و فداکاری خودشان مشکلات را حل و فصل نموده اند و نان رسان بوده اند 

با آنها هیچ کس مشکل بیکاری نداشته است و همه در کنار همدیگر با لذت و با عزت عمر گذرانده اند  

کسانی که هوا و هوسشان فقط سعادت و خوشبختی دیگران بوده است و از هیچ چیزی به اندازه لبخند بندگان ناتوان خداوند راضی و خشنود نبوده اندکسانی که رنج و آزار دیگران را دیده اند و صبر و شکر جمیل کرده اند و اما آزارشان به مورچه ای هم نرسیده است 

کسانی که دشمن و دوست را با گذشت و مهربانی خودشان خوشحال نمودند و براعتبار و آبروی خود افزودند کسانی که از خداوند دعا و آرزویشان این بود که صالح و درستکار باشند و در آخرت هم با صالحان محشور بشوند  دنیا و آخرت را برای همه بهشت برین خواستند و از مکر و حیله های فراوان به خداوند پناه بردند و البته خدا هم آنان را حمایت و یاری کرد  

اینها همان کسانی هستند که قلم و قدم و نفس و جان و مالشان پرخیر و برکت است  و همه لذت و بهره می برند  

خوشا به زمانی که فداکاران و عاشقان سربلند و سرافراز می شوند و تا روز مرگ همینطور می مانند و ذره ای رنگ عوض نمی کنند چون در اوج رحم و غیرت و خجالت قرار دارند اینها بهترین نعمت پروردگار هستند که اگر قدر و منزلتشان شناخته شود و ناسپاسی نبینند همه را خوشبخت می کنند حتی دشمنان از آنها بهره مند می شوند 

آنها در روز سربلندی و سرافرازی سجده شکر به جا می آورند و افتخار می کنند که وعده های خداوند محقق و حتمی شده است و به شکر این نعمتی که پروردگار عطایشان کرده است دیگران را یاری می دهند و به تقویت و پرنور شدن دیگران همت و کوشش می نمایند و مزد خودشان را از خداوند می خواهند و پاک و خالص برای رضای خدا قدم برمی دارند و تا روز مرگ همینطور می مانند 

   

  

گیرم که

گیرم که هزار مصحف از بر داری             با خود چه کنی که نفس کافر داری 

سر را به زمین چه می نهی بهر نماز           آن را به زمین بنه که در سر داری

گیرم که موفق شدیم و نقشه ها و حیله ها و همت و فعالیت و تلاشهایمان نتیجه داد و یوسف را به چاه انداختیم با هزاران وسوسه و توجیه و تفسیر این کار را انجام دادیم با عواقب شوم آن چه خواهیم کرد گیرم که سالها هم در خوبی و خوشی عمر گذراندیم و کسی هم نفهمید که چه کار زشتی انجام داده ایم اما خدائی که خوبیها و بدیها را رو می کند با ایشان چه می کنیم 

گیرم که یک عاشق را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری موفق شدیم تحقیر و تخریب و تضعیفش کنیم ولی عاقبت شومی که در انتظار ماست با آن چه خواهیم کرد با همه این کارهائی که کرده ایم و قرار است آثارش به خودمان و زن و بچه هایمان برگردد و چوب انکار و حاشا و نا جوانمردیهای خودمان را بخوریم جواب زن و بچه های بی گناه خودمان را که قربانی هوا و هوسهای شرم آور ما شده اند چه باید بدهیم 

وقتی مردم بفهمند که بزرگترهای مکار و فریبکار و بخیل و حسود و مغرض و مغرور و منفور داشتیم این بچه های معصوم چه باید بکنند آیا نباید فکر عاقبت را از همان ابتدا کنیم و به جای جوسازی و حقه بازی و حیله به فکر فرهنگ و ورزش باشیم 

به فکر کار آفرینی و اشتغال باشیم در اندیشه تقویت و پرنور کردن فعالان و فداکاران دلسوز و غمخوار به آب و آتش بزنیم اگر طالب بهشت برین هم باشیم این کارها و این قدمها که ارزش و ثواب فراوانتری دارند و بردشان بسیار بسیار زیادتر است 

از آن عبادتهای ظاهری که سودی هم برای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم ندارند استفاده ای ندارند و کمکی به تقویت و پرنور کردن فداکاران و کار آفرینان نمی کنند  

باید بهتر بیندیشیم قدمهائی برداریم عبادتهائی انجام بدهیم که در راه گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی موثر و مفید باشند و از آن قدمهائی که هیچ سود و منفعتی در راه خدمت به بندگان خداوند ندارند دوری کنیم و خودمان را خسته و مسخره و ذلیل نگردانیم 

عبادتهائی انجام بدهیم که روزبروز ما را بزرگتر نماید و در سطح جهانی بدرخشاند نه آن عبادتهائی که روزبروز ما را کوچکتر و کوچکتر گرداند تا جائی که از چشم همه دنیا بیفتیم و از نگاه بزرگان دنیا طرد و پست و حقیر بشویم 

و من در بزرگ شدن خودم همت و تلاش می کنم و بدنبال راههائی هستم تا روزبروز خودم را بزرگتر و بزرگتر گردانم که در سایه این بزرگی همه را بهره مند گردانم توجهات جهانی را باید جذب و جلب کنم این دین من است این فرهنگ من است 

تا از هرکسی از هر انسانی یک چیزی برای بزرگتر شدن یاد بگیرم بیاموزم تا با انسانهای باسواد و بافرهنگ و البته دانا و توانا از سراسر دنیا جای مغرضان و مغروران و منفوران جای بخیلان و هوسبازان پست فطرت را در زندگی خودم پر نمایم 

که به سعادت و خوشبختی و بهشت برین در همین دنیا و آن دنیا برسم من عاشق بهشت هستم اما همین دنیا بهشت را می خواهم و دعا و آرزوی من همین است نه تنها برای خودم زندگی را بهشت می گردانم که برای همه این بهشت را می خواهم و این با جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های بزرگ دنیا امکان پذیر می باشد 

یکی از دعا ها و آرزوهای تائب زیارت قبر ابوسعید ابوالخیر بود و هست ایشان سخنان جالب دارد که من در اوایل راه عرفانم در اوج جوانی اشعار و سخنانش را زیاد مورد مطالعه و بررسی قرار می دادم و بهره می بردم خیلی آرزوی زیارت قبر ایشان را داشتم اما امکانات و شرایط من و فاصله ام از ایشان دور است و همین جا بارها و بارها روح خودم را برمهنه برسر قبر این بزرگوار می فرستادم و فاتحه نثارش می کردم من عاشق ابوسعید ابوالخیر بوده و هستم چه اندازه بزرگوار هستندایشان 

ابن سینا پس از دیدار با ابوسعید گفته‌است:

هر چه من می‌دانم او می‌بیند.

هرمان اته، خاورشناس نامی آلمانی دربارهٔ شیخ ابوسعید ابوالخیر می‌نویسد:

وی نه تنها استاد دیرین شعر صوفیانه به‌شمار می‌رود، بلکه صرف نظر از رودکی و هم دوره‌هایش، می‌توان او را از نوآوران رباعی، که زاییده طبع است، دانست. نوآوری او در این‌گونه شعر از دو جایگاه است: یکی آن که وی نخستین شاعری است که شعر خود را فقط به شکل رباعی سرود. دوم آنکه رباعی را بر خلاف پیشینیان خود نقشی از نو زد، که آن نقش جاودانه ماند. یعنی آن را کانون اشتعال آتش عرفان وحدت وجود قرار داد و این نوع شعر از آن زمان نمودار گمان‌های رنگین عقیده به خدا در همه چیز بوده‌است. نخستین بار در اشعار اوست که کنایات و اشارات عارفانه به کار رفته، تشبیهاتی از عشق زمینی و جسمانی در مورد عشق الهی ذکر شده و در این معنی از ساقی بزم و شمع شعله‌ور سخن رفته و سالک راه خدا را عاشق حیران و جویان، می‌گسار، مست و پروانه دور شمع نامیده که خود را به آتش عشق می‌افکند.

دیشب که دلم ز تاب هجران می‌سوخت		اشکم همه در دیدهٔ گریان می‌سوخت
می‌سوختم آن چنان‌که غیر از دل تو		بر من دل کافر و مسلمان می‌سوخت.

همه با هم به اینجا را بهشت کردن بیندیشیم

اینجا را بهشت کنیم و قدم اول اتحاد خوبان و همه کسانیست که فارغ از ثواب و عقاب به مردم خدمت می کنند به فکر گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائیند به فکر ایده هائی هستند که برای همه مردم جهان مفید باشد 

ایده خداپسندانه خودمان را در همه روستاها عملی کنیم تا در یک چشم به هم زدن اینجا یعنی دنیای ما بهشت بشود  

کسانی که به این فکر می کنند  

عاشق دانشمندان بسیار بزرگ هستند و شب و روز در داستان زندگی آنها و سخنانشان مطالعه و بررسی دارند آنها بزرگ هستند و بزرگ فکر می کنند فرقی هم ندارند جنسیتشان مهم نیست سن و سالشان مهم نیست مهم جذب و جلب بزرگان است 

بعضی ها را من دیده و شنیده ام در همان سنین کودکی و نوجوانی به بلوغ فکری می رسند اینها بهترین رفیقان هستند حتی اگر هفتاد و هشتاد سال سن داشته باشی و اینگونه دنیا گلستان و بهشت می شود 

همه باهم احترام و ارزش دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب و بزرگ را نگه می داریم تا به بهشت برسیم 

اینگونه می شود خدمت کرد و ارزش و ثواب عظیمی هم برای هردو جهان اندوخت  

من با پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیکم که مهمترینش تقویت و پرنور کردن فرهنگ و ورزش بود و هست به این مرحله رسیده ام و ایده پرداز شده ام غیر از این باشی نمی توانی باید فعالیت و فداکاری کنی و با چنین انسانهائی از دل و جان حمایت و همکاری کنی عنایت و توجه به آنها مهم است 

پس همه باهم به بهشت کردن دنیا بیندیشیم و در این راه قدم برداریم قدمهائی محکم و ارزشمند و دوست داشتنی همه باهم به خشنود کردن دلهای مظلومان و معصومان فکر کنیم اینها زمینه ساز بهشت هستند 

انسان خوب مثل آهن رباست و خوبان را از سراسر دنیا جذب و جلب می کند توجهات را به خودش جلب می کند و اینچنین همه دنیا را بهشت خواهد کرد 

اگر فارغ از سن و سال و فارغ از جنسیت و فارغ از هردین و مذهبی همه باهم متحد و یکدل بشویم و فقط به کار آفرینی و اشتغال زائی و کار آفرینان بیندیشیم همه مشکلات دنیا حل خواهند شد و دنیا بهشت نقدی می گردد     

تائب با ایده صخا یک موقعیت بسیار عالی را برای روستاها خلق کرده است اگر قدرش را بدانیم و حمایت و عنایت و همکاری داشته باشیم در یک چشم به هم زدن ثروتمند و دانا و توانا خواهیم شد  

برطرف کردن نیازهای دیگران

در گوشه و کنار این جهان مخصوصا در روستاها انسانهائی بسیار عاشق و غمخوار داریم مثل تائب عاشق زیاد هستند و حتی بسیار دلسوزتر و غمخوارتر از تائب عاشق داریم اما به خاطر امکانات کم و شرایط بدی که همه می دانیم مخصوصا در روستاهاست آن عزیزان دیده و شنیده نمی شوند 

و من هزاران هدف و منظور دارم این ایده صخا هزاران ایده را با خودش زنده می کند یکی دیگر از این ایده ها تحریک و تشویق و تقویت غمخواران است من دعا و آرزو می کنم که بتوانم با جذب و جلب بندگان توانای خداوند از سراسر دنیا این کار بزرگ را در حق عاشقان دلسوز بکنم 

من بارها اعلام کرده ام که دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های ما اگر در هرروستائی یک فداکار و یک خانواده فداکار را با یک مجموعه انساندوستانه مثل صخا تقویت و پرنور کنند جهان گلستان می شود در یک چشم به هم زدن روستاها گلستان می شوند  

انسانهای غمخوار و دلسوزی که خداوند قدرت و عزت و ایمان و توانشان داده است و به جای عشق و حال کردن یک مجموعه مثل صخا درست می کنند و برای خودشان و خانواده و دوستان واقوامشان دردسر درست می کنند تا نیازهای دیگران را برطرف کنند و در این راه به آب و آتش می زنند  

و این خوب است من می خواهم نه تنها بندگان توانای خداوند را از نظر مالی جذب و جلب کنم بلکه بندگان توانای خداوند را از نظر فعالیت و فداکاری هم جذب و جلب کنم عاشقانی که از خود گذشته اند تا نیازهای مردم را برطرف کنند و در جستجوی این راه بی خواب هستند تا به نتیجه های مطلوب برسند 

پس ما همه با هم باید دست به دست هم بدهیم و به سعادت و خوشبختی برسانیم همه را مخصوصا دردمندان را مخصوصا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را و این مهم فقط با فعالیت و فداکاری بعلاوه حمایت و عنایت و همکاری امکان پذیر است 

من با اینکه در حد عاشقان و عارفان و شاعران و نویسندگان بزرگ نیستم چون در اول راه می باشم و بخاطر کم بودن امکانات و نداشتن شرایط عالی که در روستاها طبیعی می باشند اما در هرصورت خداوند را شکر می گویم که باز هم در همان اول این راه درخشان و تابان هستم و حتما یک روز به لطف خداوند و بعد از استقامتهای زیاد به اوج این قله خواهم رسید و این را باسوادان و بافرهنگهای عالم خوب می فهمند و خوب درک می کنند برای همین توجهات و عنایت ها کم کم و روزبروز بیشتر خودشان را نشان می دهند سالهای اول که در این راه بودم سال به سال توجهاتی می دیدم بعدها ماه به ماه شد و هرچه بالاتر می آمدم هفته به هفته می شد الان از برکت عاشقان توانای طبیعت و پذیرائی و راهنمائیهای من در ابرسج از این مهمانان گرامی این توجهات روزبروز شده است و من خوشحالم که به این روزهای با افتخار که انتظار و توقعش را داشتم رسیده ام و این زمینه مستجاب شدن دعاها و برآورده شدن آرزوهایم را به خوبی و قشنگی فراهم می کند من در اوج بی نیازی که خداوند از برکت علم و عرفان و اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات و روایات پروردگار نصیب و روزیم کرده بود صخا را برای برطرف کردن نیازهای مردم و اشتغالزائی روشن و منور کردم و با وجود آگاهی از مشکلات و نقاط ضعف بسیار زیادش پا در این میدان گذاشتم چون فهمیدم که یک شاعر و عاشق و عار ف و نویسنده می تواند خیلی خوب با کمک دیگران از سراسر دنیا فرهنگ سازی نماید و من در این راه زیبا ارزش و ثواب فراوانی دیده ام که قدم نهاده ام صبر و شکر جمیل براذیتها و آزارهایش برسوء تفاهم ها و سوء ظن هایش و بسیاری از این قبیل از جمله مکرها و حسادتهایش این استقامت هاست که نور قبر تاریک ما خواهند شد  

جناب مهندس اتحادیان مدیر کل بازنشسته آموزش و پرورش مشهد از باسوادان و بافرهنگهای بزرگواری که حاصل دعا و آرزوهای تائب بود و هست به همراه استاد گرامی فیض بخش که دوست همکار ایشان می باشد مهمان ما در ابرسج بود و از مناظر زیبای این روستا دیدن فرمودند و از نزدیک داستان فعالیت و فداکاری مرا با صخا دیدند و شنیدند و دقایقی را در این باره صحبتهای شیرینی داشتند که به سمع و نظرتان می رسانم و این ضبط شد و در روستا پخش گردید 

ببینید شما باید شرح زندگی یک آقای زحمتکشی مثل ابوالفضل ابراهیمی را که عمرش رو و خانواده اش را و شادیش را نشاط زندگیش را فدای آبادی این روستا کرده اینرو روزنامه ای کنید رسانه ای کنید بفرستید به شصت روزنامه کشور تا این روزنامه ها که دارای نویسندگان برجسته تحلیلگران برجسته جامعه شناسان برجسته و مردم دوستان برجسته دارن بیان اینجا با این آقا ابوالفضل ابراهیمی مصاحبه کنند و بگویند آقا چی باعث شد که تو زندگیت را فدا کردی در این روستا چرا بچه هاتو فدا کردی چرا زنتو فدا کردی اونها وقتی بیان چون اطلاعات دارن سوالات زیبا و شیرین می پرسن می فهمن که این سوخته مردمش هست این عاشق مردم روستایش است چون عاشق و سوخته این مردم است خودشو زن و بچه هاشو فداکرده بجای اینکه بچه هاش دکتر و مهندس بشن خانمش کارمند بشه خودش کارمند اداره بشه همه را آورده در خدمت روستا که یک صندوق تعاونی درست بکنه و مردم را بیدار و هوشیار بکنه که آقا بیشتر کار بکنید بیشتر تولید بکنید نگذارید بچه هاتون برن دانشگاه بگذارید بچه هاتون کار کنن توی همین روستا گاوداری کنین دامداری کنین مرغداری کنین قالی بافی کنین مردم را تحریک کنین مصرف کننده شهر بیاد لبنیات سالم گوشت و مرغ و کره و پنیر سالم کشک سالم بخرن همه چیز رو بصورت اورگانیک دسته اول کره شیر ماست پنیر خامه وقتی مردم در شهر بدونن یک روستائی مثل ابرسج هست که محصولات طبیعی تولید می کنه و این محصولات سالم هستن مردم میان اینجا درنتیجه مردم روستا از فقر و بدبختی نجات پیدا می کنن اونیکه گاو نداره یک گاو می خره اونیکه دو تا گاو داره چهارتا می خره چهارتا برادرن می رن یک تعاونی گاوداری و مرغداری درست می کنن و این باعث رشد روستا می شه یکدفعه ای هم نمی شه آقای روزنامه آقای نویسنده آقای روزنامه کیهان آقای مدیر رونامه ایران آقای مدیر روزنامه همشهری آقای روزنامه خراسان آقای روزنامه قدس بداد برسید بداد این مردم برسید ولله ابوالفضل ابراهیمی می خواد مردم را از فقر نجات بده مردم را پولدار کنه نگذاره مردم مهاجرت کنن روستا تخلیه بشه و اینها برن تو شهر حاشیه نشین بشن تاکسی تلفنی و یا کلفت و نوکر خانه ثروتمندان بشن آرزوی من یک آرزوی ملی و مذهبیست روزنامه نگاران صاحبان جراید شما که قلم دارین شما که توان دارین بیائید بداد ما برسین 

حوصله داشته باشیم

هرکس در هرسن و سالی که هست خوب سزا و پاداش خوبها و بدیها را دیده است و خاطرات و داستانهای فراوانی در همین زمینه دارد هرکس اگر یک کتاب برای خودش بنویسد و ارائه بدهد می تواند تجربیات نو و تازه ای را به دیگران منتقل کند خاطرات تلخ و شیرین فرقی نمی کنند اعترافات بسیار خوب و بد باز هم فرقی ندارند مهم الگو بودن برای آیندگان است 

یوسف صدیق بی گناه در زندان افتاد و سالها صبر و شکر جمیل کرد و در اوج گرفتاریهایش باز دیگران را اطرافیانش را تشویق و تحریک به خداشناسی و خداپرستی می کرد جائی که اصلا نمی شد اسم و نامی از خداوند آورد چون همه در اوج عصبانیت زندانی بودند و هیچ کس حوصله این حرفها را نداشت البته حق هم داشتند هرسخن جائی و هرنکته مکانی دارد آنها حق داشتند با خودشان به خداوند شک کنند و کفر بگویند چون تاب و تحمل زندان و اسارت بسیار سخت است اما چه اندازه خوب است حتی در زندان مثل یوسف باشیم و از یوسف الگو بگیریم این برای ما بهتر است که حوصله داشته باشیم بزرگ فکر کنیم و هرگز ناامید نباشیم تا خداوند به وقتش درهای خیر و برکت و رحمت و عزت را باز نماید و همه آزاد و رها از درد و غم و اندوه بشوند 

منظور امثال یوسف همین بود که درد و رنج زندان بس است کافیست دیگر غم و اندوه و کفر و ناسپاسی را برآن اضافه نکنیم که جسم و روح ما را می خراشد و از بین می رویم هراندازه هم سخت باشد هراندازه هم جان شکار باشد برای یوسف صدیق هم بود پس بهتر است به تقلید از یوسف پیامبر در اوج مشکلات و دردها به خداوند پناه ببریم و از ایشان ایمان و همت و قدرت بخواهیم 

در کارهائی مثل کار تائب سرپرست مجموعه صخا که با مردم سرو کار دارد و مشکلات زیادی هم وجود دارند باز هم با صبر و شکر جمیل بهتر می شود دیگر با ضدهمکاری و عدم حمایت و عنایت و همکاری با فداکاران کارها را سخت تر نکنیم مشکلات یک عاشقی مثل تائب دلسوز و غمخوار را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری بیشتر و بیشتر نگردانیم کسی که می خواهد همه به سعادت و خوشبختی برسند روستاهایمان گلستان بشوند دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را شاد و خرسند می خواهد برای همه دردها و رنجها و نقاط ضعف و نقاط قوت هم بعد از یک دنیا همت و تلاش دست به دامان خداست و از خداوند که بهترین حامی و پشتیبان است قوی و عزیز است دانا و تواناست طلب کمک و یاری می نماید  به یاد خداوند و به عشق مردمان کار می کند  

حوصله داشته باشیم و زحمت بکشیم در راه تقویت فرهنگ و ورزش به آب و آتش بزنیم حتما یک روز و یک شب نتیجه سالها فعالیت و فداکاری را خداوند می دهد این وعده خداست محکم و استوار است هرچند که دیر و زود دارد اما عاقبت با نیکوکاران است این مهم را دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های بزرگی که این روزها را تجربه کرده اند و بعد از شکست های فراوان توفیق عزت و ثروت و قدرت یافتند بهتر و بیشتر درک می کنند زودتر می فهمند تائب برای همین اصرار و پافشاری می کند که داستان فعالیت و فداکاریش به گوش این عزیزان برسد چون تائب در اول راه عزت و قدرت و ثروت قرار دارد و آنها به این قله رسیده اند اگر آنها حمایت و عنایت و همکاری کنند امثال تائب خیلی زودتر به این قله می رسند و بسیاری را هم با خودشان به قله می برند 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید  

این بیت شعر تائب را که یک نویسنده و شاعر و عاشق و عارف است فداکار است سحرخیز و کوهنورد است همه می فهمند درک می کنند هرکسی می تواند یک کتاب در باره این بیت تفسیر بنویسد مخصوصا کار آفرینان بزرگ دنیا که با سختی های فراوان و با ضدهمکاریها و عدم حمایت و همکاریهای شرم آور به قله افتخار و عزت رسیده اند پس دعوت من از آنها یک ایده بسیار ارزشمند است اگر خوب به مطالعه و بررسی اش بگذاریم 

من بعد از سالها نقطه ضعف مهم فداکاران را فهمیده ام که این ایده را ارائه نموده ام حمایت و همکاری با فداکاران پوششی مناسب برنقاط ضعف نیکوکاران عالم است که نقاط قوت را در یک چشم به هم زدن تقویت می کند امتحان کنیم خواهیم دید پس در تحریک و تشویق دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها به سود فداکاران از هیچ کوششی دریغ نورزیم داستانشان را خیلی زود به گوش آن عزیزان برسانیم هرچند خداوند خودش بهترین شکل را برای رساندن داستان عاشقان بی گناه در داستان یوسف و عزیز مصر ارائه نموده است حتی در خواب این داستان یوسف به گوش عزیز مصر رسید 

دعا و آرزوی تائب سرپرست صخاست که داستان فعالیت و فداکاریش در طول این سالها به گوش بندگان توانای خداوند در سراسر دنیا برسد تا سرافراز و سربلند شود و همه را خشنود گرداند  

برای حوصله داشتن و حوصله کردن تائب راههای زیادی رفته است که بهترینش همین است که روزی دو سه ساعت در کوه و صحرا با خداوند تک و تنها درد دل کنیم و التماس و خواهش نمائیم تا مستجاب و برآورده بشویم اینچنین زیبا و قشنگ تائب از خداوند طلب حمایت و همکاری و جذب و جلب دلهای توانگران را دارد  

چه اشکالی دارد تائب در کوه و صحرا می رود و چشمش به کبکها می افتد از آنها می خواهد داستانش را به گوش بندگان توانای خداوند در سراسر دنیا برسانند چشمش به بز و میش های کوهی می افتد و از آنها می خواهد لب رودخانه می نشیند و دعا ها و آرزوهایش را به آب روان می گوید تا به دریاها برسانند به سبزه ها و درختان و گیاهان و گل و گیاهان صحرائی بسیار زیبا و قشنگ می گوید آنها هم بهترین هستند شاید ما احساس نکنیم اما واقعا این احساس با آنهاست و آنها پندار و گفتار و کردار نیک و خوب و بد ما را ثبت و درج می کنند و به گوش عالم و آدم می رسانند 

حتی ساعتها با مورچه ها درددل کرده ام و نقاط قوت و ضعفم را به گوش آنها خواندم تا به همه عالم برسانند حتی به گوش قاصدکی خواندم و در باد رهایش کردم آنقدر نگاهش کردم تا از نظرم ناپدید شد اما امیدوارم صددرصد اعتقاد دارم که همه اینها پیام رسان خوبی در سراسر جهان هستند خواهیم دید 

 

تشنه و عاشق پندار و گفتار و کردارنیک هستم

تشنه و عاشق پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک هستم چون مرا به اوج عزت و قدرت و عظمت می رساند چون مرا به شهرت و ثروت و قدرت می رساند چون مرا به انسانهای دانا و توانا سال به سال و ماه به ماه و هفته به هفته و روز بروز نزدیکتر و عاشق تر و تشنه تر ساخت 

پس من و نه تنها من که همه کسانی که تشنه سعادت و خوشبختی هستند باید تشنه و عاشق پندار و گفتار و کردار نیک باشند این یک فرهنگ بسیار زیباست و مورد قبول و تائید تمام بزرگان محبوب دنیا بوده و هست 

در این باره زیاد بیندیشیم و زیاد صحبت کنیم با همه کسانی که در سطح دنیا پندار و گفتار و کردارشان نیک است ارتباط برقرار کنیم و از همه کسانی که پندار و گفتار و کردارشان مسموم و مذموم است دوری نمائیم آنها کسانی هستند که دشمن پیشرفت و رشد و شکوفائیند 

کسانی که نان رسان و گره گشا و مشکل گشا نیستند و برعکس سد راه همه کار آفرینان بزرگ و دشمن پیشرفت و رشد و شکوفائیند 

آنها مغرض و مغرور و منفورند و هیچ دین و آئینی را نمی پرستند اگر هم ادعا می کنند ادعاهایشان پوچ و بی اساس می باشد چون اگر کسانی باشند که عاشق خدایند آنها را فعال و فداکار و یار و یاور فداکاران و نیکوکاران خواهی دید و خواهی شنید 

کسانی که دشمن نیکوکاران هستند و به تقلید از برادران یوسف در زندگی دیگران نقش بازی می کنند نمی توانند و نمی خواهند عاشق خدا باشند چون به شیطان و یاران شیطان ارادت خاص و ویژه ای دارند و از رفتارشان انکار خداوند واضح و آشکار است 

خداوند دشمن مکاران و فریبکاران است و در گذشته درسهای عبرتی سخت به همه آنها داده است و این سنت و روش خداست که ستمکاران را عذاب می کند و خانه های ظلم و جوروجفا و مکر و حیله هایشان ویران و نابود می گردد 

مبادا با آنها باشیم که درما هم موثر می شوند و بدبخت و جاهل و نادان از این دنیا بدون بردن هیچ گونه لذت و بهره ای به جهنم خواهیم رفت   اینها همان بندگانی هستند از جنس بخیلان و هوسبازان که خداوند در داستان نوح غرق عذابشان کرد و به نوح هم فرمان داد که شفاعت چنین انسانهائی را نباید کرد اینها در دنیا و آخرت ملعون می باشند